پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

آفتاب در غربت!

چرا حضرت مهدی(ع) را غریب می‌نامند و منظور از غربت ایشان چیست؟

با وجود همه تأكیدات عقلی و نقلی بر وجوب شكر نعمت‌های الهی، متأسفانه بسیاری از آنها مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد و در این میان، نعمت‌های بزرگ‌تر، بیشتر كفران می‌شوند. در میان مخلوقات خدا از ابتدای خلقت تا انتهای آن هیچ كس به اندازه پیامبر اكرم و امامان اطهار(ع) بر گردن مردم حق ندارد. ایشان مالك و واسطه همه نعمت‌های مادی و معنوی هستند و اگر انسان از نعمت وجودی ایشان محروم ماند تفاوتی با حیوان و گیاه ندارد. با این همه حق این سرچشمة فیض الهی هیچ‌گاه ادا نشده است و بدین علت «مكفر» نامیده شده‌اند. انسان‌ها از كسانی كه بیشترین حق را بر گردنشان دارند كمترین قدردانی را كرده‌اند و آنها را مورد بی‌توجهی قرار داده‌اند.

بیشتر مردم، حتی شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) با حقوق ایشان به طور كامل آشنا نیستند و معمولاً عنایتی به ضرورت شكرگذاری از این نعمت بی‌مانند الهی ندارند. و در دنیای ما پیامبر و ائمه(ع) خصوصاً مولای عزیزمان حضرت مهدی(ع) مكفر و غریب هستند. برای این منظور معانی مختلفی از غربت ایشان را مورد توجه قرار می‌دهیم.

1. امام ناشناخته

«قدر ناشناخته بودن» یكی از معانی رایج غربت است. اگر معرفتی كه شایسته و بایسته شخصی است وجود نداشته باشد او را می‌توان غریب دانست.
به همین ترتیب اگر یك واسطه خیر شناخته نشود و مردم ندانند كه نعمت‌ها و بركات از جانب چه كسی به آنها رسیده است به سبب این نادانی، شكر نعمت او را چنانكه شایسته است ادا نمی‌كنند و لذا او غریب می‌ماند.

از طرف دیگر اگر ولی نعمت شناخته شود ولی به خاطر بی‌توجهی یا به عمد از او قدرشناسی لازم نشود، كفران نعمات صورت می‌گیرد و این كفران نعمت به نوعی دیگر به غربت او می‌انجامد. نعمت حضرت ولی عصر(ع) یك نعمت عام و فراگیر است و همه خلایق را در برمی‌گیرد. چون همه موجودات از نعمت وجود ایشان بهره‌مند می‌شوند، بنابراین شكر نعمت وجود امام باید به گستردگی خود این نعمت فراگیر باشد.

چونانكه در حال حاضر بر روی كره زمین، اكثر مردم اصلاً امام زمان را نمی‌شناسند، یعنی نمی‌دانند میزبان و ولی نعمت آنها كیست؟ بر سر سفره او نشسته و نان و نمك او را می‌خورند اما هیچ‌گونه شكرگزاری نسبت به ایشان انجام نمی‌دهند. چون اصلاً ایشان را نمی‌شناسند تا ضرورت شكر آن را بدانند.

غربت امام زمان(ع) در بین عدة دیگر مشهودتر و ناگوارتر است. این عده اقلیتی هستند كه خدای منان امام زمان(ع) را به آنها شناسانده است و آنها می‌دانند كه آن حضرت حجت خداست و به آن اذعان دارند؛ لذا در زمرة شیعیان قرار می‌گیرند، ولی قلباً قدرشناس حضرتش نیستند . این معنا از غربت امام دقیقاً به مشكور نبودن آنان برمی‌گردد.

از طرف دیگر اكثر افراد عادی كه معلومات چندانی درباره دین ندارند و مطالعات و شنیده‌های دقیق و صحیحی درباره امامت و اوصاف امام ندارند و هیچ ضرورتی هم برای مطالعه در این باب احساس نمی‌كنند؛ در حالی‌كه همین افراد برای انجام امور دنیوی نهایت دقت را به خرج می‌دهند، از افراد خبره و آگاه در انجام امور كمك می‌گیرند، ولی نسبت به امور معنوی بی‌تفاوت هستند و برایشان ارزشی ندارند و حال آنكه در انجام این امور باید كوشید و برای انجام آن باید راهنما داشت. امام باقر(ع) در باب ضرورت رجوع به خبره و راهنما در مسایل دینی در مقایسه با امور دنیوی می‌فرمایند:

ای ابوحمزه! یكی از شما كه می‌خواهید چند فرسخ دور شود راهنما می‌گیرد، در حالی كه تو نسبت به راه‌های آسمان در مقایسه با راه‌های زمینی ناآگاه‌تر هستی پس برای خود دلیل و راهنما بجوی.

2. امام از یاد رفته

گاهی غریب به كسی اطلاق می‌شود كه از یادها رفته است، یعنی آنچنانكه شایسته اوست از او یاد نمی‌شود. این معنا از غربت در مقابل ذكر است كه گاهی قلبی و گاهی زبانی است. پس فراموش شدن قلبی یا زبانی منشاء غربت به معنای دوم می‌باشد. اگر ولی نعمت از نظر قلبی مورد بی‌توجهی قرار گیرد و یاد او از دل ما محو شود، در حقیقت شكر قلبی نسبت به او انجام نپذیرفته است و از همین جهت غریب می‌باشد، چون در دل از یاد رفته است. از طرفی اگر معرفت قلبی بر زبان جاری نگردد در انجام وظیفه شكر زبانی منعم كوتاهی شده است و از این جهت هم می‌توان او را غریب دانست. چون آنچنانكه باید و شاید از او یاد نمی‌شود و عملاً از یاد رفته زبانی است. ذكر زبانی برخاسته از معرفت و ذكر قلبی است اما خود زمینه معرفت و ذكر قلبی را در كسانی فراهم می‌سازد كه از شناخت منعم محروم هستند و همین معرفت زمینه یاد كردن قلبی و زبانی را در آنان نیز به‌وجود می‌آورد.
امام زمان(ع) نعمتی هستند كه جایگزین ندارند و خلأ ناشی از عدم شناخت ایشان به هیچ صورتی پر نمی‌شود. بنابراین این انسان عاقل و فهمیده به هر بهانه‌ای از امام زمان خویش یاد می‌كند و می‌كوشد كه ایشان در قلب او جای داشته و دل سراپردة محبت او باشد و هیچ‌گاه فراموش نشود.

امام عصر(ع) به خواست خداوند متعال ولی نعمت اصلی همه مخلوقات هستند، پس بیشترین حق را بر مردم دارند و باید در بالاترین حد ممكن ایشان را یاد كرد. اگر امام عصر(ع) یاد نشود، در واقع خدای متعال مورد كفران قرار گرفته است.

3. امام فرونهاده

یكی دیگر از معانی غریب «فرونهاده» یا (وانهاده) یا (واگذاشته) است. فرونهاده به كسی گفته می‌شود كه مهجور، متروك و معطل باقی مانده باشد.

این معنای غربت كه ناشی از مهجور و متروك ماندن شخص است كاملاً به شكر مربوط می‌شود چرا كه شكر عملی نسبت به هر نعمتی، استفاده مناسب از آن است و اگر نعمتی فرونهاده شود، معلوم است كه مورد بهره‌برداری شایسته قرار نگرفته است.

راستی اگر بخواهیم در این زمان كسی را غریب بنامیم جز این حجت بزرگوار الهی كسی را می‌یابیم؟!

4. امام دور از اهل و دیار

یكی از معانی رایج غربت، دور افتادن از اهل (نزدیكان درجه اول) و دیار و سرزمین خویش است.

از آنجایی كه امام عصر(ع) به امر الهی از اهل و دیار خود كناره‌گیری كرده‌اند غریب هستند و جای خالی ایشان در میان دوستان و نزدیكانشان مشهود است. همه ائمه(ع) به سرزمین جدشان پیامبر بسیار علاقمند بودند، امام زمان(ع) نیز به زندگی در مدینه و اطراف آن علاقمند هستند اما برای محفوظ ماندن از شر دشمنان در محل دور افتاده‌ای سكنی می‌گزینند. هر چند جای خالی امام عصر(ع) در میان مردم و دوستدارانشان مشهود است، اما دل‌های مؤمنان واقعی همواره نزد مولایشان است و جز به ایشان قرار و آرامش ندارند.

آنچه دل‌های دوستداران حضرتش را به درد می‌آورد، این است كه گل سرسبد هستی كه همگان به طفیل او زنده‌اند و از كنار سفره او روزی می‌خورند، در جایگاه شایسته‌اش در عالم جای ندارد و از دوستداران و نزدكان خویش هم دور افتاده است و شیعیان چاره‌ای جز صبر و دعا برای این غریب دور از اهل و دیار ندارند.

5. امام بی‌یار و یاور

یكی دیگر از معانی صریح و روشن غربت «كم بودن اعوان و انصار» است. كسی كه به اندازة كافی یار و یاور نداشته باشد، حقیقتاً غریب است.

یاران امام عصر(ع) مؤمنان واقعی هستند؛ كسانی كه هم در اعتقاد و هم در عمل اهل ایمانند. آنان هیچ چیز را بر اطاعت از دستورات امامان خود ترجیح نمی‌دهند و در مقابل خواست ایشان كه همان دین صحیح و شرع مطهر اسلام است تسلیم محض می‌باشند.

بنابراین اگر بخواهیم یاران واقعی امام عصر(ع) را بشناسیم باید آنها را در میان مؤمنانی جستجو كنیم كه در اعتقاد و عمل خود مو به مو از ائمه فرمان می‌برند. آنان اطاعت از خدا را با اخلاص در بندگی او همراه كرده‌اند و لذا خداشناس واقعی شده‌اند.

چنین مؤمنانی در هر زمان بسیار اندك یافت می‌شوند. ویژگی تسلیم محض بودن نسبت به امام همان چیزی است كه نشانه كمال ایمان در انسان می‌باشد و متأسفانه در میان مؤمنان بسیار كم یافت می‌شود. البته كمتر مؤمنی پیدا می‌شود كه در مقام تصور و فكر خود را تسلیم محض امامش نداند. اما آنچه مهم است مقام عمل است و اینكه اگر عمل به فرمایش امام با خواسته‌های مورد علاقه انسان هماهنگ نباشد آیا از جان و دل حاضر می شود كه خواست ایشان را بر خواست خود ترجیح دهد. اگر كسی چنین بود می‌توان گفت كه بر اعتقاد خود نسبت به امام ثابت قدم مانده است.

حضرت امام باقر(ع) در وصف مؤمن واقعی 3 بار فرمودند: «مؤمن غریب است.»

وقتی مؤمنان واقعی كه یاران خاص امام عصر(ع) هستند چنان كمیاب باشند كه با عنوان غریب یاد شوند، غریب بودن خود امام به معنای بی‌یاور و یار بودن حضرتش روشن و مسلم است.

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

ملاقات با امام عصر

آیا در دوره غیبت کبری ملاقات با امام زمان (عج) ممکن است و چه افرادی و تحت چه شرایطی می توانند حضرت را ملاقات کنند؟

با توجه به روایاتی که در مورد ملاقات با امام زمان (عج) وارد شده است، نظر علماء بر این است که در دوره غیبت کبری ملاقات با امام زمان (عج) ممکن است. و حکایت های زیادی که در زمینه دیدار با امام زمان (عج) در کتاب ها نقل شده است، مؤید امکان ملاقات با حضرت است.

دیدار و رو یا رویی با حضرت به سه صورت ممکن است پیش آید:

1 ـ دیدار حضرت با عنوان غیر واقعی ایشان، به طوری که کاملا برای دیدار کننده، نا شناس باشند.

2 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقی ایشان، بدون اینکه این امر را ملاقات کننده متوجه شود مگر پس از پایان دیدار متوجه باشد.

3 ـ دیدار حضرت با عنوان حقیقی ایشان، و به صورت اختیاری در حالی که دیدار کننده نیز در اثنای ملاقات متوجه این امر باشد، این گونه دیدار بسیار کم نقل شده است مانند ملاقات سید بن طاووس و علامه بحرالعلوم.

آری هر شیعه پاک سرشتی می تواند آن حضرت را ملاقات کند ولی باید توفیق رفیقش شود، از گناهان و موارد شبهه دار و مشکوک پرهیز کرده و درون خویش را از آلودگی های روحی پاک کند، و از طرفی به ایمان و یقین و صفات پسندیده، انجام واجبات و مستحبات نظیر استمرار بر نماز شب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه، دعای عهد، دعای فرج، دعای ندبه، زیارت آل یس و ... و ذکر حق تعالی جان خود را آراسته کرده و در رفع نیازمندیهای مردم و اصلاح جامعه کوشا باشد، تا نور ولایت در دل او بتابد و توفیق دیدار حضرت نصیبش گردد.

مشتاق دیدار امام زمان (عج) علاوه بر اینکه در خود زمینه ملاقات با حضرت را ایجاد می کند، باید به نکاتی چند توجه داشته باشد:

الف ـ دیدار حضرت یک اصل اساسی و ضروری نیست; یعنی این گونه نیست که اگر شخصی توفیق دیدار حضرت را پیدا نکرد، مورد عنایت آن حضرت نیست یا از پیروان صادق و شیعیان راستین آن حضرت محسوب نمی شود، زیرا حتی در زمان حضور پیامبر(ص) وائمه (ع) هم شیعیان راستینی بودند که حتی برای یک بار توفیق دیدار نیافتند. آنچه در دوران غیبت اصل اساسی برای یک شیعه است، انتظار صادقانه، ایجاد زمینه برای ظهور حضرت و عمل به تکالیف دینی است.

در روایت است که: «هر کس با انتظار قائم (ع) از دنیا رود، همچون کسی است که در خیمه امام زمان (عج) و در خدمت او باشد». (بحارالانوار، ج 52، ص 125)

ب ـ دل خود را با نور محبت و ولایت ایشان آشنا سازد و برای اطاعت از خداوند به شدت تلاش کند و در راه تحقق این هدف گام بردارد.

ج ـ انگیزه های مادی و دنیا گرایانه را ترک کند.

د ـ از افراط و تفریط و اقداماتی که ضرر قطعی برای روح و جسم او دارد پرهیز کند.

هـ ـ از عزلت و کناره گیری و بی توجهی به مسئولیت های اجتماعی دوری گزیند.

و ـ از تماس گرفتن با افرادی که در لباس های گوناگون، این ابزار مقدّس را دستمایه اهداف دنیایی خویش قرار می دهند دوری گزیند.

ز ـ از تأخیر فیض دیدار به خاطر مصلحت هایی خاص و الهی ناامید نگردد.

« اَللّهُمَّ اَرِنی الطَّلعَهَ الرَّشیدَهَ وَ الغُرَّهَ الحَمیدَه »


 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

واقعه آرماگدون

غرب و آمادگیهای پیش از ظهور

«هر مجدون » واژه ای است اصلایونانی که بنا به تعریف واژه نامه های آمریکایی همچون فرهنگ «وبستر» به معنی نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان است. همچنین این واژه نام شهری است در منطقه عمومی شام که بنا به آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا، در عهد جدید آمده است، جنگی عظیم در آنجا رخ می دهد و مرحله حاضر از زندگی بشر در آن زمان پایان می یابد. به عبارتی نبرد مذکور مقدمه تحولی بزرگ است که سرنوشت نهایی آدمی بر روی کره زمین به آن بستگی دارد .

حادثه شریف ظهور، حادثه ای بزرگ است و قدرتهای بزرگ جهان، سیاست خارجی خود را بر مبنای حوادثی که پیش از آن رخ می دهد جهت داده و نقشه های نظامی خود رابه شکلی سامان داده اند که آمادگیهای لازم برای این حادثه درآن ملحوظ باشند. این در حالی است که مؤسسات دینی و رسانه های این دولتها نیز، مردم خود را برای پیشباز این حادثه آماده می سازند.

این مؤسسات دینی به همراه رسانه های دیداری و شنیداری این دولتها، از سالهای دهه هشتادمیلادی مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثه ای بزرگ در سرزمین شام که به نبردی هسته ای خواهد انجامید توجه داده اند. این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا می خوانند که بزودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیونها نظامی تشکیل یافته، از عراق حرکت می کند و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گراییده است به سوی قدس رهسپار می شود. امانیروهای مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگی در«آرماگدون » با یکدیگر برخوردخواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد. صخره هاذوب می شوند... دیوارها بر زمین فرو می غلتند... پوست تن انسانها درحالیکه ایستاده اند ذوب شده ومیلیونها نفر از بین می روند... و این نبردی نهایی و هسته ای است... سپس مسیح برای بار دوم از جایگاه بلند خود بر زمین فرود می آید... وپس از چندی زمام رهبری جهان رادر دست گرفته و صلح جهانی رابرقرار می کند... او دولت صلح را برزمین نو و زیر آسمانی تازه بنامی کند... و این مهم را از مرکزفرماندهی خود در قدس عملی می سازد.

یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «تلسن » که در اکتبر سال 1985 م. به نشر رسیده است; نشان می دهد که در حال حاضر 61 میلیون آمریکایی در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده اند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی وایستگاههای رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداخته اند؛ در این مجال کوتاه میسر نیست.

مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساخته اند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپارخواهد شد، بنا به پیشگویی حرقیال(فصل 38 و 39) از نظامیانی ازعراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز درجنوب روسیه تشکیل می شوند . دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولتهای آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهای یاد شده مدد می دهد. مدارس انجیلی در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه ای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن می سازد... و این واقعه ای بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداخته اند.

آرماگدونی که این عده از آن سخن می گویند همان حادثه عظیمی است که پیش از ظهور مهدی، عجل الله تعالی فرجه، رخ خواهد داد،همان حادثه بزرگی که ائمه ما،علیهم السلام، نام «قرقیسیا» را بر آن اطلاق کرده اند. ائمه ما، علیهم السلام،از این نکته خبر داده اند که میلیونهانظامی از آمریکا، اروپا، روسیه،ترکیه، مصر و دول مغرب عربی به اضافه سربازانی از سرزمین شام شامل کشورهای سوریه، اردن،لبنان، فلسطین و اسراییل همگی درناحیه ای در این محدوده تحت عنوان «قرقیسیا» با یکدیگر برخورد کرده وپس از حصول درگیری، این سفیانی است که در پس آنکه همگی را چونان کشتزاری درو شده در هم می کوبداز صحنه نبرد پیروز بیرون می آید.

در صحیحه میسر از امام باقر،علیه السلام، نقل است که فرمود:

«ای میسر! از اینجا تا قرقیسیاچقدر راه است؟» عرض کردم: «همین نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد.»پس فرمودند: «اما در این ناحیه واقعه ای اتفاق خواهدافتاد که از زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین راآفریده بی سابقه بوده، چنانکه تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم،واقعه ای همچون آن اتفاق نخواهدافتاد... سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیرمی شوند.» (1)

امثال این روایات از امام صادق،علیه السلام (2) ، و سایر ائمه نقل شده است.

حادثه «قرقیسیا» همان حادثه بزرگی است که پیش از ظهورحضرت حجة بن الحسن العسکری،علیهماالسلام، رخ می دهد و از آنجاکه این حادثه به سفیانی ارتباط داردو سفیانی از علایم حتمی ظهور امام زمان، علیه السلام، است وقوع این حادثه حتمی است، چه، امام مهدی پس از حادثه قرقیسیا با سفیانی برخورد خواهد کرد (و پس ازشکستهای سفیانی فرو رفتن سپاه اوما بین مکه ومدینه) برای دیدار بامسیح، علیه السلام، رهسپار قدس خواهد شد.

(به هر تقدیر) زمان بسرعت می گذرد و حوادث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به همراه نشانه های طبیعی همگی به نزدیک بودن این حادثه عظیم اشعار دارند و این درحالی است که ما نه خود و نه فرزندانمان را برای آن آماده نکرده ایم. آماده ساختن نسل آینده ازجوانان و مردان در سطوح مختلف روانی، عقلی و بدنی به منظور پیشبازاز حادثه شریف ظهور قائم آل محمد،علیهم السلام، امری بی نهایت مهم است.

بی گمان ایمان یک نفر به یک قضیه و پافشاری و ایمان او به لزوم به کرسی نشاندن آن، عهده دار به کرسی نشستن آن قضیه خواهد بودو این نکته ای است که همه روانشناسان به آن قائل هستند. اینک اگر یک نفر می تواند آنچه را بر آن پافشرده به کرسی تحقق بنشاند، درصورتی که مجموعه ای از افراد گردهم جمع شوند و توان فکری خود رادر زمینه ای خاص به کار گیرند و به لزوم تحقق قضیه ای معین ایمان داشته باشند، چه خواهد شد؟! روانشناسان در پاسخ می گویند: اگرچنین مجموعه ای از افراد تشکیل شود; بی تردید قادر خواهند بود درطبیعت و در آنچه پیرامون آنهاست اثر گذاشته و بستری مناسب برای تحقق آن قضیه فراهم آورند.

مؤسسات دینی انجیلی آمریکا واروپا آنچه را روانشناسان گفته انددر قضیه بازگشت دوباره مسیح به زمین پس از حادثه آرماگدون به کاربسته به این گفته قائل اند که بی گمان امکان تحقق هر نوع پیشگویی دروهله نخست به ایمان مردم به آن و به پافشاری شان بر ضرورت به کرسی نشستن آن و همچین به شمار نفرات آنهاو شمار نفرات کسانی بستگی دارد که رهبری کاروان تبلیغاتی به راه افتاده برای تحقق بخشیدن به آن پیشگویی را بر عهده دارند.

(گذشته از مسیحیان) ما مسلمین هم با مساله بزرگی مواجه هستیم که پیامبر ما محمد، صلی الله علیه وآله، واهل بیت آن حضرت، علیهم السلام، ازآن به ما خبر داده اند. این مساله پیشگویی صادقانه ای است که پاک شدن زمین از انواع ستمها وگرفتاریها و بر پایی اسلام در ربع مسکون آن بدان بستگی دارد. پس سزاوار است که ما و فرزندانمان به خود آییم و ایمانمان را به ظهور قائم آل محمد عمق بیشتری بخشیده وپافشاری مان را بر لزوم تعجیل ظهورآن حضرت و نزدیک شدن وقوع آن ژرفا دهیم و چنانکه سزاوار است شمار کسانی را که به این مساله ایمان دارند و برای پیشباز این ظهورشریف و حوادث پیش از آن آمادگی دارند فزونی ببخشیم.

نکات زیرپیشنهادهایی است برای وصول به این اهداف:

1. اینکه تنها یکبار در سال و آن هم در جشن میلاد به حضرت حجت توجه می شود ؛ کافی نیست.

2. تلاش در جهت فراهم آوردن برنامه های هفتگی یا دو هفته یکبارشامل نشستها و مصاحبه ها درباره قضیه امام مهدی، علیه السلام، ظهورشریف آن حضرت و آنچه پیش از آن رخ خواهد داد.

3. دعوت از دانشمندان و صاحبان اندیشه برای نگارش مقالاتی پیرامون این قضیه در روزنامه ها، مجلات ونشریات داخلی.

4. استفاده از یک کانال فعال ماهواره ای برای برگزاری نشستها ومصاحبه ها روزانه و هفتگی به منظور ژرفا بخشیدن به ایمان نسل حاضربه ظهور قائم آل محمد و آماده ساختن آنهابرای پیشباز حادثه ظهور.

5. بستن بیعتهای دسته جمعی دردسته های مختلف که طی آن مردم باامام و رهبر خود حجت بن الحسن، علیه السلام، بر سر کمک به آن حضرت و پیوستن به اردوگاه ایشان،پس از آگاهی از ظهورشان بیعت می کنند. این بیعتها در مناسبتهای مختلف بسته می شود، همچون مناسبات ادای عمره و حج، ماه محرم، پانزدهم شعبان و سایرمناسبتهای مربوط به معصومین،علیهم السلام.

6. بستن بیعت عمومی با حضرت حجت در همه مناطق شیعه نشین وتعیین یک روز بخصوص برای آن در سال، بطوری که این بیعت بامحتوایی یکسان و در ساعتی واحدادا شود.

7. تلاش به منظور فزونی بخشیدن به شمار مبلغان که نزدیک بودن ظهور حضرت حجت را تبلیغ کند وهمچنین فزونی بخشیدن به شمارکسانی که به این مساله ایمان دارندهمراه با جهت دادن توان فکری آنهادر این راستا.

دیگران مجدانه به منظورظهورمسیح تلاش می کنند و من ازاین می ترسم که زمان از ما پیشی بگیرد و ناگهان با آن حادثه عظیم روبرو شویم و نتوانیم کاری انجام دهیم و از کسانی باشیم که این فرموده خداوند متعال بر آنان منطبق است.

و لو تری اذا فزعوا فلا فوت، واخذوا من مکان قریب × و قالوا امنا به انی لهم التناوش من مکان بعید. (3)

اگر بینی، آنگاه که سخت بترسند و رهاییشان نباشد و از مکانی نزدیک گرفتارشان سازد. گویند: اینک به رسول ایمان آوردیم. اما از آن جای دور چسان به آن دست یابند.



--------------------------------------------------------------------------------


پی نوشتها:
1. ر. ک: الکلینی، محمد بن یعقوب الکافی،ج 8، ص 295، ح 451; النعمانی،
محمدبن ابراهیم، کتاب الغیبة، باب 14، ص 267، ح 36.م.
2. ر. ک: النعمانی، محمدبن ابراهیم، همان،ص 278، ح 63. م.
3. سوره سباء (34)، آیه 51-52.


 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

لوح چهل وظيفة موعودیان ( امام زمان عجل الله )

اين چهل وظيفه از جمله اعمالي است كه بايد پيوسته بر آن مواظبت داشته ، در زمان غيبت آن فرزانه‌ دوران ، امام عصر عجل الله تعالی بر آن اهتمام ورزي و نيز با خواندن اين دعا همواره خود را مورد عنايات خاصة آن حضرت قرار دهي. بعد از ستايش پروردگار به بزرگي و صلوات بر پيامبر اكرمصلی الله علیه و آله بگو :
اللّهمّ كن لوليّك الحجّة بن الحسن صلواتك عليه و علي آبائه في هذه السّاعة و في كلّ ساعة وليّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتّي تسكنه ارضك طوعاً و تمتّعه فيها طويلاً
خداوندا براي وليّ‌ات حجّت‌بن الحسن ( علیه السّلام ) كه صلواتت بر او و پدران گرامي‌اش در اين ساعت و هر ساعت ديگر نثار باد ، سرپرست و نگهدار و پيشوا و ياور و راهنما و ديده‌بان باش تا او را در زمين خود با رغبت مردم تسلّط كامل دهي و در مدّت طولاني بهره‌مندش گرداني .
1. پيوسته بر آن حضرت و يارانش سلام و درود فرستادن ،
2. اظهار شوق به زيارت جمال مباركش داشتن ،
3. لقاي آن حضرت را با عافيت طلبيدن ،
4. منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن ،
5. در هر فرصتي فضايل و كمالات آن حضرت را بيان كردن ،
6. از فراق آن حضرت غمگين و بر مظلوميّت و دوري او گريان بودن ،
7. اعمال صالح خود را به آن حضرت تقديم و براي او زيارت نمودن ،
8. از مال خود به آن حضرت هديه و براي سلامتي او صدقه دادن ،
9. صفات آن حضرت را شناختن و قصد بر ياري او داشتن ،
10. براي فتح و نصرت آن حضرت دعا نمودن ،
11. از خداوند معرفت آن حضرت را براي خود و ديگران طلب كردن ،
12. آن حضرت را به لقب ياد و با شنيدن نام « قائم » قيام نمودن ،
13. براي آن حضرت دعا نمودن و بر دشمنانش نفرين فرستادن ،
14. از خداوند درخواست اينكه ما را از ياران حضرتش قرار دادن ،
15. اظهار محّبت به آن حضرت و مردم را تشويق به دوستي او نمودن ،
16. به نيابت آن حضرت قرباني كردن ،
17. به نيابت آن حضرت حج و طواف خانة كعبه نمودن ،
18. به نيابت آن حضرت زيارت قبور ائمّه ( علیه السّلام ) كردن ،
19. با صداي بلند براي آن حضرت دعا نمودن ،
20. به هنگام دعا ، خداوند را به آبروي آن حضرت قسم دادن ،
21. به وقت دعا ، اوّل براي آن حضرت دعا كردن و ظهورش را طلبيدن ،
22. سعي در اينكه به سبب طول غيبت ، قلبش قسي نشدن ،
23. اهتمام در اينكه دل‌هاي مردم را به ياري آن حضرت متّحد نمودن ،
24. بر دين او ثابت و به نغمه‌هاي مخالف گوش ندادن ،
25. در انجام اوامر او تسليم و چون و چرا نكردن ،
26. از معاشرت‌هايي كه او را از ياد آن حضرت غافل مي‌كند ، دوري نمودن ،
27. در مهمّات به آن حضرت متوسّل و عريضة توسّل تقديم داشتن ،
28. بر سختي‌ها و اذيّت و سرزنش دشمنان صبر نمودن ،
29. براي ظهور آن حضرت وقت تعيين نكردن ،
30. از دشمنان آن حضرت تقيّه نمودن ،
31. خود را خادم آن حضرت و در خدمتگزاري‌اش كوتاهي نكردن ،
32. از مدّعيان مهدويّت سؤال و پرسش نمودن ،
33. سعي در تحصيل صفات حميده و اخلاق پسنديده داشتن ،
34. مدّعيان نيابت خاصّه را تكذيب كردن ،
35. توبة حقيقي نمودن تا باعث تأخير در ظهور نشدن ،
36. اهتمام در ادا كردن حقوق مالية مردم داشتن ،
37. علما با علم خود طريقة جواب مخالفان را به ديگران آموختن ،
38. دعاهاي وارده را حتّي المقدور ترك نكردن ،
39. روزهاي اعياد جمعه ، غدير، فطر ، قربان دعاي ندبه را با توجّه و حال خواندن ،
40. روزهاي جمعه خود و فرزندان را مهمان آن حضرت دانسته و او را مخصوصاً زيارت نمودن .



ماهنامه موعود شماره 100
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

كيفيّت ولادت امام زمان ، حضرت حجّت بن الحسن عجّل الله تعالي ( امام زمان عجل الله )

در كتاب دلائل الامامه از حكيمه خاتون عليها السلام دختر حضرت جواد عليه السّلام نقل كرده است كه گفت :

امام عسكري عليه السّلام ، روزي به من فرمود :

عمّه جان دوست دارم امشب نزد ما افطار كني ، زيرا امر مهمّي در آن به وقوع مي پيوندد . ( 1 )

عرض كردم : آن امر مهم چيست ؟

فرمود : إن القائم من آل محمّد يولد في هذه الليلة .

همانا آن قيام كننده از آل محمّد امشب بدنيا مي آيد .

عرض كردم : از چه كسي متولد مي شود و مادرش كيست ؟

فرمود : نرجس

حكيمه خاتون گويد : وارد خانه شدم ، اول كسي كه با من برخورد كرد حضرت نرجس خاتون عليها السلام بود .

به من گفت : عمّه جان ؛ فداي شما شوم حالتان چطور است ؟

به او گفتم : بلكه من فداي شما شوم اي سرور زنان اين عالم ؛ چون كفشهايم را بيرون آوردم نرجس خاتون آمد كه آب روي پاهاي من بريزد ، او را قسم دادم كه چنين نكند و گفتم : بدان خداوند تبارك و تعالي تو را به نوزادي گرامي داشته است كه امشب به دنيا خواهد آمد ، با شنيدن آن جامه اي از وقار و هيبت نرجس را پوشانيد ، و من به او بارداري و اثري از آن نديدم .

سؤال كرد : چه وقت آن نوزاد به دنيا خواهد آمد ‌؟ دوست نداشتم وقت مشخصي را ذكر كنم مبادا دروغ گفته باشم لذا به گفتم : امام عسكري عليه السّلام فرموده است : در سپيده اول صبح .

وقتي كه افطار كردم و از نماز فارغ شدم خوابيدم و نرجس عليها السلام با من خوابيد ، سپس براي نماز شب از خواب بيدار شدم و نرجس عليها السلام نيز بيدار شد ، نماز را خواندم و به انتظار فرا رسيدن صبح نشستم ، نرجس به استراحت پرداخت ، چون گمان كردم صبح نزديك شده براي جستجو از طلوع فجر بيرون آمدم و به آسمان نگاه كردم ، ستارگان را ديدم كه ناپديد گشته اند و فجر اول خيلي نزديك شده است ، سپس برگشتم و گويا شيطان مرا به وسوسه انداخت .

امام عسكري عليه السّلام از اطاق مجاور مرا صدا زد و فرمود :

عمّه جان شتاب مكن ، پس گويا آن امر انجام شد .

و او سجده كرد و شنيدم در دعايش چيزي مي گفت كه نفهميدم و ندانستم چيست ؟ در اين هنگام پايداري و آرامش يافتم . چيزي نگذشت كه احساس كردم نرجس به خود حركتي داد ، به او گفتم : نترس ، خدا نگهدار تو باشد . روي سينه من قرار گرفت و كودك را به طرف من رها كرد و خود سجده كنان بر زمين افتاد و كودك را ديدم كه به حال سجده روي زمين قرار گرفته است .

او در سجده اش به توحيد و نبوت و امامت اقرار كرد و فرمود :

لا اله الّا الله ، محمّد رسول الله و علي حجّت الله .

معبودي جز خداوند نيست ، محمّد صلي الله عليه و آله فرستاده خدا و علي حجّت پروردگار است .

آنگاه يكايك امامان را تا پدر بزرگوارش برشمرد . امام عسكري عليه السّلام مرا صدا زد و فرمود :

عمّه جان پسرم را نزد من بياور ، خواستم او را اصلاح كنم و پاكيزه گردانم ، ديدم به هيچگونه اصلاح نيازي ندارد و كاملاً تميز و پاكيزه است .

كودك را نزد امام بردم ، امام عليه السّلام نور ديده اش را بغل گرفت ، صورت و دست و پاي مبارك او را بوسيد و زبان خويش را در دهان آن طفل نهاد و اسرار و معارف الهي را به او چشانيد و سپس به او فرمود :

فرزندم بخوان .

آن مولود مبارك ، لب ها را گشود و خواندن قرآن را از « بسم الله الرحمن الرحيم » آغاز كرد .

سپس امام عليه السّلام بعضي از كنيزان را كه مي دانست راز نگهدار هستند و اين خبر را فاش نمي كنند فرا خواند و نوزاد را به آنها نشان داد و فرمود :

بر اين طفل سلام كنيد و او را ببوسيد و بگوييد : تو را به خدا سپرديم ، و باز گرديد . بعد از آن فرمود : عمّه جان ، نرجس را بخوان تا نزد من آيد .

او را صدا زدم و گفتم : امام عليه السّلام تو را خواند كه نوزادت را ببيني و با او وداع كني و من پس از مشاهده آن امر مهم و گذراندن آن شب تاريخي به خانه برگشتم .

فردا وقتي به محضر امام عليه السّلام رسيدم نوزاد را نزد آنها نيافتم ، ولادت مسعود او را به آن حضرت تبريك گفتم و از ايشان سراغ نوزادش را گرفتم ، به من فرمود :

يا عمّه ؛ هو في ودايع الله الي أن يأذن الله في خروجه .

او در امان خدا و تحت حمايت او است تا اينكه خداوند به او اجازه خروج دهد . ( 2 )

· طبري در همان كتاب روايت ديگري نظير اين روايت ذكر كرده و مختصري اضافه دارد كه در اينجا نقل مي كنيم :

نرجس عليها السلام نوزادي كه گويا ماه پاره اي بود به دنيا آورد ، بر بازوي راست او نوشته شده بود : « جاء الحق و زهق الباطل إنّ الباطل كان زهوقا » حق پايدار شد و باطل نابود گرديد و به راستي كه باطل از بين رفتني است و بقا ندارد . ( اسراء . 81 )

امام مدّتي با او اظهار محبت كرد و گفتگو نمود تا لب به سخن گشود و آنگاه يكايك امامان را برشمرد تا به خودش رسيد ، و براي دوستانش دعا كرد كه خدا به دست او فرج و گشايشي حاصل فرمايد .

سپس بين من و امام عليه السّلام تاريكي فاصله انداخت و بعد از آن ، نوزاد را نديدم . عرض كردم : اي سرور من ، آن نوزادي كه نزد خدا گرامي است كجا رفت ؟ فرمود ؟

آنكه از تو به آن كودك سزاوار تر است او را گرفت .

من از جا برخاستم و به منزل برگشتم ، بعد از چهل روز به خانه امام عسكري عليه السّلام شرفياب شدم ، پسر بچه اي را ديدم كه در ميان خانه راه مي رود ، چهره اي از چهره او زيباتر ، لغتي از لغت او فصيح تر ، كلامي از كلام او دلنشين تر نديده بودم .

به امام عرض كردم : اين كيست كه با اين اوصاف مي بينم ؟ فرمود :

اين همان مولود عزيز و گرامي نزد خداست .

عرض كردم : او بيشتر از چهل روز نيست كه به دنيا آمده در حالي كه شبيه چهل روزه ها نيست . امام تبسّمي نمود و فرمود :

عمّه جان ، آيا نمي داني كه ما طايفه امامان در هر روز به اندازه يك هفته ديگران ، در هر هفته به اندازه يك ماه و در هر ماه به اندازه يك سال آنها رشد مي كنيم . ( 3 )

كتاب القطرة من بحار مناقب النبيّ و العترة ( قطره اي از درياي فضايل اهل بيت عليهم السّلام )



--------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت :

1 – امام عسكري عليه السّلام اين بانوي با عظمت را كه دختر امام جواد عليه السّلام و خواهر امام هادي عليه السّلام و عمّه آن حضرت و سر آمد بانوان شيعه در آن زمان بود را دعوت كرد تا آنجا بماند و شاهد عيني ولادت آن آخرين ذخيره الهي باشد و پس از چند روز كه به محضر آن حضرت شرفياب شد ، امام عليه السّلام به او فرمود :

عمّه جان ، هنگامي كه من از دنيا رفتم و شيعيانم دچار اختلاف شدند به افراد مورد اعتماد قصّه ولادت او را بگو ، ولي بايد اين داستان پيش تو و آنها پنهان باشد ...

2 – دلائل الامامة : 497 ح 93 ، تبصرة الولي : 15 ح 3 .

3 – دلائل الامامة : 500 ضمن ح 94 ، تبصرة الولي : 19 ضمن ح 4 .
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

دابّة الارض چه كسي است ؟ ( امام زمان عجل الله )

خروج و قيام دابّة الارض در زمان ظهور مهدي عجّل الله مي باشد و روايات زيادي وارد شده كه منظور از آن ، اميرالمؤمنين عليه السّلام مي باشد . از جمله :

در بحار ، از ابو عبدالله جدلي آورده كه گفت :

بر علي بن ابي طالب عليه السّلام وارد شدم ، به من فرمود : آيا سه مطلب را به تو خبر ندهم پيش از آنكه بر من و تو كسي وارد شود ؟ عرض كردم : چرا ؛ فرمود : من بنده خدايم و من دابّة الارض هستم و راستگوي زمين و عدل آن و برادر پيامبرش مي باشم ؛ آيا تو را خبر دهم تو را به انف و عين مهدي ؟ عرض كردم : آري ، پس آن حضرت دست بر سينه خود زد و فرمود : من .

- انف به معني سيد و آقا در امور و عين به معني آن است كه مثل خود شيء ، باشد . پس اميرالمؤمنين عليه السّلام مقتداي مهدي عجّل الله در افعالش و عين او ، انگار خود اوست .

در بحار از حضرت امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود :

مردي به عمّار بن ياسر گفت : اي ابو اليقظان ، آيه اي در كتاب خدا هست كه قلبم را تباه كرده و مرا به شك انداخته است . عمّار گفت : كدام آيه ؟ آن مرد گفت : آنجا كه خداوند متعال مي فرمايد :

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ( نمل . آيه 82 )

و هنگامي كه وعده عذاب ما بر آنان تحقق يافت ، بر ايشان دابّة الارض ( جنبنده اي از زمين ) بر آوريم كه با آنان سخن گويد كه مردم به آيات ما يقين نمي داشتند .

اين كدام دابّه است ؟ عمّار گفت : به خدا قسم نمي نشينم و غذا نمي خورم و نه چيزي مي آشامم تا اينكه آن را به تو نشان دهم .

سپس با آن مرد به سوي اميرالمؤمنين عليه السّلام شتافت . آن حضرت خرما و كره تناول مي كرد ؛ به عمّار فرمود : پيش بيا اي ابو اليقظان . عمّار نشست و شروع به خوردن كرد . آن مرد تعجب كرد و وقتي عمّار برخاست به او گفت : سبحان الله اي ابو اليقظان ، تو سوگند خوردي كه چيزي نخوري و نياشامي و ننشيني تا آن را ( دابة الارض ) به من نشان دهي ! عمّار گفت : اگر تعقّل كني متوجه مي شوي كه آن را به تو نشان داده ام .

كتاب مكيال المكارم

 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

امام زمان و ماه رمضان

پيامبر مي فرمايد: «ماه رمضان برترين ماه سال قمري است.» هم چنين در جايي ديگر ايشان فرموده : «مهدي(عج) سيد و آقاست.»

اگر امروز امام مهدي(عج) برترين و کامل ترين انسان روي زمين است و ماه رمضان هم بهترين ماه خداست، پس بايد بين اين دو پيوندي عميق باشد. اگر ماه رمضان، ماه ويژه سير و سلوک است، پس بايد با امام زمان(عج) که برترين سالک و رهروي خداست، پيوندي خاص وجود داشته و بين سلوک معنوي ما در اين ماه با امام زمان(عج) هم رابطه ويژه اي باشد.

در ماه رمضان سه نوع رابطه است:

• پيوند امام مهدي(عج) و ماه رمضان،

• پيوند سلوک عبادي و معنوي ما در ماه رمضان با امام مهدي(عج)،

• رابطه سه گانه، يعني رابطه ويژه امام مهدي(عج) با ما در ماه رمضان.

امام مهدي(عج) و ماه رمضان
زيارت آل ياسين شرح حالات عبادي و معنوي امام مهدي(عج) است. امام مهدي که راهش، امتداد راه پيامبر و اميرالمؤمنين و امام زين العابدين(ع) است. عبوديت و بندگي او نه از سر نياز يا ترس، بلکه از سر درک حقيقت هستي و سپاس گزاري از خداست، عبوديتي که هميشه در وجود امام جاري است و در برخي حالات به نقطه اوج خود مي رسد و ماه رمضان نقطه اوج بندگي امام است.

رسيدن به معبود در ماه رمضان به واسطه حضرت مهدي(عج)

فهم حقيقت رمضان و توفيق رسيدن به معبود جز با توسل به پيشگاه مهدي(عج) ميسر نمي شود. دعاي افتتاح هم در ماه رمضان درس سلوک مي دهد که پروردگارا من خواهان تمام خوبي ها و کمالات هستم و مي دانم که راه رسيدن به اين کمالات توسل به امام مهدي(عج) است. پس مرا به برکت وجود او به نهايت نزديکي به خود برسان.

هدايت معنوي و باطني انسان ها به دست امام مهدي(عج) است و به برکت وجود معنوي و نوراني اوست که عالم هستي از فيض حق تعالي بهره مند مي شود. حال اگر امام در نهايت بندگي باشد، در عبوديت او رحمت و مهرباني خدا نيز اوج مي گيرد.

دعاي امامان نشان مي دهد که آن ها هم به درگاه حق تعالي رو مي آوردند و براي کل هستي و به ويژه براي ما انسان ها از خداوند طلب بخشش مي کردند. به همين دليل است که مي گويند به برکت سلوک معنوي امام، حيات بشري شکل مي گيرد و امتداد مي يابد و عالم به سوي کمال حرکت مي کند و تنها با اين تعبير شب قدر معنا مي يابد.
 

چهارشنبه 20 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

مشخص نبودن زمان ظهور

گرچه اصل ظهور و نشانه هاى نزديك شدن آن ، از امور مسلم و قطعى است ، ولى بنا به مصالحى ، زمان ظهور، مشخص نشده است و هيچ كس ، جز خداوند از وقت دقيق آن آگاه نيست . بارها اصحاب از امامان (ع ) در مورد زمان خروج قائم (عج ) پرسيده اند، ولى آنان به صراحت از مشخص كردن آن نهى كرده اند و زمان ظهور را همچون علم به قيامت ، منحصر به خداوند دانسته اند.
(( و اما وقت خروجه (ع ) فليس بمعلوم لنا على وجه التفصيل ، بل هو مغيب عنا الى اءن ياءذن الله بالفرج . ))

و اما زمان ظهور مهدى (ع )، به روشنى و به شرح براى ما مشخص نشده است ، بلكه او تا آن گاه كه خداوند اجازه خروج بدهد، از ديدگان ما پنهان است .
فضيل از امام باقر(ع ) پرسيد كه آيا براى ظهور وقتى معين شده است ؟
امام (ع ) سه بار فرمود((كذب الوقاتون )) 
يا، كميت از آن حضرت پرسيد كه چه وقت حضرت مهدى (عج ) ظهور مى كند، امام (ع ) فرمود:
(( لقد سئل رسول الله (ص ) عن ذلك فقال انما مثله كمثل ساعة لاتاءتيكم الا بغتة  ))
از پيامبر(ص ) همين مطلب پرسيده شد. حضرت فرمود: مثل ظهور مهدى (ع )، همچون بر پايى قيامت است (كسى جز خدا از وقت آن آگاه نيست ) مهدى نمى آيد مگر ناگهانى .
مقتضاى اين احاديث و احاديث ديگر نظير آنها  آن است كه به هيچ روى ، نمى توان وقتى براى ظهور مهدى (عج ) معين كرد. با توجه به اين اصل مسلم ، نشانه هاى ظهور، تنها بيانگر نزديك شدن زمان ظهورند و بيش از آن ، دلالتى ندارند. اگر روايتى باشد كه زمان ظهور را مشخص ‍ سازد، بايد آن را توجيه كرد و يا به كنارى نهاد.
در برخى روايات ، به گونه سربسته و مجمل ، به زمان ظهور اشاره شده ، ولى بر فرض درستى آنها، ناسازگارى با قاعده فوق ندارند، زيرا در حقيقت آنها نيز وقتى معين نمى كنند، بلكه به گونه اى نشانه هاى ظهور را بيان مى كنند. مثلا در حديثى آمده :
((مهدى (ع ) قيام نمى كند، مگر در سالهاى فرد: سال اول ، سوم ، پنجم ، هفتم و يا نهم ، و يا روز شنبه دهم محرم .))
يا:
((در 23 رمضان منادى ندا مى دهد و مردم را به سوى مهدى (ع ) فرا مى خواند .))
در اين روايات ،گرچه به گونه اى به زمان ظهور اشاره شده ، ولى با اين حال ، به صورت جزمى و دقيق زمان ظهور مشخص نشده است . در حقيقت ويژگيهاى آن زمان ، بيان شده است نه وقت دقيق زمان ظهور، بنابراين ، روايات ، ناسازگارى با اصل قاعده مشخص نبوده زمان ظهور ندارد. البته در برخى روايات ، كه سند آنها معتبر نيست ، به زمان دقيق ظهور اشاره شده ، ولى علما، به آن اعتنا نكرده و يا آنها را توجيه كرده اند.

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

نشانه هاى بر پايى قيامت

در منابع روايتى ، از برخى از نشانه هاى ظهور، به عنوان نشانه هاى بر پايى قيامت و ((اشراط الساعة ))ياد شده است : خروج دجال ، آشكار شدن خورشيد در ناحيه مغرب ، نزول عيسى (ع ) از آسمان و... .
اين ، روايات اهل سنت ، بيشتر به چشم مى خورد
به نظر مى رسد رواياتى كه نشانه هاى ظهور را و رواياتى كه نشانه هاى بر پايى قيامت را بر مى شمارند، در هم آميخته شده باشند و در برخى موارد جابجايى پيش آمده باشد.
پيامبر(ص ) مى فرمايد:
عشر قبل الساعة لابد فيها، السفيانى ، والدجال و الدخان و الدابة ، و خروج القائم و طلوع الشمس من مغربها، و نزول عيسى (ع ) و خسف بالمشرق و خسف بجزيرة العرب و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس ‍ الى الحشر.
ده چيز، پيش از برپايى قيامت ، به ناگزير رخ خواهد داد: خروج سفيانى و دجال ، پيدا شدن دود و چهارپا، خروج قائم ، طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن حضرت عيسى (ع ) از آسمان و فرو رفتن (در زمين در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرة العرب و آتشى كه از انتهاى عدن بر مى خيزد و مردمان را به سوى صحراى محشر مى كشاند.
برابر اين حديث ، خروج سفيانى و دجال و طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن مسيح (ع ) از آسمان و... از نشانه هاى قيامت است و حال آن كه در روايات ديگر، آنها به روشنى از نشانه هاى ظهور معرفى شده اند. البته نشانه هايى ، همچون خروج دجال و سفيانى ، بيشتر در منابع عامه به عنوان علامت قيامت و در منابع شيعه ، به عنوان علامت ظهور قائم آمده است .
روشن است كه مشروط كردن بر پايى قيامت به پديدار شدن اين حوادث و قرار دادن نشانه ظهور از نشانه هاى بر پايى قيامت ، به مقصود ما ضررى نمى زند؛ زيرا همه اين رخدادها، كه از وقوع آنها خبر داده شده ، چه به عنوان نشانه هاى ظهور و چه به عنوان نشانه هاى قيامت ، پيش از برپايى قيامت ، هر چند با فاصله زياد، واقع خواهند شد، با اين حساب ، آنچه در طول دوره غيبت كبرى ، واقع شود، به طور طبيعى ، پيش از برپايى قيامت ، واقع شده و در نتيجه ، از نشانه هاى قيامت است .
بر اين اساس ، همه نشانه هاى ظهور، به گونه اى ، نشانه هاى قيامت هم هستند، ولى همه نشانه هاى قيامت نشانه هاى ظهور نمى توانند باشند؛ زيرا ممكن است ، برخى از آنها پس از ظهور حضرت مهدى (ع ) واقع شوند.
برخى براى بازشناسى نشانه هاى ظهور از نشانه هاى قيامت ، با استناد به اين كه دوره غيبت ، روزگار سختى و محنت است و پس از ظهور، برابر روايات قطعى ، جهان پر از عدل و داد مى شود و دوران رفاه و امنيت و عدالت فرا مى رسد و تا بر پايى قيامت ، ادامه مى يابد، قاعده ايى بيان كرده اند:
((قاعده كلى آن است كه حوادث مربوط به دوران فتنه و انحراف ناشى از امتحان الهى و خالص ساختن مردم و پيامدهاى آن ، مقدم بر ظهور است . بر اين اساس ، هر روايتى كه نشان دهنده روزگار خوبى و عدالت و تاءمين رفاه و آسايش باشد، مربوط به دوران پس از ظهور و نشانه برپايى قيامت است و از نشانه هاى نزديك شدن ظهور قائم (ع )، نمى تواند باشد .))
از اين روى برابر اين قاعده ، بسيارى از رخدادها و نشانه ها كه در منابع روايى ، به ويژه منابع روايى اهل سنت و در كتابهاى ((ملاحم و فتن ))، تحت عنوان : ((اشراط الساعة )) بيان شده و حاكى از وقوع جنگها، آشفتگيها، نابسامانيها و در هم ريخته شدنهاست ، مى بايد پيش از ظهور مهدى (ع ) واقع شوند: زيرا آنها پيش از اين كه علامت قيامت باشند، علامت ظهورن

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

نشانه هاى غيرعادى

تحقق نشانه هاى ظهور، همچون واقع شدن ساير پديده ها، به روال طبيعى و عادى است ، ولى پيش گويى برخى از آنها، به گونه اى در اخبار بازتاب يافته ، كه به نظر ميرسد، واقع شدن آنها به طور عادى ، غير ممكن مى نمايد و تحقق آنها، به صورت غيرطبيعى و در چهار چوب معجزه خواهد بود. مثلا، ((طلوع خورشيد از مغرب ))، ((ظاهر شدن دست و يا نشانه اى با خورشيد در آسمان ))((صيحه آسمانى )) و...اگر همان معناى ظاهرى آنها مراد باشد، بايد به گونه معجزه رخ دهند، زيرا پديدار شدن چنين امورى ، عادتا ممكن نيست . البته شايد برخى از اين نشانه ها معناى كنايى و رمزى داشته باشند و اشاره به رخدادهايى كه پيدايش آنها، عادتا، امكان دارد. و برخى از آنها نشانه نباشند و در درستى آنها ترديد باشد كه در جاى خود به آنها اشاره خواهيم كرد. با اين حال ، بخشى از نشانه هاى ظهور و يا دست كم ، شمار اندكى از آنها، به گونه معجزه رخ خواهند داد.
اكنون ، بايد ديد آيا تحقق هر امرى غير عادى ، مى تواند معجزه باشد؟
آيا هر حادثه اى كه ظاهرا ممكن نيست ، حتما معجزه است ؟ فرقى نمى كند بين نوع حوادث ؟
از باب نمونه ، از خروج دجال و صيحه آسمانى به گونه اى خبر داده شده كه در ظاهر تحقق آنها، ممكن نيست . آيا مى توان پديدار شدن اين گونه نشانه ها را معجزه دانست ؟
يا اين كه فرق است بين حوادث مثبت و منفى و فرق است بين امورى كه در جهت باطل و تاءييد آن صورت مى گيرد و امورى كه براى اثبات حقانيت حق و اقامه حجت بر آن واقع مى شوند؟
معجزه چهار چوب خاصى دارد. تحقق هر امرى را صرفا غير عادى باشد، نمى توان معجزه دانست ؛ زيرا معجزه ، با انگيزه هاى صحيح و الهى و در شرايط خاص صورت مى گيرد و بر اين اساس ، تنها نشانه هايى كه در راستاى تقويت حق و تاءييد ظهور و قيام مهدى عليه السلام باشد و تحقق آنها به صورت عادى ممكن نباشد، معجزه خواهند بود، نه هر حادثه غير عادى ، تا چه رسد به حوادثى كه سبب تقويت باطل شود.

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288885
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom