حضرت عبدالله بن الحسن(ع)
ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم
اگر چه قطره ام اما به اقیانوس پیوستم
محال است آن که من دست از عموی خویش بردارم
تو در دامان خاک و من به دامان تو پیوستم
سراپا بوی بابا می دهی قربان بوی تو
گل زهرای اطهر من ز عطر و بوی تو مستم
عصا شد دست بابایم برای مادرت زهرا
منم فرزند آن بابایم و کردم سپر دستم
مکن با آستین پنهان ز چشمم تیر دشمن را
خیالت جمع من با تیر باران آشنا هستم
[ شنبه 1 آبان 1395 ] [ 9:11 PM ] [ مهدی زارع
]
[ نظرات
(0) ]

اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند
اینجا گدا همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی کرمش فرق می کند
شاعر شدم برای سرودن برایشان
این خانواده، محتشمش فرق می کند
صد مرده زنده می شود از ذکر “یا حسین”
عیسای اهل بیت دمش فرق می کند
از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود حرمش فرق می کند
تنها نه اینکه جنس غمش جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق می کند
با پای نیزه روی زمین راه میرود
خورشید کاروان قدمش فرق می کند
من از حسینُ منی پیغمبر خدا
فهمیده ام حسین همش فرق می کند
روزشمار محرم عاشورا
پخش زنده حرم
درباره وبلاگ

آمار وبلاگ
كل بازديدها : 78807 نفر
كل مطالب : 273 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 21 آذر 1395
تاريخ ايجاد وبلاگ : سه شنبه 27 مهر 1395
تعداد نظرات : 0 عدد