زيارت اربعين امام حسين(ع) يكي از نشانه هاي شيعه است. مرحوم شيخ طوسي(ره) در اين باره روايتي را از امام حسن عسكري(ع) نقل كرده اند: «علامت مؤمن (شيعه) پنج چيز است: نماز 51 ركعتي (17 ركعت واجب و 34 ركعت مستحبي و نافله)، زيارت اربعين، انگشتر در دست راست، پيشاني را در سجده بر خاك نهادن و بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن.» (تهذيب الاحكام، ج 6، ص 52؛ مصباح، كفعمي، ص 648.) در روز اربعين، جابر بن عبدالله انصاري صحابه گرانقدر پيامبر اكرم(ص) به كربلا آمد و به نقل مرحوم كفعمي اولين زائر قبر مطهر امام حسين(ع) مي باشند. اما اين كه آيا در اين روز حضرت زينب(س) و ساير بازماندگان حادثه غمبار عاشورا، به كربلا بازگشته اند و زيارت كرده اند، محل ترديد و تأمل است و ميان دانشمندان نظر يكساني وجود ندارد. زيارت اربعين را جناب صفوان از امام صادق(ع) نقل كرده اند و مرحوم شيخ طوسي(ره) در مصباح المتهجد (صص 788-790) و مرحوم كفعمي در المصباح (صص 648-650) و ... نقل كرده اند كه در آن معارف بلندي آمده است و در اين نوشتار مختصر، به اجمال به شرح برخي از آن موارد پرداخته مي شود: - در بخش اول زيارت، سلام آغازين اين زيارت نامه همانند ساير زيارت نامه هاي وارد شده، بر پيامبران برگزيده خداوند و امامان(ع) است و اين خود ادب بزرگي است كه در تمامي زيارات، به آن سفيران هدايت سلام داده مي شود چون تمامي پيامبران حامل خط نوراني بندگي خداوند اند و بايد آن بزرگان را گرامي داشت. - در بخش دوم زيارت، معرفي امام حسين(ع) و هدف و فلسفه قيام: «و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة ... ؛ كسي كه نهايت تلاش را در دعوت مردمان براي هدايت به اكر برد و براي آنان به هر نحو ممكن خيرخواهي كرد تا آن جا كه در نهايت خون خويش و جان عزيزش را براي بيداري مردم از ناداني و گمراهي فدا كرد. - بخش سوم زيارت درباره لشكريان مقابل امام حسين(ع) عبارت بودند از مردماني، دنيا طلب، دين به دنيا فروش، پيروان طاغوت و هوسران، اهل اختلاف و نفاق و گروهي جهنمي: «قد توازر عليه من غرته الدنيا و باع حظه بالارذل الادني و شري آخرته بالثمن الاوكس... .» - در بخش چهارم زيارت آمده است: «أشهد أنك كنت نوراً في الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره ... .» اين فراز عمق ايمان شيعه به خداوند سبحن را ابراز مي دارد و هم اوج پاكي و طهارت امامان شيعه را در حالي كه مخالفان ائمه اطهار(ع) و غاصبان خلافت علي(ع) هيچكدام، اين ويژگي نوراني را ندارند و اين افتخار بزرگي است. اگرچه اين دعا و زيارت، كوتاه است اما معاني بلندي را القاء مي كند. پس در راه ترويج و فرهنگ زيارت ائمه اطهار(ع) كه چون خورشيدي فروزان بر بام قرون به هدايت و بيدارگري مردم و شكوفايي انديشه بشريتند، بايد بيشتر كوشيد و چنان بايد به ستايش آنان سخن گشود كه شايسته آنان است.زيارت اربعين
ادامه در ادامه مطلب
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبيبِهِ؛ سلام بر ولى خدا و دوست او اَلسَّلامُ عَلى خَليلِ اللَّهِ وَ نَجيبِهِ ؛ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكُرُباتِ وَ قَتيلِ الْعَبَراتِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ الْفاَّئِزُ بِكَرامَتِكَ اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَيْتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَاَعْطَيْتَهُ مَواريثَ الاَْنْبِياَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِياَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى؛ وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ سَيِّدِ الاَْوْصِياَّءِ اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمينُ اللهِ وَابْنُ اَمينِهِ عِشْتَ سَعيداً وَ مَضَيْتَ حَميداً وَ مُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِاللهِ وَ جاهَدْتَ فى سَبيلِهِ حَتّى اَتيكَ الْيَقينُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ. اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّينِ وَ اَرْكانِ الْمُسْلِمينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ، وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْيا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِاِيابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرايِعِ دينى وَ خَواتيمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ، وَ اَمْرى لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى يَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَرْواحِكُمْ، وَ اَجْسادِكُمْ وَ شاهِدِكُمْ وَ غاَّئِبِكُمْ وَ ظاهِرِكُمْ وَ باطِنِكُمْ. آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
سلام بر خليل خدا و بنده نجيب او
سلام بر بنده برگزيده خدا و فرزند برگزيدهاش
سلام بر حسين مظلوم و شهيد
سلام بر آن بزرگوارى كه به گرفتاريها اسير بود و كشته اشكِ روان گرديد
خدايا من به راستى گواهى دهم كه آن حضرت ولىّ (و نماينده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزيدهات و فرزند برگزيدهات بود كه كامياب شد
به بزرگداشت تو، گراميش كردى به وسيله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزيدى او را به پاكزادى
و قرارش دادى يكى از آقايان (بزرگ) و از رهروان پيشرو و يكى از كسانى كه از حق دفاع كردند
و ميراثهاى پيمبران را به او دادى و از اوصيائى كه حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى
او نيز در دعوت مردم جاى عذر و بهانهاى (براى كسى) نگذارد و بيدريغ خيرخواهى كرد و جان خود را در راه تو داد
تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد كه همدست شدند بر عليه آن حضرت كسانى كه دنيا فريبشان داد.
و فروختند بهره (كامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچيزى و بداد آخرتش را در مقابل بهائى اندك و بى مقدار و بزرگى كردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون كردند،
و تو و پيامبرت را به خشم آوردند
و پيروى كردند از ميان بندگانت آنانى را كه اهل دو دستگى و نفاق بودند و كسانى را كه بارهاى سنگين گناه به دوش مىكشيدند
و بدين جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (كه چنان ديد) با شكيبائى و پاداش جوئى با آنها جهاد كرد تا خونش در راه پيروى تو ريخت و حريم مقدسش شكسته شد
خدايا آنان را لعنت كن به لعنتى وبال دار و عذابشان كن به عذابى دردناك
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصياء
گواهى دهم كه به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانتدار اويى سعادتمند زيستى و ستوده از دنيا رفتى
و گمگشته و ستمديده و شهيد درگذشتى و نيز گواهى دهم كه خدا به راستى وفا كند بدان وعدهاى كه به تو داده،
و به هلاكت رساند هر كه را كه دست از ياريت برداشت و عذاب كند كسى كه تو را كشت و گواهي دهم كه تو به خوبى وفا كردى به عهد خدا،
و جهاد كردى در راه او تا مرگت فرا رسيد خدا لعنت كند كسى كه تو را كشت
و خدا لعنت كند كسى كه به تو ستم كرد و خدا لعنت كند مردمى كه شنيدند جريان كشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،
خدايا من تو را گواه مىگيرم كه من دوست دارم هر كه او را دوست دارد و دشمنم با هر كه او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدايت اى فرزند رسول خدا.
گواهى دهم كه تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحمهايى پاكيزه
كه آلودهات نكرد اوضاع زمان جاهليت به آلودگيهايش و در برت نكرد از لباسهاى چركينش
و گواهى دهم كه به راستى تو از پايههاى دين و ستونهاى محكم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ايمان هستي
و گواهى دهم كه تو به راستى پيشواى نيكوكار با تقوا و پسنديده و پاكيزه و راهنماى راه يافتهاى
و گواهى دهم كه همانا امامان از فرزندانت روح و حقيقت تقوا و نشانههاى هدايت
و رشتههاى محكم (حق و فضيلت) و حجتهايى بر مردم دنيا هستند و گواهى دهم كه من به شما ايمان دارم
و به بازگشتتان يقين دارم با قوانين دينم و عواقب كردارم و دلم تسليم دل شما است
و كارم پيرو كار شما است و ياريم برايتان آماده است تا آن كه خدا در ظهورتان اجازه دهد
پس با شمايم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روانهاى شما
و پيكرهايتان و حاضرتان و غائبتان و آشكارتان و نهانتان.
آمين اى پروردگار جهانيان.

