.
ـ لـقـمـان (ع ), در انـدرز بـه فـرزنـدش , فـرمـود : پـسـرم ! هـر چيزى را نشانه اى است كه با آن شـنـاخـتـه مـى شود و به وجود آن گواهى مى دهد و غافل را سه نشانه است : سهو و سرگرمى و فراموشى .
ـ امام على (ع ), در وصف شخص غافل , مى فرمايد : او در اين چند صباحى كه خداوند مهلتش داده اسـت , بـا غـافـلان سـرگـرم اسـت و روز خود را باگنهكاران سپرى مى كند بى آن كه راه راستى رابـپـيمايد و پيشوايى راهنما داشته باشد تا آن كه خداوند كيفر گناهانشان را به آنان نشان داد و ازپـس پـرده هاى غفلت بيرونشان آورد,به آنچه بدان پشت كرده بودند(مرگ وآخرت )روى نهادندو به آنچه بدان روى آورده بودند (دنيا) پشت كردند و نه از آنچه طلبيدند و بدان رسيدند سودى بردند و نه از خواسته هاى خود كه به آنها دست يافتند, بهره اى يافتند. ـ نـيز در وصف شخص غافل : گويى مقصود (و مخاطب اوامر و نواهى و وعد و وعيد الهى )چيزى جز دلهاست و گويى بهره مندى و سعادت آنها, در به دست آوردن دنيايشان است .
ـ شخص غافل را عمل نباشد (اعمال توام با غفلت و بى توجهى دل بى ارزش و مردود است ). ـ امام حسن (ع ) : غفلت آن است كه مسجد (رفتن براى نماز) را ترك كنى و از شخص مفسدفرمان برى
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:44 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ امـام سـجـاد(ع ) : واى بر تو اى پسر آدم ! بدان كه سنگينى پرخورى و رخوت و تنبلى برخاسته از انـباشتن معده و مستى سيرى و غفلت حاصل از قدرت , از چيزهايى هستند كه انسان را در زمينه عـمل كند و تنبل مى كنند و ذكر خدا را از ياد او مى برند و از نزديك بودن مرگ ,غافل مى سازند, تا جايى كه شخص گرفتار دوستى دنيا, گويى از مستى شراب ديوانه شده است .
ـ امام على (ع ) : از غفلت بپرهيزيد كه آن ناشى از تباهى حس و دريافت است .
ـ امـام بـاقر يا امام صادق (ع ) : تفاخر به بسيارى مال و فرزند همه مردم را به غفلت كشاند, تاجايى كه به ديدن گورها رفتند. ـ پـيـامبر خدا(ص ) : هر كه باديه نشين شود, بى فرهنگ و خشن شود و هر كه در پى شكار باشد,به غفلت دچار گردد و هر كه ملازمت سلطان اختيار كند, به فتنه و فساد كشيده شود.
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:43 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ پيامبر خدا(ص ) : غافلترين مردم , كسى است كه از دگرگونى احوال دنيا پند نگيرد. ـ امـام عـلـى (ع ) : كـسـى كـه از دگـرگـونـيـهـا و تـغـييرات دنيا عبرت نگيرد, اندرزها در او كارگرنمى افتد. ـ شما به امر روشنى دعوت شده ايد پس از شنيدن آن عاجز نباشد, مگر كسى كه كر باشد و ازديدن آن درمـانده نباشد, مگر كسى كه كور باشد و كسى كه خداوند با بلاها و تجارب سودش نرساند, از هـيچ اندرزى بهره مند نشود
((22))
و نقصان و زيان از پيش رويش به او رسد, تا بدانجاكه زشت را زيبا و زيبا را زشت بپندارد.
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:41 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ امام على (ع ) : با پيوسته به ياد خدا بودن است , كه پرده غفلت كنار مى رود. ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : اى اباذر! آهنگ كار نيك كن , هر چند آن را به كار نبندى تا در زمره غافلان نوشته نشوى .
ـ امام على (ع ) : هر كه ايام را شناخت , از آماده شدن (براى آخرت ) غافل نگشت .
ـ بـراى دورى راه , از ترس ممتد مدد گيريد, زيرا بسا غافلى كه به غفلت خود اعتماد كرد ومهلت عـمـر خـود را بـهـانه قرار داد و از اين رو, آرزو را دراز گردانيد و كاخ برافراشت اما نزديك شدن اجلش , درازى آرزويش را كاست و سر رسيدن ناگهانى مرگش , اميد او را قطع كرد. ـ امـام بـاقر(ع ) : هر مؤمنى كه به نمازهاى واجب اهميت دهد و آنها را به وقتش بخواند, ازغافلان نيست .
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:40 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ امـام عـلـى (ع ) : هشدار! هشدار! اى شنونده ! بكوش ! بكوش ! اى بى خبر! هيچ كس مانند شخص آگاه ,تو را آگاه و خبردار نمى كند. ـ هـلا! اى صـاحبان ديدگان بينا و گوشهاى شنوا و اى برخورداران از تندرستى و مال و متاع !آيا جـاى گـريـزى يا راه نجاتى يا پناهگاهى يا تكيه گاهى يا راه فرارى و يا طريق بازگشتى هست يا نيست ؟ پس , به كجا باز مى گرديد؟ يا كجا مى رويد؟ يا فريب چه چيز را مى خوريد؟ . ـ باقيمانده ايام عمر خود را دريابيد و جانهاى خود را براى آنها شكيبا سازيد, زيرا اين چندروزه در مقابل روزهاى بسيارى كه در غفلت و رويگردانى از پند و اندرز گذرانيده ايد اندك است .
ـ آيـا شـمـا در جـاهـاى هـمـان كـسـانـى نـيـسـتـيد كه پيش از شما بودند و عمرشان درازتر و آثـارشـان پـاينده تر بود و سپس بى هيچ توشه اى كه آنها را به مقصد رساند و بى هيچ مركبى كه راه رادرنوردد كوچ كردند؟ آيا شنيده ايد كه دنيا خود را فداى آنان كند ؟ و آيا جز گرسنگى توشه اى به آنان داد ؟ آيا چنين دنيايى را بر مى گزينيد؟ . ـ يـاد مرگها از دلهاى شما رخت بربسته است و آرزوهاى دروغين شما را فرا گرفته است و ازاين رو, دنيا بيش از آخرت بر شما تسلط يافته است .
ـ چـه شـده اسـت كـه بـا دسـت يـافـتـن بـه انـدكـى از دنـيـا شـاد مـى شـويـد و بـراى ازــاب ـ دسـت دادن نعمت فراوان آخرت اندوهگين نمى شويد؟ و اندك چيز دنيا كه از كفتان مى رود, شما را نگران مى سازد چندان كه آثار اين نگرانى در چهره هاى شما آشكار مى شود؟ . ـ واى بر فرزند آدم كه چه غافل است و گم كرده راه و سرگشته !. ـ بـعـد از تـلاوت آيـه ((فخر فروشى بر يكديگر شما را به خود مشغول ساخت چندان كه به زيارت گورها رفتيد)), فرمود : چه مقصد بسيار دورى ! و چه زيارت كنندگان غافلى ! و چه افتخاركردن زشت و وحشتناكى !. ـ آن گوشى كه فرياد را نشنيده است , چگونه صداى آهسته را مى شنود؟ . ـ اى دريغا بر هر غافلى كه عمرش بر ضد او حجت باشد و روزهاى عمرش , او را به سوى شوربختى كشاند. ـ اى بـسا غافلى كه پارچه اى مى بافد تا آن را بپوشد, اما كفن او مى شود و خانه اى مى سازد تادر آن بنشيند, اما همان جا قبر او مى شود. ـ از سـخـنـان نـجـوا آمـيـز خداى تعالى با موسى (ع ) : اگر فرو رفتن در خواب غفلت و پيمودن راه بـدبـخـتـى و پـيروى از شهوات نبود, چگونه عده اى مى توانستند لذت زندگى را بچشند! به خاطرنبودن اين امور در صديقان (و مؤمنان راستين ) است كه آنان بى تابى مى كنند.
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:39 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ پيامبر خدا(ص ) : در شگفتم از كسى كه او غافل است و از او غافل نيستند و در شگفتم ازكسى كه در پـى دنـيـاسـت , در صـورتـى كـه مرگ در پى اوست و در شگفتم از كسى كه دهانش را به خنده مى گشايد در حالى كه نمى داند آيا خدا از او خشنود است يا ناخشنود. ـ سـلـمـان فـارسـى : از شـش چـيـز در شگفتم :سه چيز آن مرا مى خنداند و سه ديگر به گريه ام مـى اندازدآن سه چيز كه مرا به گريه مى اندازد, جدايى از دوستان , يعنى محمد(ص ) (و حزب او) است وهراس و وحشت قيامت و ايستادن در پيشگاه خداى عزوجل .
و اما آن سه چيزى كه مرا به خنده وا مى دارد, يكى كسى است كه در پى دنياست حال آن كه مرگ در پـى او مى باشد, ديگرى كسى كه در غفلت به سر مى برد حال آن كه از او غافل نيستند(خداوند ناظر و مراقب اعمال اوست ) و سومى كسى كه دهانش به خنده باز مى شود در صورتى كه نمى داند آيا خداوند از او خشنود است يا ناخشنود. ـ امام على (ع ) : از غافل بودن خردمندان از نيكو طلب كردن (توشه و ذخيره آخرت ) و آماده شدن براى بازگشتگاه تعجب مى كنم .
ـ شـمـا را سفارش مى كنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد, چگونه از چيزى غفلت مى كنيد كه او از شما غافل نيست ؟ . ـ آيـا مـردم دنـيـا را نـمـى بـينيد كه در طى شب و روز دستخوش احوال گونه گون مى شوند؟ يـكـى مـى مـيـرد و بـرايش مى گريند و ديگرى را تسليت مى گويند يكى بيمار و زمينگر است و ديـگـرى بـه عـيادتش مى رود يكى در حال جان كندن است و ديگرى در پى دنياست , حال آن كه مـرگ در پـى اوسـت يـكـى در غـفـلـت به سر مى برد, حال آن كه مورد غفلت نيست و آنچه باقى مانده است در پى آنچه رفته است مى رود!. ـ اى مـردمـى كـه از كـار شـمـا غـافـل نـيستند و اى مردمى كه (خدا و اوامر او را) رها كرده ايد و(هـرچـه داريـد از جـان و مـال و فـرزند) از شما گرفته مى شود,چه شده است كه مى بينم از خدا رويگردان شده ايد و به غير او روى آورده ايد؟ . ـ امـام سـجـاد(ع ) : واى بـر تو اى پسر آدم ! اى غافلى كه مورد غفلت نيستى , اى پسر آدم ! مرگ تو شتابانتر از هر چيز ديگرى به سوى تو مى آيد, سراسيمه سوى تو آمده است و تو را مى جويد.
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:38 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ امـام عـلى (ع ) : آيا كسى هست كه پيش از آن كه عمرش به سر آيد, از خواب غفلت خويش بيدار شود؟ . ـ آيا كسى هست كه پيش از فرا رسيدن مرگش , از خواب بيدار شود؟ . ـ با وجود غفلت دلها, بيدارى چشمها سودى نمى بخشد. ـ مستى غفلت و فريب , ديرتر از مستى شرابها زايل مى شود. ـ هـان اى انـسان ! چه چيز تو را بر گناهت دلير كرد و چه چيز تو را به پروردگارت دلير ساخت و چـه چـيـز تـو را بـا نـابودى خودت مانوس و دمخور كرد؟ مگر درد تو دوايى ندارد؟ يا خواب تورا بيدارى نيست ؟ . ـ مـن قـرآن را بـه شـمـا آمـوخـتـم و بـاب دلايـل و بـراهـين را به روى شما گشودم و آنچه را نمى شناختيد, به شما شناساندم و آنچه را كه از دهان به بيرون پرت مى كرديد, به مذاق شما گوارا ساختم اى كاش كه نابينا بينا مى گشت , يا خفته بيدار مى شد!. ـ چـه شـده اسـت كـه شـمـا را هـمچون بدنهاى بى جان و جانهاى بى بدن و عابدان ناپرهيزگار وبازرگانان بى سود و بهره و بيداران خفته و حاضران غايب و چشمداران نابينا, مى بينم ؟
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:37 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
ـ امام على (ع ) : با بيدارى , به جنگ غفلت برويد. ـ بيدارى , روشنايى است .
ـ بيدارى , بينش است .
ـ بيدارى در دين , نعمتى است كه روزى افراد مى شود. ـ كسى كه از بيدارى يارى نطلبد, از نگهبانان نفعى نبرد. ـ اى شنونده ! از مستى خود به هوش آى و از خواب غفلتت بيدار شو و از شتابت بكاه .
ـ خداوند را ـ كه نعمتهايش گرامى باد ـ در هر برهه اى از زمان و در فاصله هاى زمانى ميان بعثت پـيـامـبـران , هـمـواره بـنـدگـانـى بـوده اسـت كـه در انـديـشـه هايشان با آنان نجوا كرد و در درون خـردهـايـشـان بـا آنان سخن گفت و بدين سبب آنان چشمها و گوشها و دلهايشان از نور بيدارى تابناك گرديد.
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:36 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
پرهيز از غفلت .
قرآن .
((تو از اين غافل بودى , پس ما پرده ات را از برابرت كنار زديم و امروز چشمانت تيز بين است )). ـ امام على (ع ) : غفلت , زيانبارترين دشمنان است .
ـ غفلت , خصلت احمقان است .
ـ غفلت , گمراهى جانها و سر لوحه انواع شوميهاست .
ـ غفلت , گمراهى است .
ـ غفلت , فريب خوردگى مى آورد و به هلاكت نزديك مى گرداند. ـ غفلت , باعث فرحناكى و سرمستى
((21))
مى شود. ـ غفلت , موجب گم كردن (راه حق ) است .
ـ غفلت , ضد هوشيارى است .
ـ واى بـر كـسى كه غفلت بر او چيره آيد و در نتيجه , سفر (آخرت ) را فراموش كند و خود راآماده نسازد. ـ يكى از نشانه هاى دولت (و اقبال ), كمى غفلت است .
ـ امام صادق (ع ) : اگر شيطان دشمن است , پس غفلت چرا؟ . ـ امام على (ع ) : روى آوردن به غفلت , موجب فريب خوردن است .
ـ از منزلهاى غفلت و جفا و كمى ياوران بر طاعت خدا, دورى كن .
ـ در حديث معراج آمده است : اى احمد! انديشه ات را يكى گردان و زبانت را يك زبان سازو بدنت را زنـده بـدار و از من غافل مباش , هر كه از من غافل باشد, اهميتى ندهم كه در كدام وادى هلاك شود. ـ امـام عـلـى (ع ) : اى دريغا بر هر غافلى كه عمرش بر ضد او حجت باشد و روزهايش او را به سوى بدبختى كشاند!. ـ در وصـف پرهيزگاران : شب را در حذر به سر مى برد و روز را با شادى , حذر از غفلتى كه اورا از آن بر حذر داشته اند و شاد از فضل و رحمتى كه به او رسيده است .
ـ نـيـز در وصـف پـرهـيـزگـاران : اگـر در مـيـان غـافـلان بـاشد از شمار ياد كنندگان خدا, قـلـمدادمى شود و اگر در ميان ياد كنندگان خدا باشد, در زمره غافلان نوشته نمى شود (كه به زبان ذكرگويند و به دل از خدا غافل باشند). ـ در وصف فرشتگان : آنان با همه مقام و منزلتى كه نزد تو دارند و با آن كه همه خواهشهايشان در تو متمركز است و با وجود طاعت بسيارشان از تو و كمى غفلتشان از كار تو,اگر كنه عظمت تو را كه بر آنان پوشيده است مشاهده مى كردند, بيگمان اعمال خود را كوچك و ناچيز مى شمردند. ـ نـيز در همين زمينه : نادانى غفلتها بر تصميم آنها چيره نگردد و تيرهاى خدعه آلودشهوتها, در اراده ها و همتهاى آنان كارگر نمى افتد.
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:35 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
.
قرآن .
((بـرايشان آمرزش بخواهى يا آمرزش نخواهى (فرقى نمى كند), اگر هفتاد بار هم بر ايشان آمرزش بـخـواهـى , خـدا هـرگـزآنان را نخواهد آمرزيد, زيرا به خدا و پيامبرش كفر ورزيدند و خدا مردم نافرمان را هدايت نمى كند)). ((تـفـاوتـى نـمـى كند كه برايشان آمرزش بخواهى يا آمرزش نخواهى , خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزيد همانا خدا مردم نافرمان راهدايت نمى كند)).
نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 12:34 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
|