کربلای درون را دریاب!

"کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"؛ و این یعنی تا چرخ دهر بر دایره تقدیر می چرخد، زمان و مکان و هرچه ما فیه، در تسخیر آزمون کرب و بلاست و بشر در این آوردگاه لایتغیر، ناگزیر از انتخاب است؛ حسینی باشد یا یزیدی.در باب معنی عام "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" اینگونه گفته شده که بشر را در همه اعصار، کربلائی و عاشورائی است و هیچ کس را تا به بلای کرب و بلا نیازمایند، از دنیا نبرند و این یعنی جدالی به عمر تاریخ بشر میان جبهه حسینیان و یزیدیان پابرجاست و راه میانه ای وجود ندارد: از جهان دو بانگ می آید به ضد/ تا کدامی را تو باشی مستعد/ آن یکی بانگش نشور اتقیا/ وان دگر بانگش نفور اشقیا
اما حقیقت "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" را معنایی خاص است و آن اینکه علاوه بر کربلای بیرونی که در تاریخ و جامعه و سیر زندگی بشر جریان دارد، هر کس را کربلائی در درون است؛ کربلائی به وسعت روح بلندپرواز آدمی که علی الدوام صحنه قتال میان جبهه نور و ایمان و تولا با جنود شیطانی رذایل خبیثه است. کربلائی که اصحاب عاشورائی اش، همان فضایل و صفات نیک انسانی است که در گنجینه فطرت الهی آدمی به ودیعت نهاده شده و در آنسوی دیگر، لشگری یزیدی با جنودی از رذایل و خصایص نفسانی و شیطانی.
راز این معنای خاص این است که تا در کربلای درون پیروز نگردی و با سپاه حسینی درونت که در فطرت حق طلب الهی ات ذخیره شده بر جنود شیطانی یزید حمله نبری و خونشان را نریزی، امیدی به سربلندی ات در کربلای زندگی نیست.
نیک بنگر ای عزیز! که من و تو ناگزیر تنها زمانی به سپاه عاشورایی امام عشق ملحق خواهیم شد و سفر سبز زندگی را با فرجامی سرخ به پایان خواهیم برد که در کربلایی که در درونمان جریان دارد، سرفراز شویم...
نوشته شده در تاريخ جمعه 23 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

