از ابتدای مُحرّم ندیده جز خوبی
از ابتدای مُحرّم ندیده جز خوبی
هر آنچه دیده در این غم ندیده جز خوبی
خرابه رفته و مهمان سنگ و چوب شده
میان آتش و خون هم ندیده جز خوبی
رقیّه در دل صحرا و خارها حتّی
به ضرب سیلی محکم، ندیده جز خوبی
شهیدِ اشک حسین است و کربلا گل سرخ
کسی به گریهی شبنم ندیده جز خوبی
نوای زخم ربابت رسیده «تا» ملکوت
به شکوههای تو عالم ندیده جز خوبی
کسی که بیرق او نام سرخ عاشوراست
به زیر سایهی پرچم ندیده جز خوبی
"سیدسکندر حسینی"
[ شنبه 8 آبان 1395 ] [ 10:23 PM ] [ مهدی زارع
]