فیزیکدانان دانشگاه استنفورد با بررسی تاریخ شکل گیری جهان و انفجار بزرگ تعداد جهانهای دیگر که همیشه احتمال وجود آنها وجود داشته است را تخمین زدند.

به گزارش خبرگزاری مهر، فیزیکدانان برای مدتی به نظریه پردازی درباره وجود جهانهای دیگر به جز جهانی که بشر در آن زندگی می کند می پرداختند. در واقع برخی از نظریه های فیزیکی نیازمند چندین جهان هستند تا بتوانند پدیده های نادر و غریب را توضیح دهد.

تعدادی از دانشمندان در دانشگاه استنفورد با انجام بررسی ها و مطالعات جدید نظریه ای جدید را در رابطه با تعداد جهانهای موجود که با چشم و ذهن انسان دیده نمی شوند ارائه کرده اند.

دانشمندان با بازگشت به زمان انفجار بزرگ ادعا کردند سازماندهی سیاره ای و فیزیک جهان ما نتیجه آشفتگی کوچکی در نوعی دیگر از ماده یکنواخت و متراکم و انرژی است که چند میلی ثانیه پس از انفجار بزرگ وجود داشته است.

بر همین اساس عدد دفعات احتمالی این آشفتگی می تواند حد بالای تعداد جهانهای ممکن را تعیین کند که این عدد جادویی  7^10^10^10 (10 به توان 10 به توان 10 به توان 10 به توان 7) اعلام شده است. به بیانی دیگر به اعتقاد دانشمندان دانشگاه استنفورد 7^10^10^10 جهان دیگر به جز جهانی که انسان قادر به دیدن قسمتی کوچک آن است، وجود دارد.

بر اساس گزارش پاپ ساینس، با این حال به دلیل محدودیتهای فیزیکی مغز انسان هیچ انسانی قادر به درک واقعیتی بیش از عدد 16^10^10 نیست و به همین دلیل این عدد به عنوان تعداد جهانهای موجود اعلام شده است



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 29 دی 1388  ساعت 11:33 PM نظرات 0 | لينک مطلب

هارولدبور از دانشگاه ییل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده، به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد.او با توجه به یک مولد الکتریکی که در آهنربا در داخل سیم پیچ دوران می کند و جریان تولید میکند، سمندری را در یک ظرف آب نمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند. الکترودهایی که در این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل شده بودند، یک جریان متناوب را نشان می دادند. زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام داد،گالوانومتر هیچ جریانی را نشان نداد. این بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده میدانی وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد. بور این وسیله را بر روی دانشجویان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده نمود که این میدان در بدن انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رویدادهای اساسی زیست شناختی بدن است. او این میدان را حیاتی نامید چون هرگاه حیات از بین برود،میدان حیاتی هم از بین میرود. به گونه های که یک سمندر مرده که در دستگاه بود هیچ پتانسیلی به وجود نمی آورد.
تشکیل میدان مغناطیسی بدن

همانگونه که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید.
امواج مغزی
دستگاه موج نگار مغز چهار نوع منحنی از امواج مغزی را ارائه میدهند که عبارتند از: آْلفا، بتا، دلتا و تتا. ریتمهای دلتا کندترین امواج مغزی با تناوب از 1تا3 دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب عمیق ظاهر می شوند. به نظر میرسد که ریتمهای تتا که دارای تناوب 4تا7دور درثانیه می باشند به خلق و خوی بستگی داشته باشد. ریتمهای آلفا از 8تا 12 دور در ثانیه، در اوقات تفکر، تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه قطع می شوند و بالاخره ریتمهای بتا با تناوب 13الی22 دور در ثانیه،ظاهرا منحصر به نواحی جلوئی مغز، یعنی جایی که فعالیتهای پیچیده مغزی رخ می دهد می باشند. امواج آلفا امواج بسیار مهمی هستند که بوسیله هانسبرگر آلمانی کشف شدند و به گفته وی با نوعی هوشیاری و خوداگاهی معطوف به درون ظاهر می شوند تغییرات فیزیولوژی مهمی در بدن ایجاد می کنند مثل تمرکز و یادگیری.
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر
حتما تا به حال در باره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاهای برق چیزهایی شنیده اید.بنابر تحقیقات پروفسور لای امواج مغناطیسی که از نیروگاهای برق یا وسایل برقی مثل سشوار و ریشتراش برقی و... ساتع می شود به دی ان ای سلولهای مغزی آسیب میرساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می برد. میدانهای مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به دی ان ای مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند. این میدان ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می شوند. همانطور که میدانید نزدیک به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولکولهای آب به صورت دوقطبی هستند و زمانی که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرار می گیرند و این پدیده باعث می شود نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.
علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسیته ساکن در بافتهای بدن ذخیره میشوند و میدانی که در اطراف این بارها بوجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر و دستها و قسمت مچ یابه پایین است و در بین این سه قسمت، سر اهمیت ویژه ای دارد چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل درمیدان مغناطیسی مغز باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز می شوند.
به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم.مثل موبایل یا سشوار و غیره.اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدانی بسیار قوی هستیم و آن میدان مغناطیسی زمین هست. عوامل داخلی اغتشاش در میدان بدن ما هم فعالیتهای حیاتی و اجتناب ناپذیری هستند که در تمام طول عمر ما در جریان هستند پس چگونه میتوان باعث خلل این اثرات سو که باعث اختلال در بدن ما و بیماریهایی مثل سرطان می شوند را خنثی کرد؟
در اینجاست که باید گفت خداوند راه حل تمام این سوالات را در یک عمل ساده که امکان آن برای همه افراد وجود دارد و بیش از چند دقیقه هم وقت نمی برد و هیچ ضرری هم ندارد به انسان هدیه داده و آن نماز است.
نماز و میدان مغناطیسی
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.
یکی از نکات بسیار جالبی که پروفسور بور به آن دست یافته بود این بود که دریافته بود که در بدن تمام دانشجویان مؤنث ماهی یکبار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می شود و میدان بدن به منظمترین حالت خود می رسد و به همین دلیل است که زنان نیازی ندارند در این مدت نماز بخوانند.
اخیرا هم کشف شده است که علت اینکه قلب زنان منظم تر و قویتر از مردان میزند و دلیل آن همین تغییر ولتاژ هست.
نماز و بارهای الکتریکی
همانطور که قبلا اشاره شد بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سو دارند. و این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند و باید هرچه سریعتر از آن نواحی دور شوند. به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه خالص تر باشد سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی:
با دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایده الترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 29 دی 1388  ساعت 11:31 PM نظرات 0 | لينک مطلب



علی(ع) نقل كرد كه پیامبر(ص) فرمود: «زیرك ترین و هشیارترین انسانها كسی است كه خود را به حساب بكشد و برای بعد از مرگ خود كار كند.» مردی پرسید: ای امیرمؤمنان! چگونه نفس، خود را به حساب بكشد؟ امام فرمود: وقتی كه صبح كرد و سپس شب آن روز فرا رسید به خویشتن باز گردد و خطاب به خود بگوید: ای نفس! امروز روزی بود كه بر تو گذشت و هرگز دیگر باز نمی گردد، و خداوند از تو سؤال می كند كه این روز را در چه راهی به پایان رساندی، چه كاری در آن كردی، آیا خدا را به یاد آوردی و او را ستودی؟ آیا نیازهای مؤمنان را برآوردی؟ آیا رفع اندوه از مؤمنی نمودی؟ آیا در غیاب مؤمن، نزد اهل و فرزندانش آبروی او را حفظ كردی؟ و پس از مرگ او، آیا آبرویش را در میان بازماندگانش نگه داشتی؟ آیا از غیبت و بدگویی پشت سر مؤمن خودداری نمودی؟ آیا مسلمان را یاری كردی؟ تو در این روز چه كردی؟ اگر در پاسخ گفت: كارهای نیك انجام دادم، خدا را حمد و سپاس كن و تكبیر بگو به خاطر توفیقی كه نصیب تو شده است و اگر گفت امروز گناه كردم یا كوتاهی نمودم، از درگاه خداوند استغفار و طلب آمرزش كن و تصمیم بگیر كه دیگر تكرار گناه نكنی1.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- وسایل الشیعه، ج11، ص 379

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 29 دی 1388  ساعت 11:25 PM نظرات 0 | لينک مطلب
http://www.topblogposts.com/mahmood/panda.gif http://www.topblogposts.com/mahmood/panda.gif http://www.topblogposts.com/mahmood/panda.gif
اعتماد به نفس به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید می
گویند. اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری زندگی را دو بعدی میبینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل شده و زندگی برایشان بی معنی شده است.
 
[تصویر: bef4056a0cf72dd3bbf9ba174d1b6003.jpg]

آیا معمولاً توانایی های خودتان را زیر سوال می برید؟ آیـا بـرای ایـن عدم اطمینان به خود توجیهی دارید یا فقـط بـه دلایل واهی این کار را می کنید؟ اگـر ایـنطـور اسـت، احـتـمالاً شما دچار کمبود اطمینـان و اعـتـمـاد به نفس هستیـد. تـا همین لحظه افراد بسیاری هستند که از همه تواناییهای خود به طور کامل استفـاده نمیکنند،ممکن است شما هم یکی از همین افراد بوده و به جای انجام کارهای مفید و سودمند، همیشه مشغول فکر کردن به این مسئله هستید که چه زندگی بیمصرفی دارید و چقدر محیط اطرافتان کسل کننده است. اگـر چـه مـمکن اسـت که کمی از خود دور افتاده باشید و ارزش خود را فراموش کرده باشید، اما هیچگاه برای تغییر دیر نیست.

● اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید می گویند. اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری زندگی را دو بعدی میبینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل شده و زندگی برایشان بی معنی شده است. هر چند ممکن است افرادی باشند که در هیچ زمینه ای اعتماد به نفس ندارند اما معمولاً کمبود اعتماد به نفس افراد در جنبه های بخصوص هر فرد است. به طور مثال، آنها که از لحاظ ظاهر اعتماد به نفس ندارند، زندگی اجتماعی برایشان بسیار دشوار خواهد شد. این افراد تصور خواهند کرد که در مجامع عمومی کسی به آنها توجه نخواهد کرد و مجبور خواهند شد که از اول تا آخر مجلس در گوشه ای تنها بنشینند. در زندگی زناشویی هم ممکن است کمبود اعتماد به نفس مشکلات زیادی ایجاد کند. ممکن است فرد همچنان در رابطه ای که خود می داند بسیار برای وی مسموم و ناسالم است باقی بماند در حالیکه آگهی کامل دارد که اصلاً از این رابطه خوشحال نیست. این به این دلیل است که فرد تصور می کند که قادر نیست این وضعیت را بهبود بخشد. این مسئله می تواند در زندگی کاری افراد هم تاثیر منفی بگذارد. کمبود اعتماد به نفس منجر به فقدان انگیزه و علاقه در فرد برای پیشرفت خواهد شد. اما اگر این مسئله را در مقیاس کلی تر بررسی کنیم، فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه کارها سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور میکند که توانایی انجام کاری را ندارد. اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید. چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟ اعتماد به نفس پایین ممکن است درشرایط مختلف ایجاد شود. در محیط های اجتماعی ممکن است با افرادی سر و کار داشته باشید که شما را تحقیر می کنند. وضعیت ظاهریتان نیز تا حد زیادی در این زمینه موثر است. محیطی که در آن به دنیا آمده و پرورش یافته اید نیز بسیار روی اعتماد به نفس شما تاثیر دارد. بچه ای که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی بخصوص است و از طرف والدین حمایت نمی شده است، با این تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس او را دوست نداشته و برای او ارزشی قائل نیست. محیط کار شما نیز روی اعتماد به نفستان تاثیر دارد. اگر کارهایتان مورد تشویق قرار نگیرد و توجهی به آنها نشود و همکارانتان وجودتان را نادیده بگیرند، اعتماد به نفستان کاهش پیدا خواهد کرد. چه کسانی در معرض ابتلا به آن هستند؟ چون عوامل بسیاری ممکن است به از دست دادن اعتماد به نفس بیانجامد، می توان گفت که همه در معرض خطر ابتلا به آن هستند اما بعضی شرایط نسبتاً جدی تری دارند. همه انسانها ممکن است در یک جنبه از زندگی خود احساس کمبود اعتماد به نفس داشته باشند. اما همیشه راه هایی برای مقابله با این مشکلات وجود دارد. در اینجا راه هایی را به شما معرفی می کنیم که با انجام آنها بتوانید ارزش خود را در نظر خودتان بالاتر ببرید و اعتماد به نفستان را افزایش دهید. اگر می خواهید اعتماد به نفستان را دوباره به دست آورید، در اینجا شش راه به شما معرفی می کنیم:

۱) خود را با دیگران مقایسه نکنید همیشه به یاد داشته باشید که انسانها با هم متفاوت اند. دلیلی ندارد که همه ما توانایی های یکسانی داشته باشیم و کارهای مشابهی انجام دهیم. اگر سعی کنید که خود را با هر کسی که سر راهتان قرار می گیرد مقایسه کنید، خیلی زود از خودتان خسته و دلسرد خواهید شد و دیگر قدرت انجام کاری را نخواهید داشت.

۲) خود را دست کم نگیرید سعی کنید که ارزش خود را به عنوان یک انسان کشف کنید. دلیل نمی شود که اگر کسی از شما خوشش نیامد و شما را فرد جالبی تصور نکرد، تصور همه مردم این باشد. اگر کسی از شما خوشش نیامد اصلاً ناراحت نشوید، مشکل خودش است نه شما. چون افراد زیادی هستند که شما را دوست می دارند و برایتان ارزش قائل اند.

۳) فهرستی از کارهایی که انجام داده اید و در آنها موفق بوده اید تهیه کنید سعی کنید روی کارهایی که در آن موفق بوده اید متمرکز شوید. اما اگر چنین چیزی در سابقه کاریتان پیدا نکردید اصلاً ناراحت نباشید. شاید پشت این همه ناتوانی لبخندی نهفته باشد و قدرتی باشد که بتواند باعث خنده دیگران شود و یا حتی شاید توانایی در شما وجود داشته باشد که هنوز کشفش نکرده اید. سعی کنید لیستی از کارهای انجام شده تان تهیه کنید. مهم نیست که کوتاه یا بلند باشد. با اینکه حتی ممکن است نتوانید فکرش را بکنید اما همین کارها می تواند اعتماد شما را دوباره به خودتان جلب کند.

۴) سر خود را بیشتر گرم کنید سعی کنید تفریحاتی برای خود درست کنید که به آنها علاقه دارید. ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند باشید، یا به باشگاه بروید یا هر کار دیگری...هر چه زمان بیشتری به انجام کارهای مورد علاقه تان اختصاص دهید، کمتر وقت برای سرزنش خود و متاسف شدن برای خودتان خواهید گذاشت. اما مسئله مهم تر این است که این کار باعث می شود که شما احساس مفید بودن کنید و این به شما هدف می دهد.

۵) با افراد مثبت نشست و برخاست کنید: گاهی اوقات بودن در جمع افرادی که از خودتان هم دلسردتر و افسرده تر هستند، بیشتر به ضررتان خواهد بود. حتی اگر تنها باشید بیشتر به نفعتان خواهد بود تا با آنها. به جای چنین افرادی سعی کنید با افرادی مراوده کنید که می توانند شما را شاد کنند. اگر دور و اطرافتان را از دوستان نزدیک و خانواده پر کنید که شما را قبول دارند، می تواند سبب شود که شما هم خودتان را قبول داشته باشید.

۶) در جلسات روانشناسی شرکت کنید امروزه درمان های زیادی برای این مشکل پیشنهاد می شود. مجمع های بسیاری هم برای این منظور تشکیل می شود. به این افراد توصیه می شود که در این جلسات روانشناسی شرکت کنند چون بسیار موثر بوده است. کتاب ها و نوارهای زیادی هم در این زمینه ارائه می شود. با خودتان صادق باشید
من چیزی در مورد شما نمی دانم، اما می دانم که امروز در این دنیا کینه و نفرت به اندازه کافی وجود دارد و در این موقعیت بدترین کار این است که شروع کنیم که از خودمان هم متنفر شویم. شما فقط یکبار به دنیا می آیید، و همین یکبار هم زندگی خیلی کوتاهی خواهید داشت، پس نگذارید که دیگران مانع شادی شما شوند. سعی کنید که توانایی های خود را بشناسید و ببینید که در چه زمینه هایی فردی ویژه هستید. افرادی که نمی توانند توانایی های شما را ببینند ارزش این را ندارند که دور و برتان باشند.



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 28 دی 1388  ساعت 12:15 AM نظرات 0 | لينک مطلب
هرگز در میان موجودات مخلوقی كه برای كبوتر شدن آفریده شده كركس

نمیشود. این خصلت در میان هیچ یك از مخلوقات نیست جز آدمیان
 
 


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 28 دی 1388  ساعت 12:12 AM نظرات 1 | لينک مطلب

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند...

 

لباس پوشید و راهی مسجد شد اما در راه زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

 لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی مسجد شد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی مسجد شد.

 

در راه با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

 

مرد از او تشکر کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه دادند.

 

همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست کرد تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

 

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری کرد !!!

 

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار کرد و مجدداً همان جواب را شنید !

مرد اول تعجب کرد که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند!!!

 

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.))

 

مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح داد:

 

من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم!وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید.

 من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه با جدیت بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به مسجد مطمئن ساختم...!  

 

 

 

کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر دریافت کنید.

 پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد.   


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 28 دی 1388  ساعت 12:10 AM نظرات 1 | لينک مطلب
دو دانشمند                                   

در شهر باستانی " اندیشه " دو دانشمند زندگی می كردند. این دو سخت از هم بدشان می آمد و همیشه عقاید و نظرات یكدیگر را مسخره می كردند . اولی كافر بود و دومی مومن.

یك روز این دو دانشمند برحسب اتفاق در میدان بزرگ شهر به هم برخوردند و در حضور طرفدارانشان با هم به بحث و مجادله در اینكه خدا هست یا نیست ، پرداختند و بعد از چند ساعت جدال و مباحثه از هم جدا شده و به راه خود رفتند.

شب همانروز مرد كافر به معبد رفت و در برابر محراب زانو زد و به درگاه خدا از گناهان گذشته خود استغفار كرد و مومن شد.

و از آن طرف در همان ساعت مرد مومن كتا بهای مقدسش را برداشت و در وسط میدان بزرگ شهر آتش زد و  كافر شد.    

 تو دو تن هستی: یكی بیدار در ظلمت و دیگری خفته در نور.

  ریشه گلی است بی اعتنا به شهرت و آوازه.

  خدا اندیشید و اندیشه اولش فرشته ای بود . وخدا سخن گفت و نخستین كلمه اش انسانی بود

  عقل حكم می كند كه آدم چلاق عصایش را بر سر دشمنش خرد نكند.

  مردی كه از خطاهای كوچك زن نمی گذرد هرگز از فضائل بزرگ او بهره مند نمی شود

اگر یك وجب از تعصب نسبت به نژاد،میهن و خودت  فاصله بگیری ،خداگونه می شوی.

فكر انسان قوانین سا خته دست بشر را رعایت می كند ،اما روحش نه.

یك بار به زندگی گفتم :  دوست دارم صدای مرگ را به گوش بشنوم،زندگی كمی صدایش را بلندتر كرد و گفت:هم اینك تو صدای مرگ را می شنوی.

دیشب فلاسفه را دیدم كه سر های  خویش در سبد نهاده در میدان های شهر می گشتند و با صدای بلند فریاد می زدند:حكمت داریم حكمت!حكمت فروشی! فلاسفه بیچاره!سرهایشان را می فروشند تا دلهایشان را سیر كنند!

  لاك پشتها،راهها را بهتر از خرگوشها می شناسند.

دیروز گمانم این بود كه ذره ای هستم لرزان و سر گردان كه بی هیچ  نظمی در دایره هستی در نوسان است

جز به اندازه شناختی كه ازدیگران داری نمی توانی درباره آنها قضاوت كنی ،و تو چه شناخت حقیری داری !

و امروز به یقین در یافته ام كه من دایره ای هستم با تمام متعلقاتش با ذراتی منظم در من می گردد

هرگز در پاسخ ،عاجزانه در نمانده ام مگر در برابر كسی كه از من پرسید تو كیستی؟

آن هنگام كه روحم عا شق جسمم شد و ازدواج این دو سر گرفت من بار دیگر به دنیا آمدم

برای كسی كه از پنجره های كهكشان می نگرد فضای میان آفتاب و خا ك چندان فضای گسترده ای نیست

مروارید معبدی است كه با رنج و درد،گرد دانه ای شن بنا شده است.پس كدام شوق نهائی پیكر های ما را بنا كرد و ما در كنار دانه های چه چیز بنا شدیم؟

چگونه به عدالت هستی ایمان نداشته باشم حال آنكه می دانم رویای آنان كه بر بالش پر می خوابند زیباتر از رویای آن كسان نیست كه شبا هنگام به خشتی نا هموار سر وا می نهد؟

 بارالها مرا شیر كن پیش از آنكه خرگوش را طعمه من كنی.

 هفت بار روح خویش را تحقیر و تمسخرگرفتم

بار اول-آن هنگام كه دیدم برای بلند شدن تظاهر به افتادگی می كند.

بار دوم-هنگامی كه دیدم پیش لنگها،لنگ لنگان راه می رود.

بار سوم-آن هنگام كه بین سهل و دشوار مخیر شد و سهل را برگزید.

بار چهارم-آن هنگام كه گناهی مرتكب شد و برای تسلیت و تسكین خویش گفت:دیگران نیز مرتكب گناه می شوند.

بار پنجم-آنچه را كه برایش آمده بود حمل بر ناتوانی خویش كرد اما صبربر آن پیشامد را به توانائی خویش نسبت داد.

بار ششم-آن هنگام كه چهره ای زشت را تحقیر كرد،حال آنكه آن چهره زشت به تحقیق نقابهای خودش بود.

وهفتمین بار-وقتی كه زبان به ترنم مدح و ثنا گماشت و آن را فضیلتی انگاشت

گرگ مهمان نواز به بره ای مسكین گفت:آیا مایلید برای دیدوبازدید به خانه ما تشریف بیاورید؟

 و بره جواب داد :واقعا" قبول این دعوت افتخار بزرگی بود اگر خانه شما در معده شما قرار نداشت.

 خداوندا !من دشمنی ندارم ،ولی اگر امر بر این دائر است كه ناگزیر دشمنی داشته باشم ،بارالها نیروی دشمنم را برابرنیروی من قرار ده تا اینكه پیروزی تنها از آن حق باشد

  چه كور است آنكه از جیبش به تو می بخشد تا از قلبت باز ستاند

وقتی پشت به آفتاب می كنی چیزی جز سایه خودت نمی بینی .

 با مرداب از دریا گفتم ،پنداشت خیال پردازی گزافه گویم . با دریا از مرداب سخن گفتم گمان برد تهمت زنی بد زبان هستم .

 سكوت حسود پر سر و صداست.

 مسافری دریا نوردم و هر بامداد در قلمرو روح خویش به كشف قاره ای جدید نائل می شوم.

 به من می گویند: اگر خودت را بشناسی همه انسانها را شناخته ای .ومن می گویم:فقط روزی می توانم خودم را بشناسم كه همه انسانها را شناخته باشم.

جز آنها كه دلی مالامال از رمز و راز دارند،كسی از رمزو راز دل ما در نمی آورد.

 خاطره شادمانیهای دیروزما ،تلخترین غمی است كه امروز داریم.

 ایمان واحه ای سبز و خرم در صحرای دل است كه قافله های فكر و اندیشه به آن نمی رسند.

 شاید كسی را كه با او خندیده ای فرامش كنی ،اما هرگز كسی را كه با او گریسته ای از یاد نخواهی برد.

دانه ای بكار،زمین ترا شاخه گلی خواهد داد.آرزوهایت را در آسمان ترانه وار بخوان ،آسمان دلخواهت را به تو خواهد بخشید.

افكاری را كه با حرف زندانی كرده ای باید با عمل آزاد كنی.

دو گروه قوانین بشری را می شكنند:دیوانگان و نوابغ.و این دو گروه نزدیكترین مردم به قلب خدا هستند.

                                                                                                                         گزیده آثار : جبران خلیل جبران  



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 28 دی 1388  ساعت 12:07 AM نظرات 1 | لينک مطلب

از امام صادق (ع) منقول است که هر که انگشتر فیرئزه در دست کند ،

 دستش فقیر نشود . از حسن بن علی بن مهران منقول است که به

 خدمت امام موسی کاظم (ع) رفتم ف در انگشت آن حضرت

انگشتری دیدم که نگینش فیروزه بود و نقشش (( الله المَلِکُ)) بود . بسیار نظر کردم در آن انگشتر . فرمود که چه نظر میکنی ؟ گفتم : حضرت امیر المومنین (ع) انگشتر فیروزه داشته است که نقشش ((الله الملک )) بوده است . فرمود آن را می شناسی ؟ گفتم : نه فرمود که همان انگشتر است و این سنگی است که جبرئیل برای رسول خدا (ص) به هدیه آورده از بهشت و آن حضرت به حضرت علی (ع) بخشید



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 28 دی 1388  ساعت 12:05 AM نظرات 0 | لينک مطلب
 

از شكست نهراسید!

از سقوط نهراسید!

شكست‌های پی‌درپی نشانه‌ی زنده بودن و پویایی شماست.

تنها در گورستان است كه هیچ‌كس شكست نمی‌خورد.

شكست، پیش‌نیاز پیروزی است .

از تنه‌ی درختی كه می‌شكند و سقوط می‌كند، شاخه‌های متعددی سر برمی‌آورد و هر كدام به درختی شكوهمند بدل می‌شوند.

بدون شك، شكست درخت، سبب رشد و موفقیت و زیاد شدن آن است.

اما:

درختی كه شكست، هرگز گریه نمی‌كند، افسرده نمی‌شود و به در و دیوار لعنت نمی‌فرستد.

بلكه آرام و صبور می‌ماند تا جوانه بزند.

و این‌بار سبزتر، وسیع‌تر و پرثمرتر به‌ آسمان می‌رود!

آهای شكست‌خوردگان! بپاخیزید.

به گمان خویشتن، اگر شكست خورده‌اید،

مثل تنه‌ی درخت، فقط آرام و خون‌سرد باشید تا دوباره جوانه بزنید، سبز شوید و به آ سمان بروید!

سبزتر، جوان‌تر و وسیع‌تر!

از سقوط نهراسید.

از شكست نهراسید!

شكست و سقوط، پیش‌نیاز  سرسبزی و  آسمانی شدن است!



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 28 دی 1388  ساعت 12:04 AM نظرات 0 | لينک مطلب

آیا می دانید آوای اذان و قرآن با تاثیر بر شنونده اثر درمانی دارند

موسیقی‌های عرفانی كه به منظور ارتباط با خدا استفاده می‌شوند  باعث رفع خستگی و ایجاد آرامش شود.
 موسیقی قادر است قدرت بیمار را برای تحمل درد افزایش دهد و مشكلات جنبی نظیر دور بودن از خانواده و حضور در یك محیط بیمارستانی و عوارض بیماری و درد را به حداقل برساند.
فرد در محیط خارج از بیمارستان و مكانهای مطلوب بارها موسیقی را شنیده و با شنیدن این موسیقی در محیط كسالت‌بار و همراه با درد بیمارستان احساس خوشایندی به وی دست خواهد داد.


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در یک شنبه 27 دی 1388  ساعت 11:57 PM نظرات 0 | لينک مطلب


  • تعداد صفحات :16
  •    
  • 1  
  • 2  
  • 3  
  • 4  
  • 5  
  • 6  
  • 7  
  • 8  
  • 9  
  • 10  
  • >  
Powered By Rasekhoon.net