ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه

روایاتی از سیره اباعبدالله وکلام ایشان :

عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَن اَبیهِ علیهم‏السلام: إنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلیٍّ علیهماالسلام کانَ یَزُورُ قَبْرَ الْحَسَنِ بْنِ عَلیٍّ علیهماالسلام کُلَّ عَشِیَّةِ جُمُعَةٍ
امام صـادق علیه ‏السلام به نقل از امام باقر علیه ‏السلام فرمود: حضرت حسین بن علی علیهماالسلام هر شب جمعه به زیارت قبر حضرت حسن بن علی علیهماالسلام می‏رفت.
بحارالانوار، ج 10 ص 317

قالَ عَلِیُ‏بنُ‏الْحُسَینِ علیه ‏السلام: أَتَیتُ مَروانَ فَقالَ‏لی: مااسْمُکَ؟ فَقُلت: عَلِیُّ بنُ‏الْحُسَینِ. فَقالَ: ما اسْمُ أَخیکَ؟ فَقُلتُ: عَلِیٌّ. قالَ: عَلِیٌّ وَ عَلِیٌّ ؟! ... ـ قالَ علیه ‏السلام: فَرَجَعتُ اِلی أبی فَأَخبَرتُهُ فَقالَ [الْحُسَینُ علیه ‏السلام]: . . . لَوْ وُلِدَ لی مِائَةٌ لَأَحْبَبْتُ أَنْ لا أُسَمِّیَ اَحَدا مِنْهُمْ إِلاّ عَلیّا.
امام سجاد علیه ‏السلام فرمود: روزی که معاویه مروان حکم را بر مدینه گماشت وبرای جوانان قریش حقوقی معین نمود، من رفتم، مروان اسم مرا پرسید: گفتم: علی. گفت: پس اسم برادرت؟. گفتم: علی. گفت: علی و علی؟ (پدرت چه قصدی دارد که نامی جز علی بر فرزندانش نمی‏گذارد؟!.) امام سجاد علیه ‏السلام می‏فرماید: به خانه برگشتم و سخن مروان را برای پدرم بازگو کردم، پدرم فرمود: اگر حتی صدفرزند برایم بود؛ دوست داشتم برهیچ یک نامی جز علی ننهم.
الکافی ج6، ص19



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آبان 1392  ساعت 6:25 AM | نظرات (0)

حرفی ندارم برای تسلای درد دلت...

افسران - حرفی 
ندارم برای تسلای درد دلت...

حرفی ندارم برای تسلای درد دلت...
هیچ واژه ای توانایی جاری شدن بر زبان حقیرم را ندارد تا ذره ای تسکین دله
بیقرار بزرگ ات باشد...
من خودم را می گویم ...میفهمی؟؟خودم را...
کاش دردانه هایت از من نپرسند که بعد از انها چه کرده ام؟؟
از این سوال سخت ،سخت شرم دارم!!!
از صدای خواب الوده ام شرم دارم!!
اصلا مگر صدای خواب الود من به گوش کسی خواهد رسید؟؟
میدانم که اگر امروز با جماعت شهدا مواجه شوم همان کلام امیرالمؤمنین را خواهم شنید
انجا که به مردم دنیا طلب کوفه فرمود:
سوگند!!اگر ما هم مثل شما راحت طلب بودیم،عمود دین بر پا نمیشد..
درخت اسلام خوش شاخ و برگ و خوش قد و قامت نمیشد
به خدا قسم از این به بعد خون خواهید خورد...(نهج البلاغه/خطبه 56)



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آبان 1392  ساعت 6:16 AM | نظرات (0)

کاش اینطور آب بنوشیم ...

افسران - کاش 
اینطور  آب بنوشیم ...

34 سال است از انقلاب میگذرد ؛ انقلابی که محوریت آن اسلام و امام حسین(ع) است ...

اما کو تلاش و اثر و یادی از کربلا ... در اطرافمان ؟؟؟

گویی ما ، هیچ نمیدانیم از کربلا و یا نیازی به یاد آن نداریم ...

چه بگویم که در هر چیزی بعد از انقلاب باید انقلابی رخ دهد تا اسلامی شود ...

السلام علی ابا عبدالله الحسین (ع)

وعلی الارواح التی حلت بفنائک



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آبان 1392  ساعت 6:14 AM | نظرات (0)

حسین جان...

حسین جان- آنکه از کفر در آورد مرا عشق تو بود-همه اش زیر سر توست مسلمان شدنم

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 آبان 1392  ساعت 10:10 PM | نظرات (0)

لبیک یا حسین...

هیچ کس چون ما نگیرد ماتم این ماه را
با محرم شیعیان را اتصالی دیگر است

sepehraاین روزها غم تو مرا می‌کشد حسین
شب های ماتم تو مرا می‌کشد حسین

تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست
سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین

از لحظه‌ی ورودیه تا آخرین وداع
هر شب ، محرّم تو مرا می‌کشد حسین

هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی
اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین

داغ علی اصغر و عباس و اکبرت
غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین

از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ
انگشت و خاتم تو مرا می‌کشد حسین

بر نیزه در مقابل چشمان خواهری
گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین

سالار سر بریده‌ی زینب سرم فدات
هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 آبان 1392  ساعت 10:07 PM | نظرات (0)

حسین!گوشه ی چشمی٬که حرفها دارم: ....... دلم گرفته٬فقط شوق "کربلا" دارم

افسران - 
حسین!گوشه ی چشمی٬که حرفها دارم: ....... دلم گرفته٬فقط شوق 
"کربلا" دارم

afsaregangenarmحسین!گوشه ی چشمی٬که حرفها دارم:

دلم گرفته٬فقط شوق "کربلا" دارم



تو سر پناه منی٬یک نگاه کن آقا!

مگر به غیر حسینیه من کجا دارم؟!



حرم نرفتم و حال دلم وخیم شده

خدا به خیر کند من هنوز جا دارم



دلم گرفته٬ولی وقتی کربلا دور است

دلم خوش است که من "مشهد الرضا" دارم



چقدر فاصله افتاد و مشهدی نشدم...

دلم شکسته٬ببین که منم خدا دارم!



حسین!ماه محرم شروع عشق من است

وگرنه من همه ی سال هم عزادارم



تمام دلخوشی ام این شده که هیئتی ام

قسم به حضرت زهرا س٬فقط تو را دارم...


*

به زیر دین حسینم ولی خدا را شکر

که صاحبی چو ابالفضل با وفا دارم...**



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 آبان 1392  ساعت 10:06 PM | نظرات (0)

عفیف...

 

نزدیک ، اما دور از دسترس . . .

.

بی عشوه ولی دلربا . . .

.

اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی . . .

.

هر خار و خسی عاشقش نمی شود

.

 و زیباییش را هر دلی لمس نمیکند . . .

.

 او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند

.

و پیش از معشوق شدن عاشق میشود . . .

.

 با زیرکی گوی عقل را از کنار دیو هوس می رباید . . .

.

 او همان دختر عفیف و در پس پرده ی حجاب است . . .

..

1356636190193039_large.jpg
..

عطر گیسوان اردیبهشتی ات را ؛

.

حجاب که از سر بر می داری می پرد ...


..

1357565052664666_large.jpg



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 آبان 1392  ساعت 10:02 PM | نظرات (0)

تعداد صفحات :26   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10   >