
سید علی میرخلیلی - امام رضا(ع) در عصر خود با ظهور جریانهای انحرافی مختلفی مواجه بودند که در دوران سایر ائمه(ع) کمتر شاهد آن هستیم.
نحوه شکلگیری این جریانهای انحرافی از یک سو و مواجهه امام(ع) با آنها از سوی دیگر، از جمله مباحث مهم دوران امام رضا(ع) است. به منظور بررسی این امر، گفت و گویی را با حجت الاسلام و المسلمین دکتر موسوی علیزاده رئیس پژوهشکده حج و زیارت و دبیر کنگره بین المللی «خطر جریانهای تکفیری» ، انجام داده ایم که در ادامه می آید.
چرا ایام حیات امام هشتم(ع) جریانهای انحرافی رونق بیشتری یافتند؟
- اهل بیت(ع) با توجه به شرایط و واقعیتهای زمانی خودشان، وارد مسایل اجتماعی و سیاسی میشدند. به طور مثال، زمان امام سجاد(ع) که دوران افول اخلاق بود؛ لذا امام(ع) با ورود به بحث دعا، باعث تحولی در جامعه اسلامی شدند. همچنین در دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که همزمان با پایان دوران اموی و خفقان آن دوران و شروع دوران خلافت عباسیان بود و لذا وظیفه و رسالت این دو بزرگوار در تبیین اندیشه سیاسی بود؛ اما دوران امام رضا(ع) شاهد حضور اندیشههای التقاطی و انحرافی هستیم.
ویژگی آن ایام این بود که عالمترین خلیفه عباسی همعصر امام(ع) است؛ بدین معنا که فضای جامعه اسلامی به دلیل رویکرد مامون، به سمت مباحث انحرافی تغییر پیدا کرد. با توجه به وجود دارالترجمه در این دوران، اندیشههای غیردینی و انحرافی در جهان اسلام، گسترش پیدا کرد. بویژه اینکه خود مامون، نیز به گفت و گو و مناظرات علاقه داشت. مأمون بشدت سعی داشت قدرت امام رضا(ع) را تحت تأثیر قرار بدهد و امام(ع) را به لحاظ علمی محکوم کند.
نکته دیگر اینکه، عصر امام رضا(ع) عصر بازگشت به ائمه(ع) بود. مردم که از فشارهای اموی خسته شده بودند، در دوران عباسیان که با حیله و به نام ائمه(ع) به قدرت رسیده بودند، به اهل بیت(ع) علاقهمند شده بودند، بنابراین فرصت استثنایی در اختیار امام(ع) با توجه به اقبال عمومی قرار گرفته بود.
روش امام(ع) برای مواجهه با این جریانهای انحرافی چگونه بوده است؟
-علمایی که به دنبال پاسخگویی به شبهات و الگوگیری از زندگی امام(ع) هستند، باید از دو منظر به زندگی امام(ع) نگاه کنند. منظر اول، محتوی و ظرفیت علمی امام(ع) بود. امام(ع) برای پاسخگویی به شبهات با ظرفیت علمی بالا وارد مناظرات میشدند. در حوزه علم و ظرفیت علمی، میبینیم که همه به علم ایشان اقرار داشتند و حتی ابراهیم ابن عباس میگوید: امام رضا(ع) هیچ مسألهای را بیپاسخ نمیگذاشتند و یا عبدالسلام هروی میگوید: «هیچ کسی را از حضرت رضا(ع) داناتر ندیدم و هیچ دانشمندی آن حضرت را ندیده، مگر اینکه به علم برتر او گواهی داده است».
منظر دوم، بُعد روشی امام(ع) است. امام(ع) با استناد به قرآن صحبت میکردند.
با توجه به سیره امام رضا(ع)، کسی که میخواهد وارد مناظره علمی با کسی بشود، باید از چه سنخ معلومات و روشهایی استفاده کند؟
- انسان در درجه اول، باید از معلومات دینی برخوردار باشد؛ یعنی ابتدا باید خودش به بنیانها و اعتقادات دینی آشنایی داشته باشد تا بتواند به شبهات دیگران پاسخ بدهد. امام رضا(ع) در نخستین گام، خودشان به معلومات دینی آگاه بودند؛ بنابراین کسانی که میخواهند به شبهات پاسخ دهند، باید خودشان مذهب و دین را بشناسند.
نکته دیگر اینکه، امام(ع) به آموزههای دیگر ادیان نیز آشنا بودند و با توجه به معتقدات طرف مقابل خودشان پاسخ میدادند؛ یعنی در برابر اهل تورات، با تورات، در برابر اهل انجیل به انجیلشان، در مقابل اهل زبور به زبورشان، در مقابل صائبین به زبان عبریشان، در برابر موبدان به زبان فارسیشان، در برابر اهل روم به زبان رومی و در برابر پیروان مکتبهای مختلف به زبان خودشان؛ لذا در عرصه مناظرات موفق بودند. بنابراین ایشان، از منابع خودشان پاسخ میدادند، نه از منابع اسلامی. محمد بن حسن نوفلی که از اصحاب امام(ع) است، میگوید: امام(ع) با هر کسی با توجه به دین و مذهب خودش بحث میکرد. مامون هم این نکته را درک کرده بود؛ بنابراین مامون در حلقههایی که تشکیل میدهد از پیروان دیگر ادیان دعوت میکند تا اگر امام(ع) خواست مطلبی از منابع اسلامی نقل کند، محکوم شود.
بنابراین دومین روش امام(ع)، آشنایی با اعتقادات طرف مقابل است. نکته سوم آشنایی و آگاهی به زبانهای مختلف بود؛ یعنی کسی که میخواهد به تبلیغ و ترویج مکتب اهل بیت(ع) بپردازد، باید بنابر روش امام رضا(ع)، زبانهای مختلف بلد باشد. درحال حاضر در اروپا گرایش به اسلام بسیار زیاد است، اما متأسفانه مبلغانی که به زبانهای رایج اروپایی بتوانند صحبت کنند، بسیار کم و معدود میباشند. اباصلت هروی میگوید: «امام رضا (ع)، با مردم به زبان خودشان سخن میگفت. به خدا سوگند که او، فصیحترین مردم و داناترین آنان به هر زبان و فرهنگی بود». اباصلت همچنین میگوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، من در شگفتم از این همه اشراف و تسلط شما به زبانهای گوناگون. امام فرمودند: «من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه میشود، خداوند فردی را حجت بر مردم قرار دهد، ولی او زبان آنان را درک نکند. مگر سخن امیرمومنان علی(ع) به تو نرسیده است که فرمود: به ما «فصل الخطاب» داده شده است و آن چیزی جز شناخت زبانها نیست».
نکته چهارم، شرح صدر و تحمل بالای ایشان در مناظرات بود. گاهی ایشان ساعتها به امر پاسخگویی میپرداختند؛ گاهی سوالات کفرآمیز بود و ملحدان سوالاتی را مطرح میکردند، اما امام رضا(ع) با گشادهرویی به سوالات پاسخ میداد. گاهی یک شاگردی از استاد، سوالی را درباره وجود خدا مطرح و استاد بشدت برخورد میکند، در صورتی که سیره امام رضا(ع)، تحمل و پاسخدهی با سعه صدر بود.
نکته دیگر در شیوه بحث امام(ع)، این است که ایشان سعی داشتند از طرف مقابل با توجه به مباحث خودشان، اقرار بگیرند و سپس بر اساس آن اقرارها، نتیجهگیری کنند؛ یعنی امام(ع) به دنبال تحمیل مطلبی بر طرف مقابل نبودند، بنابراین باعث ایجاد نشاط علمی خوبی شده بود؛ به نحوی که همه از بحث علمی با امام استقبال میکردند، زیرا ثامن الائمه(ع) به دنبال تبیین حقیقت بودند، نه تفاخر علمی و یا شکست طرف مقابل. در واقع، در مناظرات امام(ع)، بحث حقیقت محوری ملاک است. در صورتی که افرادی چون مامون، به دنبال برتری در مباحث و تفاخر علمی بودند، امام(ع) به مناظرات به عنوان یک راه برای رسیدن به حقیقت نگاه میکردند.
مناظرات امام رضا(ع)، از چه وجهی میتواند برای علمای ما الگو باشد؟
- این مناظرات از چند حیث میتواند برای ما الگو باشد. نخست در مناظراتمان حقیقت محور باشیم. دوم آنکه، مناظرات امام رضا(ع) را حتما به لحاظ روشی بخوانیم. اینکه آن بزرگواران به لحاظ جامعه شناختی، با طبقات مختلف چگونه صحبت میکردند. به لحاظ علمی، امام به شبهات چه پاسخی میدادند، زیرا شبهات همان شبهات میباشد و فقط قالب و لباس آن تفاوت پیدا کرده است.
همچنین علمای سیاست باید بررسی کنند که امام(ع) در مقابل مامون، در حوزه سیاست، از چه شیوههایی برای بیان نظریات و اندیشههای خود استفاده میکردند. چنانکه راوی میگوید: سخنرانیهای امام(ع) در مرو، جایگاه عظیمی را برای ایشان ایجاد کرد.متاسفانه، اکنون در میان برخی از مسلمانان افراطی، شاهد توهین به طرف مقابل هستیم، در صورتی که شیوه اهل بیت(ع) «ادع الی سبیلک بالحکمه والموعظهالحسنه و جادلهم بالتی هی أحسن» بوده است. این یک اصل اساسی در سیره اهل بیت(ع) بوده است و لذا اگر ما بخواهیم در گسترش معارف اهل بیت(ع) موفق باشیم، باید بر اساس سیره اهل بیت(ع) عمل کنیم













