كمی انصاف
یک تیر سه شعبه آمد و رسوا شد
ذکر لب اهل خیمه واویلا شد
با حسرت و آه زیر لب گفت حسین:
این تیر چگونه در گلویت جا شد؟!
*******
ای تیر، خطا كن! هدفت قلب رباب است
یا حنجره سوختهٔ تشنهٔ آب است؟
كوتاه بیا تیر سه شعبه، كمی آرام
هو هو نكن این شاپرك تبزده خواب است
او آب طلب كرده فقط، چیز زیادی است؟
گیرم كه ندادند ولی این چه جواب است؟
رنگش كه پریده، دو لبش مثل دو چوب است
نه، تیر! تو نه، چارهٔ كارش فقط آب است
□
این طفل گناهی كه نكرده كمی انصاف
این جاست، ببینید كه حالش چه خراب است
این مرثیه را ختم كنید آی جماعت!
یك جرعه نه، یك قطره دهیدش كه ثواب است
سید محمد بابا میری
[ دوشنبه 17 آبان 1395 ] [ 1:15 AM ] [ مهدی زارع
]