اشعار روز عاشورا

Image result for ‫حسين‬‎

کشمکش بهر پیروهن نکنید
سر غارت بزن بزن نکنید
نیزه را داخل دهن نکنید
جسم او را اگر کفن نکنید

آه و نفرین میکنم همه را
میکشانم علی و فاطمه را

نیزه را از روی پرش بردار
چکمه ات را ز پیکرش بردار
خنجرت را ز حنجرش بردار
لعنتی دست از سرش بردار

تشنه هست و رمق ندارد او
سر او را عقب نکش از مو

شمر بس کن تو قتلگاه نرو
بی وضو سمت و سوی شاه نرو
دخترش میکند نگاه نرو
روی این جسم پاره راه نرو

این که افتاده نور عین من است
خواهرش هستم و حسین من است

شاعر : رضا قربانی





دومين سوگواره عاشورايي راسخون

[ شنبه 1 آبان 1395  ] [ 8:51 PM ] [ مهدی زارع ]
[ نظرات (0) ]