جلوه ی معشوق
جلوه ی معشوق، عاشق را به کشتن می دهد
کیست آن عاشق که بر دام بلا تن می دهد
عشق زینب را پیمبر در دو عالم نشر داد
با حدیثی که به دست «ام ایمن» می دهد
سوز آن اشکی که زینب ریخته در کربلا
قوسی از جنس کمان بر قد آهن می دهد
هیچ کس مانند زینب پای این آتش نسوخت
یا حسین او به آتش عطر گلشن می دهد
تا بخواهی بر دو چشمم اشک روزی می کند
این طلای ناب، روزی چند معدن می دهد
دست پر خیری که داد انگشتری بر ساربان
پرچم اسلام را در دست این زن می دهد
سربلندیِ سر ارباب روی نیزه ، اوست
کِی نخی از معجرش را دست دشمن می دهد
جای گریه خون به پای نیزه دلدار ریخت
چوبه محمل به حکم عشق گردن می دهد
راهی بازار شد، بازار حق شد گرمتر
دست این خانم شراب مرد افکن می دهد
نیمی از او با حسین و نیم دیگر هم حسین
این تعلق هست، او را به دودیدن می دهد
"گمنام"
[ دوشنبه 3 آبان 1395 ] [ 1:29 PM ] [ مهدی زارع
]