نهضت عاشورا به دليل ماهيت اسلام‏ خواهى، اصلاح ‏طلبى و ستم ‏ستيزى‏اش همواره الهام ‏بخش انقلابيون و حركت‏هاى اصلاحى بوده است. انقلاب اسلامى ايران نيز از آن سرچشمه، سيراب شد و از محتواى عاشورا الهام گرفت. اين الهام‏ گيرى، هم از سوى رهبر انقلاب بود و هم از ناحيه مردم. امام امت با الهام از عاشورا، روح حماسه و غيرت دينى را در كالبد مردم دميد و آنها را به حكومت اسلامى و حاكميت ارزش‏هاى قرآنى فرا خواند.


در اين فصل برآنيم، پس از بيان ديدگاه بيان‏گذار كبير انقلاب اسلامى و رهبر معظم انقلاب و نيز برخى از شهيدان انقلاب درباره امام حسين عليه ‏السلام و عاشورا، به رابطه عاشورا و انقلاب اسلامى در پيدايش پيروزى و تداوم انقلاب بپردازيم و سپس تحليل تطبيقى از آسيب‏ هاى جامعه اسلامى در زمان قيام امام حسين عليه‏السلام و امام‏خمينى رحمه ‏الله ارائه دهيم.


عاشورا و امام حسين عليه‏السلام در كلام روح الله رحمه ‏الله 

- امام حسين عليه‏السلام با خون خود، اسلام را زنده كرد. شما به تبعيت از او، انقلاب و اسلام را ضمانت نماييد. 
- عاشورا را زنده نگه‏داريد كه در صورت زنده نگه داشتن عاشورا، كشور شما آسيب نخواهد خورد. 
- درحالى ‏كه شهادت حضرت سيد الشهدا عليه‏السلام از همه خسارت‏ها بالاتر بود، ولى چون او مى ‏دانست كه چه مى ‏كند، كجا مى‏ رود و هدفش چيست، فداكارى كرد و شهيد شد. ما هم بايد روى آن فداكارى ‏ها حساب كنيم كه سيد الشهدا عليه ‏السلام چه كرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما هم چه كرديم. 
- اين خون سيد الشهدا است كه خون‏ هاى همه ملت‏هاى اسلام را به جوش مى ‏آورد و اين دسته‏ جات عزيز عاشورا است كه مردم را به هيجان مى ‏آورد و براى اسلام و براى حفظ مقاصد اسلامى مهيا مى ‏كند. 
- حسين عليه‏السلام ، شخصيت عظيمى است كه از عصاره وحى الهى تغذيه و در خاندان سيد رسل، محمد مصطفى (ص) و سيد اوليا، على مرتضى عليه‏السلام ، و در دامن صديقه طاهره عليهاالسلام بزرگ شده بود، قيام كرد و با فداكارى بى ‏نظير و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى را به وجود آورد كه كاخ ستمگران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد. 
- ماه محرم براى مذهب تشيع ماهى است كه پيروزى در متن فداكارى و خون به دست آمده است.
- محرم، ماهى است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قيام كرده و به اثبات رسانده است كه در طول تاريخ هميشه حق بر باطل پيروز شده است.
- محرم چه ماه مصيبت ‏زا و چه ماه سازنده و كوبنده ‏اى است. ماه محرم نهضت بزرگ سيد شهيدان و سرور اولياى خداست كه با قيام خود در مقابل طاغوت، تعليم سازندگى و كوبندگى به بشر داد و راه فناى ظالم و شكستن ستم‏كار را به فدايى دادن و فدايى شدن دانست كه خود سر لوحه تعليمات اسلام براى ملت ما تا آخر دهر.
- اگر فداكارى پاسداران عظيم الشأن اسلام و شهادت جوان‏مردانه پاسداران و اصحاب فداكار او نبود، اسلام در خفقان رژيم بنى‏ اميه، وارونه معرفى مى ‏شد و زحمات نبى‏اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله و اصحاب فداكارش به هدر مى ‏رفت.

ادامه در ادامه مطلب

 

 گزيده‏اى از سخنان مقام معظم رهبرى

زنده بودن نام و ياد امام حسين عليه‏السلام 
هر جا فسادى باشد، امام حسين عليه‏السلام زنده است؛ با شيوه و عمل خود دارد مى‏گويد كه شما بايد چه كار كنيد. تكليف اين است. لهذا بايد ياد امام حسين عليه‏السلام و ياد كربلا زنده باشد؛ چون ياد كربلا درس عملى را در جلوى چشم مى‏گذارد. متأسفانه در كشورهاى اسلامى ديگر، درس‏هاى عاشورا آن‏چنان كه بايد شناخته شده باشد، شناخته شده نيست در كشور ما شناخته شده بود. مردم در كشور ما، امام حسين عليه‏السلام را مى ‏شناختند و قيام امام حسين عليه‏السلام را مى ‏دانستند، روح حسينى موجود بود. لذا وقتى امام عليه‏السلام فرمود كه محرم، ماهى است كه خون بر شمشير پيروز شد، امام حسين عليه‏السلام با عملى بزرگ، تكليف را روشن ساخت.

ملتى كه اسير است، ملتى كه در بند است، ملتى كه دچار فساد سران است، ملتى كه دشمنان دين بر او حكومت مى ‏كنند و زندگى و سرنوشت او را در دست گرفته ‏اند، بايد از طول زمان بفهمند كه تكليفشان چيست؟ چون امام حسين عليه‏السلام نشان داد كه در چنين شرايطى بايد چه كار كرد. با زبان نمى ‏شود. اگر اين مطلب را با صد زبان مى‏گفت و خودش نمى‏رفت، ممكن نبود اين پيغام، از تاريخ عبور كند و برسد. امكان نداشت. فقط نصيحت كردن و به زبان گفتن، از تاريخ عبور نمى‏ كند. هزار جور توجيه و تأويل مى ‏كنند. بايد عمل باشد، آن هم عملى چنين بزرگ، عملى چنين سخت، فداكارى با چنين عظمت و جان‏سوز كه امام حسين عليه‏السلام انجام داد.

عاشورا، صحنه عبرت

عاشورا به غير از درس، يك صحنه عبرت است. بايد انسان در اين صحنه نگاه كند تا عبرت بگيرد. يعنى چه عبرت بگيرد؟ يعنى خود را با آن وضعيت مقايسه كند، بفهمد در چه حال و وضعيتى است، چه چيزى او را تهديد مى ‏كند و چه چيزى براى او لازم است. اين را عبرت مى‏ گويند.

عوامل اصلى گمراهى مردم در زمان امام حسين عليه‏السلام 
عوامل اصلى اين گمراهى و انحراف عمومى دو چيز است. يكى دور شدن از ذكر خدا كه مظهر آن نماز است، فراموش كردن خدا و معنويت، حساب معنويت را از زندگى جدا كردن توجه و ذكر و دعا و توسل و توكل به خدا و محاسبات خدايى را از زندگى كنار گذاشتن و دوم: «و اتبّعوا الشّهوات»؛ دنبال شهوت‏رانى رفتن، دنبال هوس‏ها رفتن و در يك جمله دنياطلبى، به فكر جمع آورى ثروت، مال و التذاذ به شهوت دنيا، اينها را اصل دانستن و آرمان‏ها را فراموش كردن.


امام حسين عليه‏السلام در سيره و انديشه شهيدان 
شهيد مدرس

پدرم، سيد اسماعيل، اجداد طاهرين ما را سرمشق عبرت قرار مى‏داد و مى‏گفت: تسليم ناپذيرى در برابر زور و ستم را از جد شهيدمان سيدالشهداء بياموزيم. يزيد بن معاويه در مقابل بيعت، به آن حضرت مال و منال فراوان و زندگى آسوده وعده داد، ولى او در راه مبارزه براى حق و حقيقت و دفاع از ايمان و حقيقت خويش، آن وعده‏ها را ناديده گرفت و خون پاك خود و خانواده‏اش حتى نوجوانان و كودكان شيرخوار خانواده را فدا كرد. 
شهيد چمران
اى حسين عليه‏السلام ! در كربلا تو يكايك شهدا را در آغوش مى ‏كشيدى، مى‏بوسيدى، وداع مى ‏كردى. آيا ممكن است هنگامى كه من نيز در خاك و خون خود مى‏غلتم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذارى و عطش عشق مرا به تو و به خداى تو سيراب كنى؟... سرورم آمده ‏ام تا در ركابت عليه كفر و ظلم و جهل بجنگم، با همه وجود آمده‏ام. تاسوعاست. گروهى بزرگ از يزيديان با توپ‏ها و تانك‏ها و زره پوش‏ها و ماشين‏هاى زياد و سربازان فراوان در حركتند. حق با باطل روبه ‏رو شده است. دشمن، سيل آسا پيش مى ‏آيد و من مى ‏خواهم مثل يكى از اصحاب تو در كربلا بجنگم.

شهيد مطهرى
اگر شهادت حسين بن على عليه‏السلام صرفا يك جريان حزن‏آور مى ‏بود، اگر صرفا يك مصيبت مى ‏بود، اگر صرفا اين مى ‏بود كه خونى به ‏ناحق ريخته شده و به تعبير ديگر، صرفا نفله شدن يك شخصيت مى ‏بود، ولو شخصيت بسيار بزرگى، هرگز چنين آثارى را به دنبال خود نمى‏ آورد. شهادت حسين بن على عليه‏السلام از آن جهت اين آثار را به دنبال خود آورد كه نهضت او يك حماسه بزرگ اسلامى و الهى بود. از اين جهت كه اين داستان و تاريخچه، تنها يك مصيبت و يك جنايت و ستمگرى از طرف عده ‏اى جنايت‏گر و ستمگر نبود، بلكه يك قهرمانىِ بسيار بسيار بزرگ از طرف همان كسى بود كه جنايت‏ها را بر او وارد كردند.

شهيد آوينى
خون حسين عليه‏السلام و اصحابش، كهكشانى است كه بر آسمان دنيا راه قبله را مى ‏نماياند. بگذار اصحاب دنيا ندانند، كرم لجنزار چگونه بداند كه بيرون از دنيايى كه او تن مى ‏پرورد، چيست؟ زمين و آسمان او همان است و اگر او را از آن لجنزار بيرون كشند، مى ‏ميرد. امت محمد (ص) را آن روز جز حسين عليه‏السلام ملجأ و پناهى نبود. چه خود بدانند و چه ندانند، چه شكر آن نعمت بگزارند و چه نگزارند. واقعه عاشورا، دروازه‏اى از نور است كه آنان را از ظلم ‏آباد يزيديان به نورآباد عشق رهنمون مى‏شود... اگر نبود خون حسين عليه‏السلام ، خورشيد سرد مى ‏شد و ديگر در آفاق جاودانه شب نشانى از نور باقى نمى ‏ماند ... حسين، چشمه خورشيد است.


رابطه عاشورا و انقلاب اسلامى 
بررسى ادبيات سياسى رايج در روند انقلاب اسلامى، شعارها، سخنرانى‏ها، بيانيه‏ هاى انقلابيان و رهبران نهضت نشان مى ‏دهد كه از ميان عناصر مذهبى، فرهنگ عاشورا و نهضت امام حسين عليه‏السلام در اين زمينه نقش بسزايى ايفا كرده است. اين بحث از دو محور قابل بررسى است:

1. اثرگذارى فرهنگ عاشورا بر پيدايش انقلاب اسلامى

الف) اثرگذارى بر اهداف و انگيزه انقلابيان 
هدف و انگيزه مردم ايران از انقلاب اسلامى، نابودى ستم، استبداد و استكبار جهانى و برپايى حكومت عدل الهى و اجراى احكام اسلام به عنوان معروف و جلوگيرى از وابستگى به اجانب و بيگانگان به عنوان منكر بود. اينها همان انگيزه و هدف امام حسين عليه‏السلام از قيام عاشورا بود. اگر يزيد بن معاويه، تجاهر به فسق و فجور داشت، خاندان پهلوى نيز همان‏گونه عمل كردند. امام راحل رحمه‏الله درباره تأثير عاشورا بر اهداف و انگيزه‏هاى انقلاب اسلامى مى ‏فرمايد: «حضرت سيدالشهدا عليه‏السلام به همه آموخت كه در مقابل ظلم و ستم در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد».

ب) اثرگذارى بر رهبرى انقلاب 
وجود رهبرى حسين ‏گونه همچون امام خمينى رحمه ‏الله يكى از مهم‏ترين اثرگذارى ‏هاى نهضت عاشورا در پيدايش انقلاب اسلامى بود. مردم ايران، صلابت، شهامت، شجاعت، قاطعيت، سازش‏ناپذيرى، و روح حماسى امام‏ حسين عليه‏السلام را در شخصيت امام خمينى رحمه ‏الله متجلى مى ‏ديدند و شرايطى را كه امام حسين عليه‏السلام براى رهبر و حاكم جامعه اسلامى توصيف مى‏ كرد، در او مى ‏يافتند. شعار «خمينى، خمينى، تو وارث حسينى»، مبيّن اين امر است.

ج) اثرگذارى بر شيوه مبارزه 
در فرهنگ مكتب‏ هاى مادى نبايد مشت به نبرد با درفش برود، ولى مردم ايران تحت تأثير نهضت عاشورا، روحيه شهادت ‏طلبى امام حسين عليه‏السلام و اصحابش را در خاطره‏ ها تكرار كردند. امام خميني رحمه ‏الله مى ‏فرمايد: «كيفيت مبارزه كردن ـ اينكه قيام در مقابل يك حكومت قلدى كه همه جا را در دست دارد، با يك عده محدود بايد چطور باشد ـ حضرت سيدالشهدا به ملت آموخته است». تأثير فرهنگ مبارزه در عاشورا آن‏چنان زيبا در بيان امام خمينى رحمه ‏الله جلوه كرد كه با شكوه تمام فرمود: «خون بر شمشير پيروز است».

د) اثرگذارى از طريق زمان‏ها و مكان هاى عزادارى 
زمان‏هاى عزادارى امام حسين عليه‏السلام و مكان‏هاى عزادارى از قبيل مساجد، تكايا و خيمه ‏هاى عزادارى امام حسين عليه‏السلام ، مهم‏ترين زمان‏ها و مكان‏ها براى فعاليت نيروهاى انقلاب و بيدارى مردم از مفاسد حكومت پهلوى و سازمان‏دهى آنان براى راه‏پيمايى و فعاليت‏هاى انقلابى به شمار مى ‏آمد. اساسا در سال‏هاى اوج‏گيرى انقلاب اسلامى، در تاسوعا و عاشوراى حسينى، به كلى پايه‏هاى اساسى رژيم ستم‏شاهى، مى ‏لرزيد.

2. اثرگذارى فرهنگ عاشورا در پيروزى انقلاب اسلامى
با مرور دوره ‏هاى سرنوشت‏ ساز در پيروزى انقلاب اسلامى درمى ‏يابيم كه نقطه آغازين آنها، ايام عزادارى امام حسين عليه‏السلام و با الهام از آموزه‏ هاى نهضت عاشورا بوده است: 
الف) قيام 15 خرداد كه نقطه عطفى در تاريخ انقلاب شمرده مى‏شود، به دنبال سخنرانى شديد اللحن امام خمينى رحمه‏الله در بعد از ظهر عاشورا؛ يعنى 13 خرداد 1342 به وقوع پيوست. 
ب) 17 شهريور نيز يكى از برهه ‏هاى مهم انقلاب بود كه تحث تأثير عاشورا و فرهنگ آن شكل گرفت. امام خمينى رحمه‏الله مى ‏فرمايد: «هفده شهريور، مكرر عاشورا و ميدان شهدا، مكرر كربلا و شهداى ما مكرر شهداى كربلا و مخالفان ملت ما، مكرر يزيد و وابستگان او هستند». 
ج) اعلاميه تاريخى امام خمينى در روز 21 بهمن 1357 مبنى بر شكستن كودتا و حكومت نظامى رژيم، نوعى حماسه عاشورايى به شمار مى‏رفت. مردم تحت تأثير اين اعلاميه و فرمان حسين زمان خويش به خيابان‏ها ريختند و توطئه رژيم را در هم شكستند.

3. اثرگذارى فرهنگ عاشورا بر حفظ و تداوم انقلاب اسلامى 
فرهنگ عاشورا نه تنها عامل پيدايش اصل انقلاب و زمينه ‏ساز پيروزى آن در مراحل گوناگون بود، بلكه همين فرهنگ، عامل اساسى حفظ و تداوم انقلاب اسلامى به شمار مى ‏رفت. اگر انقلاب بخواهد تداوم يابد، روحيه شهادت ‏طلبى، آزادگى و شرف، عزت نفس و مبارزه با ستم بايد در عرصه ‏هاى مختلف سياست خارجى و داخلى حاكم باشد. امام خمينى رحمه ‏الله مى ‏فرمايد: «اين محرم را زنده نگه داريد. ما هرچه داريم از محرم است».

آسيب‏هاى جامعه اسلامى در عصر امام حسين عليه‏السلام 
1. آسيب ‏هاى اعتقادى و مذهبى
بررسى نحله ‏هاى فكرى و انديشه‏ هاى دينى نشان مى ‏دهد كه مهم‏ترين علل انحطاط و سقوط جامعه اسلامى پس از رحلت پيامبر اسلام صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله ، برداشت نادرست از دين و فهم غلط معارف اسلامى بوده است. چنين امرى سبب شد كسانى به مسند خلافت دست يابند كه دين را وسيله توجيه حكومت و اهداف فردى و قومى خويش مى ‏دانستند و براى توجيه حكومت خود به ترويج نوعى انديشه تقديرى و جبرگرايانه مى ‏پرداختند. بنابراين، هرگونه اعتراض و انتقاد عليه وضع موجود و حكومت اموى انتقاد و اعتراض به قدرت و مشيت الهى است. امام حسين عليه‏السلام با قيام خود، اولين اعتراض را به انديشه دينى رايج در جامعه زمان خود وارد مى ‏كند. پيش از انقلاب اسلامى نيز جامعه در زمينه عقايد الهى و مذهبى دچار آسيب‏هاى جدى بود. برداشت‏هاى دينى رايج به‏گونه‏ اى بود كه دين به هيچ‏يك از امور سياسى،اجتماعى و فرهنگى جامعه كارى نداشت و تنها امرى بود كه به برخى از عبادت‏ها و اعمال فردى ختم مى ‏شد. چنين برداشتى از دين به وسيله حكومت‏هاى باطل در ميان مردم رواج يافته بود كه به نظريه «جدايى دين از سياست» مى ‏انجاميد. رواج اين انديشه به دليل اينكه هرگونه مسئوليت اعتقادى و اجتماعى را از افراد سلب مى ‏كرد، با روحيه تسامح و راحت ‏طلبى نيز سازگارى داشت.
2. آسيب‏هاى سياسى و اجتماعى
پس از رحلت پيامبراعظم (ص) ، معيارها و ضوابط اسلامى از نظر سياسى و اجتماعى تحت‏الشعاع ارزش‏هاى قومى و نژادى قرار گرفت. بدين ترتيب، مهاجر بر انصار و قريش بر غيرقريش ترجيح داده شد و شايستگى افراد در تصاحب مناصب سياسى و اجتماعى فراموش شد.معاويه بر خلاف خلفاى پيشين، حكومت سلطنتى پر تجملاتى ايجاد كرده و تصميم گرفته بود حاكميت اسلامى را براى خاندان بنى ‏اميه، موروثى گرداند و بر خلاف سيره پيامبراعظم (ص) و خلفاى پس از او، پسرش يزيد را كه هيچ‏گونه شايستگى نداشت، به جانشينى خود منصوب كرد.در حكومت موروثى شاهنشاهى، سلطه بيگانگان نيز بر سر مردم سايه انداخته بود و حق و حقوق محرومان جامعه پاى ‏مال مى ‏گشت. 
3. آسيب‏هاى اقتصادى 
امام حسين عليه‏السلام پس از پنجاه سال كه از رحلت پيامبر مى ‏گذشت، با جامعه ‏اى كاملاً نابرابر روبه ‏رو بود كه در آن، از يك سو، قريش و وابستگان به دستگاه خلافت به‏ ويژه بنى ‏اميه به ثروت‏هاى كلان دست يافته بودند و از سوى ديگر، مردم در فقر و محروميت به سر مى ‏بردند. به اين ترتيب، نوعى از اشرافيت معنوى، معيارى شد براى كسب ثروت و مال بيشتر و ايجاد اشرافيت مادى. پس از آن، طبقه جديدى از ثروتمندان و اشراف با رنگ و لعاب اسلامى در جامعه به وجود آمدند و اصل عدالت اجتماعى در معرض تهديد قرار گرفت. اگرچه عوامل متعددى در سقوط ارزش‏ها و معيارهاى اسلامى در جامعه نقش داشتند، ولى هيچ‏يك از آنها به اندازه رواج روحيه دنياطلبى و رغبت به مال‏اندوزى مؤثر نبوده است.ايجاد هسته ‏هاى سرمايه ‏دارى در ايران به وسيله نظام شاهنشاهى نيز سبب شد تا وابستگان به دربار و دست‏نشاندگان شركت‏هاى چندمليتى با استفاده از پول نفت به ثروت‏هاى كلان دست يابند و به اين وسيله به چپاول ثروت‏ها و استثمار اقشار ضعيف جامعه بپردازند. 
4. آسيب‏هاى فرهنگى و اخلاقى
پس از رحلت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با بازگشت فرهنگ بدوى و هواهاى نفسانى، دوباره روحيه برترى‏جويى و مال‏اندوزى و راحت‏طلبى بر جامعه اسلامى چيره شد. هنگامى كه بنى‏اميه حاكميت يافتند، به تدريج، ارزش‏ها و اصول اخلاقى اسلام از جامعه حذف شد و قيام امام حسين عليه‏السلام وقتى آغاز شد كه امويان آشكارا به هتك حرمت ‏هاى الهى مى ‏پرداختند. حكومت فاسد و وابسته شاهنشاهى نيز با توجه به نوعى از خودباختگى فرهنگى و فرنگى‏مآبى كه دچار آن شده بود، به تخريب ارزش‏هاى اخلاقى و فرهنگى جامعه پرداخت و جامعه را لهو و لعب و هرزگى فراگرفته بود.

انقلاب اسلامى، الهامى از قيام امام حسين عليه‏السلام 
1. اصلاح انديشه دينى و تغيير نگرش مردم نسبت به دين 
صلاح و فساد هر جامعه به صلاح و فساد انديشه دينى در آن جامعه مربوط مى ‏شود. از آنجا كه جامعه اسلامى در زمان امام حسين عليه‏السلام دچار نوعى نگرش سطحى نسبت به دين شده بودند، امام حسين عليه‏السلام ، به عنوان مظهر اسلام محمدى با قيام خود مى ‏خواست تا بر تفسيرها و برداشت‏ هاى رايج از دين، خط بطلان كشد و از شيوه امر به معروف و نهى از منكر به اصلاح دين جدش بپردازد؛ زيرا يقين داشت امر به معروف و نهى از منكر هنگامى كه مبتنى بر فهم صحيح از دين باشد و از سيره نبوى و علوى؛ يعنى معيارهاى خالص اسلام سرچشمه بگيرد، جامعه را از حالت سكون و ايستايى خارج مى ‏سازد.امام خمينى رحمه ‏الله نيز به پيروى از مكتب آرمانى سيدالشهدا عليه‏السلام ، اصلاح انديشه ‏هاى دينى را سرلوحه نهضت اسلامى قرار داده بود و با رد مسئله جدايى دين از سياست، برداشت‏هاى غلط و رايج از دين را زدود و اسلام را دين اجتماعى معرفى كرد كه بايد در عرصه‏هاى گوناگون سياسى، اجتماعى و اقتصادى متجلى گردد.

2. نفى سازش با حكومت جور 
سكوت در مقابل حكومت باطل و بى ‏اعتنايى نسبت به وضع موجود جامعه، به نهادينه شدن و ثبات هرچه بيشتر معيارها و ارزش‏هاى ضددينى مى ‏انجامد و به قدرت‏هاى جابر، مشروعيت اجتماعى و سياسى مى ‏بخشد. هنگامى كه معاويه برخلاف سيره رسول اللّه‏ از امام براى خلافت موروثى خاندان بنى ‏اميه و جانشينى فرزندش يزيد بيعت خواست، با مخالفت ايشان روبه ‏رو شد و محال است شخصيتى كه اسوه اسلام محمدى است، به چنين ذلتى تن دهد و بر اسلام تقلبى، مهر تأييد نهد. امام خمينى رحمه ‏الله نيز با پيروى از امام حسين عليه‏السلام ، در مقابل حكومت جور، همه مصيبت‏ها را تحمل كرد و با ايستادگى و سازش ‏ناپذيرى خود، مشروعيت اجتماعى و سياسى نظام شاهنشاهى را زير سؤال برد.

3. اهميت دادن به نقش مردم 
امام حسين عليه‏السلام براى نقش مردم و مشاركت آنها در قيام اسلامى اهميت ويژه‏اى قائل بود. دعوت مردم كوفه از امام حسين عليه‏السلام را مى ‏توان پديده ‏اى اجتماعى دانست كه از قيام امام ناشى شد و در شكل و هيأت قيام تأثير داشت. امام براى اتمام حجت به طرف آن شهر حركت كرد تا به نداى مردم كه ايشان را به يارى طلبيده بودند، پاسخ گفته باشد. در قيام تاريخى ايران عليه حكومت پهلوى نيز مشاركت مردم نقش تعيين‏ كننده ‏اى داشت. امام خمينى رحمه ‏الله ، با الهام از انقلاب حسينى و با پشتوانه آگاهانه مردم، در راه اصلاح جامعه قدم گذاشته و با پشتوانه مردم، در برابر طاغوت ايستاد.

4. تشكيل حكومت اسلامى 
اسلام، دين جامعى است و اجراى اصول اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى آن بدون تشكيل حكومت ممكن نيست. برخى از علماى اسلام بر اين عقيده ‏اند كه مهم‏ترين انگيزه امام حسين عليه‏السلام از انجام اين قيام، ايجاد حكومت اسلامى بوده است. امام خمينى رحمه‏ الله نيز با پيروى از سيره امام حسين عليه‏السلام ، تشكيل نشدن حكومت حق را از مهم‏ترين و ريشه‏ دارترين آسيب‏ هاى جامعه اسلامى مى ‏دانست و بهترين راه تصحيح جامعه از نظر ايشان اين بود كه «توده‏ هاى آگاه وظيفه‏شناس و دين‏دار اسلامى متشكل شده، قيام كنند و حكومت اسلامى تشكيل دهند».

5. تبيين و احياى ارزش‏هاى اسلامى 
اسلام، در بردارنده ارزش‏ها و هنجارهايى است كه در صورت اشاعه آنها، اعضاى جامعه از درون متحول مى ‏گردند و هر يك از اعمال فردى و اجتماعى آنها، معانى خاص و شيوه ‏هاى ويژه‏اى پيدا مى‏ كنند.قيام امام حسين عليه‏السلام در سال 60 هجرى، نمايشگاه اين ارزش‏هاى متعالى بود و فرزند پيامبر، با چنين نهضتى، پويايى و تحرك‏آفرينى دين حضرت محمد (ص) را براى هميشه در تاريخ ثبت كرد. امام خمينى رحمه‏ الله نيز با اقتدا به امام حسين عليه‏السلام توانست به احياى اين ارزش‏ها در جامعه اسلامى بپردازد. برخى از اين ارزش‏ها عبارتند از:


- ايمان به جهاد فى سبيل الله و احياى روحيه مجاهده و مبارزه
- احياى روحيه شهادت‏ طلبى «و لاتحسبن الذين قتلوا...»
- مقاومت و پشتكار و پايدارى در مبارزه «فاستقم كما امرت»
- احياى روحيه آزادگى و ذلت‏ناپذيرى «هيهات منا الذلة»
- شجاعت و شهامت و پرهيز از مصلحت ‏انديشى و راحت‏ طلبى 
- احياى روحيه برادرى و برابرى
- احياى امر به معروف و نهى از منكر و ديگر امور عبادى مثل: نماز، روزه، دعا 
- احياى جنبه ‏هاى اخلاقى، مروت، ايثار و... .

عاشورا و دفاع مقدس 
آنچه سبب مى ‏شد سيل نيروى عظيم انسانى به جبهه‏ هاى جنگ تحميلى سرازير مى ‏شود و فتح الفتوح‏ ها بيافريند، مى ‏آفريد درس‏هاى آموخته شده از كربلا و مكتب شهادت بود. فرهنگ عاشورا و الهام از اسوه ‏هاى كربلايى، حتى در وصيت‏نامه ‏ها، پيشانى ‏بندها، شعارها، سرودها، نوحه‏ ها، تابلوهاى جبهه، رمز عمليات و مجالس ختم شهيدان متجلى بود. عبارت‏هايى مانند: مسافر كربلا، زاير كربلا، يا زيارت يا شهادت، هيهات منا الذله، كل يومٍ عاشورا، يااباعبدالله و... هميشه زينت‏بخش پيشانى ‏بندهاى رزمندگان بود.هم‏چنين نام‏گذارى برخى از عمليات‏ها از نهضت عاشورا الهام گرفته شده بود. عمليات محرم، مسلم بن عقيل، عاشورا، ثارالله، كربلاى يك تا ده و... از اين نمونه ‏هاست. انقلاب اسلامى ايران و دفاع مقدس در اهداف، انگيزها، شيوه مبارزه، روش‏هاى دفاع، روحيه مردم و شهادت‏ طلبى الهام گرفته از عاشوراست و تا پايان نيز به اين فرهنگ وفادار مى ‏ماند.


محورهاى پيشنهادى در زمينه اثرگذارى فرهنگ عاشورا و نمودهاى عينى آن بر نهضت امام خمينى رحمه ‏الله


1. اثرگذارى سياسى 
الف) پيوند دين و سياست 
ب) اطاعت از رهبرى 
2. اثرگذارى اجتماعى 
الف) اصلاح اجتماع 
ب) اجراى عدالت اجتماعى و مبارزه با منكرات 
3. اثرگذارى فرهنگى 
الف) آزادگى و كرامت انسان‏ها 
ب) نماز اول وقت 
4. اثرگذارى اخلاقى 
الف) اخلاص 
ب) فداكارى در راه حفظ اسلام 
ج) شجاعت


محورهاى پيشنهادى در زمينه توطئه‏هاى دشمنان اسلام و انقلاب براى منحرف كردن جامعه امروز


- ايجاد شبهه در اصول مسلّم انقلاب اسلامى مانند ولايت فقيه 
- رواج شك و ترديد نسبت به خدا، دين و احكام اسلامى 
- تهاجم فرهنگى عليه مقدسات دينى و ارزش‏هاى اسلامى؛ كم رنگ كردن امربه معروف و نهى از منكر 
- تلاش براى گسترش فساد و رواج زمينه‏هايى براى نابودى طيبات و جاى‏گزينى خبايث 
- تهديد وحدت اسلامى و دامن زدن به اختلاف‏هاى داخلى و جناح‏بندى‏هاى سياسى 
- زير سؤال بردن اصول مسلّم قانون اساسى


ـ راه‏هاى مقابله با توطئه دشمنان در جامعه امروز با الهام‏گيرى از واقعه عاشورا


1. گسترش تعليم و تربيت دينى و تعميم تبليغات مذهبى 
2. ايجاد روحيه گذشت و جانبازى در راه دين 
3. گسترش و نهادينه‏سازى عنصر بصيرت 
4. احياى فريضه امر به معروف و نهى از منكر 
5. پاى‏بندى و وفادارى به ولايت فقيه 

منبع:سایت شبیر

 





نوشته شده در تاريخ دوشنبه 14 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر
.: Weblog Themes By Rasekhoon:.