دو عامل نهضت اباعبدالله را در طول تاريخ همواره آسيب ميزند: اول از ناحيه دشمنان كه نميخواستند اين نهضت رشد كند و دوم: دوستاني هستند كه بر اساس غفلت و جهل با نهضت حسيني برخورد ميكنند؛ نهضت اباعبدالله يك دستگاه پاك و منزه است كه آلودگي را بر نميتابد ممكن است مدتي كسي بخواهد با اين نهضت بازي كند، اما اگر آلودگي ادامه يابد عظمت مقدس اين نهضت او را كنار ميزند و بازي كردن با اين نهضت جايي ندارد.
حرفهاي لغو و سخناني كه موجب وهن اين نهضت ميشود، نبايد از بيان مبلغان گفته شود؛ عدهاي نهضت عاشورا را تنها در حد احساسات و عواطف خلاصه ميكنند و چهره اباعبدالله و ابوالفضل العباس و علي اكبر (ع) و ديگر شخصيتهاي بزرگ عاشورا را در يك مدل طبيعي و مادي ارزيابي ميكند، آنها چون توان اين را ندارند، مدلهاي ملكوتي و نگرشهاي عقلاني را در جامعه ارائه كنند، اين معارف را از ملكوت به ملك تنزيل ميدهند و سخن از چشم و لب و گونه ميكنند، نهضت عاشورا نهضت ملكوتي است و نبايد شعر و مطلبي بگوييم كه موجب نقص و تنزل اين نهضت باشد.
توصيه اي كه امام حسين (ع) به اهلبيت (ع) نمود اين بود: به گونهاي حرف نزنيد كه موجب پايين آمدن قدر و منزلت قيام ما گردد و مبادا صدقه قبول كنيد و مبادا مسائل مالي را مطرح كنيد در نهضت اباعبدالله هم كساني كه با عزت و با صلابت باشند، قطعا اباعبدالله اين عزت را براي ايشان تأمين خواهد كرد.
و نکته ی دیگر اینکه؛ مرسوم است اهل علم و روضه خوان ها در بالاى منبر مطالب را از روى كتاب نخوانند، و اين خلاف احتياط است ، مخصوصا در نقل روايات و به خصوص در ماه رمضان .
مى شنيديم كه مرحوم آقاى حاج شيخ عباس قمى هنگامى كه در مشهد اقامت داشت در بالاى منبر از روى كتاب مى خوانده ، ولى در نجف اشرف بدون كتاب منبر مى رفته است .
آقا شيخ مهدى واعظ خراسانى ( رحمه الله ) معروف كه در اين كار متبحر بود، و در زمان رضا پهلوى از ايران خارج شده بود، و در مدرسه ما حجره داشت . بعد از هفتاد سال سابقه ى كار، براى رفتن به منبر، مقيد به مطالعه بود، مانند مدرسى كه مى خواهد درس بدهد!
هيچ كارى نيست كه احتياط در آن پشيمانى در پى داشته باشد.