محسن جهان پور
محسن جهان پور
نام پدر: نصرت | تاریخ تولد: 1345/12/26 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1361/01/22 |
محل شهادت: دوراهی قپان-تهران | طول مدت حیات: 16 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف55-شماره48-تهران |
زندگینامه
محسن جهان پور در روز بیست وششم اسفندماه سال 1345 در تهران به دنیا آمد و تا دوره ابتدایی به تحصیل پرداخت. وی تراشکار بود و در تهران سکونت داشت تا اینکه در بیست و دوم فروردین ماه 1361 در دوراهی قپان تهران مورد سوء قصد نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) قرار گرفت و در سن 16 سالگی به شهادت رسید.
مزار پاکش در بهشت زهرا(س) تهران واقع می باشد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
عباس جهانبخش حمزه ارشاد
عباس جهانبخش حمزه ارشاد
نام پدر: علی | تاریخ تولد: 1323/01/01 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/04/07 |
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی | طول مدت حیات: 37 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد، فرزند علی، اول فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در محله امامزاده یحیی در خیابان بوذرجمهری شهر تهران به دنیا آمد. پدرش به شغل کفشدوزی مشغول بود و با دسترنج ناچیز اما حلال خود، فرزندانش را به خوبی تربیت میکرد.
عباس دوران کودکی را با فقر و تنگ دستی و با مشاهده تبعیضهای اجتماعی سپری کرد. او در همان دوران، به عنوان دستفروش، کمک خرج خانوادهاش بود. در کنار کارکردن به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به اخذ مدرک تحصیلی دیپلم شد.
در کنار کار و تحصیل، در جلسات مذهبی و نماز جماعت مساجد، شرکت فعال داشت. در عین تنگدستی به محرومان و نیازمندان کمک مینمود و با همه وجود به این خدمت عشق میورزید. عباس پس از تحصیل به عنوان کارمند در دانشکده علوم اجتماعی مشغول به کار شد. عباس از اوایل جوانی به سبب ارتباطی که با روحانیت داشت، روح مبارزه را در خود پرورش داده بود. او مبارزات مخفی خود را در سایه حضور در جلسات مذهبی و دینی آغاز نمود و با ورود به دانشکده علوم اجتماعی، افشاگری علیه خیانتها و چپاولهای رژیم منحوس پهلوی را شدت بخشید و دیری نگذشت خانهاش به محل اجتماع مبارزان اسلامی و مخفیگاه افراد تحت تعقیب جلادان ساواک تبدیل شد. او حتی در برخی مواقع تا شش ماه از سال، نیروهای مبارز را در خانهاش پناه میداد و از آنها محافظت مینمود.
ساواک که از مبارزات و فعالیتهای انقلابی وی مطلع شده بود، چند بار به خانهاش هجوم آورد اما نتوانست کاری از پیش ببرد.
حمزهنژاد ارشاد پس از واقعه خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ ه.ش به همراه چند تن از دوستانش، انجمن اسلامی مددکاران را با هدف رسیدگی به وضع معیشتی خانواده شهدای انقلاب و مجروحان و معلولان تشکیل داد.
او در راهپیماییهای ضد رژیم شرکت، و دیگران را نیز به این امر مهم و انقلابی تشویق میکرد. پخش اعلامیههای حضرت امام، همکاری با روحانیت مبارز برای ارتقاء سطح آگاهیهای مردم از جمله فعالیتهای مبارزاتی شهید به حساب میآید.
با پیروزی انقلاب اسلامی، عباس جهانبخش همهی وقت خود را صرف رسیدگی به وضع معیشتی محرومان و رفع تبعیض و بیعدالتی به جا مانده از رژیم طاغوت نمود. با انتخاب دانشجویان و کارکنان دانشکده خدمات اجتماعی به عنوان ریاست این دانشکده برگزیده شد و منشاء خدمات فراوانی در توسعه آموزش و ارتقاء سطح تحصیلی دانشجویان گردید. او هم چنین با عضویت در حزب جمهوری اسلامی، در بخش مددکاری حزب جمهوری اسلامی، به فعالیت پرداخت.
سپس با دعوت سازمان بهزیستی، عهدهدار معاونت دفتر آموزش این سازمان شد.
با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه ملت انقلابی ایران اسلامی، بارها به جبهههای نور علیه ظلمت شتافت و در کنار رسیدگی به وضع معیشتی اقشار آسیبپذیر جامعه، به سرپرستی ستاد تداوم امداد جنگزدگان غرب کشور منصوب شد و تا شش ماه در مناطق جنگزده به رسیدگی وضع جنگزدگان مشغول بود.
سرانجام در فاجعه تروریستی هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ در منطقه سرچشمه تهران، به دست منافقین بد سرشت در سن 37 سالگی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
از شهید عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد دو فرزند به نامهای کاوه (۱۳۵۰) و سینا(1355) به یادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ: |
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، صفحه:183، تاریخ: |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
فیروز جودکی نوروزی
فیروز جودکی نوروزی
نام پدر: علی | تاریخ تولد: 1320/04/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/07/19 |
محل شهادت: اندیمشک | طول مدت حیات: 40 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای اندیمشک-قطعه قدیم-خوزستان |
زندگینامه
فيروز در اول تير ماه سال 1320 ديده به جهان گشود. سالها بعد تأهل اختيار کرد و براي کسب معاش حلال به کسب و کار پرداخت. در جريان انقلاب اسلامي همپاي ديگر هموطنانش بر عليه بيداد رژيم پهلوي فرياد برآورد و پس از پيروزي انقلاب در نوزدهم مهر 1360 در جريان بمبگذاري عناصر ضدانقلاب و خودفروخته با 40 سال سن در انديمشک به شهادت رسيد و در قطعه قديم گلزار شهداي اين شهر آرميد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب شناسنامه شهدای شهرستان اندیمشک، صفحه:125، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
زهرا جوادی
زهرا جوادی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1313/00/00 |
محل تولد: افغانستان - قندهار | تاریخ شهادت: 1371/06/05 |
محل شهادت: تهران_ بهشت زهرا (س) | طول مدت حیات: 58 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
زهرا در سال 1313 در شهرستان قندهار کشور افغانستان دیده به جهان گشود. معارف الهی و موازین دین اسلام را از مادر فرا گرفت و چندی بعد به تهران مهاجرت نمود. او به نظام جمهوری اسلامی معتقد و وفادار بود. روز پنج شنبه پنجم شهریورماه سال 1371 همای سعادت بر شانه اش نشست و در ضلع شرقی بهشت زهرا (س) در پی انفجار بمب در سن 58 سالگی به شهادت رسید. نوه ی عزیزش نیز در این حادثه دچار نقص عضو شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد2، صفحه:50، تاریخ: |
ادامه مطلب
رحمت الله جوانمرد
رحمت الله جوانمرد
نام پدر: محمدعلی | تاریخ تولد: 1332/11/10 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/06/21 |
محل شهادت: خیابان نواب صفوی-تهران | طول مدت حیات: 28 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف94-شماره20-تهران |
زندگینامه
رحمتالله جوانمرد در تاريخ دهم بهمن 1332 در خانوادهاي متدين و مذهبي در تهران ديده به جهان گشود. پس از گذرانيدن تحصيلات ابتدايي به علت علاقهاي که به کارهاي فني داشت به کارگري در قسمت مکانيکي اتومبيل پرداخت و در اين رشته تخصصهاي لازم را به دست آورد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي به سبب ارادتي که به اسلام و روحانيت داشت فعالانه در مبارزات مردم مسلمان ايران حضور مييافت و در سخنرانيها و پخش اعلاميههاي حضرت امام شرکت ميجست. در سال 1356 پس از شرکت در سخنراني شهيد مفتح و کسب فيض از محضر اين عالم رباني در مسجد قبا در کنار ساير شرکتکنندگان در اين مراسم مورد حمله مزدوران گارد شاهنشاهي قرار گرفت و همان شب دستگير و به پادگان باغشاه منتقل گرديد. پس از آزادي از زندان با شور و شوق بيشتري به مبارزه ادامه داد و به سهم خود در راه پيروزي اسلام کوشيد.
در فرخنده روز بازگشت پيروزمندانه حضرت امام امت، يکي از فعالين مراسم استقبال از ايشان بود و در مسير حرکت امام گل ميگذاشت که تصويرش در روزنامههاي وقت به چاپ رسيده است. عشق و علاقهاش به حضرت امام و تعهدش به تداوم و گسترش انقلاب اسلامي به حدي بود که پس از پيروزي انقلاب لحظهاي از خدمت به اسلام باز نميماند و با شور و شوق در مراسم مذهبي و راهپيماييهاي امت مسلمان شرکت ميجست و سهم خود را در اين راه ادا ميکرد.
در روز شنبه بيست و يکم شهريور 1360 منافقين بار ديگر کوشيدند تا با ايجاد اغتشاش مسلحانه در سطح شهر تهران و به خاک و خون کشيدن امت حزبالله ورقي ديگر بر کارنامه خوش خدمتي خود به استکبار جهاني بيافزايند.
جوانمرد، در آن روز در محل کار خود بود و شاهد جنايات منافقين گرديد. او ديد که چگونه اين تروريستهاي سنگدل مردم را به گلوله ميبستند و نتوانست بيش از اين تحمل کند و به تعقيب تروريستها پرداخت و با شعارهاي "مرگ بر منافقين"، "درود بر خميني" و "الله اکبر" به آنان حملهور شد و به خلع سلاح تروريستها پرداخت و گرچه ميتوانست اين جنايتکاران را با سلاحي که از خود آنها به دست آورده بود به سزاي اعمالشان برساند ليکن به تيراندازي هوايي اکتفا کرد. اما تروريستها ناجوانمردانه وي را آماج گلوله ساختند و رحمتالله جوانمرد، در حالي که جمجمهاش بر اثر اصابت گلوله منافقين متلاشي شده بود در 28 سالگي در خیابان شهید نواب صفوی شهد شهادت را نوشيد و در راه آرمانهاي والايش به شهادت رسيد.
پيکر پاکش را در قطعه 24 رديف 94 مزار شماره 20 بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.
همسر شهيد جوانمرد به هنگام شهادت او فرزندي را باردار بود که پس از شهادت خونبار همسرش به دنيا آمد. بنا به وصيت شهيد نام نوزاد را عليرضا گذاشتند تا رهروي صديق در ادامه راه پدر و همه رهروان مسير حق گردد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پيروان حق و باطل جلد6، صفحه:102، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
عبدالله جنگیر
عبدالله جنگیر
نام پدر: - | تاریخ تولد: 0000/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1364/03/27 |
محل شهادت: تاکستان-قزوین | طول مدت حیات: - |
مزار شهید: - |
زندگینامه
عبدالله یکی از نیروهای متعهد به نظام مقدس جمهوری اسلامی بود، که در تاریخ 27 خرداد ماه سال 1364 هنگام صرف سحری در محل کارشان در تاکستان قزوین، توسط فردی از عوامل نفوذی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با رگبار گلوله به شهادت می رسد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
عبدالرسول جمشیدی
عبدالرسول جمشیدی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1336/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/03 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 24 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
سال 1336 به دنیا آمد؛ نامش را "عبدالرسول" نهادند و برایش آرزوی سلامتی و سعادت نمودند.
روزها و ماه ها از پی هم گذشت و او در عنفوان جوانی به جمع یاران امام (ره) پیوست و به منظور دفاع از کیان ایران اسلامی با تمام توان تلاش نمود. جمشیدی سرانجام توسط منافقین در روز سوم شهریورماه سال 1360 در سنّ 24 سالگی در تهران به شهادت رسید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب شروه و شقايق، صفحه:9، تاریخ: - / - / - |
ماهنامه عاشورائیان فارس، صفحه:4، شماره مجله:11، تاریخ: |
ادامه مطلب
علی جلوخانی نیارکی
علی جلوخانی نیارکی
نام پدر: حسین | تاریخ تولد: 1341/01/20 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/09/01 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 19 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای روستای نیارک-قزوین |
زندگینامه
علی در 20 فروردین ماه سال 1341 در تهران به دنیا آمد و با قدوم مبارکش چشم و چراغ خانه شد.
علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) آموخته و درس مردانگی را پیشه راه خویش سازد. با شروع حرکتهاي انقلابي مردم غيور ايران به جرگه یاران امام خمینی (ره) پیوست و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت.
پس از مدتی جنگ از سوی عراق به کشور عزیزمان تحمیل شد؛ او نیز به منظور پاسداری از کیان ایران اسلامی به خدمت مقدس سربازی رفت تا از مرزهای کشور عزیزمان دفاع نماید.
در این میان گروهکهای تروریستی منافقین که طی اعمال جنایتکارانه خود هیچ برگی از تقویم انقلاب اسلامی را از ترور مردم بی گناه خالی نگذاشته بودند در تاریخ 1 آذر ماه سال 1360 طی عملیات مسلحانه وی را در سن 19 سالگی به شهادت رساندند.
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای نیارک واقع در قزوین به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی دفاع مقدس، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیدحسین جلالی فریزهندی
سیدحسین جلالی فریزهندی
نام پدر: سیدجواد | تاریخ تولد: 1340/07/03 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/12/08 |
محل شهادت: خیابان امام خمینی غربی-تهران | طول مدت حیات: 20 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف106-شماره44-تهران |
زندگینامه
حسین در روز سی ام مهر ماه سال 1340 در یکی از محله های جنوب شهر تهران چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با موفقیت به پایان رساند و سپس در یک کارگاه کفاشی به کار پرداخت. از کودکی دارای اخلاقی خوب و خلقی خوش و زبانزد دوستان و آشنایانش بود. به اسلام عشقی وافر داشت و برای روحانیت احترامی خاص قائل بود و از هر فرصتی برای آموختن علوم دینی و تزکیه نفس استفاده می کرد. در ماه های اوج گیری نهضت انقلابی مردم مسلمان ایران فعالانه در همه راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می جست و با فداکاری مجروحین را به بیمارستان می رساند و در ساختن سنگرها کمک می کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان به حضور خود در صحنه ادامه داد و در لبیک به فرمان امام بزرگوار به بسیج مستضعفین پیوست و شب ها در بسیج منطقه 4 به پاسداری می پرداخت. شهادت در راه خدا را سعادت می دانست و از این رو هرگاه یکی از دوستانش به شهادت می رسید کار خود را تعطیل می کرد و جهت برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم آن شهیدان تلاش می نمود و در حالی که به آن شهید غبطه می خورد می گفت: «خوشا به حال تو که شهید شدی»
دشمنان رنگارنگ انقلاب را به خوبی می شناخت و بخصوص نسبت به ماهیت پلید منافقین آگاهی داشت و دسائس گوناگون آنان علیه اسلام را می شناخت. اخلاص و تقوای او چنان بود که بر هر مصاحبی تاثیر می گذاشت و علاقه همگان را برمی انگیخت و محبت یاران را جلب می نمود.
بعد از ظهر شنبه هشتم اسفند ماه 1360، یکی از واحدهای تروریستی منافقین در خیابان هاشمی به اتومبیل حامل حجة الاسلام حجتی سرپرست کمیته منطقه 4 حمله ور می شوند و در جنایتی هولناک ایشان را به شهادت می رسانند. جلالی که در آن زمان در بسیج منطقه فوق خدمت می کرد، با کسب اطلاع از این جنایت به اتفاق یکی از هم رزمانش به تعقیب تروریست های منافق می پردازد و جنایتکاران وابسته به استکبار جهانی با مشاهده موتورسیکلت حامل این برادران، به سمت آنان آتش می گشایند. در این واقعه سیدحسین جلالی در اثر اصابت گلوله های منافقین در 20 سالگی به شهادت می رسد و در عنفوان جوانی قربانی دسائس مزدوران استکبار جهانی می گردد.
مزارش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:94، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
امام قلی جعفرزاده سامانی
امام قلی جعفرزاده سامانی
نام پدر: یونس علی | تاریخ تولد: 1324/11/28 |
محل تولد: ایران - چهارمحال و بختیاری - سامان | تاریخ شهادت: 1360/10/01 |
محل شهادت: مشهد | طول مدت حیات: 36 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای سامان-شهرکرد |
زندگینامه
28 بهمن ماه سال ۱۳۲۴ در شهر سامان زادگاه عمان ودهقان سامانی از شعرای به نام ایران؛ یکی از شهرهای استان چهارمحال وبختیاری، در یک خانواده مستضعف به دنیا آمد. تنها فرزند این خانواده بود، او را نذر امام رضا(ع) کردند و مدت هفت سال لباس سفید به او پوشاندند و کفنپوش امام رضایش ساختند. به اندازه موهای سرش سکه به حرم امام حسین(ع) ریختند. پدرومادرمتدین او از همان اول پیوندش را با ائمه طاهرین(ع) مستحکم ساختند. به لحاظ همین امر بود که لحظهای از یاد آنان غافل نمیشد و همه کارهایش درجهت وخواست ائمه اطهار(ع)بود. تحصیلات ابتدایی خود رادر سامان به پایان رسانید و بعد ازبه دلیل فراهم نبودن شرایط ادامه تحصیل درسامان تحصیلات متوسطه خویش را در دبیرستان ادب اصفهان تمام کرد. در سن ۱۷ سالگی پدرش را از دست داد و با مادر پیرش زندگی میکرد. در سال ۱۳۴۱ وارد صحنه سیاست شد و مشغول کارهای زیرزمینی که بوسیله روحانیت مبارز رهبری می شد، گردید و به پخش اعلامیه و نوارهای امام و رساله امام پرداخت.
سال ۱۳۴۵ به خدمت سربازی اعزام گردید و در دوران سربازی خود سپاهی دانش ممتاز بود. دوستان هم دوره اش میگویند، در سال ۱۳۴۶ عکس امام(ره) را به آنها نشان می دهد و می گوید: روزی این زعیم عالیقدر حکومت اسلامی را پیاده خواهد کرد. در سال ۱۳۴۷ واردکارخانه ذوب آهن اصفهان گردید و بعد از دیدن دوره یکساله فنی مشغول بکار شد.
شهریور سال ۱۳۴۷ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک دختر و دو پسر است. در سال ۱۳۴۹ برای دیدن دوره یک ساله ازطرف کارخانه ذوب آهن اصفهان عازم شوروی شد ولی به علت برخورداری از استعداد و نبوغ زیاد، این دوره را در مدت هفت ماه و نیم تمام کرد و به کشور بازگشت. در این مدت که در شوروی اقامت داشت تمام موازین شرعی را اجرا میکرد و قرارگرفتن در محیط فاسد و غیراسلامی کوچکترین خللی در ایمان واراده او ایجاد نکرد. بعد از بازگشت از شوروی فعالیتهای خویش را دوباره از سرگرفت وبا مبارزان منطقه چهارمحال واصفهان مانند برادران؛ صلواتی، پرورش، آیتالله طاهری، حجهالاسلام میرزائی امام جمعه زرین شهر و شهدایی چون ترکی، فولادی و... ارتباط تنگاتنگ داشت. در آن خفقان رژیم دیکتاتوری پهلوی، به ایجاد نمایشگاهای کتاب در فولادشهر، شهرکرد، سامان همت گماشت و همچنین در سایر شهرستانها نمایشگاههای کتاب بسیاری تشکیل داد. اودراین نمایشگاهها به روشنگری افکار تودههای مردم می پرداختند و به کارهای تشکیلاتی اهمیت بسیار میداد .
به همین جهت همراه با سایر برادران مکتبی و مبارز نسبت به تشکیل جلساتی چند در فولادشهر همت گماشت. شهری که به دلیل رواج فرهنگ فاسد طاغوتی از معنویت در آن اثری نبود .اوبارها هزاران اعلامیه حضرت امام(ره) را مخفیانه و با چابکی، زیرکی و بدون ترس از عوامل ساواک به داخل کارخانه ذوب آهن اصفهان میبرد و پخش میکرد. در چهلمین روز شهادت حاجآقا مصطفی خمینی، در حالی که در مسجد سید اصفهان سخنرانی میکرد، دستگیر شد. در زمان پیروزی انقلاب زحمات زیادی کشید و بارها خطر راازسر گذراند اما به شهادت نرسید. ا و تمام مال و جان خویش را فدای مکتب اسلامی ساخته بود. لحظهای از یاد خانوادههای زندانی، تبعیدی و خانوادههای بیسرپرست و مستضعف غافل نمیشد و با انجمن مددکاران و صندوق قرضالحسنه اصفهان همکاری داشت. وقتی که نماز میخواند با تمام وجودش به یاد خدا بود و با تمامی وجودش دعای کمیل میخواند و اشک میریخت. به معنای واقعی کلمه مقلد امام(ره) و معتقد به ولایت فقیه بود. به امام (ره)عشق میورزید و او را الگوی خویش قرار داده بود.
در زمان پیروزی انقلاب به همراه دیگر برادران مبارز کارخانه ذوبآهن را به اعتصاب کشاندند. وی دارای بینش سیاسی قوی بود و هیچگاه در مسائلی که در مملکت بوجود میآمد اشتباه نمیکرد. دراول انقلاب که حجم زیادی ازحملات ناجوانمردانه ی منافقین وملی گراهای دروغین متوجه آیت الله مظلوم دکتربهشتی وسایرشخصیتهای انقلابی بود؛ ایشان به آنها عشق میورزید و میگفت: روزی شهید بهشتی و حقانیت حزب جمهوری بر مردم ثابت میگردد. توصیه میکرد که از روحانیت مبارز دفاع کنید. به مال دنیا دل نبندید که شما را گرفتار میکند. همیشه شهادت را از خدا آرزو میکرد و در قبال خون شهدا احساس تعهد میکرد. مرتب قیامت را یادآوری میکرد و به آقای رجایی، رفسنجانی، خامنهای و همراهان علاقه بخصوصی داشت و میگفت: که اینها بازوان امام هستند، بعد از پیروزی انقلاب به سمت مدیریت انتظامات شهر صنعتی فولاد شهر انتخاب گردید و در این پست خدمات شایانی کرد. مدت هشت ماه در این پست خدمت نمود و بعد به جهاد سازندگی شهرکرد آمد و در مدت ده ماه در این شغل خدمت کرد و بعد به علت حساسیت منطقه به انتظامات بازگشت . بعد وارد سپاه پاسداران شدودر قسمت اطلاعات مشغول خدمت گردید. بعد از آن مسئول اداره حراست کارخانه ذوبآهن اصفهان شد و مدتی هم در این قسمت خدمت کرد .او در بیست و نهم مهرماه ۱۳۶۰ به سمت فرماندار شهرکرد انتخاب شد. در تاریخ یکم دیماه وقتی که به اتفاق همراهانش از بازدید جبههها برمیگشت تصمیم میگیرند به حرم امام رضا(ع) بروند و زیارت کنند.
پس از زیارت معشوق و کمی استراحت در شهر مشهد موقع خروج از اقامتگاه خود مورد شناسائی قرار میگیرند و به دست منافقین جنایتکار در تاریخ 1 دی ماه سال 1360 در سن 36 سالگی به درجه شهادت نائل می شود تا به آرزوی خود برسد.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای شهر سامان به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب