پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

دعاى امام (ع ) درباره ابوشعساء در كربلا

 

متن سخن :
((اَللّهُمَّ سَدِّدْ رَمیتَهُ وَاجْعَلْ ثَوابَهُ الْجَنَّةَ)).
ترجمه و توضیح لغات :
تَسْدید: به راه راست راهنمایى كردن . رَمْیَه : تیراندازى .
ترجمه و توضیح :

وبلاگ پیروان راه حسین

یزید بن زیاد، معروف به ابوشعساء كندى یكى از تیراندازان معروف كوفه و از لشكریان عمرسعد بود كه پس از سخنرانى امام علیه السلام و نبودن جواب مثبت به پیشنهادهاى آن حضرت قبل از حُر خود را به خیمه هاى امام رسانیده و جزو فداكاران آن حضرت گردید.
ابوشعساء اول سواره به میدان رفت و پس از آن كه اسبش پى گردید به سوى خیمه ها بازگشت و در مقابل خیمه ها زانو بر زمین گذاشت و یكصد تیر كه به همراه داشت همه را به سوى لشكر كوفه انداخت .
امام علیه السلام چون توبه و شهادت او را دید، چنین دعا كرد:((اَللّهُمَّ سَدِّدْ رَمیتَهُ وَاجْعَلْ ثوابهُ الْجَنَّةَ؛)) خدایا! او را در تیراندازى محكم و قوى بگردان و اجر و مزدش را بهشت برین قرار بده ))
.
ابوشعساء پس از تمام شدن تیرها از جایش برخاست و گفت از همه تیرهایم فقط پنج تیر به هدر رفت و بقیه به دشمن اصابت نمود. سپس با شمشیر به صفوف دشمن تاخت و به شهادت رسید

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

وداع امام حسین علیه السلام از مادر

 

وداع امام حسین علیه السلام از مادر


بعد از اینكه امام على علیه السلام فاطمه زهراء علیها السلام را غسل و كفن نمود، فرزندان بزرگوارش را صدا زد و فرمود:
فلموا تزودو امن امكم فهذا الفراق و اللقاء فى الجنه


بیایید از مادرتان توشعه سعادت مهیا كنید؛
این لحظه جدایى و دیدار در بهشت خواهد بود.
در اینحال امام حسین علیه السلام و امام حسن علیه السلام با شیون و زارى ، مادر را به آغوش گرفته و اظهار داشتند:

اى مادر! به جدمان ، محمد مصطفى ، سلام ما را برسان و بگو كه ما در دنیا یتیم شدیم .
در اینحال امام على علیه السلام فرمود:
به یقین خداوند متعال را گواه مى گیرم كه زهراء علیها السلام با شوق و نال دستش را دراز كرد و ایشان را به آغوش گرفت و ناگهان هاتفى ندا زد: اى ابا الحسن ! آندو را از آغوش زهراء علیها السلام بردار؛ سوگند به خداوند، ایشان فرشتگان آسمان ها را به گریه آوردند1.
من راى سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا لعهدالله مخالفا لسنة رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یعمل فى عبادالله بالاثم و العدوان فلم یعیر علیه بفعل و لا قول كان حقا على الله ان یدخله مدخله2
اى مردم ! رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: كسى كه حكمران و فرمانرواى ستمگرى را كه حرام خدا را حلال شمرد و عهد خدا را بشكند و خلاف سنت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم رفتار و به گناه و ستم در میان بندگان خدا عمل كند، ببیند و او را با كردار و گفتار خویش سرزنش ‍ نكند، بر خداست كه او را به همان جایگاه حاكم ستمگر داخل كند.
امام حسین علیه السلام
پی نوشت ها:

1-بحار الانوار 43/179.
2-احقاق الحق 11/609 و بحار الانوار 44/382.
منبع:كتاب

قصه هاى زندگى امام حسین علیه السلام


 

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

گفتار امام در عصر تاسوعا

 

متن سخن :
((اِنِّى رَاءَیْتُ رَسُولَاللّه صلّى اللّه علیه و آله فِى الْمَنامِ فَقالَ لِى :
اِنَّكَ صائِرٌ اِلَیْنا عَنْ قَریبٍ ... اِرْكَبْ بِنَفْسِى اَنْتَ یا اَخِى حَتّى تَلْقاهُمْ
فَتَقُولَ لَهُمْ ما لَكُمْ وَما بَدَاءَ لَكُمْ وَتَسْاءَلُهُمْ عَمَّا جاءَ بِهِمْ...
اِرْجِعْ اِلَیْهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَةٍ
وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ نُصَلِّى لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ
وَنَسْتَغْفِرَهُ فَهُو یَعلَمُ اَنِّى اُحِبُّ الصَّلوةَ
وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَاْلا سْتِغْفار
1 


ترجمه و توضیح لغات :
صائرٌ (از صارَ یَصُورُ): برگردید، مى گویند: صارَ وَجْهُهُ اِلَىَّ: صورتش را به سوى من برگرداند. غُدْوَةَ: اول صبح . عَشِیَّة : شب هنگام .
ترجمه و توضیح :
بنا به نقل طبرى عصر پنجشنبه نهم محرم عمرسعد فرمان حمله داد و لشكر به حركت درآمد امام علیه السلام در آن ساعت در بیرون خیمه به شمشیرش تكیه نموده خواب خفیفى بر چشمانش مستولى شد.
و چون زینب كبرى علیهاالسلام سروصداى لشكر عمرسعد را شنید و جنب و جوش آنها را دید به نزد امام آمد و عرضه داشت : برادر! اینك دشمن به خیمه ها نزدیك شده است .
امام علیه السلام سربرداشت و اوّل این جمله را گفت :((اِنِّى رَاءیْتُ رَسُولَاللّه ...؛)) اینك جدم رسول خدا را در خواب دیدم كه به من فرمود: فرزندم به زودى به نزد ما خواهى آمد)).
سپس برادرش ابوالفضل علیه السلام را خطاب كرد و چنین گفت : جانم به قربانت ! سوار شو و با اینها ملاقات كن و انگیزه و هدف آنان را بپرس .
طبق فرمان امام علیه السلام حضرت ابوالفضل با بیست تن كه زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر نیز در میان آنان دیده مى شد به سوى دشمن حركت نموده و در مقابل آنان قرار گرفت و انگیزه حركتشان را سؤ ال نمود.
لشكریان عمرسعد در جواب او گفتند: اینك از سوى امیر (ابن زیاد) حكم تازه اى رسیده است كه باید شما بیعت كنید و الا همین الا ن وارد جنگ خواهیم گردید.
حضرت ابوالفضل به سوى امام برگشت و پیشنهاد آنان را به عرض آن حضرت رسانید.
امام در پاسخ وى چنین فرمود:((به سوى آنان بازگرد و اگر توانستى همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موكول بكن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم ؛ زیرا خدا مى داند كه من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شدید دارم )).
ابوالفضل علیه السلام برگشت و تقاضاى مهلت یكشبه نمود. عمرسعد چون در قبول این پیشنهاد مردد بود موضوع را با فرماندهان لشكر مطرح و نظر آنان را جویا گردید.
یكى از فرماندهان به نام ((عمروبن حجاج )) گفت : سبحان اللّه ! اگر اینها از ترك و دیلم بودند و چنین مهلتى را از تو درخواست مى كردند بایستى به آنان جواب مثبت مى دادى ((در صورتى كه اینها فرزندان پیامبر هستند)).
((قیس بن اشعث )) یكى دیگر از فرماندهان گفت : به عقیده من هم باید به این درخواست حسین جواب مثبت داد؛ زیرا این درخواست وى نه براى عقب نشینى آنها از جبهه و نه براى تجدید نظر است بلكه به خدا سوگند ! فردا اینها پیش از تو به جنگ شروع خواهند نمود.
عمرسعد گفت : اگر چنین است پس چرا شب را به آنان مهلت بدهیم ؟
به هرحال ، پس از گفتگوى زیاد پاسخ عمرسعد به حضرت ابوالفضل علیه السلام این بود: ما امشب را به شما مهلت مى دهیم اگر تسلیم شدید و به فرمان امیر گردن نهادید به نزد او مى بریم و اگر امتناع كردید ما هم شما را به حال خود باقى نخواهیم گذاشت و جنگ است كه سرنوشت شما را تعیین خواهد نمود.
و بدینگونه با درخواست امام علیه السلام موافقت گردید و شب عاشورا به وى مهلت داده شد.
اهمیت نماز

از این درخواست امام علیه السلام مى توان به اهمیت نماز و دعا و نیایش و تلاوت قرآن پى برد كه آن حضرت تا آنجا به این مسائل علاقه دارد كه از دشمن ناجوانمردش درخواست مهلت مى كند تا یك شب دیگر از عمر خویش را با این اعمال بگذراند و چرا چنین نباشد كه حسین علیه السلام براى ترویج و زنده ساختن نماز و قرآن و شعارهاى الهى بدینجا آمده است و مناجات و نیایش با پروردگار بهترین و لذت بخشترین دقایق زندگى اوست و باید هر ملتى كه براى خدا قیام مى كند، همین اعمال را شعار و ملاك عمل خویش قرار بدهد.
و از اینجاست كه در زیارتنامه امام آمده است :((وَاَشْهدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّكوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاَطعْتَاللّه وَرَسُولَهُ حَتّى اءَتاكَ الْیَقِین

پی نوشت ها:

1- انساب الاشراف ، ج 3، ص 185. طبرى ، ج 7، ص 319 و 320. كامل ، ج 3، ص 285. ارشاد، ص 240.
منبع:
سخنان حسین بن على (ع ) از مدینه تا كربلا

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

امام حسین (ع) در كربلا: رؤ یاى امام (ع ) در شب عاشورا

 

متن سخن :

((

... اِنِّى رَاءَیْتُ فى مَنامى كَاءَنَّ كِلاباً قَدْ شَدَّتْ عَلَىَّ تَنْهَشُنِى
وَفِیها كَلْبٌ اَبْقَعُ رَاءْیْتُهُ اَشَدَّها
وَاظُنُّ اَنَّ الذَّى یَتَوَلّى قَتْلى رَجُلٌ اَبْرَصُ مِنْ هؤُلاءِ الْقَوْمِ.
وَاِنِّى رَاءیْتُ رَسُولَاللّه بَعْدَ ذلِكَ وَمَعَهُ جَماعَةٌ مِنْ اَصْحابِهِ
وَهُوَ یَقُولُ اَنْتَ شَهیدُ هِذِهِ الاُمَّةِ
وَقَدِ اسْتَبْشَرَبِكَ اءهْلُ السَّماواتِ وَاَهْلُ الصَّفیحِ الاَعلى
وَلْیَكُنْ اِفْطارُكَ عِنْدِى اللَّیْلَةَ عَجِّلْ
وَلا تُؤْخِّرْ فَهَذا مَلَكٌ قَدْ نَزَلَ مِنَالسَّماءِ لِیَاءْخُذَ دَمَكَ فى قارُورَةٍ خَضْراءَ
فَهذا ما رَاءْیتُ وَقَدْ اَنِفَ الاَمْرُ وَاقْتَرَبَ الرَّحِیلُ مِنْ هذِهِ الدُّنْیا لا شَكَّ فیه 1
ترجمه و توضیح لغات :
شَدَّتْ عَلىَّ: بر من حمله نمود: نَهْش : گاز گرفتن ، پاره كردن . اَبْقَع : سفید و سیاه . اَبْرَص : مبتلا به مرض برص . اِسْتِبْشار: مژده دادن ، خوشحال بودن . صفیح اَعْلى : ملكوت اعلى . قارُورَةٍ: شیشه . اَنِفَ (بر وزن حَسِبَ): فَرا رسید. رَحیل : هنگام كوچ كردن .
ترجمه و توضیح :
صاحب ((نَفَس المهموم )) از مرحوم صدوق ؛ نقل مى كند كه در ساعتهاى آخر شب عاشورا خواب سبكى چشم امام علیه السلام را فرا گرفت و چون بیدار گردید خطاب به یاران و اصحابش فرمود: ((من در خواب دیدم كه چندین سگ شدیدا بر من حمله مى كنند و شدیدترین آنها سگى بود به رنگ سیاه و سفید و این خواب نشانگر آن است از میان این افراد كسى كه به مرض برص مبتلاست قاتل من خواهد بود)).
امام علیه السلام سپس فرمود: و پس از این خواب ، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را با گروهى از یارانش دیدم كه به من فرمود: ((تو شهید این امت هستى و ساكنان آسمانها و عرش برین ، آمدن تو را به همدیگر مژده وبشارت مى دهند، تو امشب افطار را در نزد من خواهى بود، عجله كن و تاءخیر روا مدار و اینك فرشته اى از آسمان فرود آمده است تا خون تو را در شیشه سبزرنگى جمع آورى كند)).
ترسیم واقعیت به صورت رؤ یا
آنچه بنا بود به زودى واقع شود، در خواب و به صورت رؤ یا براى امام علیه السلام ترسیم گردیده و او نیز به همان صورت به یاران جانباز و فداكار خود بیان فرموده است تا مساءله اى از آنان مخفى و مستور نماند.
شهادت در فرداى همان شب ، خصوصیات قاتل و مبتلا بودن وى به مرض برص كه به صورت ((سگ سیاه و سفید)) ترسیم شده ، مهمان رسول خدا بودن ، استقبال فرشتگان از روح زنده بزرگ شهید اسلام و ذخیره كردن خون وى كه باید همیشه در عروق پیروانش جوشان بماند همه این حقایق در همان خواب - به صورتى كه نقل گردید - نشان داده شده و روز عاشورا تحقق پذیرفته است

پی نوشتها:

1- مقتل خوارزمى ، ج 1، ص 252. نفس المهموم ، ص 125.
 

منبع:كتاب سخنان حسین بن على (ع ) از مدینه تا كربلا

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

سیره قرآنی امام حسین(عبادت)

عبادت» پیوند مخلوق با خالق و اوج كمال انسانى و ارج بخشیدن خداوندى است كه نعمات فراوانى به ما عطا كرده است. قرآن كریم، گاه پرستش را هدف آفرینش و گاه عامل نفى سلطه‏هاى شیطانى، و گاه زمینه‏ وحى و پیامبرى و ... معرفى مى‏كند. خداوند در این زمینه مى‏فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛ و جن و انس را نیافریدیم جز براى آن كه مرا بپرستند.»

امام حسین علیه السلام عبد صالح خدا بود و تجسم عینى آیات الهى، در عین حال كه پهلوانى بزرگ بود، عابدى تمام عیار و عارفى كامل در پیشگاه الهى بود. از «مصعب زبیرى» روایت شده كه گفت: « حسین علیه السلام با فضیلت و متمسّك به دین بود و نماز و روزه و حج او بسیار بود.»

«عقاد» نیز گوید: علاوه بر نمازهاى پنجگانه نمازهاى دیگر بجاى آورد و علاوه بر روزه‏ ماه رمضان در ماه‏هاى دیگر هم روزهائى را روزه مى‏گرفت و در هیچ سال حج خانه‏ خدا از او فوت نشد مگر آن‏ كه ناچار به ترك شده باشد.

امام حسین علیه السلام انس ویژه‏اى با نماز داشت. چنان‏كه قبلاً بیان شد از برادرش حضرت اباالفضل خواست یك شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن شب فقط به دعا، نماز، تلاوت قرآن و استغفار و راز و نیاز با خدا بپردازد.

در ظهر عاشورا نیز كه تنور جنگ به شدت گرم شده بود،به شخصى كه وقت نماز را به ایشان یادآورى كرد فرمود: «نماز را به یادمان آوردى خدا تو را از نمازگران قرار دهد، بلكه اكنون وقت آن است، از دشمنان بخواهید كه دست از جنگ بشویند تا نمازمان را بخوانیم.» و چون آنان حاضر به این امر نشدند، سعیدبن عبداللَّه حنفى و زهیر بن قین، پاسدارى از جان امام را بر عهده گرفته و در این راه شهید شدند.

منبع:مقتل خوارزمى، ج 2، ص 7 و 8/ تحف العقول، ص 171(با اختلاف عبارت)/ مقتل خوارزمى، ج 1، ص 182

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

سخنرانى امام حسين (ع ) بعد از نماز عصر در شراف

 

متن سخن :
((اَمّا بَعْدُ: اَیُّهَاالناسُ فَاِنَّكُمْ اِنْ تَتَّقُوااللّه وَتَعْرفُواالْحَقَّ
لاَهْلِهِ یَكُنْ اَرْضى للّهِِ
وَنَحْنُ اَهْلُبَیْتِ مُحَمَّدٍصلّى اللّه علیه و آله و سلّم اَوْلى بِوَلایَةِ هذا الا مْرِ
مِنْ هؤُلاءِ الْمُدَّعینَ ما لَیْسَ لَهُمْ وَالسّائِرینَ بِالْجَورِ
وَالْعُدْوانِ وَاِنْ اَبَیْتُمْ اِلاّ الْكَراهَةَ لَنا وَالْجَهْلَ بِحَقِّنا وَكانَ رَاءیُكُمْ الا نَ غَیْر ما اَتَتَنْى بِهِ كُتُبُكُمْ اَنْصَرِفُ عَنْكُم

ترجمه و توضیح لغات :
ا
لسائرینَ بالْجور وَالعُدوان : عَمَل كنندگان به ستمگرى و دشمنى مردم ؛ مى گویند سارَالسُّنَّة : وَسارَ بِالسُّنَّةِ: به آن سنت عمل كرد. اَبَیْتُمْ (از اَبى ، یَاءْبى ، اِباءً): امتناع كردن .
ترجمه و توضیح :
چ
نانكه در فصل پیش ملاحظه فرمودید امام علیه السلام در منزل ((شراف )) با حربن یزید و سپاه وى كه اولین سپاه اعزامى از طرف ابن زیاد بود به هم رسیدند. بعد از اتمام نماز ظهر و سخنرانى امام علیه السلام نماز عصر را نیز هر دو سپاه به امامت حسین بن على انجام دادند آنگاه امام سخنرانى دوم خود را بعد از نماز عصر خطاب به سپاهیان ((حر)) چنین ایراد فرمود:
((مردم ! اگر از خدا بترسید و بپذیرید كه حق در دست اهل حق باشد موجب خشنودى خداوند خواهد گردید و ما اهل بیت پیامبر به ولایت و رهبرى مردم شایسته تر و سزاوارتر از اینها (بنى امیه ) مى باشیم كه به ناحق مدعى این مقام بوده و همیشه راه ظلم و فساد و دشمنى با خدا را در پیش گرفته اند و اگر در این راهى كه در پیش گرفته اید پافشارى كنید و از ما روى بگردانید و حق ما را نشناسید و فعلاً خواسته شما غیر از آن باشد كه در دعوتنامه هاى شما منعكس بود، من از همین جا مراجعت مى كنم)).
چون سخن امام علیه السلام به پایان رسید، ((حر)) اظهار داشت كه ما از این دعوتنامه ها خبرى نداریم .
امام به
((عقبة بن سمعان )) دستور داد دو خُرْجین كه مملو از نامه هاى مردم كوفه بود حاضر نمود ولى ((حر)) باز هم از این نامه ها اظهار بى اطلاعى كرد و گفتگویى در میان وى و امام واقع گردید كه در فراز آینده ملاحظه خواهید نمود.
سه نكته مهم در این سخنرانى
ا
مام علیه السلام در این سخنرانى به سه نكته بسیار جالب و حساس اشاره نموده است1 - معرفى اهل بیت و خاندان پیامبر  بیان پاكى و طهارت وقداست آنها كه در اثر این پاكى و طهارت ، از خداوند متعال مقام ولایت و سرپرستى امت به آنان محول گردیده است .
2 - معرفى مخالفان خویش كه آنان مردمانى ستمگر و فاسد بوده و به ناحق و از راه ظلم و زور حكومت مسلمانان را به دست گرفته اند.
و اما سومین نكته اى كه در هر دو سخنرانى امام علیه السلام به آن تكیه شده این است كه امام علت و انگیزه سفر خویش را به سوى كوفه (نه انگیزه قیام و مبارزه اش را) صریحا روشن ساخته است كه این سفر طبق دعوت مردم این شهر بوده نه ابتدائا و بدون دعوت و اگر مردم این شهر كه حاضرین نیز جزء آنها هستند از دعوت خود نادم و پشیمان گردیده اند امام نیز حاضر است از همان راهى كه آمده مراجعت كند
.
اگر حسین بن على (ع ) آزاد بود به مدینه مراجعت مى فرمود؟
منتهى در اینجا این سؤ ال مطرح مى گردد كه اگر واقعا مردم كوفه و در آن برهه ، سپاهیان ((حر)) امام را آزاد مى گذاشتند آن حضرت به سوى مدینه باز مى گشت و دست از مبارزه اى كه در پیش گرفته بود مى كشید؟
باید پاسخ این سؤ ال را از متن سخنان امام علیه السلام بویژه از همین سخن آن حضرت كه در منزل
((شراف )) بیان كرده است به دست آورد؛ زیرا از این دو سخنرانى امام به وضوح پیداست كه سخنان وى جنبه اتمام حجت دارد و براى قطع هر نوع عذر و بهانه از سوى آن گروه از مردم كوفه بوده است كه آن حضرت این حقیقت را به صراحت بیان داشت :((اِنَّها مَعْذِرَةٌ اِلَى اللّه وَالَیْكُمْ؛)) یعنى این سخنان من اتمام حجت است براى شما و رفع مسؤ ولیت در پیشگاه خدا)).
حسین بن على علیهما السلام با این بیان مى خواهد به آنان تفهیم كند كه آمدن من به شهر شما جنبه تهاجم و حمله به این شهر و مردمان آن را ندارد و اگر كارگزاران بنى امیه براى به وجود آوردن جوّ مسموم چنین تبلیغات سوئى راه بیندازند، كذب محض و خلاف واقع مى باشد بلكه این سفرى است كه طبق دعوت قبلى مردم كوفه انجام گرفته است .
و اما اصل موضوع و مساءله مبارزه و یا انصراف و برگشت امام علیه السلام از آن منطقه بدان معنا نیست كه اگر مردم كوفه از دعوت خویش منصرف شده باشند آن حضرت هم به خانه خود برمى گردد و دست از مبارزه برمى دارد بلكه منظور آن حضرت این است كه در صورت انصراف مردم كوفه از دعوت و وعده پشتیبانى و همكارى ، ما هم به این شهر نمى آییم و اما اصل عدم بیعت با یزید بن معاویه و ادامه مبارزه با وى همچنان به قوت خود باقى است اگرچه به كشته شدن ما منجر شود منتهى این مبارزه اگر در كوفه نباشد در هر نقطه دیگر امكان پذیر است ؛ زیرا اگر منظور امام علیه السلام غیر از این بود و اگر دستگاه حكومتى همین اندازه احساس مى نمود كه حسین بن على علیهما السلام نه تنها دست از مبارزه كشیده بلكه قاطعیت خود را از دست داده و حالت شك و تردید بدو راه یافته است هیچگاه حاضر نبود با آن حضرت درگیر شود؛ زیرا مى دانست كه این درگیرى براى حكومت بنى امیّه سنگین خواهد بود
.
خلاصه اینكه :
آزاد بودن امام علیه السلام از سوى مردم كوفه كوچكترین اثر مثبت و منفى در اصل مبارزه آن حضرت نداشت همانگونه كه اصل دعوت آنان نمى توانست انگیزه و علت مبارزه و قیام آن حضرت باشد

پی نوشت ها:

1-براى مرد، كشته شدن در راه خدا افتخار است .
2-من به سوى مرگ مى روم و مرگ بر جوانمرد ننگ نیست .
3-هیهات كه ما به زیربار ذلت برویم !
4-نه دست ذلت به آنان مى دهم و نه مانند بردگان از برابرشان فرار مى كنم .
5-شخصیتى همچو من هرگز با یزید شرابخوار بیعت نمى كند.
6-به خدا سوگند! كه به زیر بار پیمان حقارت بار آنان نخواهم رفت .
منبع:كتاب
سخنان حسین بن على (ع ) از مدینه تا كربلا.

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

امام حسین (ع) هنگام شهادت طفل صغیر

 

متن سخن :
هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِاللّه ،
هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخافُاللّه فینا، هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجُو اللّهَ فِى اِغاثَتِنا
هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجُو ما عِنْدَاللّه فِى اِعانَتِنا 1
رَبِّ اِنْ تكُ حَبَسْتَ عنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماء فَاجْعل ذلِكَ لِما هُو خَیرٌ
وانتقمْ لَنا واجْعَل ماحَلَّ بنا فِى العاجل ذخیرة لنا فى الا جل 2 ...
هَونٌ عَلىَّ ما نَزل بِى انَّه بِعَیْنِاللّه


ترجمه و توضیح لغات :

ذَبّ: دفاع كردن . مُغیث : فریادرس . عاجِل : دنیا. آجِلُ: آخرت . هَوْنٌ: سهل و آسان . بِعَیْنِاللّه : كنایه از كمال عنایت و توجه خداوند است .
ترجمه و توضیح :
طبرى از عقبة بن بشیر اسدى نقل مى كند كه روزى به حضور امام پنجم حضرت محمد باقر علیه السلام شرفیاب شدم آن حضرت در ضمن سخن به من فرمود: عقبه ! ما خاندان پیامبر در پیش شما بنى اسد خونى داریم . امام سپس چنین توضیح داد كه : در روز عاشورا یكى از اطفال جدم حسین بن على علیهمالسلام را به دست وى دادند و همین طورى كه طفل در بغل آن حضرت بود یك نفر از افراد قبیله شما (بنى اسد) با تیر گلوى او را درید و حسین علیه السلام با دست خود آن خون را گرفت و به هوا پاشید سپس عرضه داشت :رَبِّ اِنَّكَ اِنْ ... پروردگارا! اگر در دنیا نصر و پیروزى آسمانى را از ما گرفتى در عوض ، بهتر از پیروزى را در آخرت نصیب ما بگردان و انتقام ما را از این مردم خونخوار بگی.


خوارزمى این جریان را مشروح تر و بدون ذكر سند چنین نقل مى كند: پس از كشته شدن یاران حسین بن على علیهما السلام كه بجز زنان و اطفال و بجز امام سجاد كسى در میان خیمه هاى او باقى نماند استغاثه آن حضرت بلند شد:


هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِاللّه ...؛ آیا كسى هست كه از حرم پیامبر خدا دفاع كند، آیا خداترسى هست درباره ما خاندان از خدا بترسد، آیا یارى كننده اى هست به امید خدا بر ما یارى دهد، آیا معین و كمكى هست به یارى ما بشتابد ...؟
خوارزمى گوید: با شنیدن صداى استغاثه امام علیه السلام صداى گریه و ناله زنان و اطفال از خیمه ها بلند شد، امام علیه السلام به سوى خیمه ها برگشت و فرمود: فرزندم على را بیاورید تا با وى نیز وداع بكنم و آن طفل صغیر در بغل پدرش بود كه حرمله با تیر او را به شهادت رسانید. امام خون گلوى او را گرفت و به سوى آسمان پاشید و گفت :اَللّهُمَّ ... در لهوف مى گوید: امام علیه السلام پس از آنكه خون گلوى فرزندش را به آسمان پاشید این جمله را نیز گفت :هَونٌ عَلىَّ ما نَزل بِى اَنَّه بِعَیْنِاللّه  این مصیبت نیز بر من آسان است زیرا كه خدا مى بیند

تذكر:
ب
اید توجه داشت كه به غیر از حضرت على اصغر علیه السلام چهار طفل غیر بالغ دیگر به همراه حسین بن على علیهما السلام در كربلا به شهادت رسیده اند كه كیفیت شهادت آنان مستقلاً یا به طور ضمنى در این كتاب نقل گردیده است :
1 - قاسم بن حسن مجتبى علیه السلام كه در فراز گذشته كیفیت شهادت آن حضرت بیان گردید.
2 - عبداللّه بن حسن مجتبى علیه السلام و كیفیت شهادت او در دو فراز بعد خواهد آمد.
3 - محمد بن ابى سعید: كیفیت شهادت او در ذیل شهادت حضرت على اكبر علیه السلام تذكر داده شد.
4 - عمربن جناده كیفیت شهادت و سخن حسین بن على در باره وى در صفحات گذشته مستقلاً نقل گردید.

پی نوشت ها:

1- مقتل خوارزمى ، ج 2، ص 32.
2-طبرى ، ج 7، ص 360. طبقات ابن سعد و ارشاد مفید.
منبع:كتاب سخنان حسین بن على (ع ) از مدینه تا كربلا

مؤ لف : محمّد صادق نجمى

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

پیام های تربیتی عاشورا(تعبد و پرستش‌)

شاهد تاریخی: در تاریخ آمده که تحت تأثیر عبادت امام(ع) و اصحاب ایشان، سی و دو نفر از لشکر ابن سعد متأثر شده و به امام(ع) پیوستند. همچنین تحت تأثیر همین عبادت، عزم اصحاب امام(ع) راسخ تر شد و خانواده و فرزندان آنها برای ادامه ی راه آماده تر گشتند. هنگامی که لشکر ابن سعد در روز نهم به سمت خیمه ها حرکت کرد، امام از آنها خواست که یک شب به او مهلت بدهند تا عبادت خدا را به جا آورد. شاید امام(ع) می‌خواست حس عبادت، نیایش و خداپرستی را در برخی از لشکریان ابن سعد زنده کند. امام(ع) وسط کارزار نیز، هنگام ظهر، نماز را به جا آورد.

هنگامی که حر از پیاده شدن امام(ع) در منطقه‌ای مناسب و دارای آب جلوگیری کرد، زهیربن قین از امام(ع) خواست که جنگ را پیش از رسیدن نیروهای کمکی برای آنها، آغاز کنند، اما امام(ع) نپذیرفت. شاید امام(ع) می خواست به آنها فرصت بیدار شدن وجدان خفته و حس خداپرستی بدهد؛‌چنانچه حر این فرصت را به دست آورد.

روش: استغاثه‌

شاهد تاریخی: امام(ع) به خدای خویش استغاثه کرد و فرمود که کسی ما را یاری نمی دهد. همین استغاثه موجب بیدار شدن وجدان دو نفر از ارتش ابن سعد شد. آنان بر لشکر ابن سعد حمله‌ور شدند تا به شهادت رسیدند.

روش: تحریک غیرت دینی‌

شاهد تاریخی: امام(ع) در خطاب به ارتش حر فرمود: «فانا الحسین بن علی— و ابن فاطمت بنت رسول الله(ص)

منبع:سایت حوزه

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

احیای اقامه نماز در عاشورا(از جمله اهداف قیام امام حسین)

نـهـضـت حـسـینى براى احیاء دین در همه مظاهر و جلوه‌هایش از جمله (نماز) بود. بُعد معنوى و عبادى زنـدگـى، بـرتـریـن بـُعد حیات است و نماز، بارزترین نشانه حیات معنوى مسلمانان است. با توجّه به اثرات سازنده و تربیتى و بازدارنده این ارتباط با خدا از مفاسد و منكرات، در اسلام اهمیّت ویژه‌اى دارد.

امـام حـسـیـن (علیه السلام) در نهضت عاشورا اهتمام بسیارى به نماز مى‌داد. مهلت شب عاشورا را آن حضرت و یـارانـش بـه نـمـاز و تـضـرّع بـه درگـاه خداوند گذراندند و از تكیه‌گاه خدایى براى نبرد عـاشـورا، مـدد گـرفـتـنـد. عـشـق بـه نـمـاز و نـیـایـش و تـلاوت قـرآن و اسـتـغـفـار و دعـا در دل امـام آن چـنـان بـود كـه بـه بـرادرش عـباس گفت: "از این گروه بخواه تا نبرد را به فردا بـیندازند و امشب به تاخیر افتد، باشد كه به نماز و دعا و استغفار بپردازیم. خدا مى‌داند كه من پیوسته علاقه به نماز و تلاوت آیات الهى داشته‌ام:

«لَعـَلَّنـا نُصَلّى لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعوُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ یَعْلَمُ اَنّى كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تَلاوَةَ كِتابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِْسْتِغْفارَ.»

بـه نـقـل تاریخ، شب عاشورا از خیمه اصحاب امام حسین (علیه السلام)، آواى مناجات و زمزمه دعا و تلاوت به گوش مى‌رسید.

امام روز عـاشـورا پـس از نـمـاز صـبـح، بـا یـاران سـخن گفت و آماده نبرد شدند. ظهر عاشورا وقتى ابـوثـمامه صائدى وقت نماز را به یاد او آورد، حضرت فرمود: نماز را به یاد آوردى! خداوند تـو را از نـمـازگـزاران و ذاكـران قـرار دهـد. آرى ایـنـك اوّل وقـت نـمـاز است. سپس فرمود: از اینان بخواهید تا دست از جنگ بردارند تا نماز بگزاریم.

سـعـیـد بن عبدالله حنفى نیز هنگام نماز امام، جلوى او ایستاد و همه تیرهاى دشمن را كه به سوى امـام مـى‌آمـد بـه جـان خرید تا آنجا كه نماز امام پایان یافت و او غرق در خون شد و اوّلین شهید نماز در جبهه كربلا شد.

عـشـق بـه نـمـاز، در پـیـروان راستین ابا عبداللّه الحسین (علیه السلام) بود. عبدالله بن عفیف ازدى كه در كوفه مى‌زیست و در مسجد كوفه آن اعتراض تند را علیه ابن زیاد، نسبت به كشتن امام حسین (علیه السلام) كـرد و در نـهـایـت هـم در راه ایـن دفـاع، بـه شـهـادت رسـیـد، بـه نقل مورّخان پیوسته در مسجد بزرگ كوفه بود و تا شب نماز مى‌خواند.

اگـر امـام حـسـیـن (علیه السلام) را احـیـاگر فرهنگ نماز راستین بدانیم ـ آنگونه كه در زیارتنامه‌هاى آن حـضـرت آمـده اسـت ـ سـخـنـى بجاست. امام، هم خودش عبادتى مخلصانه داشت و هم شعائر دین را اقامه مى‌كرد.

در زیارت او مى‌خوانیم:

«اَشـْهـَدُ اَنَّكَ قـَدْ اَقـَمـْتَ الصَّلاةَ و آتـَیـْتَ الزَّكـاةَ ... وَ عـَبـَدْتـَهُ مـُخـْلِصـاً حـَتـّى اَتـاكَ الْیَقینُ.»

در زیـارت مـسـلم بـن عـقـیـل نـیـز ایـن تعبیر دیده مى‌شود. همچنین در بسیارى از زیـارت‌هـاى سـیـدالشـهـدا(علیه السلام) بـه ایـن نـكته برمى‌خوریم. این جایگاه والاى نماز را در نهضت عاشورا و حماسه آفرینان آن نشان مى‌دهد.

پـیـام عـاشـورا، پـیـام اقـامـه نـمـاز و تـربـیـت نـسـلى نـمـاز خـوان و خـدادوسـت و اهـل تـهـجّد و عرفان است. عزاداران حسینى نیز باید (اقامه نماز) را در درجه نخست اهتمام خویش قرار دهند تا تبعیّت و پیروى خویش را از مولایشان نشان دهند.

امام خمینى(ره) در تاكید بر همین مساله، از عاشوراى حسینى اینگونه یاد مى‌كند:

«سـیـدالشـهـدا(علیه السلام) در هـمـان ظـهـر عـاشـورا كـه جـنـگ بـود و آن جـنـگ بزرگ بود و همه در معرض خـطـر بـودنـد، وقـتـى یكى از اصحاب گفت كه ظهر شده است، فرمود كه یاد من آوردید نماز را و خـدا تـو را از نمازگزاران حساب كند و ایستاد در همان جا نماز خواند. نگفت كه ما مى‌خواهیم جنگ بكنیم، خیر، جنگ را براى نماز كردند.»

منبع:كتاب پیام عاشورا

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

سخنان حضرت امام حسن (ع )

 - با نيكوكارى از كارهاى ناپسند جلوگيرى كنيد.
2 - شدايد و مشكلات را با صبر چاره كنيد.
3 - دين خود را حفظ و محبت مردم را به خود جلب كنيد.
4 - درد بيچارگان را پيش از آنكه بگويند درمان كنيد.
5 - در كارها از مشورت مضايقه مكنيد.
6 - خويشاوند كسى است كه به انسان محبت دارد، اگر چه بيگانه باشد.
7 - با مردم در زندگى بسازيد تا با شما مهربان شوند.
8 - از سخن بيفايده احتراز كنيد.
9 - مردم حريص فقيرند (زيرا هيچوقت راضى نيستند و هميشه بايد تلاش ‍ كنند).
10 - پستى و ناكسى اينست كه شكر نعمت نكنى .
11 - چيزى كه شرّ ندارد شكر بر نعمت است و صبر بر ناگوار.
12 - هرگاه يكى از شماها به برادر خود برخورد كند بايد محل نور پيشانى او را ببوسد (يعنى محل سجده در پيشانى ).
13 - هيچ مردمى با هم مشورت نكنند جز اينكه بدرستى رهبرى شوند.
14 - بكار بردن حرص (در طلب روزى ) بكار بردن گناه است .
(( (تحف العقول ) ))
منبع:كتاب چهارده اختر تابناك
مؤ لف : احمد احمدى بيرجندى
 

جمعه 24 مهر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288597
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom