تـا که نشست بر سر دیـوار پرچـمت

Image result for ‫حسين‬‎ 

تـا که نشست بر سر دیـوار پرچـمت

سـایه فکنـد بـر دل عشـــاق مـاتمت

آمد ندا ز عرش که"نوحوا علی الحسین"

مقتـل نـزول کرد در آیـات مریمت

انس و ملک برای شما نوحه گر شدند

حتی خدا نشست به داغ معظمت

آدم ،خلیل ،نوح ،کلیم و مسیح و خضر

یک یک نشسته اند سر سفره غمت

من هم اگرچه غرق گناه و معاصی ام

امـا تو راه دادی ام از بـاب مرحمت

یک سـال آزگـار پی تـو دویـده ام

تـا که رسیده ام به حریم محــرمت

یک سـال آزگـار شب و روز سوختم

با روضه هـای مقتــل ابن مقرّمت

مقتل نوشته دور و بر تو شلوغ شد

کردند زیر پـا و عصــا نا منظـمت

مقتل نوشته بعدِ همه ساربان رسید

انگشت را برید به همــراه خاتمت

از گوشه ای صدای حزینی بلند شد :

مادر فدای زلف پریشان و درهمت

در زیر سمّ اسب تنت را چه کرده اند

با من بگو که پیرهنت را چه کرده اند





دومين سوگواره عاشورايي راسخون

[ دوشنبه 3 آبان 1395  ] [ 1:25 PM ] [ مهدی زارع ]
[ نظرات (0) ]