مریم سیفی عبدلی
![]() |
زندگینامه |
مریم سیفی عبدلی
نام پدر: علی رضا | تاریخ تولد: 1357/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1367/01/22 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 10 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
به اطراف میدان امام حسین(ع) تهران می رویم، از میان کوچه ها به دنبال خانه ای می گردیم که در سال 1367 در اثر حملات موشکی رژیم بعثی عراق تخریب شده است. بالاخره آنجا را می یابیم. در خانه، مادر و پدری را می یابیم که در سوگ فرزندان خود نشسته و گرد بیماری چهره آنان را در بر گرفته است. دختر این خانواده مریم سیفی عبدلی است.او متولد سال 1357 در تهران بود. در آن هنگام دانش آموز کلاس سوم بود که در پی حملات موشکی رژیم بعثی عراق به تهران در بيست و دومين روز از بهار سال 1367 در 10 سالگي به شهادت رسید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد2، صفحه:69، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
فاطمه سیفی اصفهانی
![]() |
زندگینامه |
فاطمه سیفی اصفهانی
نام پدر: محمدعلی | تاریخ تولد: 1358/04/04 |
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان | تاریخ شهادت: 1365/10/20 |
محل شهادت: اصفهان | طول مدت حیات: 7 سال |
مزار شهید: گلستان شهدا-اصفهان |
زندگینامه
فاطمه سیفی اصفهانی در تاریخ چهارم تیر ماه سال 1358 در یک خانواده مومن و مذهبی در اصفهان بدنیا آمد. پدرش محمدعلی روحانی بود و مادرش صدیقه نام داشت. وی دانش آموز دوم ابتدایی بود که در تاریخ بیستم دی ماه سال 1365 در زادگاهش بر اثر بمباران هوایی دشمن بعثی همراه دو خواهرش نفیسه و حکیمه در سن 7 سالگی به شهادت رسید.
مزارش در گلزار شهدای اصفهان قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
کتاب همسفران عشق، صفحه:64، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
حکیمه سیفی اصفهانی
![]() |
زندگینامه |
حکیمه سیفی اصفهانی
نام پدر: محمدعلی | تاریخ تولد: 1355/11/10 |
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان | تاریخ شهادت: 1365/10/20 |
محل شهادت: اصفهان | طول مدت حیات: 10 سال |
مزار شهید: گلستان شهدای اصفهان |
زندگینامه
حکیمه سیفی اصفهانی در تاریخ 10 بهمن ماه سال 1355 در یک خانواده مومن و مذهبی در اصفهان به دنیا آمد.
پدرش محمد علی روحانی بود و مادرش صدیقه نام داشت.
وی دانش آموز دوره ابتدایی بود که در تاریخ 20 دی ماه سال 1365 در زادگاهش در سن 10 سالگی بر اثر بمباران هوایی دشمن بعثی همراه دو خواهرش فاطمه و نفیسه به شهادت رسید. مزارش در گلستان شهدای اصفهان قراردارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
کتاب همسفران عشق، صفحه:65، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
نفیسه سیفی اصفهانی
![]() |
زندگینامه |
نفیسه سیفی اصفهانی
نام پدر: محمدعلی | تاریخ تولد: 1351/02/12 |
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان | تاریخ شهادت: 1365/10/20 |
محل شهادت: اصفهان | طول مدت حیات: 14 سال |
مزار شهید: گلستان شهدای اصفهان |
زندگینامه
نفیسه در روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال 1351 پا به عرصه هستی نهاد.
شهر اصفهان میزبان روزهای کودکی اش شد. در7 سالگی قدم به وادی علم و دانش نهاد و به تحصیل علم مشغول شد.
او دانش آموز سال اول راهنمایی بود که در تاریخ 10 دی ماه سال 1365 در زادگاهش بر اثر بمباران هوایی به همراه دو خواهرش فاطمه و حکیمه در سن 14 سالگی به شهادت رسید.
مزارش در گلستان شهدای اصفهان واقع شده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
کتاب همسفران عشق، صفحه:63، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
منیر سیف
![]() |
زندگینامه |
![]() |
بخشش |
منیر سیف
نام پدر: ابراهیم | تاریخ تولد: 1338/07/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/12 |
محل شهادت: نهاوند | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای امامزاده محمد(ص)-همدان |
زندگینامه
منیر در روز اول مهر ماه سال 1338 قدم به عرصه هستی گذارد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت. او دوران کودکی را در سایه حمایت های مادر و پدر گذراند و دوران نوجوانی را نیز پشت سر نهاد. وی در آغاز جوانی با فردی متدین پیمان مقدس ازدواج بست و به عقدی او درآمد.
زمانی که مردم علیه شاه معدوم به اعتراض می پرداختند، منیر نیز فعالانه به خیابان ها می رفت و علیه رژیم پهلوی شعار می داد. او برای بازگشت امام خمینی (ره) خیرات نذر کرده بود و عاشقانه انقلاب و امام امت (ره) را حمایت می کرد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی وی به کارهای فرهنگی پرداخت و در بسیج به فعالیت های تربیتی و قرآنی مشغول شد.
در همان زمان منافقین با ارسال چند نامه وی را در صورت ادامه حمایت از انقلاب و امام (ره) تهدید به ترور کردند. اما منیر با بی توجهی روز به روز بیشتر به پشتیبانی از امام امت (ره) می پرداخت. در تاریخ 12 شهریور ماه سال 1360 زمانی که پدر و تنها برادرش برای مبارزه علیه نیروهای بعثی در جبهه ها مشغول مبارزه بودند و منیر به همراه مادر و خواهرانش در خانه خود در شهر نهاوند مهیای آماده کردن شام بودند، در همان زمان منافقین کوردل درب منزل را زدند، وقتی منیر برای باز کردن درب به حیاط رفته بود، آن ها نارنجکی را به داخل خانه پرتاب کردند. او شجاعانه و فداکارانه برای نجات جان خانواده، خود را روی نارنجک انداخت و در حالی که نوعروسی 22 ساله بود به مقام والای شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) واقع در همدان به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیده سهام موسوی
![]() |
زندگینامه |
سیده سهام موسوی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1338/00/00 |
محل تولد: شهرنبی شیث-لبنان | تاریخ شهادت: 1371/11/27 |
محل شهادت: کوثربه االیسا | طول مدت حیات: 33 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
در سال 1959 (1338شمسي) در شهر نبيشيث از توابع شهرستان بعلبک در استان بقاع لبنان به دنيا آمد. دوران کودکي و نوجواني خود را در اين شهر و در دامان خاندان عالمپرور «موسوي» سپري کرد.
با گذشت زمان حس کرد که علاقه عجيبي به پسرعمويش «سيدعلي» يا همان «سيدعباس» دارد. نظرها و افکارشان شبيه به هم بود. علاقه و نزديکي روح، سرانجام پسرعمو را به خواستگاري دخترعمو فرستاد و «سيده سهام» چهارده ساله پاي سفره عقد «سيدعباس» 21 ساله نشست.
در نجف اشرف اوضاع بر سيدعباس بسيار سخت شده بود. پول کافي براي خريد کتابهاي درسياش را نداشت با اين حال سيده سهام لحظهاي تنهايش نگذاشت. از حلقه ازدواجش گذشت تا هم خير دنيا و آخرت را بيابد و هم گره از کار شوهرش باز شود.
روحيات سيدعباس در سيدهسهام اثر کرده بود. سيدهسهام با اشتياق در کلاس شهيد بنتالهدي صدر در نجف شرکت ميکرد تا از درياي علم اين بانوي نخبه مکتب اهل بيت(ع) سيراب شود. حالا سيدهسهام خودش يک پا حجتالاسلام شده بود.
وقتي رژيم صدام به بهانه مزدوري براي حزب بعث سوري و کمک به نيروهاي انقلابي در ايران، طلاب لبناني را از اين کشور اخراج کرد، سيدعباس و سيدهسهام هم برگشتند لبنان. در لبنان، امام موسيصدر انتظار آنان را ميکشيد. سيدعباس تصميم گرفت با کمک بچههاي لبناني حوزه نجف، مدرسهاي در بعلبک احداث کند. او پيشنهاد آن را به امام محرومان داد و ايشان هم موافقت کرد. البته امام موسي به دليل مشغله بسيار فرصت تدريس را در اين مدرسه که «الامام المنتظر(عج)» نام داشت نيافت. کارهاي حقوقي مدرسه را امام موسي و کارهاي مديريتي را سيدعباس انجام ميداد.
چند وقت بعد، ربوده شدن امام موسي صدر در ليبي ضربه سختي به سيدعباس زد. او عقيده داشت مزدوران استکبار جهاني براي تأمين منافع قدرتهاي مطبوعشان اين کار را کردهاند.
مدتي بعد سيدعباس قسمت خواهران حوزه علميه را تأسيس ميکرد و از همسرش خواست که مديريت آن را بر عهده بگيرد. سيدهسهام هم با توکل به خدا پذيرفت و شد مدير مدرسه علميه خواهران «الزهرا»(س).
کارهاي سيدهسهام که حالا ديگر به اسم «امياسر» ميشناختندش، سطح علم و آگاهي از دين را بين بانوان ساکن بقاع بسيار بالا برد.
وقتي رژيم غاصب صهيونيست به لبنان حمله کرد، سيدعباس در خط مقدم نبرد بود و سيدهسهام مه مادري خوب و شايسته براي فرزندش، هم همسري مقاوم براي مرد زندگيش و هم زني مقاوم در برابر دشمن جلوه کرد. او زنان منطقه را براي دفاع از آرمانهاي شيعه تشويق ميکرد.
وقتي فشار کار بر سيدعباس زياد شد، مجبور شد مديريت حوزه را به دوستانش تحويل دهد؛ اما علي رغم اين مسأله امياسر همچنان سکانداري مدرسه «الزهراء(س)» را بر عهده داشت.
پس از اعلام موجوديت رسمي حزبالله لبنان در شانزدهم فوريه 19855 سيدعباس حوزه فعاليتش را تغيير داد و به عنوان يکي از رهبران حزبالله و مقاومت اسلامي از نزديک شاهد فعاليت نيروهاي مجاهدش عليه غاصبان صهيونيست بود. يک ماه استقرار سيد و امياسر در «طيردبا» در حومه صور، باعث تقويت جوانان مقاوم و احترام آنان به سيدعباس و همينطور علاقه و حس دوستي زنان و دختران جنوبي به امياسر شد. معمولاً برنامه تابستاني امياسر اين بود که تا آغاز سال تحصيلي جديد فرزندانشان در صور ميماندند تا کمک حال سيدعباس باشند.
... چند سال گذشت، سيدعباس موسوي با شايستگي تمام به دبير کلي حزبالله لبنان رسيد. حالا ديگر وقت عروج فرا رسيده بود. امياسر از بيقراري همسر و نورانيت چهرهاش چيزهايي فهميد و نگذاشت سيدعباس در اين ايام نيز تنها باشد. پافشاري او بالاخره کار خودش را کرد. او در حالي که سوار ماشين همسرش بود و پسرش «سيدحسن» را در آغوش داشت، از محل برگزاري مراسم سالگرد شهادت «شيخراغب حرب» برميگشت که با، شليک موشک آتشين هليکوپتر صهيونيستها به ديدار مادرش «فاطمهزهرا(س)» شتافت و در تاریخ 27 بهمن 1371 در منطقه کوثر به االیسا با 33 سال سن به شهادت رسید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ماهنامه طراوت جهاد ، صفحه:71، تاریخ: - /04/1391 |
ویژه نامه سالگرد شهادت سیدعباس موسوی و شیخ راغب حرب، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیده آمنه صدر
![]() |
زندگینامه |
![]() |
هدایت کننده |
![]() |
داستان های درس آموز |
![]() |
معلم آگاه |
![]() |
فریادی چون خطبه ی زینبیه |
![]() |
طلیعه درخشیدن |
![]() |
حماسه بنت الهدی |
![]() |
بازتاب حماسه |
![]() |
شهادت |
سیده آمنه صدر
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1317/00/00 |
محل تولد: کاظمین | تاریخ شهادت: 1359/01/19 |
محل شهادت: بغداد | طول مدت حیات: 42 سال |
مزار شهید: آرامگاه خانوادگی شرف الدین در جوار بارگاه امیرالمؤمنین |
زندگینامه
سال 1317 ه.ش (1938م) بود که صدای گریه آمنه بنت الهدی منزل محقر سیدحیدر صدر در کاظمین را گرمایی دوباره بخشید. او سومین فرزند خانواده بود و دو برادر بزرگترش سیداسماعیل و سیدمحمدباقر از وجود او در خانه مسرور بودند. مادر فاضلهاش فرزند شیخ عبدالحسین آل یاسین بزرگ زمان بود و دو برادرش شیخ محمدرضا و شیخ مرتضی آل یاسین علمایی صاحب نام بودند. پدرش سیدحیدر فرزند سیداسماعیل صدر بود که پس از میرزامحمدحسین شیرازی (رهبر جنبش تنباکو) به مرجعیت عامهی شیعه رسید.
وجود مدارس غربزده و تهی از ارزشهای اسلامی مانع از قدم نهادن او به مدرسه شد، اما این امر آمنه را از آموختن بازنداشت. برادرش سیدمحمدباقر گرچه تنها چهارسال از او بزرگتر بود اما استادی او را عهدهدار گردید و از بنتالهدی شیرزنی فاضله ساخت که اسوهی زنان عراق شد و حرکت آفرین جامعه بانوان این کشور گردید.
وی در مدارس دخترانه اسلامی وابسته به جمعیت «صندوق خیریه اسلامی» در بغداد نظارت داشت و سرپرستی مدرسهی الزهرا در کاظمین را نیز عهدهدار بود. وی سه روز از ایام هفته را در بغداد و بقیه روزها را در نجف و کاظمین سپری می کرد و تمام توان خود را جهت روشنگری اذهان بانوان به کار بسته بود.
آثار به چاپ رسیده از او که در برگیرده داستانهایی با مضامین اسلامی بود اثر بسزایی در این امر داشت. او شاعری توانا بود و در تمامی سالهای مبارزه علیه ظلم و استبداد در عراق دوشادوش برادر قهرمانش سیدمحمدباقر، زینب گونه ایستاد تا این که در تاریخ هفدهم فروردین ماه سال 1359 (8/4/1980م) به همراه استاد و برادرش سیدمحمدباقر صدر به دست دژخیمان بعثی دستگیر و پس از تحمل شکنجههای بسیار در نوزدهم فروردین ماه همان سال به شهادت رسید. گرچه او مظلومانه رفت اما ثمرهی عمری تلاش او در میان قشر تحصیل کردهی عراق به خوبی نمایان بود و شمار زنانی که به تأسی از او روی به ارزشهای اسلام آوردند هر روز بیش از پیش گردید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
روزنامه کثیرالانتشار |
کتاب شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد |
کتاب یادواره شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر |
ماهنامه شاهد ياران، شماره مجله:27، تاریخ: - /11/1386 |
ادامه مطلب
سیده اکرم سیدصالحی پور
![]() |
زندگینامه |
سیده اکرم سیدصالحی پور
نام پدر: سیدمحمدحسن | تاریخ تولد: 1348/00/00 |
محل تولد: ایران - کرمانشاه - کرمانشاه | تاریخ شهادت: 1366/12/26 |
محل شهادت: کرمانشاه | طول مدت حیات: 18 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
سیده اکرم در سال 1348 در کرمانشاه متولد شد. مادر با شادی بسیار به تربیت او پرداخت و هر روز با شوقی وصف ناشدنی شور و شکوه او را به نظاره نشست.
سال ها گذشت و اکرم بزرگ شد، اما کینه و قساوت دشمن بعثی تاب بالیدن و شکوفائی نونهالانی چون او را نداشت و او در سن 18 سالگی در بیست و ششمین روز از اسفندماه سال 1366 بر اثر بمباران هوايي کرمانشاه پرپر شد. مادر از آن روز به بعد او را کبوتر خونین نامید. چندی بعد برادرش جواد نیز به او پیوست و مادر در حالیکه اشک می ریخت با خود زمزمه کرد :
«چقدر صبورم که گلبرگ های پرپر باغم را به باغبان می سپارم»
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:119، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیده مریم سیدصالحی
![]() |
زندگینامه |
سیده مریم سیدصالحی
نام پدر: سیدجمال | تاریخ تولد: 1345/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1366/12/25 |
محل شهادت: اراک | طول مدت حیات: 21 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
فرزندی از تبار پاک آل طه در سال 1345 در شهر تهران متولد شد؛ پدرش سید جمال با شوقی وصف ناشدنی به تربیت او همت گماشت و مریم در سال های جوانی سنت نبوی را ارج نهاد و ازدواج کرد. همسرش افسر نیروی هوایی ارتش بود، چندی بعد آن دو صاحب فرزند زیبا شدند ولی دیری نپائید که کینه و قساوت بعثیان جمع پر مهر خانواده ی آنان را متلاشی ساخت و سیده مریم در تاریخ بيست و پنجم اسفند ماه 1366 در پی بمباران هوائی شهر اراک در سن 21 سالگی به شهادت رسید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:116، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیده نازیلا سیدرحیمی نیارق
![]() |
زندگینامه |
![]() |
شهادت |
سیده نازیلا سیدرحیمی نیارق
نام پدر: سیدابراهیم | تاریخ تولد: 1343/06/01 |
محل تولد: ایران - اردبیل - نمین - نیارق | تاریخ شهادت: 1357/10/18 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 14 سال |
مزار شهید: گلزار شهداي روستاي نيارق |
زندگینامه
سيده نازیلا فرزند سیدابراهیم در اول شهریور ماه سال 1343 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در روستای نیارق شهرستان نمیق از توابع استان اردبیل دیده به جهان گشود .
پس از طی دوران طفولیت در سن 66 سالگی به مدرسه رفت . دوره ابتدایی را در مدرسه حسینیه روستای نیارق به پایان رسانید .
وی هنوز 144 سال بیش نداشت که در جریان تظاهرات مردم نیارق بر علیه رژیم ستمشاهی در تاریخ هجدهم دی ماه سال 1357 از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سن 14 سالگی به شهادت رسید .
پیکر مطهر این شهید در گلزار روستای نیارق به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب