
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛
به من گفت :نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم.
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!!!
نوشته شده در تاريخ جمعه 26 مهر 1392 ساعت 5:57 AM | نظرات (0)
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛
به من گفت :نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم.
نوشته شده در تاريخ جمعه 26 مهر 1392 ساعت 5:57 AM | نظرات (0)