پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

آثار تربیتى آگاهى امام از اعمال مردم

امام زمان(عج) واسطه فیض و رحمت الهى بین خدا و بندگان است. جاى تردید نیست كه آن بزرگوار از كردار همه بندگان نیكوكار و بدكار آگاه مى‏شود، خصوصاً این كه به مسلمانان و شیعیان توجه خاص دارد و هم چون پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه كار نیكى را از آنان ببیند، خدا را سپاس مى‏گوید و بر هر كار بدى برایشان استغفار مى‏كند.(1)

نكته اساسى بُعد تربیتى خاصى است كه توجه به آن امت پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروان معصومان علیهم السلام را به نوعى مراقبت همیشگى نسبت به كردار خویش وامى‏دارد. به راستى اگر بدانیم در هر هفته یك‏ بار یا دو بار، بلكه در هر روز، كارنامه هر یك از ما را به حضور مقدس ولى عصر(عج) عرضه مى‏دارند، چه‏ تأثیرى جز تلاش در راه اصلاح نفس و بهسازى اعمال ما مى‏تواند داشته‏ باشد؟

در این قسمت تذكر امام صادق علیه السلام را یادآور مى‏شویم:

"إنَّ أعْمالَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله تُعْرَضُ عَلى رَسُولِ اللّهِ كُلَّ خَمیسٍ فَلْیَسْتَحْی أحَدُكُمْ مِنْ رَسُولِ اللّهِ أنْ یَعْرِضَ عَلَیْهِ الْقَبیحَ(2) ؛ كردار امت محمد(ص) هر پنجشنبه بر او عرضه مى‏گردد، پس هر یك از شما باید از پیامبر خدا(ص) حیا كند كه مبادا كارهاى زشت خویش را به او عرضه‏بدارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. بحارالانوار، ج 17، ص 150، به نقل از: موعود، شماره 4.

2. بحارالانوار، ج 17، ص 150، ح 5.

پنج شنبه 21 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

بهره مند شدن از امام عصر

هر چند امام زمان (ع) غایب از نظر است و این غیبت موجب محروم شدن امّت از قسمتی از برکات وجود آن حضرت است که متوقف بر ظهور است، ولی قسمتی از فیوضات وابسته به ظهور نیست.
او همچون آفتابی است که ابر غیبت نمی تواند مانع تأثیر اشعه وجود او در قلوب پاکیزه شود، مانند اشعه خورشید که در اعماق زمین جواهر نفیسه را می پروراند، و حجاب ضخیم سنگ و خاک مانع استفاده آن گوهر از آفتاب نمی شود.



و چنان که بهره مند شدن از الطاف خاصّه خداوند به دو طریق میسّر است:

اوّل: جهاد فی اللَّه به تصفیه نفس از کدورتهایی که مانع از نعکاس نور عنایت اوست.

دوم: اضطرار« که رافع حجاب بین فطرت و مبدأ فیض است »أمَّن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء»(1)

همچنین استفاده از واسطه فیض خدا که اسم اعظم و مثل اعلای اوست به دو طریق است:

اوّل: به تزکیه فکری و خلقی و عملی که »أما تعلم أنّ أمرنا هذا لاینال إلّا بالورع«.(2)

دوم: به انقطاع از اسباب مادّی و اضطرار. از این طریق بسیار کسانی که بیچاره شدند، و کارد به استخوان آنها رسید، و به آن حضرت استغاثه کردند و نتیجه گرفتند.

به قصور و تقصیر نسبت به ساحت قدس آن حضرت اعتراف می کنیم. او کسی است که خدا به او نور خود را، و به وجود او کلمه خود را تمام کرده است. او کسی است که کمال دین به امامت و کمال امامت به اوست.


خداوند متعال در قرآن می فرماید:« اوست که خورشید را روشنایی و ماه را نور قرار داده است»(3) ، و در وجود حضرت مهدی (ع) خورشید و ماه هر دو جمعند، و چه بسیار تفاوت است بین خورشید آسمان دنیا و ماه آن، و بین خورشید آسمان ملاءِ اعلی و ماه آن.

تفاوت این است: خورشید و ماه، روشنایی و نور است، ولی حضرت مهدی (ع) نور فروزان خداوند است، روشنایی پرتوافکن خداوند است، و تأویل آیه شریفه «و أشرقت الأرض بنور ربّها» ظهور آن حضرت(4) است.

اگر دیده تاب دیدن آفتاب آسمان را که به فرمان خدا روشن است، ندارد چگونه بینش انسان می تواند حقیقت خورشید وجود را که به نور خدا منوّر است، ادراک کند؟! آری قلم از شرح توانایی «سیف اللهی» که مظهر قدرت لایزال است عاجز، و زبان از بیان دانایی انسانی که «نوراللَّه» همیشه روشن است، الکن است.



--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
× برگرفته از: مقدمه ای در اصول دین،
آیةالله العظمی وحید خراسانی.
1. سوره نمل آیه 62 آیا کیست که اجابت می کند مضطر را زمانی که او را بخواند، و برطرف می کند سوء را؟)
2.(آیا نمی دانی که هر آینه امر ما نیل نمی شود مگر به ورع) بصائر الدرجات، الجزء الخامس، ص 263، باب 11، ج 2؛ دلائل الإمامة، ص 254، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 278، بحار الانوار، ج 47، ص 71
3.سوره یونس (10)، آیه 5
4.. سوره زمر (39)، آیه 69 (و درخشید زمین به نور پروردگارش).

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

استکبار جهانی و مهدی باوری

نظام سلطه جهانی و جبهه استکبار برای استمرار بخشیدن به نفوذ و تسلط و حفظ منافع نامشروع خود ، با دقت فراوان ، امکانات و نقاط قوت جهان اسلام را زیر نظر دارد تا آن ها را به دقت شناسایی کرده و نابود سازد .
یکی از این نقاط قوت ، اندیشه رهایی بخش " مهدی باوری " است که در خط مشی مبارزاتی امت مسلمان از جایگاه استراژیکی برخوردار است . از این رو استکبار جهانی ، سناریوهای متعددی را جهت تضعیف و نابودی این اندیشه مقدس طراحی کرده و متناوباً به اجرا گذارده است که برخی از آن ها اشاره کنیم :

1 – دخالت مستقیم و حمایت از پروسه شخصیت پردازی و مهدی تراشی : حمایت خائنانه استعمارگران و جبهه استکبار از مدعیان مهدویت مانند مهدی الصومال در آفریقا ، سید علی محمدباب ، حسینعلی بهاء و سید محمد نور بخش در ایران ، میرزا غلام احمد قادیانی در پاکستان ، سید محمد جونپوری در هند و محمد بن عبدالله القحطانی در حجاز ، به خوبی روشنگر اهداف شوم و پلید آنان است .

2 – تخریب پایه های فکری مهدی باوری از طریق ژست های علمی و به ظاهر شرق شناسی : نظام سلطه زیر نظام شرق شناسی ، سربازان صلیبی خود مانند فان فلوتن ، گلدزیهر یهودی ، و لهوسن پروکیلمن و دونالد سن را با نام مستشرق ، راهی کشورهای اسلامی کرد تا شاید از طریق شبهه سازی و تردید افکنی ، اذهان افراد غیر متخصص و غیر آشنا با مبانی دقیق اسلامی را مشوش سازد که متاسفانه در این باب به توفیقاتی هم نائل شدند و اسلام گرایانی چون ( احمد امین ) و محمدرشید رضا را به این دام کشیدند .

3 – پرورش و حمایت از خودباختگان سر سپرده داخلی : کوته فکرانی چون سلمان رشدی و احمد الکاتب و ... طعمه های خوبی بودند که استکبار جهانی آنان را به راحتی یا اعطای مدال های نویسنده آزاد اندیشه ، متفکر منصف و پژوهنده روشنفکر به دام خود بکشند و به آنان گوشزد کنند که هر لقب و عنوان در برابر یک ضربه به اصول و باورها یا دهن کجی به مفاخر و ارزش ها ، نصیب شان خواهد شد .

4 – انتشار تبلیغات مسموم رسانه ای : مانند ساخت سریالی به نام نوسترا داماموس که به مدت سه ماه متوالی از شبکه تلویزیونی آمریکا پخش شد و هدف از آن به تصویر کشیدن چهره ای خشن و گرفتارِ جنون قدرت از مهدی موعود ( نستیجیر بالله ) و تحریک عواطف ملل غربی علیه اسلام و منجی موعود آن بود . تحریف اندیشه ناب مهدویت از طریق ارایه مقالات به ظاهر تحقیقی در کتب معتبر (1) و امثال آنها را میتوان از طرفندهای استکبار جهانی و اندیشه مهدوی باوری عنوان نمود .




--------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت :
1 – در انتظار ققنوس ص 309
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

امام غریب

عزیز ! خسته ام ؛ اما نه از انتظار ...كه می دانم عاقبت این انتظار تلخ وجانكاه ، چندان شیرین است كه همه این رنج ها در برابرش چیزی نیست . آری عزیز ! خسته ام ، اما نه از انتظار ، كه از پریشانی ...

پریشان مانده ام میان این همه دانایی كه به روشنی نمی رسد ؛ میان این همه راه كه به رستگاری ختم نمی شود ؛ میان این همه دانایی و این همه راه كه با نام تو مُهر خورده ، اما از تو ، هیچ رنگ و بویی ندارد .

همه از تو و طرح هایشان از تعجیل در ظهورشان می گویند ...كسی را نمی شناسم یا مذهبی را یا گروه و مكتبی را كه از تو نگوید و تو را وعده ندهد . « موعود» ، حتی تنها همین واژه تنها ، آن قدر مقدس است كه با آن ، می توان كارهای غریب(!) كرد .

می توان مردم را به خواب و خیال فریفت و همه چیزشان را ربود . می توان خلایق را به بوی انتظار ، تشنه نگاه داشت و آب را از آنان دریغ كرد . می توان ناسره ای را به تو منسوب دانست و به بهانه آن كسی را از ساحت قدسی ات خبر ندارد ، آن را به جماعت قبولاند .

می توان زمل واسطرلاب و وردهای ساختگی را گوهر و جان مایه دین كرد و دینداری را به ختوم اذكار ، تاویل و تحویل ساخت .




آری ؛ می توان با نام تو و با عشق انتظارت ، كارهای غریب بسیاری كرد .

غریب ترین وجه انتظار تو همین است كه نامت ، اقامه قامت رستن به بالای بلند تو نیست . چه اندك هستند آنان كه رمز وعده ظهورت را دریافته و آن را كلید رستگاری دانسته اند .

مگر نه این است كه رمز این وعده شگرف ، نجات انسان است ؟ پس چرا این مدعیان كه از تو دم می زنند ، جز اندكی از این همه انبوه ، به هر چیز می اندیشند جز نجات انسان از این وادی غریبی ؟ چرا در معادلات این جماعت ، همه چیز جای خود را دارد الا دقت به فرامینی كه خود فرموده ای ؟ و بارها و بارها گوشزد كرده اید !

مگر بنا نیست با آمدنت ، آزادی و آگاهی و عدالت برای همه آدمیان و برای هر چه در جهان است تحقق یابد ؟ این راه كه ما می رویم ، آیا به درستی تحقق و آمادگی برای ظهور آن منجی است ؟

چه زیبا گفت آن بزرگ مرد : « آنان كه در انتظار مصلح هستند ، باید خود صالح باشند .»

به طعنه می گویند : « فلان و بهمان معتقدند باید آن قدر گناه كنی تا جهان را تباهی و سیاهی فراگیرد و آفتاب موعود از پس ابر غیبت سر برن آرد . » این را به طعنه می گوید و راست هم نمی گویند ؛ اما این را به طعنه نمی گویم و راست هم می گویم كه این جماعت ، خود همین كار را شب و روز می كنند .

همین كه انسان را با دریای كرامتش ، در مشت حقیر خود می گیرند و می فشارند با نام كمك به منجی و با معیارهای تنگ و كودكانه می خواهند این گستره ژرفناك را بسنجند و بر او ارزش نهند ، نشان می دهد كه اصلاً نمی دانند تو كیستی و تا كنون این ره كه می رفتن گویی به تركستان بود .

و اصلاً چرا انتظارت را می كشند و تو چرا خواهی آمد ؟؟؟

آری محبوب من ! پریشانم در این طوفان كه هر روز ، خار و خسی را به هوا می پراكند و آن را رایت هدایتی وانمود می كند . اكنون دیگر آنقدر مجرب شده ام كه دل به حرف و حدیثی نبندم .دیگر دانسته ام كه گوهر دین ، انسان است . قران كه با نام انسان ختم می شود ، به من می گوید كه دنباله رو قران و منجی باید راه را از همین خاتمه پی گیرد .

هر شعار و اندیشه و مرام و باوری كه با عزت انسان رقم نخورد و دردش همان درد بزرگ و مشترك انسانی نباشد ، موعودا به تو شباهت ندارد.

دینی كه از تو می گوید و به انتظار آمدنت ، مردم را مژده می دهد همه را بسوی كعبه خوانده و آن گاه ، او را فراتر از كعبه بر نشانده است .

من از نام تو آموخته ام كه باید این وعده بزرگ را برآورد . روزی كه انسان را به راستی خلیفه خدا بدانیم و برای او كرامتی فراتر از كعبه برشمریم ، آن روز تو خواهی آمد .

این كمترین شرایط ظهور است و تو آن قدر بزگ هستی كه به كمترین رضایت می دهی .

می ستایمت ای امام غریب ....


 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

علت و فلسفه غیبت

علت غیبت امام زمان (علیه السلام) چیست؟

بنابر آنچه در برخی از روایات آمده است، علت واقعی غیبت امام زمان (علیه السلام) بر ما پوشیده است کمال الدین و تمام النعمة، ص 482.; در عین حال با استفاده از روایات به عواملی چند در این زمینه پی می بریم:

1 ـ امتحان و آزمایش:

غیبت آن حضرت سبب می شود تا نفاق پنهان عده ای آشکار شود، و ایمان حقیقی محبان و شیعیان واقعی امام (علیه السلام) در کوره ی ولایت امام غایب (علیه السلام) از ناخالصی ها و دورویی ها جدا و پاک گردد و مؤمن از منافق تمیز داده شود.

حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم (علیه السلام) غایب شد، مواظب دین خویش باشید، تا مبادا کسی شما را از دین خارج کند! ای پسرک من! برای صاحب الامر بناچار غیبتی خواهد بود، به طوری که عده ای از مؤمنان از عقیده ی خود بر می گردند، همانا خدا به وسیله ی غیبت، بندگانش را امتحان می نماید.»بحارالانوار، ج 51، ص 113.

2 ـ بیعت نکردن با ستمکاران:

حسن فضّال می گوید: علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمود: «گویا شیعیان را می بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (امام حسن عسکری (علیه السلام)) در جست و جوی امام خود همه جا را می گردند، اما او را نمی یابند.» عرض کردم: به چه دلیل؟ فرمود: «زیرا امامشان غایب می شود.» عرض کردم: چرا غایب می شود؟ فرمود: «برای این که وقتی با شمشیر قیام نمود بیعت کسی در گردنش نباشد.» بحارالانوار، ج 51، ص 113.

3 ـ حفظ جان حضرت:

زراره می گوید: حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای زراره! قائم ما ناچار است که غیبت کند.» عرض کردم: برای چه؟ فرمود: «از جان خود بیم و ترس دارد.» پس حضرت با دست به شکم خود اشاره کرد اثبات الهداة، ج 6، ص 437.

امام زمان (علیه السلام) از کشته شدن و مرگ بیم و هراس ندارند، بلکه حفظ جان ایشان به خاطر این است که مبادا پرچمِ هدایت زمین بماند، و رشته ی هدایتی که به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) متصل است، قطع شود.
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

مبادا خفته باشید

انتظار ظهور مهدی موعود از حساس ترین و تاریخ سازترین فرازهای عقیدتی اسلامی است که عمری به درازای عمر اسلام دارد. پیامبر اکرم (ص) و خاندان پاکش، همواره مردم را به این «چشم به راهی» خوانده اند. در میان آثار فرقه ها و گروههای مسلمان نیز، از این آرمان، نشانه های بسیار به چشم می آید؛ تنها کافی است بدانیم که پس از یک پژوهش کوتاه در این زمینه نام بیش از پانصد کتاب، از دانشوران مسلمان به دست آمده که به یقین با تحقیقات عمیق تر این رقم از هزار تجاوز خواهد نمود.
پیامبراکرم(ص) فرمودند:
«اگر از دوام دنیا یک روز بیشتر نمانده باشد؛ خدای بزرگ آن را چنان درازا دهد تا مردی از دودمان مرا برانگیزاند که زمین را از عدالت و داد پر سازد همانگونه که از ستم و بیداد آکنده باشد.»

نخستین نکته ای که با عنایت به مفهوم«انتظار» به ذهن ما می آید خواستار شدن« ظهور» است از صمیم دل؛ زیرا تا دوستدار و دلبسته چیزی نباشی چشم به راهش نخواهی بود. لازمه این خواستن و اشتیاق وجود دو زمینه قلبی است: یکی شناخت و آگاهی از محتوای ظهور و دوم گرایش و جویایی نسبت به آن محتوا.

لازمه درک بهتر حقیقت از مفهوم «انتظار» ، «شناخت درونی» و «خواست قلبی» است. پس انتظار چیزی نیست مگر نیت ظهور.

منتظران حقیقی، پیوسته تصویر ظهور را در برابر دیدگان دارند و از دل و جان آن را می جویند و برای تحقق آن می کوشند. انتظار نه فقط ظهور را در دل و جان ما پایدار می سازد بلکه در قلمرو تن ما نیز نقش و نشانی از آن را آشکار می نماید، مگر نه این که چشم، زبان، گوش، دهان و دست و پای ما، بندگان فرمانبردار دل ما هستند. پس اگر اندیشه و پندار ما به رنگ ظهور درآمد گفتار و کردارمان را نیز همرنگ خود خواهد ساخت. مبادا این حقیقت را خیال و رؤیا پندارید و از خاصیت و اهمیت ایده ای چنین بلند و عالی غافل بمانید.

امید به ظهور ایجاد جاذبه می کند؛ انسان را به راه می اندازد و به سوی خود می کشاند. جوهره این «امیدواری» همان «خوش بینی» نسبت به آینده بشریت است و پشتوانه آن نوید حتمی و مژده قطعی خدا به پیروزی مستضعفان و فرمانروایی صالحان و نیک فرجامی پرهیزکاران .

امید و انتظار مقدمه هجرت و جهاد است ، نه زمینه رخوت و رکود . امام صادق(ع) می فرماید: « هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم باشد، بایستی انتظار او را داشته و به نیکویی و پرهیزگاری رفتار نماید. پس اگر به این حال، پیش از قیام او از دنیا رود، پاداش یاران مهدی را خواهد گرفت. بنابراین بکوشید و جدیت کنید و چشم به راه باشید که بر شما گوارا باد .»

نخستین گام انتظار ، خودسازی است ؛ یعنی رشد و تربیت جسم و روح و چندان هم دشوار نیست ؛ زیرا شوق دیدار او مردمان را می سازد چه رسد به اشتیاق درک ظهورش، پس لختی به خود بیندیشیم .

تلاشها و سازندگیهای ناشی از انتظار اگر هم به دوران ظهورش نرسد دست کم در زندگی عمومی جامعه تأثیری بسیار مثبت دارد؛ زیرا تربیت افراد و تجهیز آنان به یقین ، جامعه را به پیش می برد و نیرومند و توانگر می سازد ، در برابر دشمن پایداری و مقاومت می بخشد و در نتیجه آسایشی نسبی برای همگان فراهم می آورد.

انتظار امام زمان بدون محبت و علاقه به او کاری از پیش نخواهد برد؛ زیرا که حماسه ها همواره در فضای شور و احساس زاده و پرورده می شوند، کافی نیست که نسبت به حضرتش تنها پذیرش ذهن و پسند فکری داشته باشیم ، کشش روحی و پیوند قلبی در اینجا به کار می آید. اگر در روزگار دشوار غیبت بر فراز آسمان بلند انتظار، گهگاه شاهد درخشش ستارگان بوده ایم، ناشی از عواطف پاک آن کواکب به خورشید نهان در ابر بوده است.

منتظران راستین در عین حال وظیفه دارند که علاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را می کشند یک برنامه فردی نیست؛ برنامه ای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید؛ باید کاری به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.

انتظار یعنی آماده باش کامل. من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممکن است در انتظار کسی باشم که طعمه شمشیرش خون ستمگران است؟! من اگر آلوده و ناپاکم چگونه می توانم منتظر انقلابی باشم که شعله اولش دامان آلودگان را می گیرد؟!

اکنون می فهمیم چرا منتظران واقعی گاهی مانند کسانی شمرده شده اند که در خیمه حضرت مهدی (عج) و یا زیر پرچم اویند. یا چون کسی هستند که در راه خدا شمشیر می زند و یا در راه خدا به شهادت می رسد.

اینها مراحل مختلف و درجه مجاهده در راه حق و عدالت است که متناسب با مقدار آمادگی در انتظار افراد است؛ یعنی همانطور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار و خودسازی و آمادگی نیز درجات مختلفی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر مقدمات و نتیجه شباهت دارند.

پس بیدار باشید؛ زیرا نمی دانید که در چه وقت، صاحبخانه می آید، در شام یا نصف شب، یا بانگ خروس، یا صبح، مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

دلیل تولد امام عصر

به چه دلیل امام زمان (علیه السلام) متولد شده اند؟

عقیده به مهدویت و منجی جهانی در اسلام امری مسلم است و در دیگر ادیان هم وجود دارد ؛ اما به چه دلیل حضرت مهدی (عج) متولد شده اند ، نه این که در آخرالزمان به دنیا خواهند آمد؟ دلیل عقلی و نقلی قطعی داریم بر این که حضرت مهدی (عج) قبل از شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)، متولد شده اند:

1 ـ دلیل عقلی: با توجه به سه مطلب ذیل عقل هر انسان منصفی حکم می کند به این که امام زمان (عج) متولد شده و هم اکنون زنده هستند:

الف) در علم کلام به اثبات رسیده که «هیچ گاه زمین نمی تواند از حجت الهی، خالی باشد.» در روایات هم به این مطلب تصریح شده است، در روایت است «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» اصول کافی، ج 1، ص 179. اگر زمین بدون امام باشد، فرو می رود و نابود می شود.

ب) در علم کلام ثابت شده است «که امامان معصوم بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دوازده نفر بیش تر نیستند و همگی از خاندان پیامبر (ص) می باشند.» روایات هم در این مورد فراوان است.

ج) «یازدهمین امام معصوم حضرت امام حسن عسکری (ع) در سال 260 هجری قمری در شهر سامرا به شهادت رسیدند،» این از مسلمات تاریخ است.

نتیجه ی این سه مقدمه این است که حضرت مهدی (عج)، قبل از شهادت امام حسن عسکری (ع) تولد یافته و به مقام رفیع امامت رسیده اند، و گرنه زمین از حجت و امام خالی خواهند ماند.

2 ـ دلیل نقلی:

الف) روایات: در روایات آمده است که حضرت مهدی (ع)، نهمین فرزند امام حسین (ع) است، ششمین فرزند امام جعفر صادق (ع) است، پنجمین فرزند امام موسی بن جعفر (ع) است، چهارمین فرزند امام رضا (ع) است، سومین فرزند امام محمد تقی (ع) است، و فرزند امام حسن عسکری (ع)است. مجموع این روایات بیش از 780 مورد است.

از مجموع این روایات استفاده می شود که حضرت مهدی (ع) متولد شده اند، زیرا حضرت امام حسن عسکری (ع) در سال 260 هجری قمری به شهادت رسیدند.

ب) نقل تاریخی: مورخان شیعه و سنی جریان تولد حضرت مهدی (عج) و زمان و مکان آن را ضبط کرده اند. مروج الذهب، ج 4، ص 199 ـ ینابیع المودة، ج 3، ص 114.

ج) ملاقات حضرت: از زمان تولد حضرت مهدی (عج) تا این زمان، افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، مانند: حکیمه خاتون ـ عمه ی امام حسن عسکری (ع) که شب تولد حضرت در خانه ی امام حسن عسکری (ع) بودند و جریان تولد را شاهد بودند. ینابیع المودة، ج 3، ص 114. غیبت شیخ طوسی، ص 141.

ابو نصر خادم، حضرت مهدی (عج) را در گهواره ملاقات نموده است. کشف الغمه، ج 2، ص 499 و اثبات الهداة، ج 7، ص 344. سعدبن عبدالله قمی در زمان حیات امام حسن عسکری (ع) با جمعی برای زیارت امام حسن (ع)به سامرا رفتند، در طرف راست امام کودکی را مشاهده نمودند که مانند ماه درخشان بود. پرسیدند: این کیست؟ فرمود: «مهدی قائم آل محمد (ص)است.» الزام الناصب، ج 1، ص 342.

در زمان غیبت هم افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، که در خصوص ملاقات با حضرت کتاب هایی نوشته شده است.

بنابراین حضرت متولد شده اند و گرنه ملاقات با ایشان معنا نخواهد داشت.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

دوست غریب

باز هم بخوان ، من الغریب الی الحبیب

این اولین سطر از نامه ای بود که امام غریب برای حبیبش نوشته بود . عجب سوزی در این سطر نهفته است .

من الغریب الی الحبیب

اگر خوب گوش کنی انگار تمام ذرات عالم همناله با امام غریبند ، آخر امام قلب همه عالم است . راز این نامه چیست ؟ مگر جوانان بنی هاشم در رکاب آقا نیستند ؟

رازی دیگر برایت بگویم !

آیا شنیده ای که عشق را زبان دیگر است ؟

آیا شنیده ای که گفته اند از تو به یک کنایه از ما به سر دویدن ، از تو به یک اشاره از ما به جان خریدن ؟ این یک رمز است . در مکتب عشق ، توضیح و تفسیر معنا ندارد . فقط اشاره ای کافیست ، تا عشاق گرد معشوق حلقه زنند . اگر خوب نگاه کنی اگرچه کوفیان بدنام شدند ، اما باز هم کوفیان !

مگر بارها معراج مسلم را بر بالای دارالاماره نشینده ای؟ مگر از عطش و دندان شکسته و دهان خونین برایت نگفته اند ؟ آنهم روزها قبل از واقعه کربلا !

مگر شکستن دندان پیامبر در اُحد و دندان درد اویس قرنی و شکستن دندانهایش در یمن را نشنیده ای ؟ با تمام وجودت این فصل را بخوان !

این عشق حتی فراتر از آن است که گذر زمان در آن خللی ایجاد کند . اما گفتم باز هم کوفیان ! می دانی چرا ؟

آخر امروز امامی دیگر غریب و بی حبیب در بیابانهای تفتیده انتظار ، دستها بر آسمان ، هزار واندی سال است که دعایش ، ذکرش و خواهشش تعجیل در فرج است . همو که داغها بر دل دارد . اوست که امروز ندای من الغریب الی حبیب سر می داده است . و تو ، آیا هیچ احساس غربت می کنی ؟ آیا لحظه ای شده است غربت آقا را در وجودمان احساس کنیم ؟ همین است که می گویم باز هم کوفیان ! به روایت امیر سخن علی (ع) تاریخ تکرار می شود ، و امروز روز تکرار تاریخ است .

اگر غربت آقا را در قلبت احساس نکردی بدان که اگر چه آقا غریب است اما ، من و تو حبیب نیستیم . حبیب رفت . مسلم رفت . تو چه می کنی ؟ می روی ؟ یا می مانی ؟

من الغریب الی الحبیب هر که دارد هوس کرببلا بسم الله ...
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

یاد امام عصر در عید فطر

سید بزرگوار، علی بن طاووس درباره ادب و احترام معتقدان به مقام والای امامت حضرت مهدی( ع) در روز عید فطر مطلبی را بدین شرح یادآور شده است:

در روز عید فطر، اگر آن حضرت، صاحب حكم و امر بودند و در مسند حكومت نشسته، همه مردم از آن حضرت فرمان می بردند، می بایست به افتخار توجه و احسان خداوند به آن حضرت و تمامیت قدرتش به حضرتش تبریك و تهنیت گفت.

پس، به خود و عزیزان خود و همه مردم جهان و به هر فردی كه به واسطه امامت او و به بركت وجود او هدایت شده، و به وسیله بركات دولت او خوشبخت شده است؛ تبریك و تهنیت بگو.

و اگر اعتقادت بر این است كه آن حضرت واجب الاطاعه است، پس باید آثار اطاعت و یاری، در خشم و غضب تو همراه خدای متعال كه مولای تو و مولای اوست و خشم و تأسف بر آنچه از فضل او از دست رفته است در چنین روزی در چهره تو هویدا گردد.

زیرا كه از شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه و غیر آن برای ما روایت شده است كه حنّان بن سدیر از عبدالله بن دینار از امام باقر( ع) نقل كرده كه حضرت فرمود:

ای عبدالله! هیچ عید قربان و عید فطری برای مسلمانان نیست جز آنكه در آن روز غم و اندوه آل محمد( ص) تازه می شود. عرض كردم: چرا؟ حضرت فرمود: چون آنها حقّ خودشان را در دست دیگران می بینند.

سید بن طاووس در ادامه سخن می فرماید:

آری، تو اگر دوران حضور حضرتش را در مقابل دیدگانت حاضر می كردی، می دیدی كه چگونه پرچم اسلام با عدل و داد به اهتزاز درآمده، احكام مردم با فضل و برتری شهرت یافته، همه اموال در راه خدا به بندگان بخشیده م یشود، و مردم را به آرزوهای خوب مژده داده، و از آنها می پذیرند. و چگونه ایمنی و امنیت، همة مناطق دور و نزدیك را فرا گرفته، هر ناتوان و خوار و تنهایی را به طور كامل یاری می كنند؟

و چگونه دنیا با خورشیدهای سعادت بخش خود روشن شده، دست اقبال سعادتش را بر هر زمین پست و بلندی گشوده است؟

و چگونه حكم باهر و سلطنت پیروز و قاهر خدا در همه جا آشكار می شود، به طوری كه عقلها و دل ها شادمان می شوند و همة آفاق كران تا كران از نور و روشنایی پر می شود؟

ای برادر! سوگند به خدا، اگر چنین مدینة فاضله ای در برابر دیدگانت مجسم شود، در همچو عیدی كه به آمدن آن مسرور و خوشحال بودی عیشت مكدر شده، به هم خواهد خورد، و خواهی دانست كه چقدر كرامت خدا و فضل و احسان او از تو فوت شده و غم و اندوه و تأسف بر تو غلبه كرده، سراسر وجودت را فرا م یگیرد و اشك در چشمانت حلقه خواهد زد، زیرا سزاوار است كه تو بر عزیز خود وفا نمایی.

اینك سخن را در این گفتار از تو دریغ كرده و عنان آن را به دست گرفته كه سخن در این مقال زیاد است و آنچه بیان شده از باب اشاره و تنبیه بود، زیرا كه آنچه ما می خواهیم شرح دهیم، عبارات گنجایش آن را ندارند.

بدیهی است كه وفا و صفا بر یاران حق شناس موقع جدایی و دوری، بهتر از وفا و صفای در حضور و كنار آنها است، پس بایستی در قلبت برای مولای خود وفا و صفا داشته باشی كه پروردگار تو برای برطرف كردن اندوهت توانا است.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

حدیث نیاز

الهی!

زمین هر لحظه در معرض انفجار می بود، اگر آرام گامهای او نبود.

اعصار و زمان هر لحظه در خود می پیچیدند، اگر اشارات صبر از ولی خویش در نمی یافتند.

والعصر × ان الانسان لفی خسر × الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر .

الهی!

دلهای ما هم چون دل زمین و زمان، سخت به تنگ آمده از شدت:

عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء و انقطع الرجاء...

ببین که انسان چگونه بار بلاها و مصائب را به دوش می کشد. ببین که با چه شرمی به تماشای «خسران » نشسته است ! از چه چنین بیچاره شده ایم ؟ چه دیدی که دگر پرده رحمت و ستاریت خویش برفکندی ؟ ما چه کرده ایم که آن عزیز، آن آیت رحمت و حمایت نیز چنین رها و در خود گممان کرده است !

آرام زمین، صاحب زمان، ولی امر انسان کجاست؟ این گله راعی خویش می جوید؛ صاحب خویش می خواند ؛ غیبت و تطویل مدت آن را سبب چیست؟

خدایا!

امید نمانده ؛ پناه بر تو که قهر و غضبت ، روشنای امید دلهامان را هم به ظلمت یاسی مرگبار فرو برده !

الهی!

ببین که ... ضاقت الارض و منعت السماء...

چاره کن بر این زمین به تنگ آمده از ستم و فساد ؛ که تیره غبار معصیت بشر، فضای آسمان آن را هم به تیرگی کشیده است. صداها به آسمان نمی رسند! دعاها به سد «منع سماء»، در پژواک آن میان آسمان و زمین، معطل و معلق مانده است.

ای مظهر «سبق رحمة غضبه !»
باران رحمت و غفرانت کجاست؟!

به حق سابقه رحمت بر غضبت، به وزش نسیم رحمت و مغفرت ، خورشید ولایت را از پس تیره ابر حجابها بر ما بنما !
که تنها...

انت المستعان و الیک المشتکی و علیک المعول فی الشدة و الرخاء...

گفته بودند و رسیدیم نیز بدان که تنها تویی یاری گر ما و آنگاه که دل به تنگ آید از ظلم خود بر خود و دیگران بر ما، مرجع شکایاتی نیز جز تو هرگز نیست.

که تنها تویی یگانه سزاوار اعتماد و تنها پناه و پشتیبان به هر سختی و حتی گاه آسانی !... به هر قبضی و هر بسطی و به دیگر سخن، لحظه لحظه امتحان در وادی زندگی!

خدایا!

اقرارمان شنیدی ! کاش سوز نیازمان تمامی پهنه این زمین «ضاق» گشته از فرط گناه را فرا می گرفت و فریاد جگرسوز استغفارمان، سد «منعت» آسمان را فرا می شکافت و همه گناه بنی آدم را یکباره می سوخت، حجابهای میان ما و تو را از بین می برد، دعای مضطران به اجابت می نشست و درد فراق دلهای ما را چاره ای می کرد.

اما ای بخشاینده مهربان!

تو همان بخشایشگر مهربانی که خود گفته ای ! اسماء و صفاتی که خود آموختیمان، حجت را بر توبه ما و رحمت تو تمام می کند. کی «الرحمن » و «الرحیم »، «الله » را رها می کند؟!... یأس، با اینهمه مانع و آیه های رحمت و غفرانیت در برابر خویش، دلها را به نفع امید، رها می کند. دریافته ایم که راز رضا و خشنودیت نهفته در چیست که البته عرض حاجات به نزد بزرگان ، بدون عرضه بر شفیعان و آبرومندان آن درگاه، میسر نیست.

ای مهربانترین مهربانان!

دیدی که در تنگی لحظه هامان، راه فرج را هم خود تو، اشاره می کنی، پس اینک به طاعت فرمانت:

... اللهم صل علی محمد و آل محمد، اولی الامر الذین فرضت علینا طاعتهم و عرفتنا بذلک منزلتهم...

درود فرست بر محمد و آل محمد، آن چهارده رشته پیوند، مبشران وصال و محبت، چهارده آیت از شفقت، برگزیدگان خدا به عشق هدایت و رحمت !

گفته بودی که به طاعت و اطاعت مستقیمشان ، به اعزاز و اکرامشان نیز نزد او وقوف یابیم. اراده فرموده بودی که ما هم به عزت ایشان، نزد تو عزیز باشیم، اما نفهمیدیم...
یا محمد یا علی !... یا محمد یا علی !

و مگر خدایا، تو بر پیغمبر خویش نفرموده بودی که:

اللهم انک قلت و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما .

خدایا !

و مگر نه اینست که آنگاه که رسول رحمت نیز به نیت دعا، به نام عظیمی قسمت داد، فرمود: «الهی! بحق علی!»پس ببین که کنون پر گشوده ایم با دو بال قدیر پرواز به سویت، با دو پرچم صلح جاودان با تو، و دو نشان شرف و سرفرازی در دو سرا. ببین که چگونه به تقدیم نبوت، دل به تسلیم ولایت سپرده ایم.

پس شما یا محمد یا علی !

ای خدایان عصمت و عارفان محض توحید و وحدانیت !

ای راهتان، یگانه صراط مستقیم تا احد !

ای انوار هدایت و پرتوافشانان نور حق ، به شبهای ظلمت !

و ای استادگان بر تارک قدسی عرش، به نوای رحمت و محبت !

ما غرق گناهیم و تا رضای خدا ما را ، تنها یک امکان هست. محبت او بر شما بیش از همگان است، به در آستانش که رفتیم، به حکم «عرفتنا بذلک منزلتهم » باز اشاره به کوی شما و تنها صراط مستقیم شما نمود.

آیا ما را اجازت توسل به «وجیهون عندالله » هنوز میسر است؟

بی شفاعت شما، ما را بر آن آستان ، راه نیست. بحق «عرفت بذلک منزلتهم » و بحق اشد حب اولی الامران بر انفاس بشر - بیش از خود آنان ؛


اکفیانی، فانکما کافیان !
و انصرانی فانکما ناصران !...


کاش پیش از این دانسته بودیم !
کاش پیش از این، دریافته بودیم !


و تو «یا مولانا، یا صاحب الزمان !» از چه ما را به خویش واگذاشته ای؟ چه دیدی که چنین از ما پیوند محبت بریده ای؟ از چه چنین محروم از رخصت دیدار توایم؟

ای منتهای مسیر رضا، رحمت و مغفرت تا خدا !

کمال شفاعت، تویی که رضایت شفیعان نیز کنون در رضای توست. بین ما و اجابت «اهل کساء» تا خدا، تنها یک حجاب مانع است... «رضای تو»!

یا مجیب المضطر ! بحق «خودت »، اجب المضطر !

که فرج تو، شفای جاودان همه دردها و دلتنگیهاست ؛ و فراق از سر نارضایی تو، علت تمام سختیها و معصیتها !
ای مهربانترین مهربانان !

ز ما بگذر و بازگو بحق محمد و خاندان پاک محمد !

...الغوث، الغوث، الغوث !
ادرکنی، ادرکنی، ادرکنی !
الساعة، الساعة، الساعة!
العجل، العجل، العجل!

یا ارحم الراحمین، بحق محمد و آله الطاهرین.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288409
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom