احیای امر به معروف و نهی از منكر
از پیامهای سالار شهیدان در نهضت عاشورا نشر امر به معروف و نهی از منكر و احیای این عزم ملّی بود. معروف یعنی چیزی كه عقل و نقل (قرآن و روایات) او را به رسمیت میشناسند؛ خلاف منكر كه پیش عقل و نقل، نكره و ناشناس است و او را به رسمیت نمیشناسند.
امر به معروف و نهی از منكر از وظایف اختصاصی حوزههای علمیه نیست؛ چون كار اختصاصی آنها تعلیم و تزكیه است. همچنین از اختیارات دانشگاهها نیست؛ زیرا كار ویژهٴ آنها دانشوری و نشر اندیشه و دانش است. نیز در قلمرو آموزش و پرورش نیست؛ چون كار مخصوص آنها پرورش و تربیت نوسالان و جوانان است. امر به معروف و نهی از منكر، امری ملّی، مصمّم و جزمی است كه با عزم همهٴ مردم همراه است.
امر به معروف، از جایگاه قدرت سخن گفتن است، نه سخنرانی و موعظه و اندرز یا مقالت نوشتن كه این امور آسان و فراوان است. امر به معروف، صدور و دستور و جلوگیری عملی از نارواییها و زشتیهاست.
همهٴ مردم، أعم از حوزویان و دانشگاهیان، مسؤولان آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و آحاد مردم موظّفند كه از جایگاه قدرتْ جلوی زشتیها را بگیرند؛ لیكن آن بخشهای حسّاس اجرای این فرمان الهی مانند ضرب و جرح، به دست هیأت حاكمه است و بخشهای اعتراض آمیز آمرانهٴ آن به عهدهٴ عزم ملّی است.
حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ كس نباید در جامعهٴ اسلامی از خود سلب مسؤولیت كند و بگوید: به من چه! یا دیگری را مسؤول نداند و به او گوید: به تو ربطی ندارد و با مال خودم گناه میكنم و بزه و تباهی مربوط به خودم است. آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مسؤولیت عمومی برای آن است كه انسان دارای حیثیت جمعی است. اثبات وجود برای جامعه كار آسانی نیست؛ امّا حیثیت جمعی را برای هر فرد میتوان تثبیت كرد. انسان، هم حیثیت فردی و هم حیثیت اجتماعی دارد و چون حیثیت جمعی دارد، به دیگران وابسته است.
آنگاه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از باب تشبیه معقول به محسوس، جریان فرمان دهی امر به معروف و نهی از منكر را چنین تبیین كردند: افراد جامعه مانند سرنشینان یك كشتیاند كه با آب و خطر مرگ و غرق شدن روبهروست. اگر یكی از مسافران این كشتی به همراه خود تیشه یا ارّهای ببرد و بر اثر غفلت با آن تیشه زیر صندلی خود را سوراخ كند و در برابر اعتراض دیگران به وی كه چه میكنی، بگوید: زیر صندلی خود را سوراخ میكنم و به شما ارتباطی ندارد و افراد ساده لوح هم كاری به او نداشته، بگویند: زیر صندلی خود را با تیشهٴ خود سوراخ میكند و كاری با ما ندارد و او را رها كردند، زیر صندلی او شكاف برمیدارد و از شكاف آن، آب دریا وارد كشتی میشود و تعادل آن را به هم میزند؛ آنگاه كشتی به همراه همهٴ مسافران خود به كام دریا فرو خواهد رفت و همگان میمیرند.
امّا اگر به او بگویند: اگر میخواهی زیر صندلی خود را سوراخ كنی، برو در جایی زندگی كن كه در آن جا تنها باشی و تنها زندگی كنی. كرهٴ زمین زندگیاش جمعی است؛ چون اگر چنین كاری كردی آب دریا به درون كشتی میآید و همه را به كام مرگ فرو میبرد. بنابراین، اگر تیشه را از دست او گرفتند، همگان نجات مییابند؛ وگرنه همه میمیرند. اگر مردم بگویند: به ما ربطی ندارد، همه هلاك میشوند؛ امّا اگر بگویند: ما مسؤولیم و این عزم ملّی است و تیشه را از خرابكار بگیرند، در این صورت همگان به ساحل مقصد و مقصود میرسند.
از این جا معلوم میشود كه امر به معروف و نهی از منكر، جنبهای دارد كه نمیگذارد سیاستبازان وارد صحنه شوند. اگر امر به معروف و نهی از منكر ترك شود، افراد شرور والی مردم میگردند؛ آنگاه ولایت فقیه عادل مطرح نخواهد بود، بلكه سرپرستی سفیه و فاسق پذیرفته میشود. در اینحال، مردانِ برجسته دعا میكنند و مستجاب نمیشود.

