کربلا، آقا زاده ندارد !

 
واقعیت قابل تامل در به میدان رفتن علی اکبر (ع) این است که سيدالشهدا بدون درنگ به وي اجازه نبرد داد و اولین فرد از بنی‌هاشم که به میدان رفته و شهید شد علی اکبر (ع) بود.

در سپاه امام حسین (ع) شخصیت های درخشان بسیاري یافت می شوند که هر کدام از لحاظ ارج ومقام والایی که دارند به مثابه یک حجت می مانند. یکی از این افراد برگزیده حضرت علی اکبر (ع) است که در مقام و بلند مرتبگی وی همین بس که امام حسین (ع) ایشان را چنین توصیف کرده اند:
«اللّهم اشهد، فقد برز إليهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولك صلّى اللَّه عليه و آله، و كنّا إذا اشتقنا إلى نبيّك نظرنا إليه»؛ خداوندا! گواه باش، به تحقيق جوانى به جنگ و مبارزت شتافته كه شبيه ترين مردم از نظر خِلقت و خُلق و منطق به رسولت صلّى اللَّه عليه و آله مى‏باشد. هر گاه اشتياق زيارت پيامبرت را مى‏يافتم به او مى‏نگريستم.»
توصیف امام حسین (ع) از حضرت علی اکبر (ع) بسیار سنگین و ثقیل است؛ چراکه ایشان را شبیه ترین مردم از لحاظ خلقت ظاهری و خلق وخوی و منطق به پیامبر اسلام معرفی کرده اند. با توجه به این که بیان این وصف از لسان امام معصوم صورت گرفته است بر ارزش و جایگاه بلند مرتبه حضرت علی اکبر می افزاید.
بهترین و برجسته ترین مومنان به حکم عقل و شرع کسی است که از لحاظ تفکر و عمل در بالا ترین رتبه باشد و چه چیز از این والاتر که انسان از جهت منطق و اخلاق شبیه ترین به پیامبر که الگوی حسنه است باشد و از آن مهم تر امام معصوم این شباهت را تصریح و تایید کند.
رجزهای حضرت علی اکبر (ع) و پاسخگويي به شبهه شامیان
با توجه به این موضوع می توان وجود حضرت علی اکبر (ع) در کربلا به مثابه یک حجت و دلیل بر لشکر عمر بن سعد دانست چنان چه خود حضرت علی اکبر در رجز های خود بر این موضوع اشاره می کند و می فرماید:
أنا عليّ بن الحسين بن علي‏
نحن و بيت اللَّه أولى بالنبيّ‏
و اللَّه لا يحكم فينا ابن الدّعي‏
من على بن حسين بن على هستم، به پروردگار خانه كعبه قسم، كه ما به [جانشينى‏] پيامبر از ديگران سزاوارتريم، به خدا قسم، آن زنازاده نخواهد توانست بر ما حكومت كند.
حضرت علی اکبر (ع) خود را فرزند امام علی (ع) معرفی می کند و به خانه کعبه قسم یاد می کند که از هر لحاظ خاندان بنی هاشم، به پیامبر نزدیک تر هستند و اگر این شبهه در ذهن سربازان عمر بن سعد وجود دارد که امام حسین (ع) بر خلیفه وقت یزید خروج کرده است و جایز است که با وی جنگ شود وکشتن ایشان اشکالی ندارد، با این رجز و خواننده آن می توان به پاسخ این سوال پی برد و حجت بر آنان بار دیگر تمام می شود؛ چرا که خواننده رجز شبیه ترین مردمان از جهت چهره، نسب و اخلاقیات و منطق به رسول اکرم است و حق جانشینی و خلافت به این خاندان سزاوارتر است تا به یزید که فردی زنازاده است و فسق و فجور وی برای همگان مظهر است.
حضرت علی اکبر (ع) در این رجز اشاره می کند که اجازه نخواهد داد که یزید بر آنان حکومت کند و این اعتقاد حضرت که در شمایل رجز بیان شده است در جایی دیگر از تاریخ نیز از ایشان ذکر شده.


کاروان امام حسین (ع) در ثعلبیه
زمانی که کاروان امام حسین (ع) هنوز به سرزمین کربلا نرسیده بود و در راه به سرزمين «ثعلبيّه» رسيدند مقارن ظهر بود، امام (ع) سرش را بر بالين گذاشت و اندكى خوابيد، پس از لحظه‏اى بيدار شد و فرمود: صدا زننده‏اى را ديدم مى‏گفت: «شما شتابان مى‏رويد، ولى مرگ شما را زودتر به سوى بهشت مى‏برد.»
فرزندش على اكبر (ع)عرض كرد: «يا أبت! أ فلسنا على الحقّ»؛ اى پدر! آيا ما بر حق نيستيم؟ امام حسين (ع) فرمود: «بلى يا بنىّ و الّذى اليه مرجع العباد»؛ آرى اى پسرم، سوگند به خداوندى كه همه بندگان به سوى او بازگردند، ما بر حق هستيم. على اكبر (ع) عرض كرد: «يا أبت! اذن لا نبالى بالموت»؛ اى پدر! بنا بر اين باكى از مرگ نداريم.
امام حسين (ع) فرمود: «پسر جانم! خداوند بهترين پاداش نيكى كه ‏از ناحيه پدر به او داده مى‏شود به تو عنايت فرمايد.» این سخن حضرت علی اکبر (ع) نیز نشان دهنده این حقیقت است که مرگ بهتر از آن است که یزید فاسق به نام اسلام حکومت کند. همان طور که امام حسین (ع) براین حقیقت تصریح کرده اند که « الموت اولی من العار.»؛ مرگ بهتر از پذیرفتن ننگ است.


کربلا پدیده ای به نام آقا زاده ندارد
واقعیت قابل توجه و تامل در به میدان رفتن علی اکبر (ع) این نکته است که همه مقاتل متفقا اجازه امام حسین (ع) را به ایشان برای نبرد و جنگیدن بدون درنگ ذکر کرده اند و نیز این حقیقت که حضرت علی اکبر (ع) اولین فرد از بنی هاشم بودند که به میدان نبرد رفته و شهید شدند مورد اتفاق همه مقاتل است.
چنانچه در زیارت نامه آن حضرت می خوانیم: «السلام علیک یا اول قتیل من نسل خیر خلیل»این موضوع و روش برخورد امام، اعلام کننده این واقعیت بزرگ است که کربلا پدیده ای به نام آقا زاده ندارد و امام حسین (ع) جوان خویش را براي حفظ اسلام به عنوان اولین نفر از هاشمیون به میدان می فرستد و زمانی که حضرت علی اکبر (ع) شهید شده و امام بر بالای سر پیکر وی حاضر می شود و گونه خود را بر گونه علی اکبر می گذارد و لعنت می کند قومی را که با کشتن علی اکبر (ع) جرات پیدا کردند بر خدا و هتک حرمت رسول خدا.
سخنان و رفتار خامس آل عبا در هنگام راهی کردن حضرت علی اکبر(ع) به میدان جنگ و پس از شهادت وی گویای شدت علاقه ایشان به فرزند جوان و برومند خویش است اما جلوه و بروز این علاقه بسیار زیاد نه تنها سبب تمایز حضور حضرت علی اکبر (ع) در میدان نبرد نمی شود بلکه باعث دادن درسی بزرگ به همه تاریخ و مردان حکومتی می شود و با اطمینان می توان اظهار داشت لحظه لحظه عاشورا حامل پیام های عقیدتی و تربیتی است.




نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 28 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر
.: Weblog Themes By Rasekhoon:.