مقام اخوت (هارون اخی)

 

غیر از اینکه حدیث منزلت مقام برادری حضرت رسول را برای امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت می کند. در بسیاری از منابع مخالفین ذکر شده است که:

آخی رسول الله بین اصحابه فجاء علی تدمع عیناه فقال: یا رسول الله! آخیت بین اصحابک و لم تواخ بنی و بین احد فقال رسول الله أنت اخی فی الدنیا و الآخرة

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بین اصحاب خود عقد اخوت و برادری بست. پس امیرالمؤمنین علیه السلام در حالی که چشمانشان گریان بود نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم آمدند و فرمودند: ای رسول خدا! بین اصحابتان عقد اخون بستید و بین من و احدی دیگر عقد برادری نبستید. پس حضرت رسول خدا فرمودند: تو برادر من در دنیا و آخریت هستی.

(سنن ترمذی، باب مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام، ص1063، ح4741)

این مقام برادری، یعنی فعل حضرت رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم به امر خداوند می باشد. با کمال حکمت و با نهایت درایت و با ملاحظه مسائل روحی و شخصیتی و اخلاقی و خصال نفسانی آن دو نفر را برادر قرار می داد. برادر یعنی اینکه این دو به یکدیگر اختصاص می یافتند و غم شریک و پناه یکدیگر می بودند.

وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام برادر رسول خدا می شوند یعنی همانگونه که رسول خدا در تمام صفات حسنه افضل خلق در مقام و مرتبت ایمانی اشرف خلق و در خلق و خوی کریم اعظم خلق را داند در قرب پروردگار از همه عالم مقرب ترند همانطور امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در این مقامات مشارکت دارند. ثابت می شود که وقتی کسی مثل بهترین شد خودش بهترین می شود و خیلی واضح است که چنین کسی مستحق امامت است بلکه جانشینی او متعیّن می باشد.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:54 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

پشت و پناه بودن (اشدد به ازری)

 

در این هیچ تردیدی نیست که رسالت خاتم، اعظم مسئولیاتی است که خداوند آن را به دوش هیچ کسی غیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم قرار نداده است. آن هم بر دوش و بر کمر کسی که خود ظهر و پشت و پناه انبیاء بوده است.

وقتی موسی دعا می کند و خداوند اجابت می کند، این دلیلی است بر اینکه انجاز وعدۀ رسولش متحقق نمی شود مگر اینکه هارون ظهیر و پشت و پناه او باشد، همینطور در مورد حضرت رسالت مآب چنین است. یعنی انجاز عهد و رسالت ختم الانبیائی در گرو پشت و پناه بودن امیرالمؤمنین علیه السلام برای رسول خداست.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:54 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

مقام اهل بیت بودن (من اهلی)

 

حضرت موسی از خداوند طلب وزر و پناه از میان اهل بیت خود می کند و به خدا عرض می کند: «من اهلی» از اهل من باشد. همانگونه که هارون از اهل بیت موسی بود، امیرالمؤمنین علیه السلام نیز از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، یعنی برادر او، داماد او و پسر عم ایشان است.

چنانکه در بسیاری از منابع عامه وارد شده است که: پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرمودند امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن و حسین اهل من می باشند:

دعا رسول الله علیا و فاطمه و الحسن و الحسین فقال اللهم هؤلاء اهلی

پیامبر اکرم حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیه السلام را طلبیدند پس فرمودند: خداوندا این ها اهل من هستند.

صحیح مسلم، ص1198، ح6114، باب فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:53 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

فقط با امیرالمؤمنین باش ولو همه مردم به سوی دیگر روند

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلّم به عمّار فرمود:

یا عمّار! ان رأیت علیّاً قدسلک وادیّاً و سلک النّاس وادیاً غیره فاسلک مع علیّ ودع النّاس

ای عمّار! اگر دیدی علی (علیه السلام) به راهی می ‏رود، و همه مردم به راهی دیگر، تو با علی (علیه السلام) حرکت کن، و همه مردم را رها کن.

تاریخ بغداد خطیب بغدادی، ج 4، ص 410؛ حلیة الاولیاء ابونعیم ، ج 1، ص 86

کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم وحی است. طبق آیه و ما ینطق عن الهوی ان هوی الا وحی یوحی (نجم ۳-۴) وقتی فردی از جانب سرور انبیاء به درجه ای می رسد که

اولا اگر در هر زمینه ای به هر طرفی رفت چه قضاوت چه خلافت چه جنگ و درگیری ها چه فتنه های داخلی و خارجی چه علم و چه فضیلت و ... باید از او تبعیت کرد.

و ثانیا در بین مردم صحابه هستند و سلمان و ابی ذر مقداد است و... می فرماید ولو همۀ مردم به طرفی رفتند باید به طرفی بروی که امیرالمؤمنین علیه السلام می روند.

وقتی کسی این منزلت را از سوی حق تعالی می گیرد که معیار حق است ولو همه مردم تمرد امر او را کنند. چنین شخصی باید خلیفه و جانشین حضرت رسالت مآب باشد. زیرا اگر فردی غیر از امیرالمؤمنین بعد از پیامبر به عنوان خلیفه مطرح گردد یکی از مصادیق این مردم می شود، یعنی ولو اگر عده ای آمدند و خود را خلیفه خواندند تو باید از امیرالمؤمنین علیه السلام تبعیت کنی و نه احدی دیگر.

کجا حضرت فرمودند اگر جماعت صحابه من به طرفی رفتند شما آن طرف بروید آیا مخالفین می توانند از منابع و مصادر شیعه یک حدیث ولو ضعیف در این مورد بیاورند

از سوی دیگر:

سؤال این جاست که بر طبق این حدیث آیا در زمانی که معاویه علیه امیرالمؤمنین علیه السلام جنگ صفین را به راه انداخت همچنین عایشه جنگ جمل را با آن همه کشتار به راه انداخت چه کسی بر حق و چه کسی بر باطل بود؟! آیا باید کدامین راه را پیمود؟! آیا از لحاظ عقلی می توان هم از راه حق و هم از جبهۀ مخالف آن تبعیت نمود؟!

آنچه که بدون هیچ تردیدی از این حدیث بر می آید این است که: معاویه، خالو (دایی) این جماعت و عایشه ام (مادر) این جماعت، اولاً باید از امیرالمؤمنین علیه السلام تبعیت می کردند و چون تبعیت نکردند یک جهت انحراف است و ثانیاً با او به مخالفت پرداختند و آن هم نه مخالفت قلبی و زبانی بلکه علنا علَم جنگ علیه ایشان را بلند کرده و چندین هزار نفر را به کشتن دادند و این از مهم ترین و دلایل در کفر آنهاست.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:52 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

امام علی علیه السلام از زبان دیگران

 
منابع مقاله: فصلنامه كلام اسلامی، شماره 36 - علی اصغر فیضی پور، ؛


1.ابوبكر (خلیفه اول) : «اقیلونی و لست بخیركم و علی فیكم ». (1)

2. عمر بن خطاب (خلیفه دوم) :

الف) «یا علی لو وازن ایمانك ایمان اهل السماوات والارض لیزید ایمانك ایمانهم ». (2)

ب) «عجزت النساء ان تلد مثل علی بن ابی طالب، لولا علی لهلك عمر» . (3)

ج) «لا ابقانی الله لمعضلة لم یكن لها ابوالحسن » . (4)

3. عبد الرحمن سیوطی (از علمای اهل سنت) :

«علی رضی الله عنه یكی از ده نفری است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آنها مژده بهشت داده است و او برادر و داماد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و همسر فاطمه علیها السلام سرور زنان عالم و یكی از پیشقدمان اسلامی و یكی از مشهورترین افراد شجاع و از معروفترین زهاد، و رساترین سخنوران، و یكی از كسانی است كه قرآن را جمع و به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرضه كرد» . (5)

4. شبلی شمیل (دانشمند مسیحی) :

«بدون تردید علی بن ابی طالب علیه السلام بزرگ بزرگان و تنها نسخه ای است كه نمونه آن در غرب، شرق، گذشته و حال دیده نشده است » . (6)

5. جاحظ (از بزرگان اهل سنت) :

«سخن گفتن درباره علی علیه السلام ممكن نیست ، اگر قرار است حق علی ادا شود گویند غلو است، و اگر حق او ادا نشود درباره علی علیه السلام ظلم است » . (7)

6. خلیل غوی از (بزرگان اهل سنت) :

«چه بگویم درباره كسی كه دوست و دشمن فضایل او را انكار نمودند، دوست به واسطه ترس، دشمن به واسطه حسد، مع الوصف عالم از فضایل او پر شد» . (8)

7. معاویه:

«خیر البریة بعد احمد حیدر و الناس ارض و الوصی سماء» (9)

8. قاسم حبیب جابر (از علمای اهل سنت) در اوایل كتابش با عنوان «الاهداء» می نویسد:

«این كتاب را به رهبری تقدیم می كنم كه نرمی و خشونت و رحمت و سخت گیری را جمع كرد... به اسلام عظمت بخشید و راهش را روشن ساخت... به مبادی حق و عدل و نیكی و دوستی پای بند ماند... وبالاخره به امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام ... شهید حق تقدیم می كنم » . (10)

9. دكتر صبحی صالح (استاد دانشگاه لبنان و شارح نهج البلاغه) :

«عشق من به امام علی علیه السلام و بر اهل بیت پاك و هر مبارز مخلصی است كه پرچم اسلام را برافراشته می سازد... معتقدم كه ضروری است نهج البلاغه ی امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در سراسر جهان چاپ و توزیع گردد تا نسل جدید مسلمان از آن بهره مند شود» . (11)

10. عبد الفتاح عبد المقصود (نویسنده ی مشهور مصری) :

«علی علیه السلام سراسر عمرش را در پیروی از نمونه عالی كمال و فضیلت (پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) گذرانده، پیوسته ملازم آخرین حد كمال در اخلاق بود» . (12)

11. ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه) :

«علی علیه السلام مانند خورشید تابان بود كه با كف دست پوشیده نمی شود و مثل روز روشن است كه اگر یك تن آن را بیند، دیدگان دیگران خواهد دید. ...علی سرآمد همه فضایل و سرچشمه آنهاست». (13)

12. شیخ محمد عبده:

«كلام امام علی بن ابی طالب ، پس از كلام خدای متعال و پیغمبرش صلی الله علیه و آله و سلم شریف ترین و برترین سخن و سرشارترین كلام از لحاظ مواد و دارای بهترین شیوه است و بیشترین معانی و محتوا را دارد» . (14)

13. كاردینو (دانشمند مسیحی) :

«علی آن قهرمان دردمند خونین دل و آن یكه سوار ژنده پوش و آن امام شهیدی است كه صاحب روح ژرف است و رمز عذاب الهی در اعماق آن نهفته است » . (15)

14. سلیمان كتانی:

«هر سخنی درباره علی بن ابی طالب گفته شود كه او را در مكان و زمان محصور دارد جز سخن پردازی و ترتیب الفاظ نخواهد بود و آن هم الفاظی بسته ومرده كه روح معانی بدان در نتواند آمد» . (16)

15. میخائیل نعیمه (نویسنده معروف مسیحی) :

«قهرمانیهای امام علی علیه السلام فقط منحصر به میدانهای كارزار نیست، بلكه او در روشن اندیشی، پاكی وجدان، سحر بیان، عمق و كمال انسانیت، شور وحرارت ایمان، بلندی همت و فكر، یاوری و هواداری از رنجیده ها در قبال جفاكاران و فروتنی در مقابل حق، هر كجا كه تجلی كند، نیز قهرمان بود» . (17)

16. جرج جرداق (مسیحی دانشمند و نویسنده معاصر) :

«ای روزگار! چه می شد اگر تمام نیروهای خود را بسیج می كردی و در هر عصری و زمانی بزرگ مردی، چون علی علیه السلام با همان عقل و دهان و قلب، با همان زبان و همان شمشیر به جهان ارمغان می دادی؟» . (18)

17. توماس كارلایل (فیلسوف انگلیسی) :

«علی علیه السلام به خاطر شدت عدالتش به شهادت رسید» . (19)

18. گابریل دی انگیری:

«علی علیه السلام یگانه و تنها نمونه ای است كه تاریخ از این حیث (قهرمان قهرمانان بودن) به ما نشان می دهد» . (20)

19. جرجی زیدان (دانشمند مسیحی) :

«علی علیه السلام همچون آفتاب نیمروز می درخشد» . (21)

20. اقبال لاهوری:

«علی علیه السلام سر نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است » .

ای سر نبوت محمد ای وصف تو مدحت محمد بی تو نتوان به او رسیدن بی او نتوان به تو رسیدن (22)!

پی نوشت ها:

1. ترجمه و شرح نهج البلاغه فیض الاسلام: 1/48.

2. چهارده معصوم علیهم السلام ، ص 43، آیت الله مظاهری.

3. علی كیست؟ ص 106، فضل الله كمپانی.

4. همان، ص 109.

5. تاریخ الخلفاء، ص 197، عبد الرحمن سیوطی.

6. علی بن ابی طالب، ص 6، محمد كامل حسن الحمامی.

7. چهارده معصوم علیهم السلام ص 42، آیت الله مظاهری.

8. همان. 9.همان، ص 55.

10. فلسفة الاعتزال فی نهج البلاغة، صفحه الاهداء، دكتر قاسم حبیب جابر.

11. مقدمه نهج البلاغه، ص 29، دكتر صبحی صالح.

12. روزنامه سلام، مورخه 16/10/71، شماره 475.

13. چهره درخشان اسلام، ابن ابی الحدید، ص 33 33، ترجمه علی دوانی.

14. مقدمه تصحیح نهج البلاغه، ص 43، شیخ محمد عبده.

15. الامام علی صوت العدالة الانسانیة: 5/233، جرج جرداق مسیحی.

16. الامام علی نبراس و متراس، ص 13و 14، سلیمان كتانی.

17. مقدمه كتاب صوت العدالة الانسانیة، ص 23، جرج جرداق مسیحی.

18.همان ج 1، ص 47.

19.همان ، ج 5، ص 236.

20. شهسوار اسلام، ص 243، كابریل انگیری، ترجمه عمادی.

21. مقدمه كتاب شهید رمضان، جرجی زیدان.

22. توصیه هایی جهت اتحاد مسلمانان جهان از آثار اقبال لاهوری، ص 106.

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 20 بهمن 1393  ] [ 2:46 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

نهج البلاغه گمشده بشريت معاصر

 

 ما منتظريم كه كتاب نهج البلاغه كه بعد از قرآن بزرگترين دستور زندگي مادي و معنوي و بالاترين كتاب رهايي بخش بشر است و دستورات معنوي و حكومتي آن بالاترين راه نجات است، از امام معصوم ماست.

(امام خميني «ره»)

 نهج البلاغه مرهمي است بر دردهاي جانكاه بشريت.

نهج البلاغه داروي مؤثري است بر تلطيف روح انسانها و مبارزه با خشونتها.

نهج البلاغه اثري است به درخشندگي آفتاب، به لطافت گل، به قاطعيت صاعقه، به غرش طوفان و برق، به تحرك امواج، به بلندي ستارگان دوردست بر اوج آسمانها.

نهج البلاغه در حقيقت فرزند قرآن است.

اين مجموعه زيبا و نفيس كه روزگار از كهنه كردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افكار و انديشه اي نوتر و روشن تر بر ارزش آن افزوده، منتخبي است از خطابه ها و دعاها، وصايا، نامه ها و  جمله هاي كوتاه مولاي متقيان علي (ع) كه بوسيله سيد شريف رضي در حدود هزار سال پيش گردآوري شده است.

او از نظر خودش آنهايي كه از جنبه بلاغت برجستگي خاصي را داشته اند انتخاب كرده، از اينرو اين منتخب را نهج البلاغه نام نهاد. كلمات اميرالمؤمنين (ع) از قديم ترين ايام با دو امتياز همراه بوده است. 1- فصاحت و بلاغت 2- همه جانبه بودن (چندي بعدي بودن) توأم شدن ايندو با هم سخن علي (ع) را در حد اعجاز قرار داد و به همين جهت سخن علي (ع) در حد واسط كلام مخلوق و كلام خالق قرار گرفته

((فوق كلام المخلوق و دون كلام الخالق))

[[نهج البلاغه]]

به اقرار اغلب دانشمندان و نويسندگان و ادباي حتي معاصر غير شيعي عرب، زيباترين متن عرب است.

سخناني كه از نظر ادبي در اوج زيبايي و از نظر فكر در عمق بسيار و از نظر اخلاق سرمشق و نمونه است،

در آن عباراتي هست كه هر خواننده اي اقرار مي كند كه در بشريت نظاير اين عبارات وجود ندارد.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 20 بهمن 1393  ] [ 2:39 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

روایتی از امام علی(ع)

حارث بن ثعلبة گوید : سعد را گفتم از امتیازاتی که نصیب علی (ع)  گشت چیزی را شاهد بودی ( و به چشم خود دیدی ) ؟ گفت آری چهار منقبت او را شاهد بودم و پنجمی را نیز شاهد بودم که اگر یکی از آن امتیازات مرا بود دوست تر داشتم از شتران سرخ موی. 1- رسول خدا (ص) ابوبکر را مامور ابلاغ سوره برائت فرمود سپس علی را فرستاد و علی آیات را از ابی بکر گرفت وی بازگشت و عرض کرد یا رسول الله (ص) مگر درباره من چیزی از عالم بالا نازل شد ؟ فرمود : نه جز اینکه این آیات را بایستی کسی ابلاغ کند که از خود من باشد. 2- رسول خدا در خانه ها را که به مسجد باز میشد همه را بست و در خانه علی  (ع) را هم چنان باقی گذاشت عرض کردند همه درها را بستی و در خانه علی را به حال خود گذاشتی ؟ فرمود : نه بستن آن درها از ناحیه من بود و نه باز گذاشتن این ( بلکه هر دو به دستور خدا بود ) 3- رسول خدا عمر را با یک مرد برای گشودن خیبر فرستاد و هر دو شکست خوردند باز گشتند پیغمبر (ص) فرمود فردا پرچم را باید به دست کسی بدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند و ستایش فراوانی فرمود گوید چندین نفر خود را برای پرچمداری کاندید کردند ولی پیغمبر علی را خواست و پرچم را بدو سپرد و علی از میدان بازنگشت تا خداوند فتح و پیروزی را نصیبش فرمود. 4- چهارمین امتیاز در روز عید غدیر بود که رسول خدا دست علی (ع) را گرفت و آنقدر بلند کرد که سفیدی زیر بغل های هر دو نمایان گردید و پیغمبر فرمود آیا من به شما از خود شما حکم فرماتر نیستم ؟ گفتند چرا یا رسول الله فرمود بنابراین به هرکه مولا منم علی است مولای او. 5 - رسول خدا علی (ع) را برای خانواده خود جانشین کرد سپس علی (ع) به آنحضرت پیوست پیغمبرش فرمود نسبت تو به من نسبت هارون است به موسی جز اینکه پس از من پیغمبری مبعوث نخواهد شد.   خصال شیخ صدوق جلد 1 صفحه 345


ادامه مطلب


[ یک شنبه 12 بهمن 1393  ] [ 2:41 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

علی(ع) منبع علوم(1)

 الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ( ـ في خُطبتِه لمّا بُويِعَ بالخلافةِ ـ ) : يا معشرَ النّاسِ، سَلُوني قبلَ أن تَفْقِدوني ، سَلُوني فإنّ عندي عِلمَ الأوَّلينَ و الآخِرِينَ. أمَا و اللّه ِ لو ثُنِيَ لي الوِسادُ لَحَكَمْتُ بينَ أهلِ التّوارةِ بتَوراتِهم ... ـ ثُمّ قالَ : ـ سَلُوني قبلَ أن تَفْقِدوني ، فوالّذي فَلَقَ الحَبّةَ و بَرأَ النَّسَمَةَ لو سَألتُموني عن آيةٍ آيةٍ لأخبَرتُكُم بوقتِ نُزولِها و في مَن نَزلَتْ . امام على عليه السلام ( ـ در خطبه اى، پس از آن كه مردم با او به عنوان خليفه بیعت کردندفرمود : اى مردم! پيش از آن كه مرا از دست دهيد از من بپرسيد . از من سؤال كنيد ؛ زيرا دانش اولين و آخرين نزد من است. سوگند به خدا كه اگر بر مسند داورى تكيه زنم ميان پيروان تورات بر اساس تورات آنان داورى مى كنم و ... [آن گاه فرمود :] از من بپرسيد پيش از آن كه مرا از دست دهيد. سوگند به آن كه دانه را شكافت و انسان را آفريد اگر از آيه آيه قرآن بپرسيد به شما خواهم گفت كه چه وقت و درباره چه كسى نازل شده است. الإرشاد : ۱ / ۳۵ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 284


ادامه مطلب


[ یک شنبه 12 بهمن 1393  ] [ 2:40 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

علی(ع) منبع علوم

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : و إنّ هاهُنا لَعِلما جَمّا ـ و أشارَ إلى صدرِه ـ و لكنّ طُلاّبَهُ يَسيرٌ ، و عن قليلٍ يَنْدَمونَ لو فَقَدوني . امام على عليه السلام ( ـ با اشاره به سينه خود ـفرمود : در اين جا دانش بسيارى است اما خواستاران آن اندكند و زودا كه پشيمان شوند آن گاه كه مرا نيابند. عيون أخبار الرضا : ۱ / ۲۰۵ / ۱، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 285


ادامه مطلب


[ یک شنبه 12 بهمن 1393  ] [ 2:38 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

باب حلال و حرام

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنّ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله علّمَني ألفَ بابٍ مِن الحلالِ و الحرامِ ، و مِمّا كانَ و مِمّا يكونُ إلى يومِ القيامةِ ، كلُّ بابٍ مِنها يَفتَحُ ألفَ بابٍ ، فذلكَ ألفُ ألفِ بابٍ ، حتّى علِمتُ عِلمَ المَنايا و البَلايا و فَصلَ الخِطابِ . امام على عليه السلام : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هزار باب از حلال و حرام و از آنچه بوده و تا قيامت خواهد بود به من آموخت، كه از هر باب آن هزار باب گشوده مى شود، كه هزار هزار باب خواهد شد، چندان كه دانش مرگ و ميرها و بلايا و فصل الخطاب (فصل الخطاب: كلام فصيح كه حق و باطل را جدا سازد و در قضاوت، دعوا را خاتمه دهد. فصل الخطاب معانى ديگرى نيز دارد) را فرا گرفتم.  الخصال : ۶۴۶ / ۳۰ ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 285


ادامه مطلب


[ یک شنبه 12 بهمن 1393  ] [ 2:37 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]