سرزمين پر بلا

السلام اي وادي کرببلا

السلام اي سرزمين پر بلا

السلام اي جلوه گاه ذوالمنن

السلام اي کشته هاي بي کفن

 

کاش بوديم آن زمان کاري کنيم

از تو و طفلان تو ياري کنيم

کاش ما هم کربلايي مي شديم

در رکاب تو فدايي مي شديم

السلام عليک يا ابا عبدالله

 

نام من سرباز کوي عترت است ،

دوره آموزشي ام هيئت است .

پــادگــانم چــادري شــد وصــله دار ،

 سر درش عکس علي با ذوالفقار .

 ارتش حيــدر محــل خدمتم ،

بهر جانبازي پي هر فرصتم .

 نقش سردوشي من يا فاطمه است ،

 قمقمه ام پر ز آب علقمه است .

رنــگ پيراهــن نه رنــگ خاکــي است ،

 زينب آن را دوخته پس مشکي است .

 اسـم رمز حمله ام ياس علــي ،



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 8 آبان 1393  ساعت 8:18 PM | نظرات (0)

رقیه بنت الحسین

السلام علیکِ یا بنت الحسین؛
خانوم جان قربونت برم، ما رو پیش بابات شفاعت کن
العبد
***
هر لحظه نگاهت که می افتد به نگاهم
یک قافله ریزد به هم از قدرت آهم

هر بار می آیم که تو را خوب ببینم
هِی سیلی و شلاق می آید سرِ راهم

دختر همه ی هوش و حواسش پی ِباباست
خوب!من که یتیمم چه به جز مرگ بخواهم؟!

حالا چه شده این همه بعد از تو نمردم!...
…از برکت عمه ست که بوده ست پناهم

ورنه لگد و کعب نی و سنگ که انگار
طوفان مهیبی ست،و من چون پرِ کاهم

آتش که نوازش کند آیا اثری هم
می ماند از آن معجر و گیسوی سیاهم؟

هر جا که رسیدیم مرا مسخره کردند
انگار نه انگار که من دختر شاهم

خولی و سنان،ضجر،دگرها و دگرها...
من یک تن و همدست شدند این همه با هم

***

هر کس ز عمو کینه به دل داشت مرا زد
بی آنکه بگویند چه بوده ست گناهم

بر نی سر اصغر رود اما سر من نه؟!
ای شمر ، تو یا حرمله...دریاب مرا هم
علی صالحی



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 6 آبان 1393  ساعت 7:20 PM | نظرات (0)

تعداد صفحات :13      4   5   6   7   8   9   10   11   12   13