ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد
زنی در حال عبور اورا دید
اورا به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید
و گفت مواظب خودت باش
کودک پرسید : ببخشید خانم شما خدا هستید؟؟؟
زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم
کودک گفت : می دانستم با او نسبتی داری....
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 8:31 PM | نظرات (0)