از جمله مسؤوليتهاي مهم خانواده ها نسبت به فرزندان، پرورش روحيه بزرگواري در آنهاست. لازم است خانواده ها نهايت تلاش وکوشش خود را در تربيت اخلاقي و پرورش عزت نفس فرزندان هزينه نمايند و همچنين راه و روش درست زيستن را متناسب با درک و فهم شان در طول دوران زندگي به آنها بياموزند.
همانگونه که جسم يک انسان از سلامتي و تندرستي لذت برده و در هنگام بيماري احساس رنج و ناراحتي مي کند، روح انسان نيز از بيماريهاي خاص، احساس درد مي کند. اما تفاوت ميان آن دو در اين است که بيماريهاي جسمي انسان با مرگ او پايان مي يابد اما درد و رنج و بيماريهاي روحي، بعد از مرگ انسان افزايش مي يابد. بر اساس آموزه هاي قرآني، کساني که نفس خود را از صفات ناپسند و آلودگي ها پاک ساخته و آن را به شايستگي تربيت کند، رستگار خواهد شد و در مقابل هم افرادي که نفس خود را با ناپاکي ها درآميزد از فلاح و رستگاري محروم مي شود.
تربيت نيکوي فرزند
حضرت رضا(ع) از پدران گرامي خود روايت کرد، که پيامبر(ص) به مردم مي فرمودند: «تلاش کنيد تا به مکارم اخلاق آراسته شويد، چون که خداوند مرا براي گسترش و بسط مکارم اخلاق و ارزشهاي انساني مبعوث فرموده است.» (مستدرک الوسائل، ج 2 ، ص 283 )
متأسفانه مکارم اخلاق و ارزشهاي اصيل انساني، همچون عدالت، انصاف، امانت و... در جامعه ما بسيار کم رنگ شده است. اما با اين حال، افراد جامعه امروزي ما تشنه و نيازمند است تا روح تشنه خود را به وسيله اين ارزشهاي انساني سيراب بنمايند.
«بزنطي» مي گويد: به امام رضا(ع) گفتم، براي من نامه اي به اسماعيل بن داود (نويسنده در دستگاه مأمون) بنويس، شايد از او چيزي به من برسد. حضرت فرمودند: من براي شأن تو دريغ دارم که از او و امثال او، چيزي بخواهي، اما نياز خود را از مال من برآورده کن.پس از يک سال از شهادت امام رضا(ع) ، مأمون الرشيد خليفه وقت به بغداد آمد، اتفاقاً روزي به عزم شکار به خارج از شهر مي رفت. که گذارش به يکي از محلات کنار شهر افتاد که جمعي از کودکان در راه با هم در حال بازي کردن بودند. حضرت جواد(ع) که در آن روز کودک بود در کنار کودکان ايستاده بودند. مأمون نزديک شد و کودکان فرار کردند و تنها امام جواد(ع) از جاي خود حرکت نکرد.
خليفه که از دور ناظر فرار کودکان و توقف امام جواد(ع) بود، وقتي نزديک رسيد، عنان مرکب خود را کشيد و گفت: اي کودک چرا مانند ساير اطفال فرار نکردي و همچنان در جاي خود ماندي؟
امام جواد(ع) بدون درنگ جواب دادند: اي خليفه! راه عبور تنگ نبود که با رفتن خود توسعه داده باشم. جرمي هم مرتکب نشده ام تا بترسم و فرار کنم، گمان من درباره خليفه مسلمين نيکو است و مي دانم به کسي که مرتکب گناه نشده است، آسيبي نمي رسد و به اين جهت توقف کرده و فرار نکردم.
مأمون که تا آن وقت حضرت جواد(ع) را نمي شناخت و از سخنان حکيمانه و رخسار زيباي ايشان به تعجب درآمده بود، پرسيد: اسم شما چيست؟
فرمودند: محمد فرزند علي بن موسي الرضا هستم.
مأمون به روان پاک حضرت رضا(ع) درود و رحمت فرستاد و مرکب خود را به راهي که در پيش داشت به حرکت درآورد. (بحارالانوار، ج 12 ، ص 122 ) با استناد به سخنان امام رضا(ع) به چند مورد از ارزشهاي اخلاقي اشاره مي کنيم:
توکل
«هر کسي که مي خواهد نيرومندترين مردم باشد، بايد بر خدا توکل کند. از حضرت رضا(ع) سؤال شد: تعريف توکل چيست؟ فرمودند: اين که انسان از غير خدا نترسد.» (بحارالانوار، ج 71 ، ص 143 ) يکي از راههاي بزرگي روح و عظمت نفس انسان، توکل به خداي تعالي و قطع وابستگي به مخلوقات عالم است که در روايات از نشانه هاي اولياي الهي به شمار آمده است. انسان با توکل بر خداوند، به يقين مي داند که قدرت خداوند نامتناهي بوده و هرچه در اين عالم قرار دارد تحت قدرت اوست.
بنابراين، در همه حالات او را حفظ و ياري خواهد کرد. در اين هنگام است که هرگز احساس حقارت و ناتواني نخواهد کرد. با توکل بر خداوند قدرت روحي انسان افزايش يافته و همچون دژي مستحکم خواهد شد که او را در مقابل هر بلا و آفتي حفظ مي کند. توکل به خدا در انسان نيرويي را به وجود مي آورد که او را در رسيدن به آرزوهاي بلندش تشويق و تحريک مي کند. در آموزه هاي اسلامي نيز، توصيه شده که انسان در مورد آرزوهايي که اميدي به تحقق آنها ندارد، همواره اميدوارتر باشد و چه بسا ممکن است نتيجه آن مطابق ميلش درآيد.
امام رضا(ع) در کلامي ديگر فرمودند: توکل داراي مراتب و درجات است. يک رتبه از آن اين است که در تمام کارهايت به خدا اعتماد کني، در آنچه نسبت به تو انجام داده و هرچه با تو کرده خشنود باشي و بداني که از خيرخواهي در حق تو کوتاهي نکرده است و بداني که صلاح و حکم در اين زمينه از آن توست و با سپردن امور بر او توکل مي نمايي. رتبه ديگر توکل، ايمان به امورغيبي است که علم تو بدان راه ندارد و علم آن را به وي مي سپاري و در آنها و جز آنها به او توکل مي نمايي.توکل داراي آثار و برکات فراواني است.
از جمله اينکه باعث آسايش روح و روان انسان و بي نيازي از بندگان و عزت واقعي مي شود. همان طور که امام رضا(ع) درخواست بزنطي را براي حفظ شخصيت و جايگاه او رد کردند. بايد باور را داشته باشيم که توکل رمز پيروزي و شکست ناپذيري است.
ادامه دارد...
برگرفته از سایت :روزنامه قدس













