هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

Image result for ‫علي اصغر‬‎

تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد

هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

پدرش  چیز زیادی که نمی خواست فرات

یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد

 خوب شد عرش همه خون گلو را برداشت

حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد

 خون حیدر به رگش در تب و تاب است ولی

بگذارید به سن علی اکبر برسد

شعله ور می شود این داغ دوباره وقتی

شیر در سینه بی کولاک مادر برسد

زیر خورشید نشسته به خودش می گوید

تیر نگذاست که یک جمله به آخر برسد

علیرضا لک





دومين سوگواره عاشورايي راسخون

[ دوشنبه 17 آبان 1395  ] [ 1:34 AM ] [ مهدی زارع ]
[ نظرات (0) ]