نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393 ساعت 9:36 AM | نظرات (0)
یوسف از جرم زلیخا چند سالی حبس رفت
مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است...
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 دی 1393 ساعت 7:01 AM | نظرات (0)
گفتم :
دلم گرفته و ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد.
آیا نمی خواهی با آمدنت پایان خوشی بر دلتنگیم باشی؟.
گفتی بگو :
حال شب های جمعه ام ابری ست ...
من آینه ای پُر شده از گرد و غبارم ...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 دی 1393 ساعت 6:55 AM | نظرات (0)
همتاهم نداری که ...
وقت نبودنت به دلم وعده دهم
شاید"مثلش" را پیدا کنم !!!!
ای بی همتای من بیا
مهربانم عالم از آن توست
چرا غریبانه می گردی ؟؟؟
اللهم عجل لولیک الفرج
یعنی گناه نکنیم
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 دی 1393 ساعت 6:19 AM | نظرات (0)
با من بگو چگونه از رويش ياس ها بگويم ،
وقتي كه نرگسي هاي چشمم در انتظار آمدنت سوسو مي زنند.
هر شب با ياد تو به خواب مي روم و صبح در انتظار …
مي دانم كه مي آيي و غبار غم و اندوه هزاران ساله را
از قلبهاي خسته مان مي زدايي
و اشكهاي زلالمان را از گونه هايمان برمي چيني.
مي آيي و ضريح گمشده ياسي كبود را نشانمان ميدهي
می ایی ودر فراسوی نگاه منتظرمان ، قلبهای کوچک و
امیدوارمان رابه هم پیوند میدهی
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 دی 1393 ساعت 6:13 AM | نظرات (0)
هنوز ستاره اي بي نورم كه در انتظار شعاعي
از خورشيد لحظه شماري مي كنم.
كويري در انتظار آبم و حتي درياي اشكهايم كويرتف زده
وجودم را سيراب نمي كند.
از ستارگان آسمان سراغ مي گيرم و چون پرنده اي عاشق
گمگشته ام را درميان فرشتگان آسمان مي جويم.
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 7:04 AM | نظرات (0)
باز جمعه شد
از حالا عزای
غروبش را گرفته ام...
تو بیایی
آفتابی ترین غروب دنیا را
دنیا خواهد دید
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 6:48 AM | نظرات (0)
مهدی جان !
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
♥ اللهمـ عجلـ لولیکـ الفرجـ ♥
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 دی 1393 ساعت 6:12 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 22 دی 1393 ساعت 6:37 AM | نظرات (0)