از معجزه کلمات استفاده کن دوست من

شاد زیستن در زندگی

 از معجزه کلمات استفاده کن دوست  من:

کلمه میتواند تو را مشتاق کند مثل دوست داشتن.

کلمه میتواند تو را سبز کند مثل خوشحالم.

کلمه میتواند تو را زیبا کند مثل سپاسگزارم.

کلمه میتواند تو را پیش ببرد مثل ایمان دارم.

کلمه میتواند تو را آغاز کند مثل:

از همین لحظه شروع میکنم.

از همین نقطه تغییر میکنم.

از همین دم طرحی نو میزنم.

میتوانم… میخواهم… میشود…

خود را آغاز کن دوست خوبم …

یادتان باشد..!

اثر انگشت شما از زندگیی که به آن دست میزنید

پاک نمیشود

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 26 آذر 1393  ساعت 8:28 PM | نظرات (0)

قابل توجه بعضیها...

 ﻧﻪ ﺳﻔﻴﺪﻱ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ..

ﻭ ﻧﻪ ﺳﻴﺎﻫﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﻲ ..
 ﮐﻔﻦ ﺳﻔﻴﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺮﺳﺎﻧﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ..
ﻭ ﮐﻌﺒﻪ ﺳﻴﺎﻩ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻭﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﻨﺘﻲ ﺍﺳﺖ ..

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﻫﺴﺖ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻈﻬﺮﺵ ..

ﺍﮔﺮﺻﺪﺍﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻲ ﺑﻮﺩ ..
ﺳﮓ ﺳﺮﻭﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﺩ ..
ﻭ ﺍﮔﺮ ﻟﺨﺘﻲ ﻭ ﺑﺮﻫﻨﮕﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻮﺩ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﺎﻧﻤﺘﺮ ﺑﻮﺩ ..
 ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﻱ ﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ پﻴﺶ ﺧﺪﺍ ﮔﻼﻳﻪ ﮐﻨﻲ ..
ﻧﻈﺮﻱ ﺑﻪ پﺎﻳﻴﻦ ﺑﻴﻨﺪﺍﺯ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺕ ﺭﺍ ﺷﺎﮐﺮ ﺑﺎﺵ ..
 ﺍﻧﺴﺎﻥ, ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﻴﺸﻮﺩ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻱ ﻓﮑﺮﺵ،

ﺷﺮﻳﻒ ﻧﻤﻴﺸﻮﺩ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻱ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ

ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻧﻤﻴﮕﺮﺩﺩ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻋﻤﺎﻝ نیکش



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 20 آذر 1393  ساعت 7:15 PM | نظرات (0)

هر بی پدر که عیسی مریم نمی شود

هر ناطق دو پای که آدم نمی شود
هر گوش خر که لایق و محرم نمی شود *1
آن کس که گفت "نوکرتم" ، نارفیق شد
هر همرهی که مونس و همدم نمی شود
هر کس که دستمال به سر بست از ریا
بی در س و فحص ، شیخ مسلم نمی شود
هر مدعی که لاف انا الحق زند گزاف
رویش به "من بمیرم و تو" کم نمی شود
شیر است لیک بی دم و یال و سر و شکم
شیر علیل نقش به پرچم نمی شود
هر تیغ خون فشان دو دم ذوالفقار نیست
هر چشمه ای که کوثر و زمزم  نمی شود
هر گنبدی مداین و هر کاسه جام نیست
هر جام ، جام آینه ی جم نمی شود
هر دزد بین راه که یعقوب لیث نیست
مرد گشاد باز که حاتم نمی شود
"هر مرد پا شکسته که تیمور لنگ نیست " *2
هر کس رطب فروخت که میثم *3 نمی شود
هر اهل بخیه ای که قبا دوز شاه نیست *4
هر بی پدر که عیسی مریم نمی شود
هر خوردنی که زرد شد و سرخ ، میوه نیست
همپای سیب ، زردک و شلغم نمی شود
با صد زبان چرب، "ببخشید" و "معذرت"
بر زخم کهنه گشته که مرهم نمی شود
صدها ستاره خنده اگر ریزد از هوا
ما را نصیب جز غم و ماتم نمی شود
گفتم : بگو ز واژه ی آزادی و رفاه
گفتا: عسل و خربزه توأم نمی شود
این طرفه شعر، چادر بی بی نشد که هیچ
تنبان پای خاله قزی هم نمی شود
هالو شکم گرسنه بُود ، شعر طنز چیست؟
خرما و خر به جان تو با هم نمی شود



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 18 آذر 1393  ساعت 10:29 PM | نظرات (0)

تعداد صفحات :19      10   11   12   13   14   15   16   17   18   19