دانستنی های غدیر ،جایگاه غدیر در منابع اهل سنت
جایگاه غدیر در منابع اهل سنت کتب اهل سنت؛ آکنده از حقانیت امامت حضرت علی علیهالسلام
13 ) آیا می دانید جایگاه غدیر در منابع اهل سنت کتب اهل سنت چیست ؟
فرهنگ رایج در طول تاریخ اسلام، شیعهگی را جرم میشمرده و از شیعیان به رافضیان تعبیر میشده است اما عجب اینجاست که در همین فضا، فضائل علی(ع) و حتی حقانیت امامت آن حضرت، کتب اهل سنت را آکنده کرده است.
نخستین عنوان که از موضوع «غدیر در منابع اهل سنت» به ذهن متبادر میشود، «الغدیر»؛ یعنی اثر بیبدیل دانشمند مجاهد مرحوم علامه عبدالحسین امینی است. کتابی که نتیجه نیم قرن تلاش اسطورهای ایشان در تحکیم «واقعه غدیر خم» و واقعیت پیام آن، مبتنی بر منابع اهل سنت است. مجموعهای که مورد تقدیر بسیاری از علمای اهل سنت قرار گرفت از جمله آنان که در قالب تقریظهای متعدد، به تجلیل از این کتاب پرداختند. (و برخی از آنها در ابتدای مجلد اول «الغدیر» چاپ شده است.)
در این مختصر نمیتوان توصیفی در خور «الغدیر» ارائه کرد و تنها به ذکر ترجمه بخشی کوتاه از عبارات نویسنده مشهور «عبدالفتاح عبدالمقصور» میپردازیم. وی میگوید: «نزدیک بود در مواجهه با عالم وسیعی از معرفت، هوش از سرم بپرد. دیدگانم را میان سطور و کلمات این کتاب میگرداندم. آیا این حقیقتاً یک کتاب است؟ آیا این یک برکه است؟ [اشاره به نام کتاب «الغدیر» که معنای لغوی آن برکه است.] نه بلکه این دریایی است آکنده از مروارید. مرواریدهای گوناگون در رنگارنگ که عقلها و قلبها در مشاهده آنها جبران میشود و چشمان خردمندان در برابرش خیره میگردد...»
استناد به منابع تسنن به ویژه در موضوع «امامت» سیره همیشگی دانشمندان شیعی از قرون اولیه اسلام بوده است که در چند قرن اخیر توسط بزرگانی چون شهید قاضی نورالله شوشتری (م 1019 ق) که جان خود را بر این راه نهاد، در کتاب «احقاق الحق» علامه میرحامد حسین هندی (م 1306 ق) و بالاخره جناب علامه امینی (م 1390 ق) به اوج خود رسید.
انگیزه اصلی در چنین تألیفاتی، طبعاً آفتابی کردن این حقیقت بوده که اصول مذهب تشیع چنان متقن و استوار است که میتوان آنها را حتی بدون اتکا به منابع شیعی و تنها با بهرهگیری از منابع مورد اعتماد اهل سنت به قوت ثابت کرد.
نیاز دوباره ما به «الغدیر»
گرچه آثاری چون «الغدیر» حقانیت تشیع را حتی به مخالفان ثابت و حجت را بر مخاطب خود تمام میکند اما باید گفت که امروزه در جامعه ما، مشی علمی «الغدیر» کارکردی جدید یافته است. شرح مطلب این که متاسفانه گاه در دوران، عنوان روشنفکری، با مفهومی غلط و متعارض با معنای این لفظ بر قالبهای ناساز و ناموزونی اطلاق میشود که تناسبی با روشنی و فکر ندارد.
اصطلاح پر معنای «روشنفکر» گویا در زمانه ما تعریف جدیدی نیز یافته، چنان که انگار «هر کس بیشتر انکار کند، روشنفکرتر است»
و در این میان مهمتر از ارایه دلیل و مدرک و شاهد و قرینه، اصل «انکارورزی» است، انکار نفی حقایق و سنتها و شعائر دینی، که گاه متأسفانه به حد ساختارشکنی میرسد.
البته که ساختار غلط باید شکسته شود، سنتهای خرافی باید طرد گردد و ... اما با ارائه دلیل نه بحثهای ضعیف علمی و گاه عوامگرایانه که محور اصلی آنها را «انکارورزی» تشکیل میدهد.
متأسفانه در میان جماعتی از این طیف، انکار منابع شیعی چنان رایچ گشته که بهتآور است و در این بین «قرائتهای جدید از تشیع» نو به نو از راه میرسد. این سخنان گرچه چندان مورد اعتنای جامعه ما قرار نمیگیرد اما این از لزوم و ضرورت نقد آنها نمیکاهد.
در چنین فضایی، در برابر کسانی که بیمحابا اعتبار منابع شیعی را زیر سوال میبرند و معانی و تعاریف جدید آنان از امامت، ارکان اصلی این نصب الهی؛ یعنی نص و انتصاب از جانب خداوند و اعلام آن از سوی رسول اکرم (ص) را کنار مینهد، موضوع «غدیر خم» چون سدی برمیافرازد و از دل تاریخ، حق را آشکار میسازد و بررسی ادله و اسناد آن در منابع اهل سنت راه هرگونه بهانه جویی را مسدود میکند.
مجدداً تأکید میکنیم که استناد سلف شیعه به منابع تسنن، بر سبیل تقویت و تحکیم بیش از پیش ادله از یک سو و الزام اهل سنت از سوی دیگر بوده است توضیح که ایشان ضمن اعتقاد قوی به اعتبار منابع شیعی، با استناد به منابع تسنن نشان دادهاند که مدارک مخالفان نیز ادعاهای شیعه را در مسائل اختلافی، ثابت میکند، اما سخن ما این بود که این استنادات امروز در مقابل «شیعیان منکر منابع شیعی!» نیز کاراست.
مقدمه ضروری در مراجعه به منابع تسنن
زمانی که بخواهیم مسائل مربوط به فضائل و شئون اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را در منابع تسنن بررسی کنیم باید نیم نگاهی به مواجهه صورت گرفته با عترت پیامبر اکرم (ص) در طول تاریخ اسلام داشته باشیم تا بدانیم که میراث مکتوب پیش روی ما، در چه فضایی شکل گرفته است.
به این موضوع که خود مستقیماً حائز اهمیت زیاد و نیازمند ارائه بحث تفصیلی است، به طور اختصار اشاره میکنیم:
پس از رسول اکرم (ص) در دوران خلفا، نقل احادیث آن حضرت بسیار محدود و نوشتن آن ممنوع گردید و این منع تا پایان قرن اول ادامه یافت. امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ دوران 25 ساله پیش از خلافت خود را چنین توصیف فرموده است: «صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم» (نهجالبلاغه / خطبه 3) حضرت از جمله در توصیف فشارهای جان فرسایی که در این دوره بر ایشان وارد میشد فرمودهاند: «اگر سخن گویم، میگویند برای به دست آوردن قدرت، حریص است و اگر سکوت کنم میگویند از مرگ میهراسد»(خطبه 5) و این نشان میدهد که امام ـ علیه السلام ـ در بیان اوصاف و ویژگیهای خویش تا چه حد در تنگنا بودهاند.
مظلومیت امیرالمومنین ـ علیه اسلام ـ حتی در دوران پنجساله حکومت، خود حدیث دردناک دیگری است. از آن پس نیز که کار به دست معاویه افتاد و دشمنی با علی (ع) سکه رایج روزگار گشت. لعن آن ولی برگزیده خداوند در سراسر بلاد گسترده اسلامی مقرر شد و تا شصت سال ادامه یافت.
جعل حدیث در طعن امام متقیان مشمول جوایز بزرگ حکومتی شد و شیعهکشی در دستور کار حاکمان قرار گرفت که تا امروز به اشکال مختلف ادامه دارد. منابع حدیثی اهل سنت در چنین فضایی شکل گرفت و این چنین است که به طور مثال «صحیح بخاری» ـ به عنوان مهمترین منبع حدیثی تسنن ـ از دروازه شهر علم پیامبر، حضرت علی (ع)، تنها نوزده حدیث نقل کرده است ولی از شخصی همچون «ابوهریره» که ـ صرف نظر از تحلیل شخصیت او ـ در اواخر عمر پیامبر اکرم (ص) مسلمان شد، بیش از پانصد حدیث.
در اکثر طول تاریخ اسلام، فرهنگ رایج، شیعهگی را جرم میشمرده و از شیعیان به رافضیان تعبیر میشده اما عجب اینجاست که در همین فضا، فضائل علی ـ علیه السلام ـ و حتی حقانیت امامت آن حضرت، کتب اهل سنت را آکنده است. «بررسی غدیر در منابع تسنن» باید با این توجه و از این زاویه صورت پذیرد.
غدیر در «الغدیر»
علامه امینی اصل حدیث غدیر را از یکصد و ده صحابی و هشتاد و چهار نفر از تابعان (مستند به منابع تسنن) نقل کرده است. ایشان همچنین نام سیصد و شصت دانشمند اهل سنت را که در آثار خود این حدیثها آوردهاند، ذکر کرده است.
این مقدار کافی است تا معلوم شود اصل ماجرای غدیر متواتر بوده و در این که چنین واقعهای رخ داده، تردیدی راه ندارد.
در اینجا نمونههایی را (به نقل از جلد اول الغدیر) میآوریم:
ـ متقی هندی، دانشمند مشهور تسنن در «کنز العمال» روایتی را از زیدبن ارقم و ابوسعید خدری به نقل از طبری به این شرح آورده است: «رسول خدا (ص) هنگام بازگشت از حجةالوداع، در غدیر خم فرود آمد سپس به پا خواست و فرمود: ...من در میان شما دو چیز گرانقدر به جا میگذارم؛ کتاب خدا .... و عترت من، اهل بیتم... این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا این که در کنار حوض بر من وارد شوند.
سپس فرمود: خدا مولای من است و من مولای هر مؤمنم آنگاه دست علی را گرفت و فرمود: هر که من مولای اویم، این علی مولای او است.»
این حدیث را حاکم نیشابوری در کتاب مهم «المستدرک علی الصحیحین» نقل کرده و آن را بر شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته است. معنای این سخن آن است که حدیث فوق مطابق ملاکهای لحاظ شده در صحیح بخاری و صحیح مسلم که مهمترین منابع حدیثی تسنناند، معتبر است.
ـ برخی از جمله شیخ الاسلام حموئی، حافظ ابونعیم اصفهانی و حاکم حسکانی نقل کردهاند که پیامبر خدا در غدیر خم فرمودند: «الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خداوند بر رسالت من و ولایت علی بن ابیطالب پس از من.»
ـ حافظ هیثمی به نقل از طبرانی و دیگران نقل کردهاند که پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم، از حاضران بر توحید و رسالت خویش اقرار گرفت سپس فرمود: «هر کس خدا و رسولش مولای اویند، این علی مولای اوست...»
ـ در بسیاری از آنچه در منابع تسنن نقل شده، قبل از جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» این سخن از رسول خدا (ص) نقل شده که از حاضران اقرار گرفتند: «آیا من از شما به خودتان اولی (صاحب اختیارتر) نیستم؟» و همه گفتند «بلی یا رسول الله»
علامه امینی نام شصت و چهار نفر از دانشمندان اهل سنت که این سخن را نقل کردهاند، ذکر کرده است. بنابراین پیامبر اکرم (ص) بالاترین شأن خود که صاحب اختیاری مومنین است مقدمه اعلام مولا بودن حضرت علی ـ علیه السلام ـ قرار دادهاند.
از اینجا میتوان به روشنی دریافت که معنای «مولی» در عبارت یاد شده سرپرستی بر مسلمانان است و نه فقط دوستی؛ زیرا اعلام این که صرفاً علی را دوست بدارید، هماهنگی و سازگاری با آن مقدمه مهم ندارد.
ـ در بخش دیگر علامه این نزدیک به سی مورد از احتجاجات نقل شده به ماجرای غدیر خم را که از سوی امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ و دیگران صورت پذیرفته نقل کرده است.
دریافت شاعران از حادثه غدیر در طول دوازده قرن
صاحب «الغدیر» در کنار بررسیهای عمیق و گسترده در اسناد حدیث غدیر، در اقدامی ابتکاری با جمعآوری اشعاری که از روز غدیر تا قرن دوازدهم هجری در عالم اسلام سروده شده، نشان داده است که سرایندگان این اشعار، از حادثه غدیر چه پیامی را دریافتهاند.
نخستین این شعرا «حسان بن ثابت انصاری» است که شعر خود را در غدیر خم و با کسب اجازه از رسول خدا قرائت کرده است. علامه 12 منبع تسنن برای این شعر ذکر کرده و ترجمه دو بیت آن چنین است: «سپس فرمود ای علی برخیز که به امامت و هدایتگری تو پس از خویش خشنود گشتم. پس هر که من مولای اویم این شخص مولای اوست و شما پیروان راستین او باشید.» (الغدیر 2/347)
شاعر دیگر، صحابی جلیلالقدر رسول خدا (ص)، «قیس بن سعد بن عباده» است که به نقل منابع تاریخی، ابیاتی را در جنگ صفین، در برابر امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ قرائت کرده و ترجمه دو بیت آن چنین است: «علی امام ما و دیگران است که آیه قرآن درباره او نازل شد، در روزی که پیامبر (ص)فرموده: "هر که من مولای اویم این علی مولای اوست"» (الغدیر 2/ 67)