پسری که خیلی دوست دختر داشت بالاخره عاشق شد و ازدواج کرد...!!
بعد خدا بهش یه دختر داد...!!
یه روزبهش گفتم که یادته چجوری اشک دختر ها رو در میاوردی...؟!
حالا خودت هم دختر داری...!!نظرت چیه...؟؟
تحمل اشکش و داری...؟!
بهم گفت:فقط می تونم بگم پشیمونم و امیدوارم همه اونها که دلشون رو شکستم منو ببخشن...!!
هیچ پدری طاقت دیدن اشکهای دخترشونداره..!!
پدر های آینده...!!
به دختر دار شدنتون خوب فکر کنید..!!
هی فلانی زمین گرده ها...!!
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 6 آذر 1392 ساعت 11:35 PM | نظرات (0)