عاشورا و نهضت امام حسین از دیدگاه عرفا( عطار )
شيخ فريدالدين عطار نيشابوري (537-628 ه.ق(
شيخ فريد الدين ابو حامد محمد بن ابوبكر عطار نيشابوري در «مصيبت نامه » در دو قصيده ي جداگانه به مدح حسنين پرداخته و آندو را نور چشم مصطفي و علي مرتضي داند.او با تمجيد از بخشندگي و مروت امام حسن(ع) گويد:
لبي كه شير زهرا را نوشيد و مصطفي(ص) بر آن بوسه زد، دشمن به او زهر داد لكن جوانمردي حسن سبب شد كه نام خصم را بر زبان نياورد و چون رازي در دل نگه دارد.
عطار در آثار خود هم امام حسن(ع)و هم امام حسين(ع) را مدح كرده است. اما عنايت ويژه اي به جريان عاشورا داشته است. عطار از دو جنبه به امام حسين(ع)و عاشورا نگريسته است :يكي از جهت مدح و توصيف، و ديگري از نقطه نظر مباحث عرفاني.
آن لبي كو شير زهرا خورد بـاز
مصـطفي دادش بدان لب بوسه باز36
چون توان كردن گذرگه زهر را
خون توان كردن جگر اين قهر را
او راجع به امام حسين(ع) گويد: لعنت خدا بر كافراني باد كه فرزند دختر پيامبر(ص) را در كربلا شهيد كردند، او آرزو ميكند كه كاش سگ كوي حسين بودمي تا در دفاع از آن حضرت جانم را فدا مي نمودم.
گيسوي او تا به خون آلوده شد خون گردون از شفق پالوده شد
كي كنند اين كافران با اين همه كو محمد؟ كو علي ؟ كو فاطمه؟
عطار صحنه كربلا را به عرصه محشر تشبيه مي كند كه همه پيامبران در آن اجتماع كردهاند ولي به ياد
اباعبدالله تمرين تشنگي ميكنند. شكوه و شكايت آنان از دست عاملان جنايت به آسمان بلند است و همه يك صدا بر يزيد و عمالش لعن و نفرين مي كنند.
صد هزاران جان پاك انبيا صف زده بينم به خاك كربلا
در تموز كربلا تشنهجگر سر بريدندش، چه باشد زين تبر؟37
با جگرگوشهي پيمبر اين كنند و آنگهي دعوي داد و دين كنند
عطار نيز همچون سنايي كساني را كه يزيد و دار و دستهاش را ميپذيرند، كافر و بيدين شمرده است. در مقابل آرزو ميكند كاش در آن زمان حضور داشت و ميتوانست از حسين(ع) دفاع كند.
كفرم آيد، هر كه اين را دين شمرد قطع باد از بن زباني كاين شمرد
هر كه در رويي چنين آورد تيغ لعنتم از حق بدو آيد دريـغ
كاشكي، اي من سگ هندوي او كمترين سگ بودمي در كوي او
يا در آن تشوير آبي گشتمي در جگر او را شرابي گشتمي38
از نظر عطار راهپويان طريقت بايد راه حسين(ع) را طي كنند زيرا راه او راه عرفان و طريقت است. بلكه اگر كسي محبت آن حضرت را در دل نداشته باشد سالك شمرده نمي شود.
سالك آن باشد كه در ياران او دوست دارد مر وفاداران او39
از نظر عطار، هم حسين(ع) و هم يارانش همه اهل يقين بودهاند و در سايه چنين يقيني توانستند رضايت حق را كسب كرده، در ظاهر و در باطن به فنا برسند.
جان خود ايثار كردند از يقين درگذشتند از مكان و از مكين
يارب اين سر را تو ميداني و بس خستگان عشق را فرياد رس 40
به اعتقاد عطار كمتر عاشقي چون حسين(ع) مي توان يافت كه در طلب ديار عشق حركت كند زيرا حسين(ع) توانست سلوك عرفانياش را با شهادت قرين سازد.
آتــش عـشق ومحـبت برفروز
تا بسوزد هر كه او يكرنگ نيست...
نيست منصور حقيقي چون حسين
هر كه او از دار عـشق آونگ نيست41
از نظر عطار بهترين عارف كسي است كه بتواند راه حسين(ع) را طي كند و عرفانش را به شهادت ختم كند.
همچو آن حلاج، بدمستي مكن يا حسيني باش يا منصور باش 42
پي نوشتها:
36- مصيبت نامه، 36 37- مصيبت نامه، 37 38-مصيبت نامه، 37 39-اشتر نامه، ص 12 40- همان، 12-14 41-ديوان عطار، 90 42- همان، ص 346 43-روزه داشتن در شش روز پس از عيد فطر كه سنت است.