
اینكه گفته میشود امام مهدی(ع) برای انتقام خون به ناحق ریخته شدة امام حسین(ع) و یارانش میآید به چه معناست؟ مگر در زمان قیام مختار از قاتلان اباعبدالله(ع) و یارانش انتقام گرفته نشد؟» در پاسخ این پرسش لازم است نكاتی را یادآور شویم:
1. منابع و مستندات
در بسیاری از  روایات، زیارات و ادعیه بر این موضوع تصریح شده است كه در   زمان ظهور امام  مهدی(ع) انتقام خون امام حسین(ع) و دیگر شهدای كربلا گرفته   میشود و حتّی  از این بالاتر، این موضوع، به عنوان یكی از اهداف اصلی  قیام  مهدی موعود(ع)  برشمرده شده است. در روایتی در ذیل آیة 33 سورة اسراء  كه از  امام صادق(ع)  نقل شده است، در این زمینه چنین میخوانیم: «از حضرت  امام  ابوعبدالله  صادق(ع) راجع به فرمودة خدای تعالی: «و هر آنكه مظلوم  كشته شود  پس البته  كه ما برای ولیّ او حكومت و تسلط دادیم [بر قاتل] پس  مباد در كشتن اسراف  كند كه او منصور است»1 پرسیدم، فرمود: «آن قائم آل  [بیت] محمد(ص) است، خروج  میكند و به [انتقام] خون حسین(ع) [دشمنان او را]  میكشد. پس  چنانچه اهل  زمین را به قتل برساند، مسرف نخواهد بود.»2
روایات دیگری نیز در ذیل آیة  33 سورة اسراء از امامان معصوم(ع) نقل شده   است، كه در همة آنها بر مطلب  فوق تأكید شده است.3 در دعای ندبه نیز از  امام مهدی(ع) به عنوان منتقم خون  شهدای كربلا یاد شده است: «أین الطالب  بدم  المقتول بكربلا؛ كجاست آنكه به  خونخواهی شهید كربلا به پا میخیزد؟»4
در دو فراز از زیارت عاشورا نیز،  زیارت كننده از خداوند میخواهد كه  همراهی با امام پیروزمند یا امام  مهدی(ع) را در خونخواهی امام حسین(ع)  روزیاش  گرداند؛ یكبار در این فراز:  «فاسأل الله... أن یرزقنی طلب ثارك  مع إمامٍ  منصورٍ من أهل بیت  محمّدٍ(صلّی الله علیه وآله)؛ پس از خدا  میخواهم... كه  خونخواهی تو را به  امامی پیروزمند از خاندان محمد(ص)  روزیم كند.»5
بار دیگر در فراز زیر:
«و  اسئله... أن یرزقنی طلب ثاری [كم] مع امامٍ مهدیٍّ [هدیً] ظاهرٍ ناطقٍ    بالحقّ منكم؛ و از او میخواهم... كه خونخواهی شما را به همراه امامی از    شما كه مهدی [هدایتگر] آشكار و گویا به حق است، روزی من قرار دهد.»6
با  توجه به آنچه گذشت، تردیدی باقی نمیماند كه امام مهدی(ع) به هنگام  ظهور به  خونخواهی جدّ مظلومش برمیخیزد و انتقام آن حضرت را از قاتلانش   میگیرد.
ادامه در ادامه مطلب
. مفهوم انتقام 
با  روشن شدن اصل موضوع باید به مفهوم و كیفیت انتقامگیری و خونخواهی امام    مهدی(ع) در عصر ظهور پرداخت؛ زیرا این پرسش مطرح است كه آیا در زمان  ظهور   زمینهای برای گرفتن انتقام از كشندگان شهدای كربلا باقی مانده است؟  چرا كه  اولاً در زمان ظهور صدها سال از قیام كربلا گذشته است و هیچ اثری  از   قاتلان شهدای كربلا وجود ندارد و ثانیاً چنانكه در تاریخ آمده است؛  در   قیام مختار ثقفی، تمام یا اكثر قاتلان شهدای كربلا به سزای اعمال  ننگین خود  رسیدند و به شدیدترین وضع ممكن مجازات شدند. 
به نظر میرسد چهار صورت برای خونخواهی امام مهدی(ع) در عصر ظهور قابل تصور است:
2ـ1. انتقام از نسل به جا مانده از قاتلان شهدای كربلا: 
این  مفهوم را میتوان از برخی روایات استفاده كرد. در یكی از این روایات   چنین  میخوانیم: به حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع) عرض كردم: یابن   رسول  الله، چه میفرمایید دربارة حدیثی كه از امام صادق(ع) روایت شده است   كه  فرمود: «هرگاه قائم(ع) قیام [خروج] كند ذراری (نسل) و نوادگان قاتلان    حسین(ع) را به خاطر كارهای پدرانشان به قتل خواهد رساند؟ فرمود:  «همینطور   است». عرض كردم: پس قول خدای عزّ و جلّ: «و هیچ نفسی بار دیگری  را بر دوش   نمیگیرد»7 معنایش چیست؟ فرمود: «خداوند در تمامی اقوالش راست  گفته است،   ولی ذریّة كشندگان امام حسین(ع) به كردة پدرانشان راضی هستند و  به آن   جنایتها افتخارمیكنند، هر كس به كاری راضی باشد همچون كسی است  كه آن را   انجام داده و چنانچه مردی در شرق كشته شود و مرد دیگری در مغرب  به كشته   شدنش راضی باشد، آنكه رضا داده، نزد خدای عزّ و جلّ، شریك قاتل  خواهد بود.  بنابراین، تنها بدین جهت حضرت قائم(ع) وقتی خروج كند آنها را  میكشد كه از   كردار پدرانشان راضیاند.»8
با توجه به این روایت و دیگر روایات مشابه  میتوان گفت كه امام مهدی(ع) به   هنگام ظهور، بازماندگان قاتلان شهدای  كربلا را به این دلیل كه راضی به  فعل  پدران خود هستند، به انتقام خون این  شهیدان به قتل میرساند. 
2ـ2. انتقام از جریان و خطّی كه موجب شهادت امام حسین(ع) و یارانش شد: 
چنانكه  میدانید از آغاز رسالت نبیّ مکرم اسلام(ص) و حتی پیش از آن، دو   خاندان،  دو خط و دوجریان همواره رو در روی هم بودهاند؛ یكی خاندان   بنیهاشم و اهل  بیت عصمت و طهارت(ع) و دیگری خاندان ابوسفیان و جریان   بنیامیه. اگرچه  ابوسفیان با فتح مكه به ظاهر ایمان آورد و تسلیم شد، ولی  به شهادت تاریخ،  او و نوادگانش هیچگاه از دشمنی با پیامبر اعظم(ص) و  فرزندانش دست بر  نداشتند و از هیچ تلاشی برای نابودی اسلام فروگذار  نكردند. 
اوج دشمنی و  كینهتوزی خاندان ابوسفیان نسبت به خاندان پیامبر اسلام(ص) را   در واقعة  كربلا میتوان دید كه به تصریح یزید، امام حسین(ع) و یارانش به   انتقام خون  مشركان كشته شده در جنگ بدر، با شقاوت تمام به شهادت  رسیدند.9 
جریان  تقابل بنیهاشم و بنیامیه تا پایان تاریخ و روزی كه امام مهدی(ع)  ظهور  میكند، ادامه خواهد داشت تا آنکه پیش از ظهور آن حضرت، فردی به نام  «عثمان  بن عنبسه» از نوادگان ابوسفیان و هند جگرخوار كه با عنوان «سفیانی»  شناخته  میشود، از شام یا همان سوریة كنونی سر به شورش میگذارد و پس از   جنایات  فراوان، در مقابل لشكریان امام مهدی(ع) شكست خورده و به هلاكت   میرسد.10
با  توجه به آنچه گذشت میتوان گفت كه با نابودی آخرین بازمانده از نسل    ابوسفیان و هلاكت او به دست امام مهدی(ع)، انتقام خاندان اهل بیت(ع) از    خاندان ابوسفیان كه عامل جنایات بیشمار در حقّ خاندان عصمت و طهارت، به    ویژه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بودند، گرفته میشود و به تقابل تاریخی این   دو خاندان پایان داده میشود.
2ـ3. انتقام از قاتلانی که در عصر ظهور به دنیا رجعت میکنند: 
چنانكه  میدانید براساس اعتقاد شیعیان، خداوند متعال در عصر ظهور، گروهی   از  مؤمنان محض و مشركان محض و به بیان دیگر گروهی از زبدگان از اهل حق و    نابهكاران از اهل باطل را كه در زمان خود به نهایت درجة ایمان و رستگاری    یا به آخرین حدّ كفر و پلیدی رسیدهاند، بار دیگر به دنیا برمیگرداند،  تا   گروه اوّل شاهد عزّت و پیروزی حق باشند و گروه دوم به سزای اعمال  ناشایستی   كه در زمان حیاتشان در حقّ خداجویان مرتكب شدند، برسند».11
بر این  اساس، میتوان گفت انتقام امام مهدی(ع) از قاتلان اباعبدالله   الحسین(ع) و  یاران باوفایش، در زمان رجعت صورت میگیرد. به این بیان كه  همة آن اشقیا  در زمان ظهور امام مهدی(ع) به دنیا بازمیگردند و به سزای  جنایات عظیم و  بیشرمانهای كه در روز عاشورا مرتكب شدند، میرسند.
2ـ4. انتقام عملی با تحقق اهداف و آرمانهای شهدای کربلا:
چهارمین  احتمالی كه در مورد مفهوم انتقام امام مهدی(ع) از قاتلان   اباعبدالله  الحسین(ع) و یارانش، میتوان مطرح كرد این است كه بگوییم این   انتقام با به  بار نشستن اهداف و آرمانهایی كه نهضت عاشورا به خاطر آنها   شكل گرفت،  تحقق مییابد. به بیان دیگر، چون امام حسین(ع) و اصحابش برای   اقامة حق،  مبارزه با ستم، برپایی نظام عادلانه، امر به معروف و نهی از   منكر، احیای  سیره و سنّت نبیّ مكرم اسلام(ص) و... به شهادت رسیدند و امام   مهدی(ع) با  قیام خود همة این اهداف و آرمانها را محقق میسازد، در واقع   میتوان گفت  كه نهضت اباعبدالله الحسین(ع) به هدف خود رسیده و انتقام خون   آن حضرت  گرفته شده است.
در پایان یادآوری میشود اگرچه برخی از احتمالهای یاد  شده با ظاهر روایات   همخوانی بیشتری دارد و به ذهن هم نزدیكتر میآید،  ولی هیچیك از این   احتمالها با دیگری منافات نداشته و كاملاً قابل جمع  هستند. 
پینوشتها:
1.سورة اسرا (17)، آیة 33.
2.سید هاشم حسینی بحرانی، سیمای حضرت مهدی (عج) در قرآن، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، ص 225-226. 
3.ر.ک: همان، ص 226-230.
4.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 98، ص 292.
5.همان، ص 292.
6.همان، ج 99، ص 107.
7.سورة انعام (6)، آیة 164.
8.سیمای حضرت مهدی در قرآن، ص 226-227.
9.قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ص 435.
10.ر.ک: شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج2، ص 651، ح6.
11.ر.ک:  بحارالانوار، ج 53، ص 39، ح1، برای مطالعه بیشتر در زمینة موضوع   رجعت  ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، ص   484-544.

