دميدن آفتاب امامت از افق خانه امام كاظم عليه السلام جلوه اي ديگر از رحمت الهي بر عالميان بود.
اين بار، در «ذيقعده سال 148»«رضاي آل محمد» درخشيد و خط «ولايت» در وجود او به عنوان پيشواي حق تداوم يافت.
«امامت» از ديدگاه اهل بيت، كارواني است كه باري از معرفت و تقوا و اخلاص دارد. كه در راه هدايت و ارشاد، ره مي سپارد و مقصدش «فلاح امت» است و «امام»، قائد و قوام بخش بناي امت، و سلسله اي از نور، هدايت، تعهد، جهاد و شهادت است، و «ائمه شيعه» اسوه زندگي و الگوي اخلاق اند.
چشممان روشن، كه در تاريكخانه تاريخ، از خانه ولايت، خورشيدي ديگر سربركشيد و در تداوم راه، از «مدينه» تا «طوس» را پيمود و از بركت اين هجرت، ايران براي هميشه در چشم انداز پرتو «امامت» قرار گرفت، آن پيشوا، هنگام توديع دردمندانه با «تربت احمد»، گردي از ايمان آن مزار برگرفت و بر اين خاك پاشيد و سرزمين عجم را با پيام رسول عرب عجين نمود و سرزمين سلمان را بيمه «خط اهل بيت» ساخت.
اينك، خورشيد دين از خاك خراسان مي تابد. اينك، ميلاد «علي بن موسي الرضا عليه السلام» است.
و ... ايران ، به اقيانوس «عرفان علوي و رضوي و موسوي» وصل است. چرا كه مرقد هشتمين امام، بعنوان يكي از چهار نگين گرانبها در اين مملكت محمد صلي الله عليه و آله و سلم مي درخشد.
هر روز بامداد خورشيد از سمت خاور سر برآورد، و از فراز گنبد طلايي «سلطان طوس»، نور افشاني مي كند، و بر اين خاك شيعه خيز و تربت عاشق مي پرورد، مي تابد و زر مي فشاند.
خورشيد وجود امام هشتم فروغ بخش آن آفتاب عالمتاب است كه در سپهر گردون مي گردد.
و كدام شرق، دو خورشيد دارد؟
و كدام خاك مهد مشرقين و دو خاور است؟
اما شمايلي از سيماي اين خورشيد:
شجاع، بخشنده و كريم بود. در علم و عبادت، سرآمد اهل زمان خويش به شمار مي رفت.
وارسته اي زاهد و دانايي بي نظير بود.
به دانش و تقواي او همه اعتراف داشتند.
حتي دشمن خوني اش ـ مأمون ـ چندين بار و به مناسبتهاي گونه گون، از امام به عنوان داناترين عابدترين و وارسته ترين مرد، ياد كرده است.
به گفته «ابن جوزي»: در سن بيست و چند سالگي در مسجد رسول صلي الله عليه و آله و سلم مي نشست و براي مردم فتوا مي داد.
«حضور در زمان» داشت. نسبت به مسائل فكري و اعتقادي و شبهه هاي دانشمندان اديان و مذاهب مختلف، جوابي حاضر و پاسخي دندان شكن داشت. اخلاقش نيكو و برخوردش كريمانه بود. فرزند پيامبر بود و وارث خلق و خوي آنكه براي تكميل مكارم اخلاق برانگيخته شده بود.
سخن كسي را قطع نمي كرد. كلامي كه موجب رنجش خاطر مسلماني گردد نمي گفت از خدمتكارانش كسي را مورد عقاب و سرزنش قرار نمي داد.
در مجلسي كه ديگران حضور داشتند. پايش را دراز نمي كرد.
تكيه نمي داد، خنده اش به قهقه نمي رسيد و از تبسم فراتر نمي رفت.
هنگام غذا، همه خدمتكاران را سر سفره مي نشاند.
به نيازمندان و مساكين، بسيار كمك مي كرد و اين اعانت و دستگيري را،نه از سر منت نهادن، بلكه به شكرانه نعمت الهي انجام مي داد.
جلسات بحث و مناظره اش با ديگران، نقش حساس در تحكيم ولايت و روشن تر نمودن «حق» داشت و حيات سياسي ـ اجتماعي امام رضا عليه السلام مايه بركات فراوان براي شيعه بود.
عالم اهل بيت بود و پناه درماندگان و الگوي اسوه جويان.
و نمونه بود .... نمونه «بودن».
و ..... «امام» بود، امام در انديشه و اخلاق و ايمان و رهبري.
زاد روز ميلاد اين «خورشيد»، بهانه اي است كه نگاهي به ذخيره معنوي دين و ايمانمان در اين سرزمين داشته باشيم و ماه ذيقعده را قدر بدانيم، كه در روز نخست اين ماه، ولادت حضرت معصومه عليها السلام بود، و در يازدهم اين ماه، زاد روز حضرت رضا عليه السلام است. اينگونه است كه «مشهد» و «قم» از وجود مرقد مطهر اين دو اسوه پاكي، برخوردار است. يكي الگوي مردان شرف خواه، ديگري الگوي بانوان عصمت جوي و عفاف گزين.
«قبله هشتم»، مغناطيس دلهاست كه همه روزه و همه ساله، انبوهي از قلبهاي عاشق و دلهاي شيدا را به سوي خود مي كشد.
مشهد، كه مدفن اين آفتاب عترت است، در مركز اين دايره جذبه و كشش قرار گرفته است و اين خواهر و برادر، كانون جاذبه هاي معنوي اين مرز و بوم شده اند.
اينست كه «11 ذيقعده»، فرخنده است. گرامي باد اين ميلاد خجسته، كه بركتهايش بي پايان است و شادان باد دلهاي شيفته، كه با مهر اين خاندان، آبادان است و با عشق آرميدگان اين آستان، خرم و خرسند.













