برای استفاده از برکات وجودی و استضائه از انوار وسیعه حضرت رضا علیه السلام که در کلام, رفتار, اعمال, مشی, جهت گیری و اقدامات خود در زمان حیات مبارکشان از خود به یادگار مانده و در واقع الگوئی زیبا, اصولی و صحیح برای شیعیان جهت اتخاذ حیات معقول و دینی به ودیعت در تاریخ نهاده اند و جهت استفاده مشتاقان فضیلت های ناب که خوشبختانه در آستانه ایام و اوقات زیارتی آن حضرت نیز قرار داریم, مطالبی را تقدیم می داریم. امید آنکه خداوند همه ما را از برکات معنوی آن حضرت بهره مند فرموده و توفیق استفاده از کلام و ارشادات آن حضرت به همه عنایت نماید . بدیهی است برای استفاده خوب, اصولی و روشن فصول چندی را باید به رشته تحریر آورده و با انسجام نوشتاری به آن معرفتهای وحی گونه دست یافت لذا در سه فصل زیر مطالبی را عرضه می داریم :
زندگانی و حیات وجود مقدس امام رضا (ع) اتفاقات و وقایعی که در زمان حیات حضرت رضا علیه السلام اتفاق افتاده است.
ارشادات, کرامات و فرمایشات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
فصل اول - زندگانی و حیات وجود مقدس امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام در سال 148 هجری قمری در مدینه متولد شد که پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیهما بوده و نام مادرشان «تکتم» ثبت شده و در حالات مادر محترمه اش نوشته اند كه از زنان بسيار محترمه و داراي ديانت و درايت و عقل بود كه با توصيه و اشاره والده امام موسي بن جعفر عليه السلام به زوجيت امام هفتم در آمده و از اين ازدواج ميمون وجود مقدس حضرت رضا عليه السلام دنيا را با نور خود روشن فرموده است. در تاريخ اين بانوي بزرگوار (مادر امام رضا علیه السلام)» آمده است كه بعد از ولادت امام رضا عليه السلام نام او به طاهره تغيير يافته است .
نصوص كثيره اي در امامت حضرت رضا از محدثين موجود است كه همگي دلالت بر پيشوائي آن حضرت بعد از شهادت امام موسي بن جعفر عليه السلام دارند و علت و فور اين احاديث به اين جهت است كه در زمان شهادت حضرت امام موسي بن جعفر علیهما السلام عده اي پيدا شده بودند به نام «واقفیه» كه شهادت امام موسي بن جعفر علیهما السلام را قبول نداشتند و او را در حال حيات مي پنداشتند . بطوريكه در تاريخ آمده علت اين امر وجود اموال و بيت المال در دست اين عده بود كه نمي خواستند به حضرت رضا عليه السلام كه امام بعدي بود تحويل نمايند لذا از شهادت حضرت موسي بن جعفر علیهما السلام استنكاف مي نمودند تا اموال و امانات مردم و بيت المال را حيف و ميل نمايند. لذا براي خنثي نمودن اين امر , از ناحيه خود حضرت موسي بن جعفر علیهما السلام در حال حيات و هم بعد از شهادت آن بزرگوار روایاتی در خصوص امامت حضرت رضا بچشم مي خورد. از جمله, روايت داود رقی است که مي گويد: «وارد شدم به خدمت حضرت موسي بن جعفر و عرض كردم پير شده ام دست مرا بگير و از آتش نجات بده, آن حضرت به فرزندش امام رضا اشاره كرد و فرمود اين بعد از من امام شماست » .
روايت ديگر از محمد بن فضل هاشمي منقول است که: «خدمت حضرت موسي بن جعفر علیه السلام رسيدم عرض كردم اگر حادثه اي پيش آيد از چه كسي پيروي كنيم ؟ فرمود از فرزندم علي ، او وصي من و جانشين من در میان شماست».
دوران امامت امام رضا عليه السلام مجموعاً بيست سال بوده است كه در ده سال اول مقارن با خلافت هارون الرشيد و ده سال ديگر مصادف با حکمرانی امين و مامون عباسي بوده است .
فصل دوم - اتفاقات و وقایعی که در زمان حیات حضرت رضا علیه السلام اتفاق افتاده است.
خلفاي عباسي نسبت به علويان كينه شديدي داشته و همواره از قيامهاي آنان در رعب و وحشت بودند و آنها را تهديدي بر موقعيت و حكومت خود مي دانستند با اينكه ائمه هدي صلوات الله عليهم اجمعين با اكثر اين قيامها همراهي نمی كردند زیرا ريشه و اساس اين قيامها بر مبناي اصول حقيقي و اسلام ناب محمدي نبود, ليكن چون اين قيامها بساط عيش, نوش, عياشي و برقراري برنامه های هزار و يكشب آنها را منقض مي نمود, با تمامي علويان از جمله امام رضا عليه السلام دشمني و عداوت داشتند و از موجوديت آنها وحشت مي نمودند و عامل مخالفت , کینه شدید و دشمني عباسيان و از جمله مامون به عللی مربوط می شد منجمله:
1 - از جمله نفوذ معنوي امام در میان امت و علويان كه جهات منفي حكومت عباسي را ظاهر و آشكار مي فرمودند وحشت داشتند.
2 - قداست في نفسه امام رضا عليه السلام که بخودي خود دارا بودند.
از این رو در صدد خاموش كردن چراغ هدايت و قطع نفوذ معنوي آن حضرت بر مي آمدند .
فصل سوم - ارشادات, کرامات و فرمایشات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
الف – ارشادات
سوالات و جوابهايي كه امام رضا عليه السلام در مورد حقايق دين و معاني حقيقي قرآن مجيد بيان فرموده نشانه اي از علم فراوان و خدادادي آن امام بزرگوار است كه در وجود مقدس آن حضرت مشاهده مي شود .
از جمله, سئوالي كه مامون عباسي از آن حضرت در خصوص آيه «انا فتحنا لك فتحاً مبينا ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تاخر ... سوره فتح – آیات 1 و 2» پرسیدند. مامون سئوالش اين بود كه چگونه فتح كعبه باعث بخشايش و عفو گناه از حضرت مي شود در حاليكه به زعم همه ، امام ، معصوم از گناه است. در واقع سئوال مامون اصل و واقعش اين بود كه اگر به عصمت پيامبر (ص) قائليم چرا لفظ گناه در آيه در خصوص پيامبر اسلام بكار رفته است؟
حضرت رضا عليه السلام تحليلي از آيه فوق نمودند كه دو تا سئوال را جواب دادند, جوابي كه حاوي دو جواب بود يك جواب به سوال مامون راجع به عصمت پيامبر و جواب ديگر به سئوالي كه مامون نپرسيده بود و آن اينكه چه نسبت و رابطه اي ما بين فتح مكه و بخشايش الهي نسبت به گناه پيامبر دارد كه با فتح مكه اين گناه از بين مي رود در حاليكه رفع و بخشايش گناه بوسيله توبه و رجوع از فعل و كار زشت مقدور مي شود .
شرح تحليل اين گونه است كه حضرت فرمود وقتي پيامبر اسلام مبعوث شد و احكام و قواعد و آئين جديدي آورد و ارزشهاي منحط , بت پرستي, زشت و پليدي كه در جامعه عرب جاهلي در جزيره العرب بخصوص در مكه موجود بود در هم ریخت و آنها را به توحيد , يكتاپرستي, رفتار انساني و نيك دعوت كرد, اذهان بت پرستان و اهالی مکه به جهت رسوبات ذهني در قداست بتها و رفتار خودشان که از گذشته و نياكان قبلي مانده بود, جريحه دار شد و در افكار عمومي يك گناه نا بخشودني نسبت بوجود مقدس پيامبر (ص) بوجود آمد و هر لحظه هم شدت مي يافت بطوريكه پيامبراسلام (ص) مجبور به مهاجرت به مدينه شد و مدت هشت سال هم در مدينه اين انس ذهني و افكار جاهلي در اهالي مكه در اين دوران رشد يافت به نحوي كه منجر به غزوات و سراياي متعددي گردید كه پيامبر اسلام مجبور به دفاع از كيان اسلام شده و در جنگ هاي بدر, احد, خيبر, احزاب و ... شركت نموده و كفار و مشركين و ساير معاندين را از سر راه توسعه اسلام بر مي داشتند و اين باز يك گناه نابخشودني در اذهان و افكار مشركين نسبت به پيامبر اسلام بود كه پيدا مي شد, اما وقتي خداوند دستور فتح مكه را داد و پيامبر اسلام (ص) با ده هزار نفر نظامي مسلح و با ايمان مكه را فتح و آثار شرك و كفر و فسق را با شكستن بتها و دور ريختن افكار و مانوس هاي غلط ذهني جامعه پاك نمود, آهسته آهسته در طول 21 سال و مهمتر در سال فتح مكه (سال هشتم هجرت) تمامي آن انديشه ها و افكار غلطي كه هدايت و ارشاد پيامبر اسلام را گناه نابخشودني مي دانستند همه را محو كرده و به مشركين و اهالي مكه فهمانيد كه تمامي جهت گيري آنها عليه اسلام و پيامبر اسلام بي جهت بوده و از منطق و حساب دور بوده است,
لذا فتح مكه سبب دور شدن اذهان غلط نسبت به افكار و رفتار پيامبر بود كه به تمامه جاي خود را در افكار عمومي از دست داده و رفتار و افكار جديد اسلامي جايگزين آنها شد. لذا خداوند در آيه «انا فتحنا» غفران پيامبر از سوي افكار عمومي را به فتح مكه منتسب مي نمايد و حضرت رضا عليه السلام با تحليل آيه فوق بصورت و شكل خاص, هم عصمت پيامبر را از شك و ترديد دور ساخته و هم ارتباط منطقي فتح مكه با بخشايش گناه پيامبر را بيان فرمودند .
ب - كرامات
اصطلاحی كلامي در فرهنگ اسلامي بچشم مي خورد كه كارهاي خارق العاده انجام يافته بوسيله ائمه هدي عليهم السلام را «كرامات» مي نامند و انجام كار خارق العاده اي كه بوسيله پيامبر ظاهر مي شود را «معجزه» مي گویند و علتش اين است كه معجزه در اصطلاح و فرهنگ ديني و اسلامي اين است كه كار خارق العاده براي اثبات نبوت و ادعاي پيامبري باشد يعني كاري كه توسط پيامبر انجام مي پذيرد بايد افراد ديگر عاجز از انجام آن باشد و از آنجا ئيكه ائمه هدي همه شان ادعاي پيامبري نداشته اند فقط بيان و شرح آورده هاي پيامبر را انجام مي دهند و از طرفي كارخارق العاده اي هم از خود نشان داده و به منصه ظهور مي رسانند, لذا به «كرامات» مشهور و معروف شده است .
از جمله كرامات امام رضا عليه السلام نوشته اند: وقتي امام رضا عليه السلام به شهر اهواز رسيد از همراهان نيشكر خواست چون در آن موقع نيشكري موجود نبود زيرا فصل درو نيشكر گذشته و به سال آينده موكول بود اما حضرت فرمودند بگرديد پيدا مي كنيد لذا اطرافيان شهر اهواز را گشتند و در پايان از خانه اي بوته هاي نيشكر را كه براي زراعت سال آينده نگهداشته بودند تهیه و به محضر حضرت آوردند. حضرت با اين عمل و رفتار خود علم خدائي خود را به آنها فهمانيد و كرامت ذاتي خود را نشان داد .
ج - فرمایشات
از جمله احاديث منقوله از حضرت رضا علیه السلام , حديث سلسله الذهب است. وقتي حضرت امام رضا عليه السلام به شهر نيشابور رسيدند عده كثيري از اهالي از آن حضرت خواستند به عنوان تحفه و هديه حديثي كه از آباء و نياكان خود بدون واسطه دارند براي آنها بيان فرمایند. آن حضرت سر خود را از كجاوه بيرون آورده و فرمودند شنيدم از پدرم موسي بن جعفر (ع) و او هم نقل كرده از پدرش امام صادق (ع) و آن هم نقل مي كند از پدرش امام باقر (ع) و آن هم نقل مي كند از پدرش امام زين العابدين (ع) و آن هم نقل مي كند از پدرش امام حسين (ع) و آن هم نقل مي كند از برادرش امام حسن (ع) و آن هم نقل مي كند از پدرش امام علي بن ابيطالب (ع) و آن هم نقل مي كند از پيامبر رحمت و اسلام (ص) و آن هم نقل مي كند از جبرئيل امين فرشته وحي كه خداوند فرموده «كلمه لا اله الا الله حصني فمن دخل حصني اَمِنَ من عذابي»
خداوند فرمود: در كلمه لا اله الا الله, كلمه و مفهومي است كه يك قلعه حصن حصيني از عذاب الهي است. يعني هر كس به توحيد معتقد باشد و عملش طبق آموزه هاي توحيدي باشد از آتش دوزخ دور خواهد بود.
حضرت در پايان حديث فرمود: بشرطها و شروطها و اَنَا من شروطها . يعني توحيد آن وقت موثر خواهد بود كه با امامت و هدايت ما اهل بيت عصمت و طهارت باشد.
به اين حديث از آن جهت «سلسله الذهب» مي گويند كه در سلسله راويها هيچگونه غير معصومي وجود ندارد زيرا همه آنها معصوم بوده و تا خداوند متعال, امام و پيامبر معصوم و جبرائيل امين حضور دارند .
در پايان جهت كامل شدن اين نوشته به راههائی كه امام رضا عليه اسلام طی فرموده و از مدينه منوره به مرو و خراسان رسيده اند اشاره ميشود و آن عبارت است از: حرکت از مدينه و عبور از مكه، عراق، بصره، خرمشهر، اهواز، اراك، قم، ري، نيشابور، مرو، سرخس و بالاخره طوس.
انشاء الله خداوند از شفاعت آن حضرت در آخرت و از زيارت قبر شريفش در دنيا شیعیانش را بهره مند فرمايد . ببِمنه و كرمه
این متن مربوط به سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد غروی در مراسم شام غریبان شهادت حضرت امام رضا (ع) بتاریخ 1/2/83 در تبریز می باشد که بعد از ویرایش تقدیم می شود.













