دیشب برای تو کمی ماتم نوشتم...

دیشب برای تو کمی ماتم نوشتم/
مرثیه‌ای با رنگ های غم نوشتم/
در انتهای آسمان هفت گانه/
نام تو و پرواز را با هم نوشتم/
نام تو را وقتی رسالت می کشیدی/
همسایه‌ی پیغمبر اکرم نوشتم/
وقتی نگاهم بر نجیبی تو افتاد/
مریم نوشتم باز هم مریم نوشتم/
آن تکه‌های زندگی معجرت را/
باور نمی کردم اگر مبهم نوشتم/
وقتی نگاه زخمی‌ات را می شمردم/
از پلک هایت چند تا را کم نوشتم/
همشیره خورشید ای خانم ببخشید!/
نامِ تو را با خطّ نا محرم نوشتم

دوستان کوتاهه و خیلی خیلی زیبا.حتما بخونیدش...
نام من سرباز کوی عترت است
دوره آموزشی ام هیئت است
ارتش حیــدر محــل خدمتم
بهر جانبازی پی هر فرصتم
نقش سردوشی من یا فاطمه است
قمقمه ام پر ز آب علقمه است
رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است
زینب آن را دوخته پس مشکی است
اسـم رمز حمله ام یاس علــی
افسر مافوقم عباس علی (ع)
یا علی مدد.



نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 آذر 1392  ساعت 2:32 PM | نظرات (0)