محرم در ايران 
دامغان 
در حسينيههاي دامغان از ششم ماه محرم مراسم ويژهاي تا روز عاشورا برگزار ميشود 
عزاداران حسيني تمام علمها را سبزپوش و سياهپوش ميکنند و اين کار با بستن پارچهها و دستمالهاي نذري انجام ميشود 
دستههاي سينهزني در شب تاسوعاي حسيني گهواره نمادين حضرت علياکبر (ع) را با خود حمل ميکنند . در شهر نحلي در تکيه دباغان وجود دارد که قدمتي طولاني دارد و گفته ميشود آب آن را به محل آورده است . مردم آن را با پارچه مخمل سياهپوش ميکنند و بيرون ميآورند . زنان نيز عزاداري مخصوص خود را دارند که به (عشوري ) معروف است . اين مراسم از هفت صبح شروع ميشود و دو ساعت ادامه دارد 
مازندران 
نواي غمين کرنا در روستاهاي غرب مازندران ، نشانهاي است از دعوت براي حضور در مراسم عزاداري به عدهاي متشکل از پنج تا هفت نفر کرناچي به خصوص شبهاي تاسوعا و عاشورا در حياط مسجد دمبهدم هم ميدهند و نوايي در رثاي امامحسين (ع) سر ميدهند 
دونفر از آنها آهنگ اصلي را با دميدن در کرنا مينوازند و ديگر کرناچيان از آن دو پيروي ميکنند . آنان تا زماني که خستگي برايشان چيره نشده به اين کار ادامه ميدهند 
چک چکو در استبهال (استان فارس ) 
عصر عاشورا در استبهال حالوهوايي ويژه دارد . مردم اين شهر مانند ديگر عاشقان در مناطق مختلف کشور به شيوه خود مراسم عزايحسين(ع) را برگزار ميکنند . برگزاري آيين چک چکو در استبهال از دير باز در اين روزها مرسوم بوده و نوعي نمايش مذهبي است 
عزاداران با در دست گرفتن دوسنگ (يا دو چوب ) به دور فردي که نوحه ميخواند حلقه ميزنند و با آهنگ او دستها را بالاي سر ميبرند ، دو بار سنگها را به هم ميزنند و سپس از خم شدن ، دوباره آنها را بين پاها به يکديگر ميزنند . پس قدمي به جلو و بعد قدمي به عقب بر ميدارند . در همين حال مرثيهخوان به نوحه خود ادامه ميدهد و عزاداران بيت اول نوحة او را تکرار ميکنند 
نان نذري عباس علي در آران و بيدگل (کاشان ) 
مردم آران و بيدگل در شب تاسوعايعزاداري سالار شهيدان ديگهاي نذري ترحلوا بر پا ميدارند و پاي اين ديگها حاجت ميطلبند . صبح هنگام عزاداران و دستهها با اين ترحلوا و ناني که مردم روز تاسوعا به نام حضرتابوالفضلالعباس(ع) ميپزند و به آن نان عباس علي ميگويند پذيرايي ميشوند 
غذاي سنتي آران ، گوشت و لوبياست که در روزهاي عزاداري ، عدهاي ا زمردم با اين غذا نذري ميدهند 
رونق سقا خانه هاي بروجرد 
رسم برپايي سقاخانهها در ماه محرم ، بروجرد را آماده پذيرايي از سوگواران حسيني ميکند. با شروع ماهمحرم خانوادههاي عاشق حسين (ع) و خاندانش اتاقي را در منزل سرتاسر با پارچه سياه ميپوشانند و با آيات قرآني مزين ميکنند . همچنين منبري چوبي در بالاي اتاق ميگذارد که روي آن تعدادي چراغ به ياد امام حسين (ع) و ياران باوفايش روشن شده است ، با غروب خورشيد و آمدن شب ، در منازل باز گذاشته ميشود و پرچمي سياه و سبز به نشان آماده بودن سقاخانه ، مردم را دعوت به آمدن به داخل ميکند. مردم نيز از اين سقاخانه به آن سقاخانه ميروند و در مدح امامحسين(ع) اشعاري ميخوانند . گاه زنان در گروههاي جداگانه خود به سقاخانهها سري ميزنند ، نذر ميکنند و حاجت ميطلبن 
يکي از نکات جالب اين است که رسم بوده مردم هنگام ورود به سقاخانه با صداي بلند بپرسند : «قليچه يا قولوچه ؟» در صورت شنيدن کلمه « قليچه » اذن دخول داشتند و اگر ( قولوچه ) پاسخ سوال بود حکايت از آمادگي نداشتن مهمان بود . به همين دليل به سقاخانه، «قليچ » هم ميگويند و هنگامي که عزاداران وارد سقاخانه ميشدند به جاي سلام ميگفتند: 
«برقاتلان سيدالشهدا لعنت » و جواب ميشنيدند «بش باد » سينه زني ، مداحي ، مرثيهخواني و دعا و نذر و حاجتخواني از رسوم ديگر اين شب در شهر بروجرد است 
سوختن لالههاي کرمانشاه در تکايا 
تکيههاي متعدد از دوران قاجار درکرمانشاه برپا شده که عزاداريماهمحرم اکثرا در آنها انجام ميشود . با شروع ماه محرم ، تکايا به چلچراغ و لالههاي روشن مزين ميشوند تا مراسم عزاداري با شکوه بيشتري برگزار شود 
پارچههاي سياه ، آيات قرآني و اشعار مذهبي بر در و ديوار تکايا آويزان و پرچمها بر سر در مغازهها نصب ميشون هيأتهاي مختلف از اول ماه محرم تا شب نهم در مساجد به روضهخواني و سينهزني ميپردازند . روز عاشورا همه دستهها از محلههاي مختلف با علمها وکتلها به سوي مزار شهدا ميروند دور تا دور کتل پير مردان ، اشعاري در رثاي امامحسين (ع) ميخوانند و پشت سر آنان زنان آرام عزاداري ميکند. شبيهخواني ، تعزيه ، اطعام و حمل گهواره نمادين حضرت علياصغر (ع)از ديگر مراسم رايج در کرمانشاه است 
سيرجان 
اعتقادات : سه روز قبل از محرم را شهادت حضرت مسلم (ع) و سه روز بعد از صفر را پرسة پيامبراکرم(ص) دانسته و کارهايي را که با عزاداري مغاير بود انجام نميدادند بنابراين اصلاح سروصورت ورنگ و حنا گذاشتن از بيست وهفتم ذيحجه تا چهارم ربيع الاول انجام نميشد و اين عقيده در بين زن و مرد پابرجا بود 
وظايف مسئولين مجالس روضه خواني : اموري از قبيل برپايي چادر ، تأمين فرش و ظرف تهيه موادغذايي براساس ايام روضهخواني و نذورات کارگران هرساله ، مستقيما زير نظر مسئول انجام ميگرفت 
وسايل پذيرايي : از سالهاي گذشته در چنين مجالسي به وسيلة چاي ، دم کردة قهوه ، قليان ، گلاب ودر بعضي از مجالس صبحانه از مستمعين پذيرايي ميشود که مسئولين در تهية اين وسايل کوتاهي نميکنند 
قهوه : از ضروريات اين مجالس دم کرده قهوه است که با مخلوطي از پودر قهوه و گشنيز و شکر و هل وگلاب آماده ميشود و در بين مستمعين توزيع ميگردد . پودر قهوه به اندازة کافي قبل از محرم تهيه ميگردد 
گلاب : لازمة مجلس روضه خواني ،گلاب است که در فصل گل به ميزان احتياج تهيه ميگردد 
کندر : در گذشته قبل از شروع مجلس قطعات کندر را در آتش ميريختند و اصطلاحا «بوي خوش » بر پا ميکردند و بر اين عقيده بودند در هر جلسهاي که بوي خوش متصاعد شود ملائکة آسماني در آنجا جمع ميشوند و دعاي خير مينمايند «اخيرا اين سنت هم منسوخ شده است » 
ترشي بادمجان : در سفرههاي غذاي مجالس روضه خواني قديمي ترشي بادمجان به چشم ميخورد که قبل از محرم به ميزان احتياج تهيه ميگردد 
گيلان 
ازاول محرم ، مراسم عزاداري برپا ميشود . مردم ، مختارند به هر مجلس عزا که مايل باشند بروند ولي اغلب مردم به مساجد و تکاياي محلة خودشان ميروند و معمولا ساعات برگزاري روضه را طوري ترتيب ميدهند که همه بتوانند درک فيض بيشتريکنند 
در خانه يا مسجدي که (صبحها روضه ميگذارند ) به همه افراد شرکت کننده ، صبحانه ، چاي شيرين وکمي نان (مخصوصا نان تميجون tamigoon = نان لاکو ) ميدهند 
روضهخوانها ده روز اول ماه محرم را به شهادت مسلم بن عقيل و دو طفلان مسلم ، حربن يزيد رياحي ، علياکبر ، علي اصغر ، قاسم ، ابوالفضل عباس وحسينبنعلي وداع مي کنند ودربارة فضايل و هر يک در همان روز ، سخنراني و در پايان نيز اشارهاي به شهادت حضرت حسين بنعلي (ع) ميکنند 
شب عاشورا 
اغلب مردم تا صبح نميخوابند و در تکايا و مساجد عزاداري ميکنند و معتقدند که در شب قتل امام حسين(ع) ، خوابيدن حرام است .دستههاي سينه زن وزنجير زن تا صبح از اين تکيه به آن مسجد ميروند و بر اين عقيده هستند که پابرهنه بودن در شب قتل ثواب دارد 
ظهر عاشورا 
در اغلب مساجد و تکايا و در اغلب خانههاي روضهخواني ، ناهار (پلو) ميدهند و دستههاي عزاداران ضمن رفتن به همة تکايا و مساجد ، به جاهائي که ناهار ميدهند ميروند و ناهار ميخورند و بعد متفرق ميشوند و تا غروب استراحت ميکنند 
غروب عاشورا 
غروب روز عاشورا يعني شب يازدهم ،دستههاي عزادار دگر بار به راه ميافتند و (شوم غريبون ) شام غريبان ميگيرند و برق را خاموش ميکنند. ( در گذشته ، پيچ چراغ فيتيلهاي و گردسوز يا مشعل را پائين ميکشيدند يا خاموش ميکردند ) 
عزاداران به چند گروه تقسيم مي شوند : 
دستة اول «مرثيه » مي خواند و مي نشيند و گاه بر سر ميزند و گروه بعد ، کار دستة اول را تکرار ميکند . دستة اول بر ميخيزد و در چندين متر دورتر مينشيند و دستة سوم مرثيه ميخواند. 
پايگاه غدير 
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 13 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

