يکي از وظايفي که والدين محترم نسبت به فرزندان خود دارند، آموختن ادب و اخلاق انساني است که در آموزه هاي اسلامي مانسبت بدان تأکيد و توصيه زيادي شده و ائمه معصومين(ع)- از جمله حضرت رضا(ع)- نيز بدان سفارش فرموده اند. ادب با معاني بسياري از جمله: آيين، آرايش، راه و رسم، نيکوکار شدن، خود نگهداري، دانش، اخلاق حسنه، شناخت حق از باطل، حسن معاشرت و... آمده است. بنابراين ادب سبب فعليت فطرت و بروز استعدادها و صفات خداگونه مي شود.«آموزش و پروش بر مبناي روانشناسي و روانکاوي اسلامي، ص 123 و 124 »متأسفانه بسياري از والدين نسبت به اين گوهر گرانبها و حقي که فرزندانشان بر آنها دارند، غافلند. امام سجاد(ع)- در رساله حقوق- فرمودند: «... و اما حق فرزند بر تو اين است که تو در تربيت و ادب و راهنمايي صحيح او به سوي خداي عزوجل مسؤولي و بايد او را در اطاعت خدا کمک کني.» پس بايد ادب را سرمايه اي دانست که در هر انساني يافته شود، صفات و امتيازات فراواني را برايش به همراه خواهد آورد. بنابراين، ادب را مي توان همانند لباس فاخر و زينتي دانست، که انسان با داشتن آن، از افتخاراتي که پدران و نياکان خود داشته، بي نياز مي شود و بهترين ارث و بخششي که والدين براي فرزندانشان از خود به جاي مي گذارند، همان ادب و تربيت نيکوست. تا جايي که حضرت علي(ع) بدان اشاره فرمودند: «هيچ ميراثي، مانند ادب نيست.» چه بسيار پدراني که اموال و دارايي هاي فراواني براي فرزندانشان به ارث گذاشتند، اما به خاطر نبودن ادب صحيح در آنها همه آنها از بين رفتند.
امام رضا(ع) نيز به اهميت ادب و تربيت پرداخته اند: «عقل عطيه الهي است و ادب و تربيت نتيجه زحمت. آن کس که در راه فراگيري ادب به زحمت و مشقت تن در دهد، پيروز مي شود و سرانجام مؤدب مي شود و آن کس که در راه زياد شدن عقل خدادادي که جزء سرنوشت آدمي است سعي و تلاش کند، جز بر ناداني خود نيفزوده است.» (اصول کافي، ج 1 ، ص 24 )
با روشن شدن اهميتي که ادب دارد، بايد زمينه به وجود آمدن آن را از خانواده شروع کرده و با آموزش صحيح و تدريجي آن به فرزندان پرداخت که بهترين دوره آن هم، همان دوران کودکي و نوجواني است، به طوري که اين دوره از اهميت بسزايي برخوردار است و بيشترين شکستها و همچنين پيروزيهايي که در دوران بزرگسالي براي انسانها پيش مي آيد، حاصل تربيت صحيح و نادرست و در دوران کودکي و نوجواني است. قرآن کريم نيز به اهميت آن اشاره نموده است: «اي کساني که ايمان آورده ايد، خود و خانواده خويش را از آتشي که هيزم آن انسانها و سنگها هستند، نگاهداريد.»(تحريم 6 ). در تفسير اين آيه شريفه وارد شده است که: «منظور اين است که خود و خانواده خويش را نيکي بياموزيد و آنان را ادب نماييد.»(تفسير در المنثور، ج 6 ، ص 244 ).
ادب از آن جهت که عمومي است، جنبه جهاني دارد و اولين زبان زنده اجتماعي است. زبان ادب، همگاني و ابتدايي و براي همه مردم قابل فهم است. ادب در حقيقت موجب احترام متقابل است و مي تواند رابط بين طبقات مختلف باشد. همه مردم قادرند، به طوري متساوي و بدون هيچ مخارجي آن را داشته باشند و اگر کسي خود را از آن محروم کند، اشتباه کرده است. ادب مبارزات طبقاتي را کاهش مي دهد.
با داشتن ادب، فقير از غني و قوي از ناتوان مي تواند پذيرايي کند. ادب بيشتر از تمام بيانيه هاي مربوط به حقوق بشر به مساوات و برادري کمک کرده است.» چه مي دانم؟ «تربيت اطفال دشورا/ ص 70 » گفته شد که بسياري از خانواده ها نسبت به تربيت و ادب آموزي به فرزندان خويش کم توجه يا بي اهميت اند، که اين امر معلول علتهاي زيادي است که به چند مورد از آنها اشاره مي کنيم:
* غلفت از ارزش و قداست تربيت
هنگامي که نگاه والدين و مربيان محترم به امر تربيت، امري عادي همچون ساير امور باشد، در اين هنگام است که نسبت به امر تربيت فرزندان خود اهتمام چنداني نخواهند داشت و فرزندان آنطور که بايد و شايد تربيت نشده و تحويل جامعه مي شوند که در اين هنگام باعث به وجود آمدن مشکلات و ناهنجاريهاي اجتماعي خواهند شد. ولي هنگامي که نگاه آنها به امر تربيت، نگاهي الهي و ارزشي باشد و بدانند که پرداختن به تربيت و ادب آموزي، هم راستا بودن کار آنها، به کار انبياست. بنابراين، نسبت بدان اهتمام و توجه ويژه اي خواهند داشت و از کوتاهي کردن پرهيز خواهند کرد.
* بي اطلاعي از حقوق فرزندان
بسياري از والدين، شايد هنوز هم نتوانند تعريف روشني از حق فرزند خود ارايه بدهند. با آن که چنين حقي در کلام اولياي الهي بدان اشاره گرديده است. از جمله اينکه حضرت علي(ع) فرمودند: «... و حق فرزند بر پدر اين است که او را نام نيکو نهد، ادب شايسته و خوب بياموزد و قرآن کتاب الهي را به او آموزش دهد.» (نهج البلاغه، حکمت 399 )
* اقتصاد نامتعادل
وقتي که وضعيت اقتصادي يک جامعه بيمار و نامتعادل باشد، فقر و بيچارگي بر گروهي از خانواده ها روي آورده و باعث بهم ريختن موازنه ميان فعاليتهاي مختلف آن جامعه خواهد شد. مثلاً، وقتي که تورم و گراني در جامعه باشد، والدين بيشترين فعاليتهاي خود را معطوف به درآوردن تأمين نيازمنديهاي مادي فرزندان خويش نموده و ديگر زمان و مجالي براي والدين باقي نمانده، تا به تربيت فرزندان خود بپردازند.براي درمان و مقابله با اين پديده، پيشنهادها و راهکارهايي بيان شده که به چند مورد از آنها به طور اجمال اشاره مي شود:
1 - اطلاع رساني
از آن جايي که شناخت و آگاهي از وظايف، لازمه تربيت و ادب آموزي به فرزندان است. اما هنوز بخش عمده اي از جامعه ما نسبت به حقوق فرزندانشان اطلاع ندارند که در اين هنگام مي طلبد که مبلغان، صداوسيما، مطبوعات و انديشمندان اسلامي در زمينه آشنا کردن والدين به وظايف تربيتي آنها با قرار دادن اطلاعات مورد نياز و فيلم هاي آموزشي تلاش نمايند که قسمتي از محروميتهاي شناختي و تربيتي والدين را از اين طريق برطرف کنند، تا از نهايت حقوق اوليه کودک و نوجوان در سطح آحاد جامعه اسلامي ما تشريح و معلوم شود.
در کنار اين اقدامات، ايجاد مراکز خدمات فرهنگي، کتابخانه ها و مراکز آموزشي نيز لازم است که اين کار هم نبايد منحصر به يک سازمان و يا يک نهاد دولتي باشد، بلکه تمام ارگانها، سازمانها، ادارات و... بايد به اشکال مختلف در اين زمينه همکاري نمايند.
* اختصاص دادن زمان مشخصي به فرزندان
اگرچه امروزه مشکلات و گرفتاريهايي در پيش روي والدين است، ولي اگر نسبت به مسأله ادب آموزي فرزندان خويش مقيد باشند، حتماً ساعتي خاص از شبانه روز را اختصاص به آنها داده و با آنها به مشورت و تبادل نظر مي پردازند. از طرفي هم، فرزندان احساس شخصيت و بزرگتري نموده و بهتر تحت تأثير قرار خواهند گرفت.













