مي دانم تا به حال وقتي زيارتنامه خوانده ايد، به اشعار انتهاي آن توجه کرده ايد؟! آن زيارتنامه هاي کوچک که حتي در ورودي حرم حضرت عرضه مي شوند. شعري با اين مضمون که «ما به اين در نه پي حشمت و جاه آمده ايم» در آن ديده مي شود. اين بيت و همه ابيات آن شعر، برايم دنيايي حرف نگفته با حضرت دارد. وقتي توفيق زيارت نصيبم مي شود، احساس مي کنم بهشت را تجربه مي کنم. وقتي به صحن و سراي آقا پاي گذارم، نمي دانم در زمينم يا آسمان. واقعاً آن حرم آرامش عجيبي دارد. فقط بايد خودت را در آن بهشت زميني رها کني، دلت را به حضرت رضا(ع) بدهي؛ آن وقت تمام آنچه از خدا مي خواهي، نصيبت مي شود.امام هشتم (ع) مأمن و پناه همه ماست، خودش بارها فرموده که هرکس مرا با معرفت زيارت کند، پناه او خواهم بود در دنيا و آخرت. به راستي، چقدر سعي کرده ايم زيارت همراه با معرفت و شناخت داشته باشيم؟ اگر اين طور بوده که خوش به حال مان و اگر غير از اين که در تمام عمر دچار خسران شده ايم. اميد که قدر لحظات باقي مانده زندگي را بدانيم و حضرت را دوباره آن طور که بايد، بشناسيم...













