مرتبط با:همت و کار مضاعف در وقف و امور خیریه
درک کالبد شهري و نظام شهرسازي تهران جز با توجه به روند تحول و بستر تاريخي، مذهبي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن، در دوران تعادل قدرت با اروپايي که دگرگونيهاي سريعي را به خود ميديد، ميسر نيست. هر چند تاکنون پايتخت ايران با ديدگاههاي مختلف به وسيلهي محققين ايراني و خارجي برررسي و مطالعه شده و تلاشهاي بسياري در موضوع »تهرانشناسي« صورت گرفته است، ولي يکي از جنبههاي بسيار مهم براي درک بهتر توسعهي اين شهر، جايگاه و نقش وقف در نظام شهري تهران است که متأسفانه آنگونه که بايد مورد توجه قرار نگرفته است. آنچه ما را بر آن داشت تا شمارهاي از مجله را به تهران اختصاص دهيم، نيمنگاهي است به اين شهر از منظر اوقاف به منظور گشودن روزنهاي براي روشن نمودن جنبههاي مختلف تحولات اين شهر به طور خاص و تحولات شهر اسلامي به طور عام در رابطه با نظام کهن وقف و تأثيرات به سزاي آن در اين زمينه، بيترديد وقف در دورهي قاجاريه که دوران تشکيل هستهي اوليهي تهران کنوني به شمار ميآيد نقشي اساسي و غير قابل انکار داشته است. در نظام سنتي قاجار اغلب نهادهاي مدني، حتي اگر دستاندرکاران حکومت بانيان آن بودهاند، در قالب وقف و متکي به نظام استوار وقف عمل ميکرده است. نظامي که از يک سو به صورت غير دولتي، و از سوي ديگر - پس از وزارتخانهها و سازمانهايي چون آموزش و پرورش، و آموزش عالي (مدارس و مکاتب)، بهداشت و درمان (دارالشفاها، بيمارستانها و درمانگاهها)، بهزيستي و تأمين اجتماعي (ايتام و مستمندان، عجزه و ارامل(، راه و ترابري (پلها و جادهها)، نيرو (قنوات و آب انبارها و يخچالها)، اقتصاد (بازارها و دکاکين)، جهاد سازندگي و کشاورزي (زمينهاي زراعي و باغات(، وزارت ارشاد، و تبليغات اسلامي (نشر کتب و تبليغ دين)، حج و زيارت و حتي سازمان ميراث فرهنگي (حفظ و اياي آثار و بناهاي مذهبي و عامالمنفعه) ميباشد.
بررسي تهران از منظر وقف، ما را با گنجينهي تاريخي عظيمي مرکب از اسناد مکتوب و غير مکتوب از جمله ابنيهي مذهبي و عامالمنفعه و اموال منقول مواجه ميسازد که هر يک خود سندي معتبر از تاريخ اين سرزمين و پايتخت آن است. تنظيم و تحليل مجموعهي آثار وقفي مرتبط با تهران امکان بازسازي فعاليتها نوم اقدامات اوقاف و دامنهي گسترش و يا رکود آن را در زمينههاي گوناگون، و در دورههاي مختلف تحول پايتخت، فراهم آورده، باعث درک چالشها و تحولات پديد آمده در کالبد شهري و نظام شهرسازي از يک سو و درک ساختار و نظام وقف از سوي ديگر ميشود.
علاوه بر اين، بررسي موقعيت اجتماعي واقفان که همواره از طبقات مختلف جامعه بودهاند، از جمله دولتمردان، تاجران و بازاريان، زمينداران، روحانيون و مردمان خير؛ بررسي نيات و اهداف آنها در به وجود آوردن نهادهاي بزرگ و کوچک وقفي با کارکردهاي مختلف؛ و نيز بررسي پيشينيهي هر يک از موقوفات و همچنين مصارف عوايد آنها که همه بر حسب نيازهاي هر زمان در اشکال مختلف متجلي شده است، زمينهي تحقيقات گستردهاي را پديد ميآورد. تنها اين گونه پژوهشها ميتواند پاسخ روشن و درستي به پرسشهاي بسيار دربارهي وقف و سياست، وقف و تجارت، وقف و کشاورزي، وقف و آموزش، وقف و بهداشت، و وقف و دين بدهد؛ و در نهايت راه را براي درک بهتر نظام کهن و استوار وقف بگشايد. نظامي که در بسياري از مقاطع تاريخي بيش از نظام حکومتي - که همواره دستخوش تغيير و تحول بوده است - عهدهدار ادارهي امور مردم و رشد و اعتلاي جامعهي مسلمان بوده است.
امروز، عدم نگرش علمي به وضع موجحود اوقاف و نيز پيشينهي درخشان نقش وقف، و کمبود فعاليتهاي پژوهشي سازمان يافته و هدفمند در اين زمينه، باعث شده است تا در تحليل تواناييهاي فوقالعادهي اين نظام استوار در پاسخگويي به نيازهاي متعدد و متنوع جامعه که در شرايط هموار و ناهموار تاريخي متغير بوده است، ناتوان بمانيم. بيشک توجه جدي و شايسته به امر پژوهش در زمينههاي متعدد وقف نيازمند ايجاد تشکيلاتي منسجم و علمي است.
گردآوري و تنظيم علمي تمام ميراث وقف، اعم از مکتوب و غير مکتوب (اسناد و کتب، تصاوير ابنيه و آثار منقول وقفي) در يک مرکز، بررسي و مطالعه، حفظ و احياء و معرفي اين آثار، آموزش و تربيت متخصصين مجرب در زمينهي وقف، سعي در ايجاد بانکهاي اطلاعاتي غني و روزآمد و نيز تقويت کتابخانههاي تخصصي ميتواند به صورت مستقيم و غير مستقيم به بهرهوري موقوفات و گسترش فرهنگ وقف بيانجامد.
منبع: ميراث جاويدان