زنده ام به عشق حسین (ع)
محرّم آمد و نو كرد درد و داغ حسين
گريست ابر خزان هم بباغ و راغ حسين
هزار و سيصد واندى گذشت سال و هنوز
چو لاله بر دل خونين شيعه داغ حسين
بهر چمن كه بتازد سموم باد خزان
زمانه ياد كند از خزان باغ حسين
هنوز ساقى عطشان كربلا گوئى
كنار علقمه افتاده با اياغ حسين
اگر چراغ حُسينى بخيمه شد خاموش
مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسين
خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت
كه بوى خون نكند رخنه در دماغ حسين
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى
خُدايرا چه فروغى است در فراغ حسين
يزيد كو كه ببيند بناله قافله ها
گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین
چو لاله بر دل خونين شيعه داغ حسين
بهر چمن كه بتازد سموم باد خزان
زمانه ياد كند از خزان باغ حسين
هنوز ساقى عطشان كربلا گوئى
كنار علقمه افتاده با اياغ حسين
اگر چراغ حُسينى بخيمه شد خاموش
مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسين
خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت
كه بوى خون نكند رخنه در دماغ حسين
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى
خُدايرا چه فروغى است در فراغ حسين
يزيد كو كه ببيند بناله قافله ها
گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین
[ چهارشنبه 28 مهر 1395 ] [ 4:14 PM ] [ مهدی زارع
]