پيش درآمد آتش بس
جنگ خليج فارس (ايران و عراق)، طولانيترين جنگ تاريخ معاصر از زمان نبرد واترلو به شمار ميرود. اين جنگ از 22 سپتامبر 1980، يعني زماني که نيروهاي عراق به سرزمين ايران تجاوز کردند، آغاز شد و تا 20 اوت 1988، يعني زمان اجراي آتش بس مؤثر رسمي بين ايران و عراق ادامه داشت. فرصتهاي جنگي عراق زماني به پايان رسيد که در سپتامبر 1981، ايران با حملات متقابل به موفقيتهاي اوليه اين کشور پايان داد و محاصره آبادان را درهم شکست. پيشرويهاي ايران، عراق را وادار کرد تا در ژوئن 1982، از قلمروي ايران عقب نشيني کند. در اين هنگام، عراق تقاضاي آتش بس کرد، اما ايران به دليل حضور ارتش عراق در بخشهاي عمدهاي از خاک اين کشور هم چنان بر خواستههاي خود مبني بر پايان دادن به رژيم صدام حسين و جبران خسارتهاي وارده پا فشاري مينمود.
هر چند در آغاز جنگ، ايران نشان داد که تنها، براي دفاع از خود ميجنگد، اما به زودي درصدد برآمد تا با تنبيه متجاوز، حقوق حقه خويش را بدست آورد؛ بنابراين، در اواسط جولاي 1982، از مرزها گذشت و به خاک عراق وارد شد. از اين به بعد، ايران سياستي را دنبال کرد که هدف آن تسليم بدون قيد و شرط عراق بدون معامله با رژيم صدام حسين بود. با اين حال، ايران در بعضي از مواقع ميخواست مذاکراتي را از موضع قدرت انجام دهد، به ويژه پس از فتح فاو در فوريه 1986 (تا اين که آن را در آوريل 1988 مجددا از دست داد)، که رژيم [امام] خميني (ره) در صدد بود متجاوز را تنبيه کند.
از سوي ديگر، عراق بعد از اين که ناگزير شد تا موضع دفاعي را اتخاذ کند، درصدد گسترش جنگ برآمد و براي تحميل آتش بس به ابر قدرتها فشار آورد. در اوايل سال 1984، عراق نفتکشهاي ايران را هدف حملات هوايي قرار داد و در مقابل، ايران نيز با حمله به نفتکشهاي کشورهاي عربي ساحل خليج فارس به عراق پاسخ داد. به همان اندازه که پاي ابر قدرتها براي حمايت از کشتيراني بيطرف به خليج فارس کشيده ميشد، فشار بينالمللي براي يافتن راه حلي ديپلماتيک نيز تشديد ميگرديد. در 20 جولاي 1987، درست قبل از حرکت امريکا براي اسکورت نفتکشهاي مجددا پرچم گذاري شده کويت، شوراي امنيت قطعنامه 598 را تصويب کرد. بلافاصله بعد از تصويب قرارداد، عراق اعلام کرد، در صورتي که ايران قطعنامه آتش بس را قبول کند، عراق نيز آن را خواهد پذيرفت. به هر حال، ايران اعلام کرد تا زماني که کميسيوني براي تعيين متجاوز تشکيل نشود، از قبول قطعنامه خودداري خواهد کرد. جنگ خليج فارس با تعهد فزاينده بين المللي براي عمليات پرچمگذاري و مين روبي پيچيدهتر شد. بعد از نيمه سال 1987، حضور بين المللي گسترده در خليج فارس کم کم به برخورد نظامي ميان نيروي ايران و نيروي دريايي امريکا انجاميد.
در فوريه 1988، جنگ شهرها شاهد اصابت 190 فروند موشک عراقي به تهران بود، در حالي که ايران به دليل فقدان موشک کافي نميتوانست در اين سطح، با عراق مقابله به مثل کند. در مارس 1988، موشکباران تهران و حمله شيميايي عراق به حلبچه که به طور مستقيم از تلويزيون ايران پخش شد، روحيه مردم را تضعيف کرد. هنگامي که در 17 آوريل 1988، عراق فاو را پس گرفت و ماشين نظامي هجومي خود را به سلاحهاي شيميايي تجهيز کرد، معلوم شد که ايران در موضع ضعف قرار داد.
در 18 جولاي 1988، ايران با پي گيري همه جانبه اقدامات ديپلماتيک قطعنامه 598 را پذيرفت. اين امر در 8 اوت به پذيرش آتش بس از سوي دو طرف انجاميد و در 20 اوت 1988، لازم الاجرا شد. هنگامي که در 25 اوت، مذاکرات مستقيم آغاز گرديد، عراق طرف برتر ميدان نبرد بود و بعد از اعلام تاريخ برقراري آتش بس نيز به پيشروي خود عليه ايران ادامه داد و تلاش کرد تا با به اسارت گرفتن تعداد بيشتري از نيروهاي ايراني تا حد امکان موقعيت خود را در مذاکرات مربوط به مبادله اسيران، تقويت کند. همچنين، علي رغم اين که به روشني لزوم عقب نشيني نيروها به مرزهاي شناخته شده، پيشبيني شده بود، قسمتهاي زيادي از ايران را تصرف کرد. بنابر گزارش، يک روز قبل از اين که مذاکرات مستقيم آغاز شود، عراق در حمله به شورشيان شمال به طور مؤثر، از سلاحهاي شيميايي استفاده کرد و به موازات مرز، جايي که آن را منطقه آزاد شده مينامند حرکت و طبق گزارشي، حدود هزار روستا را ويران کرد. در نتيجه، بيش از صد هزار نفر آواره به سوي ترکيه و ايران سرازير شدند.
منبع: کتاب ايران، عراق و مذاکرات آتش بس