عاشورا، يك ((ايست بزرگ ))

آرى ، همه معيارهاى الهى ، و معالم ربانى ، و تجليهاى قرآنى ، و ارزشهاى انسانى ، و انفجارهاى وجدانى در سايه ((قيام حسينى )) پناه جست ، و همه ضد معيارها و ضد ارزشها و ضد وجدانها در دربار يزيد و سپاه شام و كوفه ... و زندگيها دوگونه گشت : حسينى و يزيدى ، هر چه عدالت است حسينى است و هر چه دور از عدالت ، يزيدى . و ركن مهم عدالت ، عدالت معيشتى و اقتصادى است ، تا انسانها به تمايزهاى قارونى مبتلا نگردند، و سقوط نكنند، توانگر از طغيان ، و محروم از حرمان ...
هر قطره اى از اقيانوس عاشورا، يك شعور ناب قوى ، و يك محتوى ژرف غنى ، و يك مكتب آموزنده انسانى ، و يك ترتيل خونبار آيات قرآنى ، و يك سجده مترنم نورانى ، و يك سيال حيات آفرين اخلاقى ، و يك حماسه پويا در صيرورتهاى بلند - آهنگ بشرى است .
عاشورا، مشرق انوار ((توحيد)) و ((عدل )) است ، و توحيد و عدل خورشيد و روشنگر ارواحند. جهان همواره به دو خورشيد نياز دارد: خورشيد روشنگر اجسام ، و خورشيد روشنگر ارواح ، خورشيد تن و خورشيد جان . اگر تنها فضاى تن روشن باشد و فضاى جان تيره و تار... همين است كه مى نگريد... ظلم و ستم ، تفاوت و تبعيض ، فساد و فحشا، قتل و كشتار... و عاشورا وجدان بيدار بشريت است در اعماق غفلت قرنها و عصرها... عاشورا يك ((ايست بزرگ )) است در برابر سيل بنيانكن جاهليت . يزيد از همه ظلم تاريخ حمايت كرد، و حسين (ع ) از همه عدل تاريخ . يزيد مظهر همه ضد ارزشها بود، و حسين (ع ) مظهر همه ارزشها. و در يك كارزار عجيب ، پرچمدار بزرگ ارزشها با خون خود و فرزندان و برادران و ياران خود، همه ضد ارزشها را محكوم كرد. امضاى سرخ عاشورا بر طومار حيات قرآن ثبت گشت ، و جاهليت از نو جان گرفته را نابود ساخت ، و نگذاشت سفارش ابوسفيان تحقق يابد و تداوم بنى اميه بقاى شعارهاى قرآنى را متزلزل گرداند. عاشورا آرمان پليد شيطانى بنى اميه را از تحققى كارساز براى آنان بازداشت . عاشورا ((بعثت )) را زنده كرد. عاشورا، براى هميشه ، محتواى ((غدير)) را در معبر اعصار بشريت بفرياد خواند.
و عاشور يك ((ايست بزرگ )) است ،
- در برابر سيل بنيانكن جاهليت در عصر تمدن ...
- در برابر سقوطها و انحطاطها، اين الحادها و ضلالتها، اين ستمها و بيدادها...
- در برابر اين بشريت فرو رفته در تباهى ، و اين روزگار سراسر سياهى ...
- در برابر اين ماديات منحط اخلاقى و اين غفلت عميق عاطفى ...
- در برابر انسانهاى سرگردان و بشريت حيران ...
- در برابر زندگيهاى بى محتوى و حماسه هاى فراموش گشته ...
- در برابر پذيرش ذلت و بردگى و وداع با عزت و آزادگى ...
بالاترين و والاترين همه مظهرها و جلوه گاه ها كه ارزشهاى متعالى ، در آنها ظهور و تجلى كرده اند و تجلى خواهند كرد، و انسان را به شناخت آن ارزشها و متعهد بودن نسبت به آنها فرا خوانده اند و فرا خواهند خواند ، اين چهار تجليگاه سترگند در همه اعصار تاريخ انسان ، يعنى :
- ((بعثت ))،
- ((غدير))،
- ((عاشورا))،
- ((مهدى ))...
حاصل بعثت ، قرآن كريم است ؛ و حاصل غدير، نهج البلاغه ؛ و حاصل عاشورا تداوم حيات قرآن و نهج البلاغه ، و صحيفه سجاديه ، و تعاليم امام باقر (ع ) و امام صادق (عليه السلام )، و معارف قرآنى خالص حضرت امام رضا (عليه السلام )... و ديگر آثار ائمه طاهرين (عليه السلام )؛ و حاصل ظهور مهدى عج ، گسترش عدالت است و در همه جهان ، عدالت آفاقى و انفسى .
و عاشورا، نقطه اتصال ((بعثت )) و ((غدير)) است به ((ظهور مهدى -ع- ))، و امام حسين (عليه السلام )، و تجسم سترگ آدم (ع ) است تا خاتم صلى الله عليه و آله ، در تثبيت ارزشهاى الهى ، و تقوم انسانيت انسان ، والهى شدن زمين ، و اوست تكرار كننده نزول قرآن - در صيانتى بزرگ - و اوست مفسر ((خطب فاطميه ))، و فريادگر ((نهج البلاغه ))، و معلم حماسه و آزادى ، و مبشر ظهور مطلق ، و اسوه بزرگ زندگى و آزادگى ...
قيام جاودانه
نام نويسنده : محمد رضا حكيمى
نوشته شده در تاريخ جمعه 23 دی 1390 توسط مهدی شکیبا مهر

