بسم الله الرحمن الرحيم
	موضوعات سخنراني: 1- اهميت اين بحث 2- جامعيت و ابعاد زير بناي و روبنائي اسلام 3- مسئله التقاط و خطر آن 4- رابطه عقل نظري و عقل عملي 5- وظائف ما.
	موضوعي كه مورد بحث است پيرامون رساله ايست كه حضرت ابوالحسن علي بن موسي الرضا عليه و علي آبائه و ابنائه عليهم الصلوة و السلام درباره جامعيت اسلام در ابعاد اعتقادي و معنوي و اخلاقي و عبادي و اقتصادي و سياسي و سائر احكام اسلام انشاء فرموده است. در آغاز عقائد اسلامي و اخلاق را بيان فرموده و سپس ابعاد وظائف مسلمين را جامع الاطراف مي بينم. اهميت اين بحث با تثبيت انقلاب اسلامي و الگو شدن اسلام در جهان زماني ميسر است كه ما تمام مكتب را از نظر فكر و عمل به مردم دنيا ارائه نمائيم، بينش ناقص اسلامي و پيروي از بخشي از اسلام و رها كردن بخش ديگر اسلام نيست و براي اسلام بزرگ، خسارتي است عظيم، پس از رحلت رسول خدا (ص) گرفتاري عمده ي اميرالمؤمنين علي (ع) مخصوصا در برابر خوارج نهروان معلول اين سبك بينش غلط بود، چپ زدن ها و راست گرائيها در امروز زائيده اين بينش ناقص است، التقاط شبح ارزش هاي عالي دين است و صراط مستقيم امت اسلام را به دسته ها و گروههاي انحرافي منشعب نمودن است و اين خطر در عصر
	ائمه ي هدي عليهم الصلوة و السلام وجود داشت چه رسد به عصر ما كه رهبر معصوم (عج) در پس پرده غيب است و شياطين از چپ و راست در صدد صيد راهيان صراط مستقيم اند.
	پس از جنگ بين الملل دوم براي اينكه آمريكا سلطه اش را بر كشورهاي اسلامي گسترده سازد كنگره اي را به نام ارزيابي مسائل ديني و معنوي در بحمدون لبنان تشكيل داد و از بيست و پنج نفر علماي اسلام از جمله آيت الله العظمي شيخ محمد حسين كاشف الغطاء (ره) و نيز از بيست و پنج نفر علماي مسيحيت دعوت به عمل آورد تا بنام معنويت و تقوي و ارزيابي مسائل روحي دست غرب و شرق اسلامي را در دست هم گذارد و بنام دين بر همه حكومت كند و مرحوم كاشف الغطاء با ارسال پيامي اين توطئه شوم پرده برداشت و نوشت: المثل العليا في الاسلام لا في بحمدون - در اين رساله و پيام به جنايات آمريكا در كشورهاي اسلامي مي پردازد و بالاخره نقشه استكبار غرب را بر هم مي زند.
	التقاط غربي يعني آزادي مطلق و عدم تعهد نسبت به ارزش هاي انساني و بي بند و باري و عياشي و به عبارت ديگر التقاط غربي يعني اباحه مذهبي كه بنام دين و مذهب گونه عدم تعهد و بي تفاوتي را جائز شمردن و از كنار هر گونه استعمار و استثمار ساده عبور كردن اعم از اينكه خود استعمار كند و يا استعمار شود و بالاخره با رفتن روزي به مسجدي و دو ركعت نماز سطحي خواندن و يا به خانقاه و كليسا رفتن و خود را مذهبي دانستن، اينها هم التقاط است و پذيرفتن بخشي از اسلام و توأم نمودن اسلام ناقص است با تفكرات غلط غربي و نام آن را اسلام نهادن و خود را مسلمان معرفي كردن كه داشتن چنين اسلامي هيچ ارزش ندارد و نبود آن به از بود آنست و همچنين اسلامي كه در خانقاه پايگاه استعمار غرب گفته مي شود
	اسلام نيست و مذهب مسيح كه در كليساي امروز ظهور دارد تفكر حضرت مسيح نيست.
	التقاط شرقي - استالين مي نويسد: ما در مبارزه با دين هرگز مستقيما وارد نمي شويم - ما بايد براي مسموم كردن افكار توده ها مطالب بي اساس و افكار ضد مذهبي را وارد دين سازيم - .
	با نقل دو نمونه بالا خواستم اعلام خطر نمايم و عرض كنم در اين مقطع حساس كه بيداري مردم مستضعف دنيا آغاز شده است و جمهوري اسلامي مطلع الفجر اين بيداري گرديده است و داراي دشمنان گردن كلفتي چون كاخ سفيد و كرملين است بسيار بايد بهوش باشد كه اين بيداري راغرب و شرق استكباري منحرف نسازد.
	ما بايد با دقت و آگاهي كامل فرهنگ اسلام را در همه ابعادش تجزيه و تحليل صحيح نمائيم و نگذاريم تفكرهاي انحرافي با رنگ دروغين اسلامي و مهر اعتبار ديني خود را ارائه نمايند كه اين براي انديشه و معارف اسلامي خطر بزرگي است و بحمداله جمهوري اسلامي امروز موفق شده است هر دو خط را منزوي سازد، اما نبايد به اين موفقيت مغرور بود كه غرور غفلت ميآورد و غفلت سقوط را بدنبال دارد: اللهم اني اعوذبك من الغفلة و الكسل و الضجر [1] .
	اين روزها بمناسبت كنگره جهاني علي ابن موسي الرضا (ع) به آستان مقدسش مشرف شده ايم و در اين كنگره آثار علمي آنحضرت مورد بحث دانشمندان اسلامي است و اينجانب فكر مي كنم اگر اين كنگره هر سال در اين آستان پربركت تشكيل شود و آثار علمي تمام پيشوايان بزرگ اسلام
	مورد بحث قرار گيرد و انديشمندان اسلامي در اين زمينه فرصت كافي را قرار دهند بي شك بخش عظيمي از منابع غني اسلام را كشف خواهند نمود و به بسياري از آثار نفيس معارف اسلامي و سيره عملي بزرگان دين دست خواهند يافت و هر اندازه مكتب روشن تر شود پوچ بودن التقاط مشخص تر مي گردد.
	و اينك بحثي را كه در اين كنگره عهده دار شده ام بررسي حديث مفصلي است از حضرت علي بن موسي الرضا (ع) در زمينه ابعاد مختلف اسلام.
	فضل بن سهل رئيس الوزراء و فرمانده لشگر مأمون به محضر مبارك حضرت ثامن الحجج (ع) مشرف شد و عرض كرد مأمون الرشيد خليفه از شما تقاضا دارد شريعت اسلام را از حلال و حرام و واجب و مستحب بصورت جامع بيان فرمائيد چه آنكه شما معدن علوم الهي هستي.
	حضرت رضا (ع) به فضل بن سهل فرمود بنويس و او قلم بدست گرفت و نوشت...
	در اين حديث مطالب زير مذكور است:
	1- توحيد و مراتب ذات و صفات و افعال
	2- خاتميت و ايمان به تمام قرآن از محكم و متشابه
	3- معاد
	4- عدل
	5- امامت و رهبري ائمه ي هدي عليهم الصلوة و السلام و انتظار فرج
	6- سرنوشت انسان بدست خود اوست و هر كس مسئول اعمال خويش است
	7- بحثي از اخلاق اسلامي 1- ورع 2- عفت 3- صداقت 4- اجتهاد 5- اداء امانت 6- معاشرت سالم و گشاده روئي 7- تولي و تبري 8- براي
	مردم رحمت و ناصح و سازنده باشد.
	8- بخشي از اخلاق ضد اسلامي: 1- يأس از رحمت خداوند متعال 2- غفلت از مكر خداوند 3- كبر و غرور 4- لجاجت و خودخواهي
	9- كارهاي واجب 1- طهارت ثلاث از وضو و غسل و تيمم 2- وظيفه زن در حيض كه اقل آن سه روز و اكثر آن ده روز است و احكام و نفاس و استحاضه 3- روزه 4- زكوة 5- خمس 6- حج 7- جهاد و شهادت 8- امر به معروف و نهي از منكر 9- نيكي به والدين
	10- اعمال مستحب 1- نماز عيدين در غيبت كبري و تكبيرات پشت سر 1- نمازهاي واجب 2- نمازهاي نافله 3- آداب نوزاد
	11- كارهاي حرام 1- شرب خمر 2- اكل حيوانات حرام گوشت و اكل خون 3- قتل نفس 4- عاق والدين 5- فرار از ميدان جهاد 6- اكل مال يتيم 7- اكل ربا 8- كم فروشي 9- تهمت و افتراء 10- زنا 11- لواط 12- شهادت دروغ 13- كمك به ظالم 14- سوگند دروغ 15- متهم نمودن زنان پاكدامن 16- اسراف و تبذير 17- كتمان شهادت 18- لهو و اصرار بر گناهان صغيره.
	12- احكام 1- ازدواج و طلاق 2- ارث 3- در صورتيكه در شكم حيواني كه تذكيه مي شود بچه اي باشد و بميرد گوشت بچه حيوان هم حلال است، در اين حديث شريف بالغ بر پنجاه موضوع اعتقادي و اخلاقي و عملي مي نگريم كه در كنار يكديگر بعنوان بنيان اسلام قرار گرفته اند و هر كدام از ريز و درشت در بنيان ساختمان اسلام نقش دارند پس اسلامي و ديني كه انسان ساز است تمام دين است از سر تا پا و از ريشه و تنه و ساقه و برگ در اين صورت ميوه هايش شيرين و زيبا و مطبوع است و بر اين جامعيت قرآن كريم اشاره فرموده است
	الم تركيف ضرب الله مثلا كلمة طيبة كشجرة طيبه اصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي اكلها كل حين باذن ربها و يضرب الله الامثال للناس لعلهم يتذكرون - ابراهيم آيه 25
	خداوند تبارك و تعالي اسلام عزيز را به درختي تنومند و بارور تشبيه فرموده است كه ريشه آن اصول عقائد و در رأس آنها توحيد است واخلاق مانند تنه و ساق درخت از اين ريشه رشد مي كند و اعمال صالحه و رفتار پاكيزه چون ميوه هاي زيبا بوجود مي آيد، البته اين مثال است كه خداوند متعال آورده است و گرنه بين مثال و تمثل فرقهاست.
	و اين مجموعه بنام اسلام درست با وجود انسان كه مجموعه است از حس و خيال و عقل مطابق است و با نيازهاي انسان منطبق مي باشد توضيح مطلب: ما در خود بوضوح مشاهده مي نمائيم كه داراي اعضاء و جوارح هستيم و با اين ابزار و وسائل با ظاهر جهان و عالم طبيعت تماس داريم - با چشم - گوش - زبان - مغز - كليه و قلب و... و نيز در خود مشاهده مي كنيم داراي ذهن هستيم كه سريع و وسيع و خلاق كار مي كند يعني اگر ما بخواهيم از تهران به قم برويم با شرائط طبيعت بايد همگام باشيم واز جمله دو ساعت. ماشين ما را برساند اما ذهن در يك لحظه از تهران به قم مي رسد و اين باطن آدمي است و جهان ذهن و خيال و برزخ بين طبيعت و عقل است.
	و باز به وضوح و آشكارا مي فهميم كه ما علاوه بر دو بخش از علم و ادراك مذكور بخش سومي از علم داريم و آن درك حقائق كلي عالم است و ادراك كليات كار عقل است.
	محدث ورع حاج شيخ عباس قمي رضوان الله تعالي عليه در مفاتيح الجنان مي نويسد: حماد بن عيسي از ابان بن تغلب روايت نموده كه امام صادق عليه السلام فرمود: شب نيمه شعباني رسول خدا (ص) بر عايشه
	وارد شد و نيمه شب رسول اكرم (ص) جهت عبادت از رختخواب برخاست، عايشه متوجه شد و به گمان او رسيد آنچه فرو مي گيرد زنان را يعني غيرت و به تعبير اينجانب بنظرش رسيد كه حضرت نخواسته تا صبح نزد وي بخوابد و بالاخره از رختخواب بلند شد و چادرش را برخود پيچيده و نگران چرا رسول اكرم (ص) رفت گوشه ديگري بخوابد، ناگهان نظرش به آن حضرت افتاد كه در مسجد است و مانند جامه اي چسبيده شده است روي زمين به او نزديك شدم زمزمه شنيدم مي گفت و اشگ مي ريخت:
	سجد لك سوادي و خيالي و آمن بك فؤادي هذه يداي و ما جنيت علي نفسي عظيم ترجي لكل عظيم اغفرلي العظيم فانه لا يغفر الذنب العظيم الا الرب العظيم.
	صدرالمتألهين بمناسبت مراحل سه گانه انسان كه بحث مي كند اين حديث را نقل مي نمايد و مي گويد مقصود از سواد، عالم طبيعت و از خيال، عالم ذهن و از فؤاد عالم عقل و ادراك حقائق عاليه عالم است - اين بحثي است دامنه دار اما فشرده اينكه براي انسان ظاهر و باطن است و براي اسلام هم ظاهر و باطن است باطن اسلام عقيده است چون ريشه درخت و ظاهر آن اخلاق و اعمال صالحه است مانند تنه و ساق و برگ و ميوه ظاهر و باطن دين تأمين كننده نيازهاي ظاهر و باطن انسان است و قرآن كريم بين انسان و اسلام چنين رابطه اي را برقرار فرموده است يعني دين را مجموعه دانسته و انسان را مجموعه، اختلال در دين را با كلمه ي فسق آورده است و در رابطه با انسان، كلمه ظلم به نفس را فرموده است و بدينوسيله بين دين و نفس انسان رابطه مستقيم برقرار نموده است و جالب اين است كه قرآن كريم به سرپيچي انسان در برابر اسلام در تمام مراحل باطن و ظاهر فسق اطلاق فرموده است از باب نمونه: فسجدوا الا ابليس كان من الجن ففسق عن امر ربه الكهف آيه 50
	شيطان در برابر سجده آدم كبر ورزيد و تكبر او را به فسق و بدبختي انداخت.
	و الذين كذبوا بآياتنا يمسهم العذاب بما كانوا يفسقون - انعام 49 تكذيب پيامبران خدا كفر است و كلمه فسق بكار رفته است فلا رفث و لا فسوق و لا جدال في الحج - بقره 197 فسوق را دروغ تفسير نموده اند و در اينجا به گناه فسق گفته شده است.
	سر اينكه در تمام موارد واژه فسق بكار رفته است اينستكه فسق در لغت به معناي خروج هسته خرماست از خرما و در اصطلاح معارف اسلامي به كسيكه از فرمان خداوند تبارك و تعالي سرپيچي كند فاسق گويند زيرا از مدار صحيح خارج شده است و در نتيجه از مجموعه بيرون رفته است و اين نكته ي مهمي است كه همه دين اسلام است نه بعض آن. خلاصه نتيجه مي گيريم كه دين مجموعه است و مجموعه انسان ساز است و از طرف ديگر ملاحظه مي كنيم كه قرآن كريم سرپيچي از مقررات اسلام را بلكه اصل و فرع اسلام را ظلم به نفس گفته است: قد جاءكم بصائر من ربكم فمن ابصر فلنفسه و من عمي فعليها - سوره انعام 104 و تلك حدودالله و من يتعد حدودالله فقد ظلم نفسه - سوره طلاق 1
	چه زيبابين دين و انسان رابطه برقرار فرموده است - بينائي دين بينائي خود و كوري از دين كوري خود انسان است و بيرون رفتن از دين بيرون رفتن از خود انسان است.
	و زيباتر از اين تعبير در مورد ديگري از قرآن كريم است: نسوالله فانسيهم انفسهم - سورة الحشر 69
	فراموش نمودن خداوند خود را فراموش كردن است و سرپيچي از اطاعت خداوند مساوي است با سرپيچي از ارزشهاي انساني خود بنابراين
	با پيروي از همه اسلام انسان كامل است و سعادتمند.
	بررديم به اصل بحث حضرت علي بن موسي الرضا (ع) در بيان اسلام اعتقادات و اخلاق و واجبات و محرمات و حتي بعض مستحبات را بيان فرموده است و همه را با هم به عنوان دين معرفي نموده است.
	مقابله حضرت رضا (ع) با مكتب هاي مادي -
	مأمون الرشيد از حضرت درباره حلال و حرام و واجب سؤال كرده است اما حضرت رضا (ع) قبل از پاسخ مأمون به بحث از اعتقادات و اخلاق پرداخته است، يكي از محورهاي مهم بحث ما همين جاست كه ابوالحسن الرضا عليه الصلاة و السلام بر آن تكيه دارد و آن زير بنا بودن اعتقاد و معنويت است و قوانين اسلام واعمال صالح منهاي عقيده و اخلاق پوچ است و هيچ براي اينكه بحث جامعيت اسلام را از قرآن كريم استفاده نمائيم به موارد زير اشاره مي كنيم:
	1- يا ايهاالذين آمنوا اذا قمتم الي الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الي المرافق و امسحوا برؤسكم و ارجلكم الي الكعبين و ان كنتم جنبا فاطهروا ان كنتم مرضي اوعلي سفر آوجاء احد منكم من الغائط اولمستم النساء فلم تجدوا ماء فتيمموا صعيدا فامسحوا بوجوكم و ايديكم منه ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج ولكن يريد ليطهركم وليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون - المائده 9
	در اين آيه مباركه هدف از طهارات ثلث دو طهارت معنوي است پاكيزگي است در پيشگاه خداوند متعال اما جمل: «وليتم نعمته عليكم» هدف و غايت براي اصل شريعت اسلام است ولي طهارت جزء است از كل شريعت و طهارت در اتمام نعمت دين داراي سهمي است،
	خلاصه قسمت دين كه تمام ارزشهاي مادي و معنوي را به انسان مي بخشد معلول مجموعه دين است و اگر كسي به تمام اسلام منهاي
	طهارات سه گانه عمل نمايد از نعمت دين برخوردار نخواهد شد زيرا علت ناقص معلول ناقص در ولاء تشريع بدنبال دارد.
	2- محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم في وجوههم من اثر السجود - سوره ي فتح آيه 28
	در اين آيه مباركه پيروان رسول خدا (ص) نسبت به كفار داراي صفت غلظت و خشونت و نسبت به مؤمنين داراي صفت رحمت و رأفت و گشاده روئي هستند و در عين اينكه با دشمنان خدا مي جنگد اما فقط در جنگ و مبارزه انقلابي نيستند بلكه در محراب و عبادت در ركوع و سجودند و از رخسارشان نور ايمان و تقوي ساطع است اين آيه مباركه انسان انقلابي و مسلمان مبارز يك بعدي را پيرو رسول اكرم (ص) نمي شناسد بلكه زماني او را مي پذيرد كه در ميدان مبارزه مبارز و در ميدان عبادت عابد - و در برابر كفار مقاوم و تند و در برابر مؤمن مسلم و نرم، بنابراين از اين دو نمونه مي فهميم قرآن كريم وقتي ايمان مسلمان را امضاء مي كند كه به تمام ابعاد اسلام معتقد و عامل باشد، البته هر يك از اجزاء اسلام در حد خود در مجموعه اسلام سهم دارد. يكي زيربناست و ديگري روبنا آنها هم كه زيربنا هستند متفاوتند يعني در رأس توحيد است و در اعمال هم در رأس نماز است - برگرديم به اصل بحث خلاصه اينكه امام عليه السلام در اينجا با مكتب هاي مادي به شدت مقابله نموده است و آنانكه تاريخ را مادي مي دانند و براي آن تحليل مادي مي كنند و بر آن مبناي غلط جبر در تاريخ را مي پندارند سخت مي كوبد، امام هشتم (ع) زيربناي حركت هاي بشر را در طول تاريخ مسائل عقيدتي و اخلاقي مي داند و امور اقتصادي و غيره گرچه مهم است اما روبنا معرفي مي فرمايد، اين سخن در برابر ماركس ودارو
	دسته اوست كه اقتصاد را زيربناي حركتهاي بشر مي پندارند و يا فرو يد كه مسائل جنسي را زيربنا گمان كرده است گرچه اين سخن قرنها قبل از تفكرات اين دانشمندان مادي صادر شده است اما تفكر مادي در عصر آن حضرت و قبل از آن هم بوده است، و نكته جالب تر اينكه در اين پاسخ امام عليه السلام انتظار فرج را مطرح فرموده است يعني در جدال و زد و خورد انسانها با هم و در روياروئي صفوف حق در برابر باطل سرانجام حق پيروز است و حكومت عدل الهي سراسر جهان برپا مي شود و صالحين وارث زمين خواهند گرديد يعني آنچه حاكم شود دين است و عقيده است و معنويت و تقوي حضرت سرانجام حركتهاي بشر را در تاريخ پيروزي ايمان معرفي مي فرمايد كه بر اساس آن اقتصاد صحيح - سياست صحيح - فرهنگ صحيح و همه امور فردي و اجتماعي بشر استوار خواهد بود.
	مسئله التقاط: دانشمندان مادي بعثت پيامبران را هم يك اصل تاريخي مادي بر اساس بحران هاي اقتصادي تحليل مي كنند و مي گويند افرادي چون محمد (ص) و عيسي و موسي نوابغ بودند و حركت مادي زمان ايجاب كرد تا قيام نمايند و اين دانشمندان نادان اگر يك نظر به قرآن كريم مي انداختند مي فهميدند كه فرياد پيامبران بر سر بت و بت پرستان و دلهاي لجوج و قسي پر از عناد است و انبياء براي اصلاح عقول و قلوب مردم مبعوث شدند و سپس مشكلات اجتماعي جامعه را حل كردند، اما مع الاسف عده اي جوانان به ظاهر مسلمان دچار چنين لغزشها شدند و بعثت انبياء و انقلاب هاي مردان خدا و زد و خوردهاي آنان را از يك ريشه مادي و اقتصادي مي پندارند، از باب نمونه آيه مباركه كلا ان الانسان ليطغي ان رآه استغني - سورة العلق آيه 8
	اين گروه آيه شريفه را تفسير مي كنند كه غنا و سرمايه است كه طغيان
	مي آورد و رسول اكرم (ص) در اين سوره كه در آغاز بعثت نازل شده است مبارزه را با غنا و اغنياء آغاز كرده است و نتيجه مي گيرند كه اساس پول و سرمايه است و بعثت رسول اكرم (ص) براي مقابله با اينگونه مسائل اقتصادي است.
	و اين تفسير غلط محض است زيرا اولا معناي استغناء بي نيازي از خداوند متعال است و اين حالت كفر هر كس كه فاقد ايمان است چنين حالت استغنائي احساس مي نمايد اعم از اينكه غني باشد و يا فقير و در صدر اسلام بسياري از فقرا و اغنياء بودند كه به پيامبر (ص) ايمان داشتند و افرادي هم در برابر آن حضرت مقاومت كردند و آنان اغنياء ستمگر و فقراء طماع و بي ايمان بودند و ثانيا و در آغاز سوره ي مباركه بحث از خدا و توجه بخدا و اسماء الحسني است: اقرء باسم ربك الذي خلق خلق الانسان من علق - اقرء و ربك الاكرم الذي علم بالقلم - علم الانسان ما لم يعلم
	و نظير اين گونه برداشتهاي غلط از قرآن كريم در عصر ائمه ي هدي عليهم الصلوة و السلام بوده است، علماي درباري و خرقه پوشان زهد فروش و متعصب هاي لجوج در برابر ائمه ي اطهار عليهم السلام هر كدام به نوعي و به رنگي دكان دين باز كردند و از اسلام با تفسيرهاي غلط از قرآن كريم چهره ايكه مي خواستند مي ساختند و امروز كه خورشيد امامت در پس ابرهاست، اينگونه تفسيرها و تأويل ها فراوان است و با مفاهيم اسلامي بازي كرده و مي كنند.
	حضرت ثامن الحجج عليهم الصلوة و السلام در اين رساله در برابر ماديون و التقاطيون راست و چپ در ابعاد عقيدتي و اخلاقي و سياسي و اقتصادي ايستاد و همه را كوبيد.
	در اعتقادات زيربنا را كاملا بيان فرموده است در مسائل سياسي
	اسلام، مسئله امامت و رهبري و مسئله انتظار فرج و حكومت عدل جهاني و مسئله تولي و تبري و مسئله جهاد با رهبر عادل و مسئله انتخاب و اختيار در برابر حكومت ها كه با مفاهيم سازنده اسلامي بازي كردند تا از قيام مردم عليه خود جلوگيري كنند.
	احمد بن حنبل تصريح مي كند [2] آن كانت بلوي من الله فما ثورتهم برادة عقاب الله و ان كانت محنة للمسلمين فماهم برادي قضاء الله حضرت رضا (ع) اين انحرافها را بيان فرموده است و افكار را نسبت به دين سازان جامعه روشن ساخته است و در مسائل اخلاقي مسئله صداقت كه اساس درستي هاست بيان فرموده است و با اشاره به غفلت از مكر خداوند متعال و اشاره ي اعانت به ظالم و خيانب و كبر به منحرفين هشدار داده است.
	و بالاخره به ابعاد مختلف فقه 1- رابطه انسان با خدا «عبادات اسلام» 2- رابطه انسان با خود مانند بسياري از معاملات 3- رابطه انسان با خانواده «ازدواج - طلاق - احكام نوزاد» رابطه انسان با اجتماع، امر بمعروف و نهي از منكر جهاد - وقف - خمس - زكوة اشاره فرموده است و حتي در مسئله عبادات به بخشي از نمازهاي مستحبي پرداخته است چه آنكه عبادت در آدمي تعبد را زنده مي سازد وتعبد اساس حركتهاي صحيح انسان است زيرا اساس عبادات قصد قربت است، بطوريكه فقها مي گويند: عمل الجاهل المقصر الملتفت باطل و ان كان مطابقا للواقع - يعني در عمل به اسلام بايد يا مجتهد و يا مقلد و يا احتياط نمايد و كسيكه بايد تقليد كند ولي تقليد ننمايد و آگاه بوظيفه تقليد هم باشد، عباداتش باطل است گرچه مطابق با واقع و رأي مجتهد اعلم هم انجام شود زيرا در قصد
	قربت جازم نيست. وظائف سنگين روحانيت 1- فهم صحيح اسلام و مراقبت كامل نسبت به طلاب كه دچار انحراف به راست و يا چپ نشوند مخصوصا طلبه هاي جوان 2- كتابهائي كه در زمينه اسلام شناسي نوشته مي شود مراقبت لازم بعمل آيد 3- دروس اسلامي در مدارس و دانشگاهها 4- عمل روحانيت به اسلام تا معارف اسلامي را در جامه عمل نشان دهد و بالاخره علما و عملا اسلام شناس باشد و اسلام را نشان دهد.
	خلاصه در آغاز شناخت ابعاد اسلام لازم است و سپس عمل و رابطه عقل نظري و عقل عملي همين است. قلمرو عقل نظري ادراك اموريست كه به عمل مربوط است مانند علم به آنچه حق و باطل است و عقل عملي زماني عمل ظهور مي كند و صاحب عمل را تحسين و يا تقبيح مي نمايد و با اصلاح عقل نظري و عقل عملي انسان درست راه مي شناسد و دچار لغزش و التقاط نمي شود.
	انما بدء وقوع أهواء تتبع و احكام تبتدع بخالف فيها كتاب الله و يتولي عليها رجال و رجالا غير دين الله فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم يخف علي المرتادين و لوأن الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندين و لكن يؤخذ من هذه ضغث و من هذه ضغث فيمزجان فهنالك يستولي الشيطان علي اوليائه و ينجوا الذين سبقت لهم منا الحسني - اميرالمؤمنين علي عليه الصلاة و السلام در اين كلمات شريفه از التقاط مي نالد و خطر بزرگ آن را گوشزد مي فرمايد. از خداوند متعال مسئلت داريم كه ما را به فهم و بيان و عمل اسلام عزيز موفق فرمايد.
	[1] دعاي ابوحمزه شمالي.
	[2] رساله سنة 




 
 








