پلاك - ساحت سرخ

ساحت سرخ

دوش، ياران خبر سوختنش آوردند

صبح، خاكستر خونين تنش آوردند

يا رب! اين كشته‏ى عريان كدامين عرصه است؟

كه ز «بازار تجرد» كفنش آوردند

اين گلى بود كه از خلوت خوشبوى بهار

بهر پرپر شدن اندر چمنش آوردند

ساحت سرخ اجابت زشفا خانه‏ى وصل‏

مرهم تازه‏ى داغ كهنش آوردند

آنكه چون سرو سهى بدرقه شد با گل اشك‏

اينك از معركه چون نسترنش آوردند

صحنه‏ى حادثه سرشار شد از بوى عروج‏

وقتى از مصر بلا پيرهنش آوردند

به سراپرده‏ى نورانى قربش بردند

آنكه چون شمع در اين انجمنش آوردند.

http://www.pelak.rasekhblog.com

شعر خوش بوى ظفر، بر لب چاووش شماست

موج شط شفق از سينه‏ى پر جوش شماست‏

فلق آيينه‏ى اندام كفن‏پوش شماست‏

اى دليران ره عشق، دليرانه به پيش‏

كه در اين ره، علم حادثه بر دوش شماست‏

تا مى عاشقى از جام شهامت زده‏ايد

عشق، حيران ز خروش دل مدهوش شماست‏

روح بخش دل بيدار دليران امروز

نفس قدسى سردار قدح نوش شماست‏

عطر جانبخش سحر، در رگ گل ميرقصد

شعر خوشبوى ظفر، بر لب چاووش شماست‏

سوى اين باديه، با مشعل تكبير شويد

كه در اين ره به كمين، دشمن مغشوش شماست‏

خوش برانيد كه در حجله‏ى نورانى فجر

شاهد فتح و ظفر، تشنه‏ى آغوش شماست‏

منبع: کتاب سوختگان عشق

تاریخ : شنبه 16 آبان 1388  ساعت: 10:10 PM
ادامه مطلب