سخنان محمد حنفية هنگام خروج حضرت


محمد عرض كرد: پس به يمن يا اطراف بيابان برو تا كسى به شما دسترسى پيدا نكند، حضرت فرمود: در سخن تو فكر مى كنم ، هنگام سحر بود كه به محمد گفتند: امام حسين در حال حركت است ، آمد و افسار ناقه حضرت را گرفت و عرض كرد: برادرم ، مگر نفرمودى كه راجع به درخواست من فكر كنى ؟ حضرت فرمود: آرى ، عرض كرد: پس چرا در رفتن عجله دارى ؟
فرمود: بعد از رفتن تو، پيامبر نزد من آمد و فرمود: يا حسين خروج كن ، خدا مى خواهد تو را كشته ببيند، محمد ابن حنيفه گفت : انا لله و انا اليه راجعون ، شما كه با اين وضع خارج مى شوى چرا زنها را با خود مى برى ! حضرت فرمود:
پيامبر به من فرمود: خداوند مى خواهد اينها را اسير ببيند!
مؤ لف گويد: دستور پيامبر به امام حسين و همراه بردن زنها، نشان دهنده واقعيت قيام امام حسين و اسرار باطنى آن كه همان احياء دين اسلام با شهادت و اسارت است مى باشد، و مى فهماند كه از راه شهادت و اسارت است كه دين الهى استوار مى گردد
ترویج دین اگرچه بخون حسین (ع) شد
تکمیل آن به نطق گهر بار زینب است






 
تکمیل آن به نطق گهر بار زینب است







نوشته شده در تاريخ جمعه 23 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

