گناه...

زسر همنفسی با دو نفس آلوده
شدم آغشته به عصیان و سپس آلوده
مرغ باغ ملکوتم که به مرداب گناه
پرو بالم شده چون بال مگس آلوده
این گنه چیست که یک قطره ازآن نیست
تا شود از اثرش رود ارس آلوده
قالی مسجد اگر فرش فقیهان نشود
شود از پالون هرناکسی و کس آلوده
روز محشر که فقط گوهر خالص طلبند
ره به جایی نبرد خیل هوس آلوده
مقصدم نور علی بود اما حیف
محمل آلوده دل آلوده خرمن آلوده
گر بنا هست نگاهت سوی پاکان باشد
چه کند بی نظر چشم تو سپس،آلوده
فقط از کرب بلا فیض سلامش مانده
گشته است این دل بیمار ز بس آلوده



نوشته شده در تاريخ جمعه 26 مهر 1392  ساعت 6:32 AM | نظرات (0)