جعفر خوش نیت فارغ التحصیل رشته جامعه شناسی از یک دانشگاه دولتی است. ۵ سال است از همسرش جدا شده و در حال حاضر به عنوان رزورشن در یک آزانس کار میکند.
● چطور شد که کار در آزانس را انتخاب کردی؟
▪ خوب..هر کارشرافتمندانه ای از بیکاری بهتر است
● وقتی ازدواج کردید بیکار بودید؟
▪ نه..آن موقع در یک موسسه خصوصی کار میکردم.. و ۷ سال در آنجا کار کردم..
اما صاحب شرکت همه چیزرا فروخت وتغییر شغل داد. ما را هم بازخرید کرد و با آن پول یک اتوموبیل خریدم و در آرانس مشغول شدم.
● چرا از همسرتان جدا شدید؟
▪ ازدواج مایم ازدواج تحمیلی از سوی خانواده ها بود. من و همسرم از اقوام نزدیک هم بودیم. او به من تمایل داشت امااز همان اول من به او علاقه ای نداشتم. به همین دلیل نقطه ضعفها و کار های نسنجیده ای که شاید ر زندگی هر کسی پیش می آید.. در نظرم خیلی بزرگ و غیر قابل تحمل می آمد. میدانید وقتی عشق در زندگی باشد آدم خیلی جاها کوتاه می آید اما وقتی عشق و علاقه ای برای ادامه زندگی مشترک نباشد.. و راه طلاق هم وجود داشته باشد..
آدم به امید زندگی بهتر خودش را خلاص میکند.
● همسرتان راضی به جدائی بود؟
▪ من از اون آدمها نیستم که بخواهم همسرم را آنقدر آزار بدهم تا طلاق بگیرد.
ما با هم توافق کردیم او حرفهای مرا شنید. خودش هم میدید زندگی مشترک آنطوری که دلش میخواست نبوده..خوشبخاته بچه ای هم نداشتیم..که بخاطر او مجبور به تحمل یکدیگر شویم. و بلااخره بعد از ۴ سالزندگی مشترک از هم جدا شدیم.
● فکر میکنید چه چیزی در زندگی مشترک میتواند منجر به خوشبختی شود؟
▪ تفاهم و درک متقابل و عشق و علاقه دو طرف
● قصد ازدواج مجدد ندارید؟
▪ اگر خدا بخواهد و به مورد مناسبی برسم که با هم تفاهم داشته باشیم چرا.
اگر شما با انجام عملی و یا سخنی سبب رنجش طرف مقابلتان می شوید فقط کافی است که عذر خواهی کنید، اقرار به اشتباه برای اکثر مردم مشکل است در صورتیکه افرادی که دارای شخصیت قوی تری هستند عموما اشتباهات خود را می پذیرند و عذرخواهی می کنند.
سعی کنید در روابط خود با همسرتان صادق باشید و از وانمود کردن به آن چیزی که نیستید پرهیز کنید.
برای ایجاد و دوام یک رابطه خوب و سالم طرفین باید از سلامت جسم و روان برخوردار باشند، بنابراین باید تغذیه سالم و فعالیت بدنی مناسب (تمرینات ورزشی روزانه) داشته باشید.
در تعریف و تمجید از طرف مقابل خود سخاوتمند باشید، تعریف در یک رابطه بادوام همانند چسب عمل می کند و سبب استحکام بیشتر آن می شود، سعی کنید که تمجید شما صادقانه باشد.
انتظارات شما از طرف مقابلتان باید واقع بینانه باشد، توجه داشته باشید که هیچ فردی کامل نیست در سالهای ابتدایی آشنایی و ازدواج تصویر رویاگونه ای از همسرتان نسازید و وی را آنگونه که هست بپذیرید، سعی کنید انتظاراتتان از او با واقعیت منطبق باشد.
در هر رابطه ای اختلاف نظر وجود دارد تصور نکنید که همسرتان از آنچه در درون شما می گذرد کاملا آگاه است، بنابراین ضروری است زمانیکه راجع به مطلبی بحث می کنید مطمئن شوید که طرف مقابل منظور شما را بدرستی فهمیده باشد.
مواردی که در بالا ذکر شد از اصلی ترین مسائل روانشناسی است که زوجین برای داشتن روابط سالم و با دوام با یکدیگر باید در نظر داشته باشند.
آیا می دانید چرا بعضی از زنان در انتخاب همسر به مردانی که مو یا رنگ چشمان شان به تیرگی میزند، علاقه مندند؟ و یا چرا بعضی از مردان به زنانی که چشم های روشن و موهای طلایی دارند گرایش پیدا میکنند؟ کشش و میل ما برای جذاب یافتن همسر آینده به مقدار زیادی مادرزادی است. این ادعا نتیجه پژوهش هایی است که به رابطه بین شکل صورت، دیگر اجزای بدن و تناسب اندام پدر و مادر با سلیقه انتخاب همسر آینده پرداخته است. براساس این تحقیقات که توسط دیوید پرت استاد دانشگاه سنت آندروز انگلیس انجام گرفت، مردان برای انتخاب همسر آینده به دنبال زنانی هستند که رنگ مو و چشم شان به مادرشان شبیه باشد و بالعکس زنان اغلب پیشنهاد ازدواج فردی را قبول می کنند که بیش از همه به پدرشان شباهت داشته باشد. تنها تفاوتی که زنان و مردان در این پژوهش از خود نشان دادند این بود که مردان با درصد خیلی بالایی شباهت به مادرشان برایشان مهم بود ولی زنان به پدر و مادر.پژوهش دیگری نشان می دهد، علاوه بر شکل و شمایل، معیار سن همسر آینده نیز با سن پدر و مادر بستگی دارد. در این تحقیق که بر روی ۸۳ دانشجوی دختر و پسر بالا و پایین سی سال انجام گرفت، مشخص شد دخترانی که پدر و مادر مسن تری دارند زمان ازدواج خیلی کم به افراد جوان فکر می کنند و اغلب تمایل دارند با مرد جاافتاده تری ازدواج کنند. مردان نیز همانند زنان برحسب بالایی سن پدر و مادر به زنان جاافتاده تر جهت همسری گرایش داشتند با این تفاوت که در دوستی های کوتاه بیشتر زنان جوان و زیباتر را انتخاب می کنند.
روانشناسان بر این عقیده اند که زیبایی شناسی امری عمومی نیست و سلیقه ای است. در این سلیقه چگونگی شکل و شمایل پدر و مادر نقش مهمی ایفا می کند.
دیوید پرت می گوید: پیش- عشق (Vorliebe) امری تکاملی است، انتخاب همسر بر حسب شباهت به پدر و مادر امری ژنتیکی است که بقای انسان را دربر داشته و دارد تا از انقراض نسل جلوگیری کند.
تأهل، در مورد همه ی ابنای بشر ماهیتی سرشتی دارد و غالب وجود آن عالمگیر میباشد. لذا تفاوت فرهنگها موجب دگرگونیهای اساسی در قواعد آن نمیشود!
مطالبی که در ذیل می آید بر اساس تحقیقاتی است که استیون ناک ( Steven I.nox ) استاد جامعهشناسی دانشگاه ویرجینیا، پیرامون “علل و پیامدهای تغییرات در خانواده آمریکایی” انجام داده است.
بر همین اساس باید در ابتدا ذکر شود که عواملی که در “نفع بیشتر مردان از ازدواج ” مطرح میشود، عواملی جامع و مانع برای جامعه ی ایرانی نیست و با توجه به اعتقادات مسلمین در باب ازدواج باید تاکید کرد که نفع طرفین از ازدواج خیلی بیشتر از مطالب عنوان شده است….
با توجه به تحقیقات افراد متأهّل عموما افراد سالم تری هستند و عمر طولانی تری دارند و از سلامت عقلانی و نفسانی بیشتری برخوردارند، شادترند و در آمد بیشتری دارند.
هر چند ازدواج تاثیرات مثبتی را در هر دو جنس باعث میشود اما ذی نفع اصلی آن مردان میباشند. مردان در تمام اموری که ازدواج در آنها تاثیر دارد، منفعت بیشتری بدست می آورند و انتفاع زنان از ازدواج در صورتی حاصل میشود که یک رابطه ی زناشویی مطلوب و کانونی گرم و صمیمی ایجاد شود. در حالیکه به نظر میرسد مردان کمتر تحت تاثیر کیفیت زندگی مشترک خود قرار میگیرند و بطور ساده و اولیه به محض تأهل از مزایای آن بهره مند میشوند، به عبارت دیگر نفس عمل ازدواج باعث بهبود زندگی مردان میشود، اما بهبود زندگی زنان تحت تأثیر کیفیت زندگی زناشویی خواهد بود.
ازدواج و تشکیل زندگی مشترک در واقع تشکیل یک کانون اجتماعی است. این بدان معنی است که همراه با مفهوم ازدواج یکسری انتظارات وابسته به فرهنگ نیز وجود دارد و بدینگونه مردان با این اقدام کاری بیش از شروع یک زندگی ساده با یک زن را آغاز میکنند و در واقع با این عمل خود را به مجموعه ای از قوانین قرار دادی و انتظارات متصل میسازند. او در مقام همسر و پدر مورد انتظارات دیگران قرار میگیرد و از دیدگاه سایرین باید رفتاری متفاوت از زمان تجرد داشته باشد.
ازدواج بیش از ارتباط بین دو شریک جنسی را پدید می آورد و ارتباطی است که مفاهیم آن از باورهای فرهنگی نش?ت گرفته، با ازدواج زوجین تعهداتی را پذیرا میشوند از جمله وفاداری، غمخواری، تحمل…
زوجهایی که برای طولانی مدت تنها رابطه ی همزیستی داشتهاند از جنبه های قابل پیش بینی بسیاری از زوجهایی که به ازدواج یکدیگر در آمده اند متفاوتند. اینگونه زوجها توسط تمایلات جنسی به یکدیگر وابسته هستند و روابط اخلاقی دیگر در آن ها بسیار کم است، آزادی بیشتری نسبت به افراد متاهل دارند و قانون تعیین کننده ای برای اینگونه روابط وجود ندارد، شانس بیشتر طلاق و رضایتمندی کمتر از روابط جنسی از معایب این نوع زندگی است و طرفین حداقل تعهد را نسبت به یکدیگر دارند.
مفهوم ازدواج در جامعه امریکا بدین معنی است:
۱- شخص انتخابی آزاد دارد که بر پایه ی عشق است ۲- بلوغ و استقلال نیاز مسلم اقدام به ازدواج است ۳- ازدواج ارتباط بین دو جنس مخالف است ۴- در زندگی مشترک مرد تامین کننده اصلی معاش است و او رئیس است ۵- وفاداری جنسی و تک همسری انتظارات یک ازدواج است ۶- ازدواج بطور طبیعی با تولد فرزندان همراه است.
و ماهیت مردانگی در ازدواج هم یعنی: مرد پدر فرزندانی است که از همسرش متولد میشود / تامین معاش زن و فرزندان بر گردن اوست / حافظ و محافظت کننده ی خانواده است.
بر این اساس اگر مرد از محافظت یا تامین معاش سر باز زند، نه تنها همسری ناشایست تلقی میگردد، بلکه به نوعی کمتر از یک مرد کامل محسوب میگردد. در یک زندگی مشترک مرد آنگونه رفتار میکند که به حسب فرهنگ مطابق با هویت مردانگیاش باشد. موضوع اصلی در مورد ازدواج در زندگی مردان عبارتست از اینکه ازدواج به دلیل آنکه موقعیتی جهت تکامل و حفظ ماهیت مردانگی میباشد باعث ایجاد تغییراتی در مردان میگردد.
حقیقت آشکار آنست که غالب مردان و زنان، زندگی مشترک خود را به گونه ای طراحی میکنند که نسبت به کلیات ازدواج اصولی تطابق زیادی داشته باشد. و ازدواج اصولی تنها راهی است که همسران ف مرد، میتوانند به یک مرد کامل تبدیل شوند. هنگامیکه قضیه اساسی مفهوم گردید، درک علت اثرات مثبت ازدواج در مردان بسیار آسانتر خواهد بود.
هویت مردانگی موقتی است و می بایست در دوران پس از بلوغ مستمراً و فعالانه حفظ گردد که این امر بوسیله ی یک ازدواج اصولی امکان پذیر میشود و یک مرد هویت مردانگی خود را طی زندگی مشترک حفظ کرده، توسعه میدهد و به نحوی آن را ابراز میکند. نقش تکامل و بلوغی که یک مرد به عنوان همسر ایفا میکند هسته ی اصلی هویت مردانگی وی قرار میگیرد و این موضوع راهنمای اصلی در علت ثمر بخش بودن ازدواج در زندگی مردان است.
مردان متاهل بیش از مردان مجرد در زمینه فعالیتهای اجتماعی و معقول درگیر میشوند و پاداش چنین فعالیتهایی به صورت شاءن و اعتبار یا مادیات به ایشان برمیگردد. مردان متاهل تابعیت خود از روابط غیر رسمی یا دوستانه را با شرکت در روابط مبتنی بر نقشهای اصولی جایگزین میکنند و در واقع به این طریق اجتماعات خصوصی خود را تغییر میدهند، آنها در اجتماع بر نقشهایی تاکید میکنند که جزئی از کانونهای اجتماعی هستند مثل نقشهای مذهبی و اقتصادی.
“Card gillian” نیز در تحقیق خود در مورد مردان متاهل میگوید: مردان متاهل در مواد و نوع و سطح، روابط خود را بر اساس میزان نیل به اهداف تنظیم میکنند و طبیعتاً موفقیت و شکست آنها تعیین کننده خواهد بود. بر خلاف وابستگی به دیگران، اینگونه موفقیتهای شخصی خصوصیات مردانگی را تحکیم می بخشد….
▪ ازدواج باعث درمان مشکلات روانی می شود.
▪ اساس ازدواج فقط و فقط عشق است (عشق کافی است).
▪ عشق مال داستانهاست و در زندگی واقعی وجود ندارد.
▪ ازدواج راهی برای سعادتمند شدن است.
▪ ازدواج راهی برای تضمین زندگی فرزندان است (از دیدگاه والدین دختران و پسران جوان).
▪ ازدواج راهی برای پیشگیری از انحراف فرزندان است.
▪ ازدواج راهی برای فرار از مشکلات است.
▪ ازدواج راهی برای جلب رضایت والدین است.
▪ دوستی قبل از ازدواج، تضمین کننده یک ازدواج موفق است.
▪ حالا ازدواج می کنم و بعد «او» را تغییر می دهم.
▪ باید با کسی ازدواج کرد که از همه نظر کامل باشد.
▪ زن باید وارد یک زندگی کامل شود.
▪ مهم این است که جوان ازدواج کند، بقیه مسایل حل می شود.
▪ یک ازدواج هرچند ناموفق بهتر از تجرد است.
▪ کسی که به خانواده خود خیلی اهمیت می دهد پس حتماً در زندگی مشترک نیز موفق خواهد بود.
▪ ازدواج می کنم و بعد طلاق می دهم (می گیرم).
▪ اگر با فلانی ازدواج کنم خوشبختم، ولاغیر.
▪ ازدواج یعنی خوشبختی و رفاه.
▪ ازدواج یعنی اسارت.
▪ مهریه تعیین کننده موفقیت در ازدواج است.
▪ شاید اگر با دیگری ازدواج می کردم موفق تر بودم.
▪ زن و شوهر باید کاملاً شبیه هم باشند.
▪ زن و شوهر باید همه مسایل خود به یکدیگر بگویند.
▪ زن و شوهر باید کاملاً وقتشان را با هم بگذرانند.
▪ زن باید تابع و مطیع محض مرد باشد.
▪ شوهر باید همسرش را به همه خواسته هایش برساند؛ شوهر باید همه مشکلات او را حل کند.
▪ به هیچکس نمی توان اعتماد کرد. («مردها غیر قابل اعتمادند» یا «زن ها فریبکارند»)
▪ چون خودم تصمیم گرفتم باید تا آخرش بروم؛ هر قولی که می دهی باید تا آخرش بایستی.
▪ زن و شوهر باید در همه مسائل اتفاق نظر داشته باشند. زن و شوهر باید تابع هم باشند. زن و شوهر باید همه فعالیت هایشان مشترک باشد.
▪ مرد باید جلوی زنش در بیاید. به زن نباید رو داد. نباید محبتت را نشان دهی. نباید طرف مقابلت بفهمد که دوستش داری چون آن وقت سوءاستفاده می کند.
▪ افرادی که طلاق می گیرند حتماً افراد مشکل داری هستند. کسی که طلاق می گیرد حتماً آدم بدی بوده است.
▪ والدین نباید در تصمیم ما دخالت کنند اما باید زندگی ما را تأمین کنند.
▪ هر نوع زندگی بهتر از طلاق است.
▪ طلاق یعنی بدبختی.
▪ رابطه جنسی پدیده ای گناه آلود یا زشت است.

سقراط از شاگردانش خواست تا مطابق با ندای وجدان خود زندگی کنند؛ حتی اگر این کار، آنها را در جهت مخالف با حاکمان قرار دهد.
هر چند که او هیچ اثر نوشتاری از خود بر جای نگذاشته، اما تعدادی از مباحثات وی با ساکنان شهر آتن توسط شاگرد معروفش افلاطون (۳۴۷ ـ ۴۲۷ ق.م) و نیز گزنفون (۳۵۷-۴۲۵ ق.م) به طور نوشتاری ثبت شده اند.
سقراط در آتن میگشت و با افراد مختلف به روش خود (دیالکتیک) بحث و گفتوگو میکرد، او به همین شیوه بسیاری از بزرگان آتن در آن زمان را که ادعای علم و دانش داشتند، محکوم کرد که ادامه این روند به محاکمه او منجر شد.
در دادگاه به دو اتهام «نپرستیدن خدایان آتنیان» و «فاسد کردن جوانان آتن با افکار انحرافی» برای او درخواست مجازات مرگ شد؛ اما سقراط ضمن پاسخگویی مستدل به تمام موارد اتهامی اش، اعلام کرد که «از مرگ هیچ باکی ندارد اما مرگش لکه ننگینی بر چهره آتن بر جای خواهد گذاشت و آیندگان، در این مورد، آتنیان را محکوم خواهند کرد.»
هنوز از زمانی که پدرها نقش رییس خانه را بازی میکردند، مدت زیادی نگذشته. اما این روزها برخلاف آن روز و روزگار، پدرها به فرزندانشان بسیار نزدیکتر شدهاند....
روانشناسان میگویند اینکه پدر هم به اندازه مادر برای رشد روانی کودک ان مهم و باارزش است و برقراری تعادل بین روابط این دو با فرزندانشان میتواند از نظر روانی سبب رشد صحیح کودک ان شود، از مسائلی است که این روزها زیاد در روانشناس ی مورد بحث قرار میگیرد. مرد چون در میان کودک و مادر قرار دارد ـ هم به موجب حضور فیزیکی و هم به موجب جایگاه روانی خود ـ به کودک این اجازه را میدهد که هویت خاص خود بیابد. پدر نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک داشته و در عین حال که مادر سعی میکند با نقش حفاظتی خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بیرون گرایش میدهد و در کنار دادن حس اعتماد و امنیت به او اجازه شکستن محدودیتها را میدهد.
پدر برای دختر بر خلاف پسر ها نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز میشود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر شکل میگیرد.
وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید میکند همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر میکند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص میشود هر یک از زن و مرد به شکل گوناگون در رابطه با فرزندش تفکر کرده و نگرانی، برنامه و خواستهای مخصوص به خودش را دنبال میکند. اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است معمولا مرد از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود.
خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار میکنند چون زنان نیز توانستهاند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند
رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی
گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمیگردد. برخی مردان دوست دارند همان رابطهای را با دختر شان ایجاد کنند که با مادرشان داشتهاند و برخی دیگر عشق ی را نثار او میکنند که نتوانستهاند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند. برخی مردان از داشتن دختر خوشحال میشوند چون رابطه خوبی با پدر خود نداشتهاند. برای این دسته از افراد داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودک ی از او خرسند نبودهاند. در حالی که داشتن دختر سبب میشود وزن تاریخ گذشته سبکتر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.
پدر به دختر دنیا را میشناساند
پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی میاندازد. مادر فرزند را به دنیا میآورد و پدر دنیا را به او میشناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شدهای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان میبخشد. در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن و دیگر تواناییهای فیزیکی را میآموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیتهای اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی میدهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا میشود
عقده ادیپ و عقده الکترا
سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. عقده ادیپ به رابطه بین پسر و مادر اشاره دارد و معادل آن در رابطه بین دختر و پدر، عقده الکترا نامیده میشود. این مرحله، مرحلهای ساختاری برای رشد کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر خواهد بود در سن بلوغ دوستدار جنس مذکر باشد. در واقع در این سن دختر عشق ی را نسبت به مادر خود احساس میکند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی میبرد. پدر که از نظر او غریبهای است که مادر را به سمت خود جلب میکند و مایه شادی او است، او را ناراحت میکند چون عشق مادر نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله دختر در تضاد با مادر قرار میگیرد و سعی میکند عشق پدر را به جای مادر به سمت خود جلب کند. در همین موقع است که متوجه میشود مادر او، همسر پدر و مورد علاقه اوست. مهمترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او جایگاه فرزندی دارد و نمیتواند جای همسر او باشد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمیدهد ـ بزرگ میشود.
والدین الگو هستند
پیروز شدن کودک برعقده ادیپ یا الکترا به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر جدا کردن دختر از مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دختر ش است. دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوستداشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسر ش اظهار عشق نمیکند این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه میکند.
2) تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.
3) به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.
4) در شادی های مردم شریک شو.
5) نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .
6) از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .
7) در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .
8) در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .
9) دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .
10) در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .
11) با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.
12) خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .
13) اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .
14) کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .
15) با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .
16) در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .
17) هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .
18) دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.
19) تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد دوستانت .
20) اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش
Adobe
:
اسم رودخانه ای كه از پشت منزل مؤسس آن جان وارناك عبور می كند.
Apple
:
میوه مورد علاقه استیو جابز مؤسس و بنیانگذار شركت اپل سیب بود و
بنابراین اسم شركتش را نیز اپل (به معنی سیب ) گذاشت.
Cisco
:
مخفف شده كلمه سان فرانسیسكو (
San Francisco
) است كه یكی از
بزرگترین شهرهای امریكا است.
Google
:
گوگل در ریاضی نام عدد بزرگی است كه تشكیل شده است از عدد یك با
صد تا صفر جلوی آن . مؤسسین سایت و موتور جستجوی گوگل به شوخی
ادعا می كنند كه این موتور جستجو می تواند این تعداد اطلاعات
(یعنی یك گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
Hotmail
:
این سایت یكی از سرویس دهندگان پست الكترونیكی به وسیله صفحات
وب است. هنگامی كه مدیر پروژه برنامه می خواست نامی برای این سایت
انتخاب كند علاقه مند بود تا نام انتخاب شده اولاً مانند سایر سرویس دهندگان
پست الكترونیك به
mail
ختم شده و دوماً
برروی وبی بودن آن نیز تأكید شود.
بنابراین نام Hotmail را
انتخاب كرد. در كلمه
Hotmail
حروف
Html
به ترتیب
پشت سر هم قرار گرفته اند.
HP :
شركت معظم
HP
توسط دو نفر بنام
های بیل هیولت و دیو پاكارد تأسیس شد.
این دو نفر برای اینكه شركت هیولد پاكارد یا پاكارد هیولت نامیده شود مجبور به
استفاده از روش قدیمی شیر – خط شدند و نتیجه هیولد پاكارد از آب در آمد.
Intel
:
از آنجاییكه این شركت از بدو تأسیس با تأكید روی ساخت مدارات مجتمع ایجاد
شد. نام آن را
INTegrated Electronics
یا به طور مختصر
INTEL
نهادند.
Lotus
:
میچ كاپور مؤسس شركت كه هندی الاصل بود از حالت لوتوس كه یك اصطلاح
مدیتیشن متعالی (
T.M
.) می باشد برای
نامگذازی شركتش استفاده كرد.
Mirosoft
:
نام شركت ابتدا به صورت
Micro-soft
نوشته می شد ولی به مرور زمان به
صورت فعلی در آمد.
Microsoft
مخفف
MICROcomputer SOFTware
است
.
و دلیل نامگذاری شركت به این اسم نیز آن است كه بیل گیتس مؤسس
شركت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهای میكروكامپیوتر ها تأسیس كرد.
Motorola
:
شركت موتورولا با هدف درست كردن بی سیم و رادیوی خودرو كار خود
را آغاز كرد. از آنجاییكه مشهورترین سازنده بی سیم و رادیو های اتومبیل
در آن زمان شركت
Victrola
بود. مؤسس این شركت یعنی آقای پال كالوین
نیز اسم شركتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمی
كلمه موتور نیز به نوعی در اسم شركتش وجود داشته باشد.
Oracle
:
مؤسس شركت اوراكل یعنی لری الیسون و باب اوتس قبل از تأسیس
شركت روی پروژه ای برای
CIA
كارمی كردند . این پروژه كه اوراكل نام
داشت بنا بود تا با داشتن مقادیر زیادی اطلاعات بتواند تا جواب تمام
سؤال های پرسیده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات
بدهد. ( اوراكل در اساطیر یونانی الهه الهام است. ) این دو نفر پس از
پایان این پروژه شركتی تأسیس كرده و آن را به همین اسم نامگذاری كردند.
Red
Hat
:
مؤسس شركت آقای مارك اوینگ در دوران جوانی از پدربزرگش كلاهی
با نوارهای قرمز و سفید دریافت كرده بود ولی در دوران دانشگاه آن را
گم كرد . زمانی كه اولین نسخة این سیستم عامل آماده شد مارك
اوینگ آن را همراه با راهنمای كاربری نرم افزار در اختیار دوستان و هم
دانشگاهیش قرار دارد. اولین جمله این راهنمای كاربری
« درخواست برای تحویل كلاه قرمز گم شده » بود.
Sony
:
Sony
از كلمه لاتین
Sonus
به معنای صدا مشتق شده است .
SUN
:
این شركت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصیلان دانشگاه استانفورد
تأسیس شد.
Sun
مخفف عبارت
Standford
Univercity Network
می
باشد .
Xerox
:
كلمه
Xer
در زبان یونانی به معنای خشك است و این برای
تكنولوژی
كپی كردن خشك در زمانی كه اكترا كپی كردن به روشهای فتوشیمیایی
انجام می گرفت فوق العاده حائز اهمیت بود.
Yahoo
:
این كلمه برای اولین بار در كتاب سفر های گالیور مورد استفاده قرار
گرفته و به معنی شخصی است كه دارای ظاهر و رفتاری زننده است .
مؤسسین سایت
Yahoo
جری یانگ و دیوید فیلو نام سایتشان
را
Yahoo
گذاشتند چون فكر می كردند خودشان هم
Yahoo
هستند.