• English / العربیة / French  
  •  

     

     

     

     

     

     

     

     

     

       

     


    چه کاری باید کنم تا قرآن را با صوتی زیبا بخوانم زیرا احساس می کنم که صدای من برای تلاوت قرآن مناسب
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : به نام خدا
    با سلام
    چه کاری باید کنم تا قرآن را با صوتی زیبا بخوانم زیرا احساس می کنم که صدای من برای تلاوت قرآن مناسب نیست به همین دلیل در مجالس قرآن شرکت نمی کنم وبیشتر سعی می کنم که مخفی قرآن بخوانم

    15ساله دوم دبیرستان

    با تشکر
    پاسخ : با عرض سلامدر این رابطه چند نکته قابل توجه است:اولا خدا به هر فردی یک نعمت ویژه میدهد و خیلی کم پیش می آید که هر فردی هم صدا و هم قیافه و هم اخلاق و... داشته باشد لذا می بینیم که برخی افراد صدا دارند ولی قیافه ندارند و ...ثانیا قاریانی هم که صدای خوب دارند از ابتدا به این مرحله نرسیده اند بلکه سالیان سال طول کشیده تا به این درجه برسند لذا توصیه میشود در همین مجالس شرکت کنید و با درک نقاط ضعف و قوت خود و با راهنمایی استاد پله های ترقی را طی کنید چه بسا صدای خوبی داشته باشید ولی القائات نادرست دوستان یا خودتان باعث شده از صدایتان بدتان بیاید.موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    من در مورد توکل ابهام دارم
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : سلام
    من در مورد توکل ابهام دارم . مثلا خوانده ام که حضرت ذکریا وقتی دشمنان تعقیبش می کردندرو به درخت گفت " خدایا به اذن خودت مرا در این درخت پناه ده " و چون از درخت یاری خواسته بود دو نیم شد . یا در قرآن آمده که حضرت یوسف از یکی از زندانیان که تعبیر خوابش آزاد شدن بود خواست که پیش عزیز او را یاد کند و به همین خاطر چند سال بیشتر در زندان ماند.حال تکلیف ما چیست ؟ ما در طول روز برای رییسمان تقاضانامه میفرستیم یا برای معالجه پیش پزشک می رویم ، پس ما اصلا توکل نداریم و باید منتظ عقوبت باشیم ؟
    پاسخ : با عرض سلامتوكّل به معناى اعتماد و تكیه بر خداست و این كه انسان بر خود و نیروها و توانمندى‏هاى خود یا دیگران اعتمادى نداشته باشد. چون هر كس در كارى كه خبره نیست و یا توان آن را ندارد وكیل مى‏گیرد. انسان در امور و شئون خود نه خبره است و نه توانایى و قدرت انجام آن را دارد، چنان كه دیگران نیز مانند او هستند و وضعیتى بهتر از او ندارند. لذا باید به یك مبدأ خبیر و قادر تكیه كند و این همان توكّل بر خداست: «ومن یتوكّل على الله فهو حسبه(1) هر كس برخدا توكّل كند خدا كفایت مهمات و مشكلات او را مى‏كند» «حسبنا الله ونعم الوكیل(2) خدا كفایت مشكلات ما را مى‏كند و او بهترین وكیل و تكیه‏گاه است»، «على الله فلیتوكّل المتوكّلون(3) تكیه كنندگان باید فقط بر خدا تكیه كنند.در بیان بلند حضرت جواد الأئمه (ع) آمده است: تكیه بر خدا بهاى هر متاع گران قیمت و نردبان هر مقام متعالى و متكاملى است: «ألثِّقة بِالله ثَمنْ لِكلّ غالٍ وسُلّم إلى عالٍ»(4)توكّل مرزى جدا از بكارگیرى اسباب مادى ندارد تا انسان بگوید: كارى كه توانایى آن را دارم، خودم انجام مى‏دهم و كارى كه در انجام آن ناتوانانم بر خدا توكل كرده و به او واگذار مى‏كنم. بلكه انسان در ریز و درشت كارهاى خود ضعیف و ناتوان است و احتیاج به وكیل دارد. نه تنها در قیام خود به حول و قوه الهى نیاز دارد، در قعود و نشستن نیز محتاج به حول و قوه اوست لذا در نماز مى‏گوییم:(5)، یعنى نه تنها در ایستادن بلكه در نشستن نیز به حول و قوه خدا اعتماد و تكیه مى‏كنم. با این همه معنای توکل یعنی اینکه تنها بر اسباب مادی تکیه نباید داشت بلکه با اینکه انسان برای معالجه مرضش به دکتر مراجعه میکند در عین حال این اعتقاد باید در قلبش باشد که تا خدا نخواهد ،دکتر هیچ کاری ازش بر نمی آید با این همه این باور غلط هم نباید در ذهن باشد که پس تمام کارهای ما را خدا درست میکند و خودمان یک گوشه بنشینیم ،نه این هم باور غلطی از توکل است بلکه باید با این نگاه که مسبب الاسباب همه امور خداوند است ،به زندگی نگاه کرد.چموفق باشیدپی نوشتآیة الله جوادى آملى، حماسه و عرفان
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    چرا حج فقط برای مسلمانان واجب است و مثلا مسیحیان به حج نمی روند ؟
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : سلام
    حضرت ابراهیم پیش از ظهور مسیح و حضرت موسی وبرخی دیگر از پیامبران خانه کعبه را بنیان نهاد .
    چرا حج فقط برای مسلمانان واجب است و مثلا مسیحیان به حج نمی روند ؟
    پاسخ : با عرض سلاماز ادله بر مى آید كه آیین حج و زیارت خانه خدا، تنها مختص به اسلام و مسلمانان است و در ادیان پیشین تشریح نشده است. اما اینكه پیامبران گذشته به زیارت خانه خدا آمده اند برخى روایات وارد است كه آمده بودند. ضمن اینكه مشركان مكه چون در كنار مكه زندگى مى كردند بركات مادى و معنوى آن را مى شناختند. به عظمت از آن یاد مى كردند. ضمن اینكه مناسك حج، ابتدا توسط حضرت ابراهیم و سپس حضرت اسماعیل بنیاد نهاده شده بود و مشركان به صورت ناقص با آن آشناییت داشتند و احترام آنان براى خانه خدا منافاتى با این ندارد كه حج به عنوان آیین شرعى مختص به دین اسلام و شریعت اسلامى باشد. آرى پیامبران گذشته نیز عظمت این خانه را مى شناختند و به آن احترام مى گذاشتند. اما وظیفه تشریعى تنها مختص به دین اسلام و حداكثر دینى است كه پیش از اسلام از حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل به یادگار مانده است و به دین حنیف معروف است و در سرزمین مكه جریان داشته است و خاندان بنى هاشم پیرو آن دین بوده انددر این كه حضرت موسى و حضرت عیسى براى زیارت خانه خدا در مكه مى آمدند تردیدى نیست، آنان براى زیارت خانه خدا در مكه مى آمدند. در روایات فراوانى آمدن آنها براى زیارت به صراحت آمده است. در روایتى آمده است: وقتى كه حضرت موسى احرام حج بست و «لبیك» گفت، كوهها او را در تسبیح و تلبیه همراهى مى كردند.(1) در حدیث دیگرى آمده است: حضرت موسى در زیارت خانه خدا چنین مى گفت: «لبیك یا كریم لبیك»(2) معناى این عبارت این است: خدایا، بنده تو هستم، در خدمت تو هستم اى خداى كریم. سراسر وجودم در خدمت تو و فرمان توست. امام صادق فرمود: وقتى كه حضرت موسى براى زیارت خانه خدا در مكه رفت، جبرئل بر آن حضرت نازل شد. حضرت موسى براى زیارت خانه خدا در مكه رفت، جبرئل بر آن حضرت نازل شد. حضرت موسى از جبرئیل پرسید: اگر كسى خانه خدا را بدون نیت صادقانه زیارت كند چه پاداشى دارد؟ جبرئیل از سوى خدا چنین جواب آورد: هر كس خانه خدا را زبارت كند و نیتش صادقانه نباشد خداوند مردم را از او راضى مى سازد و از حق و حقوق خودش مى گذرد. موسى پرسید: اگر كسى با نیت با نیت خالصانه زیارت كند چه پاداشى دارد؟ جبرئل از جانب خدا جواب آورد كه اگر كسى زیارت خانه خدا را با نیت صادقانه به جا آورد خداوند او را با پیامبران، صدیقان، شهداء و صالحان محشور مى دارد.(3) در حدیثى آمده است كه در مسجد خیف هفتاد پیامبر نماز خوانده است كه یكى از آنان حضرت موسى است.(4) در حدیث دیگرى آمده است كه حضرت موسى با هفتاد پیامبر به زیارت خانه خدا در مكه رفت و همه شان احرام داشتند.(5) روایات درباره زیارت حضرت موسى، بسیار است و براى نمونه به این چند روایت اشاره كردیم. درباره حضرت عیسى هم روایاتى كه نشان مى دهند آن حضرت به زیارت خانه خدا در مكه رفته است. از امام صادق نقل شده كه فرمود: حضرت عیسى وقتى كه براى زیارت خانه خدا به سوى مكه مى رفت، به محلى به نام روحاء رسید. در این محل كه نزدیك مدینه و آبادى كوچكى است، احرام بست و چنین تلبیه گفت: «لبیك، عبدك و ابن امتك لبیك»(6) معناى این تلبیه آن است: خدایا در خدمت تو هستم، من بنده تو هستم و فرزند بانوى انتخاب شده تو هستم. در روایات دیگرى از پیامبر آمده است كه آن حضرت فرمود: قسم به آنكه جانم به دست اوست، عیسى بن مریم در همین روحاء تحلیل مى گفت.(7) بر اساس این روایات، حضرت موسى و حضرت عیسى براى زیارت خانه خدا به مكه آمده اند. البته برنامه آنان، خاص خود آنان بود و در دین اسلام هم حج خانه خدا واجب شده است و برنامه پیامبر اسلام هم خاص خود پیامبر و مسلمانان است و چنین نیست همه برنامه ها مانند هم باشد. پیامبران دیگر هم به زیارت خانه خدا مى آمدند. روایات مربوط به این موضوع در كتاب حج الانبیاء و الائمه آمده است. این را باید توجه داشت که در هر شریعتی متناسب با فهم و شعور آن قوم احکام ویژه ای تشریع میشده است البته بعضی از احکام مثل نماز و روزه در همه شرایع مشترک بوده است البته با اختلافات کمی ولی بعضی از احکام هم مختص یک قوم بوده است مثل حج.با آرزوی موفقیتپى‏نوشت‏ (1 (حج الانبیاء الائمه، نوشته حیدر خزرجى، چاپ اول، ص 44 حدیث اول به نقل از كافى فقیه، علل الشرائع، وسائل الشیعه، بحار و جامع االاحادث (2) همان، ح 2 (3) همان، ص 45 ح 5 به نقل از كافى، وسائل، بحارالانوار و جامع الاحادیث (4) همان، ص 46 ح 10 (5(همان، ص 46 ح 7(6) همان، ص 53 ح 4 (7)همان، ص 53 ح 5
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    دعایی در رابطه با افزایش رزق و روزی (افزایش فروش) می خواهم؟ باتشکر
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : دعایی در رابطه با افزایش رزق و روزی (افزایش فروش) می خواهم؟ باتشکر
    پاسخ : با عرض سلام
    این دعا را در سجده زیاد تکرار کنید:اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک و بفضلک عمّن سواک یعنی :پروردگارا مرا به وسیله حلالت از حرامت و با طاعتت از اعمال حرام بی نیاز کن ( یعنی توفیق بده در زندگی مشغول به کارهای حلال باشم تا حرام) و به فضل و کرمت مرا از دیگران بی نیاز کن.موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    در سوره نسا آیه ی 34 چرا خدا زنان رو مطیع مردان میدونه که در صورت مطیع نشدن مردان رو به این امر میکن
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : با سلام:
    در سوره نسا آیه ی 34 چرا خدا زنان رو مطیع مردان میدونه که در صورت مطیع نشدن مردان رو به این امر میکنه که زنان خودشون رو با زدن تنبیه کنن؟؟
    چرا خدا به مردان بر زنان برتری داده؟؟؟ تو قرن 21 دیگه هیچ مردی از زن برتری نداره. همه ی کارایی که یه مرد انجام میده زن هم از عهدشون بر میاد.
    مگه دین اسلام برای حفظ بنیان خانواده تلاش نکرده؟! پس چرا به مرد اجازه داده که چندتا زن بگیره؟! وقتی یه مرد چند تا زن میگیره دیگه بنیانی واسه خانواده نمیمونه اگه یه مرد با اون قدرتش تونست یه حوو رو تحمل کنه بعد اینو برای یه زن با عاطفه های حساسش بخواد...
    خیلی سوالات بی جوابی دارم که در مورد این تبیض ها هست که حتما ازتون میپرسم چون اگه نتونم به جواب درستشون پی ببرم نمیتونم ایمانمو کامل نگه دارم

    با تشکر فراوان..........
    پاسخ : با عرض سلامدر این مکاتبه به دو سوال از پرسشهای شما جواب میدهیم باقی پرسشها را در مکاتبات بعدی بررسی میکنیم:در مسأله تعدد زوجات فلسفه‏هاى متعددى وجود دارد كه در ذیل به برخى از آنها اشاره مى‏شود و تحقیق بیشتر را با معرفى منابعى به خودتان مى‏گذاریم. فلسفه تعدد زوجات مسأله تعدد زوجات یكى از احكام بسیار بااهمیت و ارزشمند از نظر اجتماعى و نظام خانوادگى دراسلام است. درقرون پیشین مستشرقین و اسلام‏شناسان غربى این مسأله را براسلام خرده مى‏گرفتند. اما تحقیقات اخیر و واقعیات و رخدادهاى اجتماعى قرن ما اهمیت این حكم را به آنان ثابت كرد به طورى كه اندیشمندانى چون برناردشاو جان دیون پورت گوستاو لوبون و در این رابطه از در تحسین آمدند و به حكمت آن گواهى دادند. زیرا: 1- آمارهاى موجود درسطح جهان نشان مى‏دهد میزان تولد دختر غالبا بیش از پسر مى‏باشد. بنابراین تكیه بر «تك زنى» باعث مى‏شود همواره تعدادى از زنان تا آخر عمر از نعمت ازدواج محروم بمانند و در تجرد و عزوبت به سربرند واین ظلمى‏فاحش درحق آنان است. 2- در طول تاریخ همواره براثر حوادث و كوران هاى اجتماعى- مانند جنگ‏ها- تعداد بیشمارى از مردان تلف مى‏شوند و همسران آنان بى‏سرپرست مى‏گردند. طبیعى است كه غالب مردان جوان حاضر به ازدواج با چنین كسانى براى اولین بار نیستند. بنابراین اگر از نظر قانون و نظام اجتماعى اینان نتوانند به عنوان همسر دوم گزینش شوند همواره بدون شوهر خواهند ماند و این نیز ظلم برآنان است و تنها راه‏حل آن جواز چندزنى باقیود و شرایط خاص است. جالب است بدانید كه پس از جنگ جهانى دوم در آلمان چند هزار بیوه زن كه سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند به تظاهرات پرداخته و از كلیسا درخواست كردند كه چند همسرى را مجاز گرداند. ولى كلیسا در برابر این خواست سرسختى نشان داد و همین باعث شد كه پس از آن فساد و بزهكارى در آلمان به شدت رواج یابد. 3- بلوغ جسمى و جنسى دختران معمولا چندین سال پیش از پسران است و درطول زمان همراه با رشد جمعیت بشرى باعث مى‏شود كه در جامعه تك همسرگرا همواره انبوه كثیرى از زنان كه آمادگى و علایق جنسى دارند در برابر مردانى فاقد شعور و درك جنسى قرارداشته و تمایلات جنسى آنان به نحو مشروع ارضا نگردد. 4- از نظر روان شناسى تفاوتى اساسى بین ساختار روانى و گرایش‏ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روان‏شناسان معتقدند كه زنان به طور طبیعى «تك شوهرگرا» مى‏باشند وفطرتا از تنوع همسر گریزانند و خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفى و عملى یك مرد مى‏باشند و تنوع گرایى در زنان نوعى بیمارى است. ولى مردان ذاتا تنوع گرا و «چند زن‏گرا» مى‏باشند و چنان كه مى‏دانید احكام اسلام همه متناسب با نیازهاى واقعى و ویژگى‏ها و خصلت‏هاى ذاتى انسان‏ها وضع گردیده است. افزون برآن زنان در ایام معینى قابلیت تأمین جنسى مردان را ندارند. اكنون باید پرسید در برابر این حقایق چه باید كرد؟ در این جا سه راه وجود دارد: الف) همیشه تعدادى از زنان درمحرومیت كامل جنسى به سربرند. ب) راه و روابط نامشروع و كمونیسم جنسى گشوده شود. ج) به طور مشروع و قانونمند باقیود و شرایطى عادلانه راه چند همسرى گشوده شود. كدام یك؟ دین مبین اسلام راه سوم كه حكیمانه‏ترین و بهترین راه است را گشوده و اجازه چندزنى را تنها به مردانى مى‏دهد كه توانایى كشیدن بارسنگین آن را به نحو عادلانه داشته باشند و دستورات اكیدى در این زمینه براى آنان وضع نموده است و این نه تنها به ضرر زنان نیست بلكه درواقع بیشتر براى تأمین مصالح و منافع آنان است. در این جا ممكن است سؤالى دیگر پدید آید و آن اینكه چرا چند شوهرى مجازنیست؟ جواب آن است كه: ) 1 (چنان كه گفتیم این خلاف طبیعت و روحیات زن مى‏باشد. ) 2 (بدین وسیله بهداشت و سلامت نسل به خطر مى‏افتد. ) 3 (شناخت انساب و تمیز آنها از بین خواهد رفت. در غیر این صورت عواطف خانوادگى از بین خواهد رفت و در نتیجه تمایل به تكثیر نسل و زاد و ولد وجود نخواهد داشت، چون به حسب طبع هر كس فرزند خودش را دوست داشته و براى او سرمایه گذارى مى كند، اما در قبال كسى كه انتسابش به وى مشكوك است بلكه اصلا معلوم نیست از كیست؟ بیگانه بوده و تعهدى نسبت به او ندارد و از درون نیز چنین انگیزش و تمایلى وجود ندارد. راز كاستى عاطفه و احساسات در جوامع غربى و پناه بردن آنان به حیوانات به ابراز محبت به آنان همین است و نه حس قوى عاطفه بشرى آنها. آنان كه بشریت را چنان از دم تیغ گذرانده و با وحشیانه ترین راه ها انسان هاى مظلوم را مى كشتند تا ثروت و سرمایه هاى آنان را به یغما ببرند، چه بویى از عاطفه برده اند براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر. ك: 1- نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهرى. 2- زن در آیینه جلال و جمال، آیه‏الله جوادى آملى. 3- تفسیر المیزان، ج 4 علامه طباطبایى. و اما درباره بخش دوم پرسش شما باید دانست كه در فرهنگ اسلام تعدد زوجات مشروط به رعایت عدالت مى باشد و حتى گاهى جلب رضایت همسر شرط مى شود. علاوه بر این كه بر حل معضلات اجتماعى، گاهى باید میان بد و بدتر، بدتر را رها كرد. البته رفتار ناخوشایند برخى مردان بوالهوس را نباید به حساب نقص قانون گذاشت بلكه كسانى كه از جهت اخلاقى و فرهنگى ناهنجار باشند اگر قانون تعدد زوجات هم نباشد از راه هاى دیگر چه بسا خطرناك تر موجب اذیت و آزار مى شوند. در پاسخ به این كه چگونه اسلام به مردان اجازه داده كه در مورد زنان متوسل به تنبیه بدنى شوند نكاتى را متذكر مى‏شویم: 1- نخست این كه بحث در آیه 34 سوره نساء درباره زوجه ستم دیده و مظلوم نیست زیرا معلوم است زنى كه شوهرش حق او را مراعات نمى‏كند حق تمرد از اوامرشوهر را دارد. بلكه بحث درباره زنى است كه شوهرش تمام حقوق او را مراعات مى‏كند ولى او از اطاعت شوهر سر پیچى مى‏كند.2- دیگر این كه اگر به مفهوم آیه درست دقت كنیم مى‏بینیم كه تنبیه بدنى در رتبه سوم از مراتب سه گانه ذكر شده در آیه واقع است بنابراین در درجه اول اندرز و نصیحت است و در درجه دوم به اصطلاح قهر كردن است و در درجه سوم همین تنبیه بدنى است حال اگر این مراتب به خوبى مراعات شود ممكن است نوبت به مرحله آخرى نرسد و اگر هم بدان دسیدمواردش خیلى كم خواهد بود.3- همان طور كه در كتب فقهى نیز آمده مطلق تنبیه منظور نیست. بلكه طبق مفاد روایات تنبیه باید ملایم و خفیف باشد به طورى كه موجب شكستگى و جراحت نگردد و باعث كبودى بدننشودو لذا فقها گفته‏اند اگر در اثر ضرب ضررى و زیانى حاصل شود مرد غرامت باید بپردازد. افزون بر آن تنبیه باید براى اصلاح باشد و اگر براى خاطر تشفى و انتقام صورت بگیرد طبق بیان فقها حرمت و گناه دارد(3) پیامبر (ص) در حدیثى مى‏فرماید: من تعجب مى‏كنم از كسى كه زنش را مى‏زند وحال آن كه مرد به زدن اولى از زن است زنانتان را با چوب نزنید كه در آن قصاص است و همین طور در حدیث دیگرى هم مى‏فرماید: هر مردى آسیبى به زنش برساند خداوند به نگهبان آتش جهنم خود دستور مى‏دهد كه هفتادبار گونه او را با گرماى جهنم لطمه وارد آورند4- برخى گفته‏اند كه معناى «اضربوه» وجوب زدن نیست بلكه آن به معناى اباحه زدن است یعنى این كه زدن حرمتى ندارد و اما این كه زدن وجوب داشته باشد و به عنوان یك امر واجب محسوب شود نه این‏گونه نیست. این مطلب را مى‏توان از دو حدیث ذیل استفاده كرد: پیامبر (ص) فرمود: من از مردى كه كنیز خود را در موقع غضب مى‏زند خوش ندارم و همچنین فرمود: زنانتان را بزنید ولى بهترین شما هرگز زنش را نمى‏زند5- تنبیه خلاف عقل یا فطرت محسوب نمى‏شود بلكه هرگاه زن از امور زناشویى سرباز زد مرد بایستى در درجه اول صبر كند و بعد نصیحت كند و سپس قهر بكند و آنگاه اگر مراقبقبلى جواب نداد به تنبیه با ملاحظه شرایط آن روى بیاورد. اما اگر تنبیه رتبه نخست را داشت براى نقد عقل جا داشت ولى عقل هم در جایى كه مراتب سه‏گانه پیشین پاسخگو نباشد حكم به تنبیه مى‏كند(6) علاوه بر آنچه گفته شد باید دانست كه حل اختلافات خانوادگى در درون خانه اولویت دارد و از گسترش مشكلات به بیرون خانه جلوگیرى مى كند. اگرچه برخى فراز نشیب‏ها در اوایل زندگى و برخى رفتارهاى نامناسب با همسر ظلمى در حق او باشداما به تجربه ثابت شده است بسیارى از چنین خانواده‏ها پس از مدتى سازگارى پیدا مى‏كنند و زندگى مشترك را سامان مى‏دهند اما فرهنگى كه حق شكایت و مراجعه به دادگاه را براى زن برجسته مى‏كند به تجربه ثابت شده كه آمار طلاق را بالا برده است و این ظلمى بزرگتر براى زن به وجود آورده است. پى‏نوشت‏ 1)) ر. ك سبحانى جعفر رسائل و مقالات، ص 522، نشر مؤسسه امام صادق2)) علامه طباطبایى، المیزان، ج 4، ص 367، نشر دارالكتب الاسلامیه 3)) نجفى، جواهرالكلام، ج 31، ص 207، نشر مكتبه اسلامیه- حسینى جرجانى آیات الاحكام، ج 2، ص 343، انتشارات نوید 4)) نورى مستدرك‏الوسائل ج 14 ص 250 ح 3 و 4) 5)) ابن عربى، احكام القرآن، ج 1، ص 400، نشر بیروت، درالمعرف.6)) تفسیر المنار، ج 5، ص 74 و صابونى محمدعلى، روائع‏البیان، ج 1، ص 475، نشربیروت، مؤسسه مناهل العرفان
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    کدام گزینه‌ی زیر به رابطه‌ی تقوی و رزق اشاره می‌کند؟
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : کدام گزینه‌ی زیر به رابطه‌ی تقوی و رزق اشاره می‌کند؟


    آل عمران / 198
    طلاق / 2 و 3
    انفال/ 29


    آیه‌ی 8 سوره‌ی مبارکه‌ی مائده، حاوی چه دستور یا دستورات اخلاقی برای مومنین در برخورد با دشمنان است؟


    رعایت تقوا
    رعایت عدالت
    هر دو



    در صورت امكان كمی توضیح دهید
    پاسخ : طلاق 2/3
    هردو
    با عرض سلامدرباره سوال اول باید گفت:هر كس از محرمات الهى به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، و حدود او را نشكند، و حرمت شرایعش را هتك ننموده، به آن عمل كند" یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً" خداى تعالى برایش راه نجاتى از تنگناى مشكلات زندگى فراهم مى‏كند، چون شریعت او فطرى است، و خداى تعالى بشر را به وسیله آن شرایع به چیزى دعوت مى‏كند كه فطرت خود او اقتضاى آن را دارد، و حاجت فطرتش را بر مى‏آورد، و سعادت دنیایى و آخرتیش را تامین مى‏كند، و از همسر و مال و هر چیز دیگرى كه مایه خوشى زندگى او و پاكى حیاتش باشد، از راهى كه خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزى مى‏فرماید، پس مؤمن این ترس را به خود راه ندهد كه اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات كام نگیرد، خوشى زندگیش تامین نشود، و به تنگى معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، براى اینكه رزق از ناحیه خداى تعالى ضمانت شده و خدا قادر است كه از عهده ضمانت خود بر آید.درباره پرسش دوم نیز باید گفت :در این ایه میفرماید دشمنی با افراد شما را بر آن ندارد که عدالت را رعایت نکنید و بیشتر از آن چه که باید وی را مجازات کنید ،با وی به مقابله برخیزید.موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    با سلام می خواستم بدانم كه طولانی ترین آیه قران كدام آیه است
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : با سلام می خواستم بدانم كه طولانی ترین آیه قران كدام آیه است
    پاسخ : با عرض سلام
    آیه 282 سوره بقره طولانی ترین آیه قرآن است
    موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    سلام ببخشید شاید این سوال زیاد مبوط به این بخش نباشه ... ولی می خوام که یه موسسه معتبر قرآن
    روه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : سلام ببخشید شاید این سوال زیاد مبوط به این بخش نباشه ... ولی می خوام که یه موسسه معتبر قرآنی تو تهران برای حفظ قرآن بهم معرفی کنید
    پاسخ : با عرض سلام
    مدرسه تخصصی حفظ قران کوثر تهران - خیابان خواجه عبداله انصاری - خیابان شهید عراقی - بالاتر از پل همت - پلاک 130
    تلفن:
    22513530 021
     



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    با سلام وخسته نباشید خدمت شما وهمکاران شیرخواری ۵ ماهه دارم میخواستم بدونم اگر بخواهم حافظ قرآن بشه
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : با سلام وخسته نباشید خدمت شما وهمکاران شیرخواری ۵ ماهه دارم میخواستم بدونم اگر بخواهم حافظ قرآن بشه باید چی کار کنم از الان میتونم کاری بکنم یا خیلی زوده؟ با تشکر
    پاسخ : با عرض سلام
    برای این کار مستقیم دست بکار نشوید چرا که الان زمان مناسبی نیست ولی اگر دوست دارید از هم اکنون زمزمه های قرآنی در گوش و قلب او طنین انداز شود میتوانید با استفاده از یک ضبط صوت در پاره ای از روز تلاوت قران را برای او بگذارید اخیراً بالشتهایی هم آمده که زیر سر کودک قرار میگیرد و با اتصال به ضبط صوت صدای قران از آن پخش میشود.
    در هنگام شیر دادن نیز میتوانید با تلاوت قرآن توسط خودتان انس وی با قرآن را زیاد کنید
    موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    علت نامگذاری سوره مریم،محتوای سوره مریم و نام های دیگر این سورهرا بیان کنید.
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : علت نامگذاری سوره مریم،محتوای سوره مریم و نام های دیگر این سورهرا بیان کنید.
    پاسخ : از آنجا که د راین سوره داستان زندگی حضرت مریم را بیان میکند لذا این سوره به این نام مشهور استغرض این سوره به طورى كه در آخرش بدان اشاره نموده مى‏فرماید:" فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا ..." بشارت و انذار است، چیزى كه هست همین غرض را در سیاقى بدیع و بسیار جالب ریخته نخست به داستان زكریا و یحیى و قصه مریم و عیسى و سرگذشت ابراهیم و اسحاق و یعقوب و ماجراى موسى و هارون و داستان اسماعیل و حكایت ادریس و سهمى كه به هر یك از ایشان از نعمت ولایت داده- كه یا نبوت بوده و یا صدق و اخلاص- اشاره كرده، آن گاه علت این عنایت را چنین بیان فرموده كه این بزرگواران خصلتهاى برجسته‏اى داشته‏اند از آن جمله نسبت به پروردگارشان خاضع و خاشع بودند، و لیكن اخلاف ایشان از یاد خدا اعراض نموده به مساله توجه به پروردگار به كلى بى‏اعتناء شدند، و به جاى آن دنبال شهوت را گرفتند به همین جهت به زودى حالت" غى" را كه همان از دست دادن رشد است دیدار مى‏كنند، مگر آنكه كسى از ایشان توبه كند و به پروردگار خود بازگشت نماید كه او سرانجام به اهل نعمت مى‏پیوندد.سپس نمونه‏هایى از لغزشهاى اهل غى و زورگوییهاى آنان و آراى خارج از منطقشان از قبیل نفى معاد، و به خدا نسبت پسر دارى دادن، و بت پرستیدن و آنچه كه از لوازم این لغزشها است از نكبت و عذاب را خاطر نشان مى‏سازد.بنا بر این، مى‏توان گفت بیان این سوره شبیه به بیان مدعیى است كه براى اثبات دعوى خود مثال‏هایى مى‏آورد. كانه گفته شده فلانى را و فلانى و فلانى كه از اهل رشد و داراى موهبتى الهى بودند در زندگى این روش را داشتند كه دل از شهوات نفس كنده و به سوى پروردگار خود متوجه شدند، و طریقه خضوع و خشوع را پیش گرفتند كه هر وقت آیات پروردگارشان را متذكر مى‏شدند از صمیم دل خاضع مى‏گشتند. و طریقه آدمى به سوى رشد و موهبت همین است، لیكن اخلاف همین نامبردگان این طریقه را كنار گذاشتند، یعنى از عمل اعراض و به شهوات مذموم رو آوردند، و این رویه، ایشان را جز به سوى" غى" (انحراف)كه خلاف رشد است نكشانیده، جز بر باطل استوارترشان نمى‏كند، و سرانجامشان این مى‏شود كه رجوع به خدا را انكار، و شركایى براى خدا اثبات نموده، سد راه دعوت هم مى‏شوند و این جز به سوى نكبت و عذاب رهنمونشان نمى‏كند.پس این سوره- همانطور كه ملاحظه مى‏فرمایید- با ذكر چند مثال آغاز و با گرفتن نتیجه‏اى كلى از آن مثلها، كه مورد نظر بوده، خاتمه یافته است. و این نتیجه‏گیرى از جمله" أُولئِكَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ" «1» شروع شده و تا چند آیه بعد ادامه مى‏یابد.پس این سوره مردم را به سه طائفه تقسیم مى‏كند: 1- آنهایى كه خدا انعامشان كرد كه یا انبیاء بودند و یا اهل اجتباء و هدایت 2- اهل غى، یعنى آنهایى كه مایه و استعداد رشد خود را از دست دادند 3- آن كسانى كه توبه نموده ایمان آوردند، و عمل صالح كردند كه به زودى به اهل نعمت و رشد مى‏پیوندند. و آن گاه ثواب توبه تائبین و مسترشدین و عذاب غاویان‏كه همنشینان شیطان و از اولیاى اویند- را تذكر مى‏دهد.موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    با توجه به اینک مداومت در قرائت هر سوره از قران اثری در پی دارد می خواستم بدانم مداومت در قرائت کدام
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : با سلام
    با توجه به اینک مداومت در قرائت هر سوره از قران اثری در پی دارد می خواستم بدانم مداومت در قرائت کدام سوره به انسان زیبایی می بخشد ؟
    با تشکر
    پاسخ : با عرض سلام
    در این باره چیزی مشاهده نشده است و تنها چیزی که آمده اینکه تلاوت وانس با قرآن سبب نورانیت چهره و محبوبیت در بین مردم میشود البته تلاوت توأم با تفکر و دقت در آیات ،هر چند که خود تلاوت تنها نیز برکات زیادی دارد
    .موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    منظور از در امان نماندن مال و فرزندان کافران در آیه ی 9 و 10 سوره ی آل عمران چیست ؟
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : با عرض سلام و خسته نباشید
    منظور از در امان نماندن مال و فرزندان کافران در آیه ی 9 و 10 سوره ی آل عمران چیست ؟
    با تشکر
    پاسخ : با عرض سلام
    آیه فوق می فرماید:
    كافران را داراییها و فرزندانشان هرگز از عذاب خدا نرهاند یعنی ممکن است در این دنیا پول وفرزند باعث قدرت شود ولی این قدرت در آخرت کاری پیش نمیبرد و کافران نمیتوانند در برابر قدرت خدا خودی نشان دهند.
    موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    مدتی است که به دنبال کلاس تفسیر قرآن هستم ولی جایی رو پیدا نمی کنم.من ساکن تهران هستم.همه جا
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : مدتی است که به دنبال کلاس تفسیر قرآن هستم ولی جایی رو پیدا نمی کنم.من ساکن تهران هستم.همه جا به حفظ قرآن می پردازند و جایی که کلاس تفسیر قرآن باشه پیدا نمیشه.میخواستم از شما درخواست کنم که من رو در این رابطه راهنمایی کنید.با تشکر
    پاسخ : با عرض سلام
    كانون فرهنگی راه روشن كلاس‌های متعدد قرآنی، شامل؛ روخوانی، تفسیر و مفاهیم قرآن دارد که برای حضور در كانون فرهنگی راه روشن می‌توانید به نشانی، تهران، خیابان ایران، كوچه شهید مقدم‌فر، كوچه شهید محبی، بن بست اول مراجعه و یا با شماره تلفن 33504635 برای كسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید.
    موفق باشید
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    برای حفظ سوره هایی که سجده واجب دارند چه باید کرد؟با توجه به این که برای حفظ هر آیه لازم است آن را چ
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : با سلام
    برای حفظ سوره هایی که سجده واجب دارند چه باید کرد؟با توجه به این که برای حفظ هر آیه لازم است آن را چند بار تکرار کرد تا به حافظه سپرده شود برای آیاتی که سجده واجب دارند چه باید کرد؟باید بعد از هر بار تکرار به سجده رفت؟یا بعد از تکرار ها و حفظ شدن آیه سجده کرد؟
    متشکرم
    پاسخ : با عرض سلام
    اولاً سجده فقط در هنگام قرائت یکی از آیات سجده واجب میشود لذا این گونه نیست که بر خود سوره سجده دار نیز ،سجده واجب باشد.
    اگر آیات را تکرار میکنید و بر زبان جاری میشود حتما باید سجده را بجا بیاورید .
    اما اگر آنها را با نگاه مرور می کنید سجده واجب نیست.
    همه مراجع: كسى كه به آیات سجده‏دار گوش فرا مى‏دهد و یا خودش مى‏خواند، بعد از تمام شدن آیه باید فوراً سجده كند ولى با نگاه به آیات سجده‏دار و مرور آنها، سجده واجب نمى‏شود.(1)
    موفق باشید
    پى‏نوشت‏
    (1) توضیح المسائل مراجع، م 3901.
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    آیه شهداله كه در نماز امام صادق است در كدام سوره است؟
    گروه : سوالات قرآنی
     
     
    سوال : سلام خسته نباشید برای بار سوم است كه این سؤال را می پرسم اما پاسخی دریافت نمیكنم آیه شهداله كه در نماز امام صادق است در كدام سوره است؟
    2-منظور از خواندن هل اتی در نماز امام رضا این آیه است یا كل سوره هل اتی؟
    امیدوارم این بار پاسخگو باشید باتشكر خدانگهدار
    پاسخ : با نام و یاد خدا و با سلام

    خواهر محترم امیدوارم تاخیر پیش آمده را ببخشید.

    1- آیه شریفه شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ
    در سوره مبارکه : آل عمران - آیه : 18 قرار دارد.

    2- سوره هل اتی نام دیگر سوره انسان است که نام سوم آن سوره دهر است. و در نماز حضرت رضا علیه السلام این سوره باید بطور کامل خوانده شود.

    در پناه اهل بیت پاینده و پیروز باشید.
     




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 20 آبان 1388  ساعت11:42 PM   |  

    تعداد صفحات :2   1   2