بهتـر از یوسفـــم و هیچ خریــداری نیست

مهدیـــم مــن که مرا گرمـی بازاری نیست

بهتـر از یوسفـــم و هیچ خریــداری نیست

همــه گویند که در حســرت دیـدار مـن اند

لیک در گفته ی این طایفه کرداری نیست

ای که دائــم به دعایــی که ببینـی رخ من

تا که خالــص نشوی باتو مرا کاری نیست



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 7 اسفند 1392  ساعت 5:48 AM | نظرات (0)

یک کاسه دریا

من نمی گویم نجیب من، به من امضاء بده
در کلاس درس چشمانت مرا هم جا بده
تو مسیحای زمانی من زیادی مرده ام
باز می خواهم بمیرم در دهانم «ها» بده
وعده فردا به مردم درخور شان تو نیست
مستحق حاجتم آقا همین حالا بده
من اگر با تو نباشم واژه بی معنی ام
ای کتاب آفرینش تو به من معنا بده
دست در جیب کرم کن اسکناس آبرو!
ای غنی در آبرومندی به این رسوا بده
قطره ای بی دست و پا در راه دریا مانده است
دست او را لطف کن در دامن دریا بده
من که حافظ، مولوی یا مثل بیدل نیستم
سایه دنبال من افتاده بیا امضاء بده
تشنگی های دلم را چشمه، باران بس نشد
خواستی آبش دهی با کاسه دریا بده
سیدجلال موسوی



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 6 اسفند 1392  ساعت 6:54 AM | نظرات (0)

ورود امام زمان "اکیـــــــدا " ممنوع... !!!

مراسم عروسی سطح شهر را می بینید!؟ گاهی که از گناه و لهو و لعب لبریز است و گاه هم شاید گناهی درشان نباشد اما بسیار پر زرق و برق اند! آنها که شب اول زندگیشان را با گناه و حتی حرام آغاز می کنند که باید در اسلامشان شک کرد، آنها هم که پر زرق و برق برگزار می کنند و تالار و پذیرایی های آنچنانی و ماشین و تزئین و لباس و ریخت و پاش های میلیونی، خب به آنها می توان گفت: "مرفه بی درد! "
نمی دانند چه اندازه هستند که نیازمند یک سیب این عروسی یا یک لقمه ی اسراف شده ی این مراسم اند!؟
رسم زیبایی دیدم... چندی پیش بود که عروسی یکی از دوستانمان بود و برای ولیمه، ما هم دعوت بودیم. این دوست ما با اینکه درآمد و شغل مناسبی داشت، مراسم عقد و عروسیش کاملا ساده و خیر بود. برای عقد که با همسر به مشهدالرضا رفته بود وخطبه را در جوار امام هشتم خوانده بودند و پس از آن هم نزدیکان را به یک ولیمه در منزل پدری دعوت کرده بود و برای عروسی هم زائر کربلا بودند و پس از آن مجددا ولیمه. گویا مبلغی را هم کمک به خرید جهزیه برای خانواده های تنگ دست کرده بود.
برکت زندگی را می شود از همان شب اول نابود کرد و یا پربار. حقیقتا چه زیانی می کنند آنها که دید سطحی و بچه گانه ای به این مراسم دوخته اند.انشاالله کاری کنیم که ولی عصر ارواحنا فداه، میهمان حضوری تمام مراسم شهرمان باشد.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 6 اسفند 1392  ساعت 6:44 AM | نظرات (0)

باز هم غروب جمعه شد و نیامدی...

باز هم جمعه شد و غصه ی من تازه شده
درد این بی خبری بی حد واندازه شده

باز هم جمعه شد چشم به ره مانده شدم
باز از دوری تو خسته و درمانده شدم

باز هم جمعه شد و از تو خبر نشنیدم
باز از بی خبری های دلم نالیدم

باز هم درد فراغ کمرم را خم کرد
باز دوری تو چشمان مرا پر نم کرد

باز هم جمعه شد و چشم به در منتظرم
شاید آورد صبا از مه رویت خبرم

باز هم غروب جمعه است و نیامد یار
و من اینک باز هم دست بردم تا بخوانم با تو

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
باز هم غروب جمعه شد و نیامدی...


پی نوشت:
عَزیزٌ عَلیَّ اَن اَری الَخَلقَ و لا تُریَ....
چه سخت است بر من که ببینم خلق را و نبینم تو را...
الـلــهم عـجــل لـولـیــک الـفــرج



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 3 اسفند 1392  ساعت 6:49 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :33      24   25   26   27   28   29   30   31   32   33